تصور کنید که ساعتهای بسیاری را صرف ساخت یک ترک موسیقی در اتاق خواب یا استودیوی خانگی خود کردهاید و پس از میکس آن با دقتی بالا، بالاخره به نتیجه صوتی دلخواه خود رسیدهاید؛ اما زمانی که همین ترک را در سیستم صوتی دیگری همچون اسپیکرهای استودیوی دوستتان، سیستم صوتی اتومبیلتان یا تلفن همراه خود پخش میکنید، صدای آن دیگر رضایتبخش نیست و ماهیت آن بهکلی با آنچه که در استودیوی خود میشنوید، متفاوت است. در این شرایط، توازن میکس شما بهجز در اسپیکرهای استودیوی خودتان، در تمامی سیستمهای صوتی دیگر نامناسب است و برای مثال، بیس موسیقی بیشازحد کوبنده است، تربل آن گوشخراش است و وکال و سازهای اصلی موسیقی شدتی نامتناسب با سایر عناصر آن دارند و بر روی موسیقی نمینشینند. اگر این مشکلات برای شما آشنا هستند، باید در مورد سیستم مانیتورینگ خود تجدید نظر کنید!
اما وجوه تفاوت یک اسپیکر مانیتورینگ حقیقی و باکیفیت با سایر انواع اسپیکر چیست و به چه دلیل ما برای ساخت و میکس موسیقی به این نوع از اسپیکر نیازمندیم؟ آیا یک اسپیکر خانگی یا Hi-Fi باکیفیت نمیتواند وظیفه یک اسپیکر مانیتورینگ را نیز به عهده گیرد؟ جواب این سوال منفی است؛ زیرا اسپیکرهای های-فای موسیقی را به شکلی اغراقآمیز و زیباتر از شکل حقیقی آن پخش میکنند و با بیس تقویتشده، میدرنج گرم و تربل روشن خود، سعی در جلب نظر شنونده و فراهمآوری یک تجربه شنیداری لذتبخش برای او دارند. این ویژگیها میتوانند برای یک شنونده عادی و در کل، برای شنیدن موسیقی به شکل تفریحی، کاملاً قابل قبول و حتی بسیار جذاب باشند؛ اما اگر بخواهید یک قطعه موسیقی را میکس کنید و ایرادات صوتی آن را به شکلی کامل بشنوید، این شکل از صدا شما را به اشتباه میاندازد.
در مقابل، اسپیکرهای مانیتورینگ بهگونهای طراحی شدهاند که بتوانند موسیقی را به شکل حقیقی آن و همانگونه که هست پخش کنند و تمامی ایرادات آن را برای شنونده به نمایش بگذارند. ماهیت صوتی طبیعی و بدون اغراق اسپیکرهای استودیویی باعث میشود که بتوانید با استفاده از آنها، تصمیماتی دقیق و صحیح را در میکس موسیقی خود اتخاذ کنید و اطمینان داشته باشید که موسیقی شما در تمامی سیستمهای صوتی دیگر نیز ماهیت صوتی صحیح و متوازنی خواهد داشت. به همین دلیل نیز صدای اسپیکرهای مانیتورینگ معمولاً همانند اسپیکرهای های-فای خوشایند نیست و حتی ممکن است که استفاده طولانیمدت از آنها نسبت به سایر انواع اسپیکر، برای کاربر کمی خستهکننده شود. اما همین ویژگی به این معناست که اسپیکر در حال به نمایش درآوردن تمامی ایرادات موسیقی برای شماست و میتوانید با استفاده از آن، موسیقی خود را به شکلی صحیح میکس کنید.
اسپیکرهای مانیتورینگ امروزه در تنوعی بینظیر و در اشکال، اندازهها و انواعی بیشمار در بازار وجود دارند. به همین دلیل بهتر است که پیش از انتخاب و خرید اسپیکر مانیتورینگ، شرایطی که قرار است از آن استفاده کنید را بهخوبی در نظر بگیرید و هدف خود از خریداری این محصول و ویژگیهای مورد نیاز خود در آن را بدانید. در این مطلب، قصد داریم به شما در انتخاب یک ست اسپیکر مانیتورینگ مناسب کمک کنیم و نکاتی را در این رابطه با شما به اشتراک بگذاریم.
اَکتیو یا پَسیو؟
سیگنال الکتریکی خروجی از یک کارت صدا یا میکسر استودیویی، شدتی کمتر از آن چیزی دارد که یک اسپیکر بتواند آن را به شکل مستقل بهعنوان صوت پخش کند. به همین دلیل نیز تمامی سیستمهای صوتی همچون اسپیکرها و هدفونها برای پخش صدای خروجی از یک دستگاه، نیاز به یک تقویتکننده یا امپلیفایر دارند تا سیگنال الکتریکی مذکور را تقویت کرده و آن را به جریانی قوی تبدیل کنند که درایور را به حرکت درآورد. این امپلیفایر میتواند درون اسپیکر شما تعبیه شده باشد یا در قالب دستگاهی جداگانه به اسپیکرهای شما متصل شود. نوعی از اسپیکر که درون خود به امپلیفایر مجهز است را اسپیکر اکتیو (active) مینامند و اسپیکرهایی که از امپ داخلی بیبهره هستند و برای کار به یک امپلیفایر مجزا نیازمند هستند، پسیو (passive) نامیده میشوند.
