در این مقاله، به ویژگیهای بنیادین دو گیتار نمادین استرتوکستر و لس پال نگاهی عمیقتر میاندازیم تا تفاوتهای اساسی آنها را دریابیم.
اگر از یک شخص عادی بخواهید که فرق این دو ساز را بیان کند، احتمالاً پاسخ میدهد “هر دو گیتار برقی هستند”؛ ولی بیدلیل نیست که این دو گیتار الکتریک، همواره در اعماق قلب گیتاریستها جایگاه ویژهای داشتهاند.
استرت و لس پال، از ابتدای ظهورشان در دهه ۵۰ میلادی، پایههای گیتارهای الکتریک سالید بادی را بنا نهادند. هر دو گیتار به لحاظ کارایی و خوشدستی در زمان خود طرحهایی انقلابی محسوب میشدند و از روی این دو طرح، کپیبرداریهای بسیار زیادی انجام گرفته است. البته آنها به لحاظ صدایی و حسی کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. بیایید نگاهی به این تفاوتها بیندازیم:
طول اسکیل (فاصله نات تا بریج)
یک تفاوت بزرگ بین استرتوکستر و لس پال، طول اسکیل آنهاست. اسکیل، طول سیم از نات تا بریج است. طول اسکیل لس پال، ۲۴.۷۵ اینچ است، در حالی که همین فاصله در استرتوکستر ۲۵.۵ اینچ است. این امر، هم در نوازندگی و هم در صدای این دو ساز تفاوت ایجاد میکند.
اسکیل بلندتر، سبب ایجاد فاصله بیشتر بین فرتهای گیتار و کشش بیشتر سیمها میشود؛ بنابراین برای دستهای کوچکتر کمی چالشبرانگیزتر است. طول سیم بیشتر بدین معناست که برای رساندن یک نت آزاد (مثلاً سُل)، سیم (سُل) باید کمی سفتتر کوک شود تا به نت مورد نظر (سُل) برسد. طبیعی است که کشش بیشتر مساوی است با سفتی بیشتر آن سیم. از طرفی، طول سیم بیشتر به صدایی روشنتر و زنگدارتر منتهی میشود. از همین رو میتوان گفت که لس پال صدای گرمونرم خود را تا حدی مدیون اسکیل کوتاهتر خود است.
چینش پیکاپها
درست است که این روزها استرتوکسترها و لس پالها با چینشهای پیکاپی و سوئیچینگهای گوناگون در بازار یافت میشوند، ولی اگر چینش کلاسیک پیکاپی آنها را در نظر بگیریم، این دو گیتار ارائهدهنده دو نوع صدای کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند.
یک استرت کلاسیک، به سه پیکاپ سینگل کویل مجهز است (neck ،middle و bridge)، در حالیکه یک لس پال کلاسیک، دارای دو پیکاپ هامباکر است (neck و bridge).
پیکاپهای سینگل کویل، ارائهکننده صدایی روشن و کریستالی هستند. صدای این نوع پیکاپ، از میکسهای شلوغ و پُر از ساز بهراحتی بیرون زده و شنیده میشود. البته سینگل کویلها، اگر در مجاورت امواج الکترومغناطیسی قرار گیرند، دچار نویز و هام میشوند.
اما هامباکرها از اساس برای کنسل کردن هام و نویز طراحی شدهاند و به همین دلیل، صدایی پرحجم و گرم و خالی از هام و نویز ارائه میکنند. اگر بخواهیم خیلی کلی صحبت کنیم، سینگل کویلها برای نوازندگی سبکهای بلوز، فانک و کانتری مناسب هستند و از سوی دیگر، هامباکرها بیشتر برای سبکهای هارد راک، متال، بلوز و جز استفاده میشوند. البته هیچ قانون مطلقی در این مورد وجود ندارد و هر یک از این پیکاپها میتوانند در هر سبکی به کار گرفته شوند. تُن یک مقوله کاملاً شخصی و سلیقهایست و هر دو این گیتارها امکانات تُنال گستردهای به نوازنده ارائه میکنند.
بدنه
بدنه استرتوکستر دارای دو کاتاِوِی (cutaway) است. این دو کاتاِوِی، علاوه بر افزایش زیبایی ظاهری، به نوازنده امکان اجرای راحتتر نتهای بالا را میدهند. بدنه لس پال دارای یک کاتاوی است تا نوازنده امکان دسترسی به نتهای بالا را داشته باشد.