امروزه بخش اعظم اسپیکرهای مانیتورینگ موجود در بازار، از نوع اکتیو هستند و به یک امپلیفایر کوچک از نوع Class D تجهیز شدهاند. اما برخی از اسپیکرهای مانیتورینگ مشهور نیز هیچگونه تقویتکنندهای درون خود ندارند و پسیو به شمار میروند. از مهمترین این محصولات میتوان به مدل افسانهای NS10 از یاماها اشاره کرد. همچنین بسیاری از شرکتهای مشهور همچون PMC ،Amphion ،ATC و Munro Sonic هنوز هم اکثر اسپیکرهای مانیتورینگ خود را به شکل پسیو تولید میکنند؛ زیرا معتقدند که استفاده از امپلیفایرهای مجزای باکیفیت، نتیجه نهایی بهتری را در بحث کیفیت صدا به دنبال دارد. اما برای استودیوهای متوسط یا خانگی، اسپیکرهای مانیتورینگ اکتیو بسیار کاربردیتر خواهند بود؛ زیرا نیازی به خرید یک امپلیفایر بزرگ برای آنها نخواهید داشت و میتوانید تنها با اتصال آنها به برق و کارت صدا، بهآسانی از آنها استفاده کنید.
تعداد درایورها
اگر در دنیای اسپیکرهای مانیتورینگ به جستجو پرداخته باشید، احتمالاً متوجه شدهاید که برخی از این مدلها به دو درایور (بلندگو) جداگانه و برخی دیگر، به سه درایور یا حتی بیشتر تجهیز شدهاند. یک درایور واحد معمولاً توانایی پخش تمامی فرکانسهای صوتی بهصورت همزمان را ندارد؛ به دنبال همین امر، استفاده از چند درایور و اختصاص هر یک از آنها به تولید بازهای خاص از طیف فرکانس صوتی، کیفیت صدایی بسیار بالاتر را برای یک اسپیکر استودیویی رقم میزند.
یک اسپیکر two-way، از یک ووفر برای تولید فرکانسهای بیس و میدرنج و یک توییتر برای تولید فرکانسهای تربل تشکیل شده است. یک فیلتر کوچک موسوم به فیلتر کراساور (crossover)، سیگنال ارسالی به هر یک از درایورها را جداسازی کرده و محدودهای خاص از طیف فرکانس صوتی را به آنها اختصاص داده و ارسال میکند. در واقع، این فیلتر در نمونههای سادهتر خود، سیگنال دریافتی را به دو بخش فرکانسهای بالا و فرکانسهای میانی و پایین تقسیم میکند و یکی از آنها را به توییتر و دیگری را به ووفر ارسال میکند.
در اسپیکرهای مانیتورینگ ارزانقیمتتر، مرز جداسازی فرکانسها در کراساور در نقطهای حیاتی از میدرنج قرار گرفته است که ممکن است تقسیم آن میان دو درایور، کیفیت نهایی صدا را در اسپیکر تحتالشعاع قرار دهد. به دنبال همین امر، بسیاری از اسپیکرهای مانیتورینگ گرانقیمتتر از سه یا حتی چهار درایور برخوردارند تا وظیفه بازتولید طیف فرکانس صوتی به شکل کامل را به درایورهای بیشتری محول کنند و کیفیت صدای بالاتری حاصل شود. در واقع، هرچه یک درایور بازه فرکانسی محدودتری را بازتولید کند، میتواند عملکردی بهتر داشته باشد. به همین دلیل نیز اسپیکرهای دارای درایورهای بیشتر معمولاً عملکرد بهتری از نمونههای مشابه با درایورهای کمتر را به نمایش میگذارند.
اندازه اسپیکر مانیتورینگ
بهطور کلی، هرچه یک اسپیکر اندازه بزرگتری داشته باشد، قدرت خروجی بالاتری نیز دارد و میتواند بیسی قدرتمندتر و عمیقتر نیز تولید کند. اندازه اتاق شما و شرایط آکوستیک آن، امری تعیینکننده برای اندازه اسپیکر مانیتورینگ مناسب برای شماست. در واقع، اگر یک جفت اسپیکر مانیتورینگ بزرگ را در اتاقی کوچک با شرایط آکوستیک نهچندان ایدهآل قرار دهید، صدای آن اتاق را بیشازحد پر خواهد کرد و کیفیت صدایی پایین حاصل میشود.