لس پال دارای بدنهای قطور و سنگین از چوب ماهاگونی (Mahogany) است. یک صفحه رویی از چوب میپل (Maple)، روی ماهاگونی چسبیده شده است. صفحه رویی دارای انحناست و به صدای گرمونرم ماهاگونی، روشنی و اَتک میافزاید. بدنه پُر قوس استرتوکستر، کمی لاغرتر است. این بدنه، از یک قطعه چوب که معمولاً آلدر (Alder) یا اَش (Ash) است، ساخته میشود. وزن استرت کمتر از لس پال است. در کل فرآیند ساخت بدنه لس پال، مشکلتر و پرهزینهتر از استرتوکستر است.
دسته
دسته استرتوکستر کمی باریکتر از دسته لس پال است و برخی از نوازندههایی که دستهای کوچکتری دارند، این دسته را ترجیح میدهند. فینگربورد استرت دارای انحنای عرضی بیشتری است که باعث میشود برخی از نوازندهها با آن احساس راحتی داشته باشند. از طرف دیگر، عدهای از افراد، دسته حجیمتر لس پال را ترجیح میدهند. دسته لس پال، به لحاظ عرضی نیز کمی پهنتر از دسته استرت است. برخی، این پهنای عرضی را هم برای اجرای آکورد/ ملودی و هم برای بِند کردن بهتر میدانند. البته لازم به ذکر است که هر دو این گیتارها با دستههای غیر سنتی نیز تولید میشوند.
یک تفاوت مهم دیگر بین این دو گیتار، نحوه اتصال دسته به بدنه است. دسته استرت با پیچ به بدنه متصل میشود. این نوع اتصال، در درجه اول، فرایند تولید و ساخت را آسان و ارزان میسازد. در ضمن، روش اتصال پیچی، کار تعمیر یا تعویض احتمالی دسته را بسیار راحتتر میکند. اصولاً اتصال پیچی، اتصال مقاومتری از اتصال چسبی است. از سوی دیگر، لس پال روش چسبی را برای اتصال دسته به بدنه انتخاب نمود. اتصال دسته به بدنه از طریق این روش، مهارت بیشتری میطلبد و قیمت تولید را بالا میبرد. اتصال چسبی دسته به همراه پیکاپهای هامباکر، هر دو عواملی تأثیرگذار در تولید صدای گرمتر و ساستین بیشتر لس پال هستند.
بریج
استرتوکستر به یک قطعه ترمولو بریج با شش سدل جدا از هم مجهز است. این سدلهای جداگانه، هم در راستای سیمها به سمت عقب و جلو تنظیم میشوند و هم بهصورت تک تک بالا و پایین میروند. به همین دلیل، نوازنده از امکان انجام تنظیمات دقیقتر، هم به لحاظ اینتونیشن و هم به لحاظ اکشن گیتار برخوردار است. در ضمن مکانیسم فنری ترمولو، امکان بِند کردن نتها و افزودن حرکت به آکوردها را به نوازنده میدهد. البته همین امر میتواند در برخی موارد باعث کاهش ثبات کوک و ساستین گیتار شود.
اکثر لس پالها به سیستم بریج ثابت Tune-o-matic مجهز هستند. سدلهای آن را نیز مثل سدلهای استرت میتوان به سمت عقب و جلو تنظیم کرد. این حرکت تکتک سدلها به عقب و جلو، مسئولیت تنظیم اینتونیشن را بر عهده دارد. ولی برخلاف سدلهای استرت، آنها بهصورت جداگانه بالا و پایین نمیروند. برای تنظیم اکشن، دو پیچ در سمت چپ و راست، کل بریج را بالا یا پایین میبرند. نوازنده میتواند سمت تریبل یا بیس را بالاتر یا پایینتر تنظیم کند. این نوع بریج، از انعطافپذیری بریج استرت برخوردار نیست، ولی ثبات کوک بالاتری ارائه میکند.
کدام گیتار برای شما مناسبتر است؟
استرت و لس پال، بدون دلیل به سازهایی اینچنین نمادین تبدیل نشدهاند. با وجود اینکه هر یک دارای شخصیت و ویژگیهای خاص خود هستند، ولی هر دو سازهایی بسیار همهکاره و پرکاربرد هستند. اگر مطمئن نیستید که کدامیک از آنها بیشتر ساز مطلوب شماست و اگر میتوانید از پس پرداخت هزینهی هر دو آنها برآیید، خریدن هر دو گیتار اصلاً اشتباه نیست.
منبع : وبسایت Musician’s Friend
مترجم : بابک آخوندی
۳۰۰ میلیون در مقابل ۱۰ میلیون