اسپیکرهای مانیتورینگ nearfield، همانگونه که از نامشان پیداست، بهگونهای طراحی شدهاند که باید در فاصلهای کم از گوشهای کاربر قرار گیرند و به همین دلیل، برای استفاده در استودیوهای خانگی مناسب هستند. اسپیکرهای midfield اما معمولاً اندازهای بزرگتر دارند و باید با فاصلهای کمی بیشتر در روبروی آنها نشست. این مدلها برای استفاده در اتاقهایی بزرگتر و استودیوهای متوسط مناسب هستند. اما نوعی دیگر از اسپیکر مانیتورینگ نیز وجود دارد که اندازهای بسیار بزرگ دارد و main نامیده میشود. این مدلها معمولاً درون دیوارهای استودیوهای بزرگ و بسیار حرفهای نصب میشوند و نقش اسپیکرهای مانیتورینگ اصلی آنها را ایفا میکنند.
معیار تعیینکننده در اندازه یک اسپیکر استودیویی، سایز ووفر آن است که معمولاً در نام و مدل آن ذکر میشود. ووفر یک اسپیکر مانیتورینگ نیرفیلد (nearfield) معمولاً اندازهای از ۳ تا ۸ اینچ دارد. برای استفاده در اتاقهای کوچک، اسپیکری با ووفر ۵ الی ۶ اینچی میتواند بسیار مناسب باشد.
بیس پورت
اگر بخواهیم با زبان غیرفنی و ساده بگوییم، پورت یا بیس پورت، دریچه یا لولهای در بدنه اسپیکر است که هوای حاصله از حرکت دیافراگم از آن خارج میشود. این دریچه به شکلی طراحی شده است که با خارج کردن هوا، یک محدوده فرکانسی خاص در محدوده بیس را تولید میکند و عملکرد اسپیکر در تولید فرکانسهای بسیار پایین را بهبود میدهد.
بیس پورت معمولاً در بخش جلویی یا پشتی بدنه دستگاه تعبیه میشود. در صورتی که بیس پورت در یک اسپیکر در بخش پشتی آن تعبیه شده باشد، قرار دادن آن در مجاورت دیوار میتواند عملکرد صوتی آن را تحتالشعاع قرار دهد. بنابراین اگر قصد دارید اسپیکرهای مانیتورینگ خود را با فاصلهای کمتر از ۵۰ سانتیمتری دیوار قرار دهید، بهتر است از مدلهای مجهز به بیس پورت در بخش پشتی دوری کنید و به سراغ گزینههایی بروید که این دریچه را در بخش جلویی خود دارند یا بهکلی به آن مجهز نیستند.
اما برخی از سازندگان اسپیکر بر این اعتقادند که بیس پورت با وجود تقویت شدت بیس، باعث بازتولید غیرواقعی و اغراقآمیز این محدوده میشود و میتواند کمی اعوجاج یا دیستورشن ناخواسته نیز به صدای اسپیکر بیفزاید. به همین دلیل، این دسته از سازندگان بدنه اسپیکرهای خود را به شکل کاملاً بسته یا سیلد (sealed) تولید میکنند تا بیسی کماغراقتر و دقیقتر و در کل، عملکرد صوتی طبیعیتری را برای محصول خود رقم بزنند.
اتصالات اسپیکر مانیتورینگ
یکی دیگر از مؤلفههای بسیار مهم که هنگام انتخاب و خرید اسپیکر مانیتورینگ باید به آن توجه کنید، قابلیتهای اتصالی آن است. اسپیکرهای مانیتورینگ اکتیو میتوانند اتصالاتی همچون ورودی AUX، ورودی فونو برای اتصال ترنتیبل، جک XLR و پورتهای دیجیتالی همچون اپتیکال و USB را در کنار ورودیهای صوتی عادی خود ارائه کنند. همچنین این محصولات بهگونهای طراحی شدهاند که بهصورت مستقیم به کامپیوتر یا کارت صدای استودیویی متصل شوند. اگر کارت صدای استودیویی شما به پورتهای بالانس مجهز است، بهتر است اسپیکر خود را از طریق پورت بالانس TRS یا XLR آن به کارت صدا متصل کنید تا عملکردی بسیار بهتر و عاری از نویز را تجربه کنید.
اما در اسپیکرهای مانیتورینگ پسیو، معمولاً هیچ پورتی جز جک ورودی آنالوگ وجود ندارد و برای اتصال آنها به کامپیوتر خود، باید نخست کارت صدای خود را به یک امپلیفایر ویژه متصل کنید و خروجیهای آن امپلیفایر را به ورودی اسپیکر خود اتصال دهید.
علاوه بر این، اسپیکرهای مانیتورینگ اکتیو از کنترلهای کاربردی نظیر کنترل حجم صدا نیز در بخش پشتی خود برخوردارند و اغلب آنها، به تنظیمات تصحیح صوتی همچون ایکولایزرهایی ساده نیز مجهز هستند. شایان ذکر است که سادهترین مدلهای اکتیو نیز حداقل دو راه اتصالی راه کاربر ارائه میدهند.
آیا در کنار اسپیکرهای مانیتورینگ خود به یک سابووفر نیاز داریم؟
بسیاری از اسپیکرهای مانیتورینگ، خصوصاً نمونههای کوچکتر، توانایی تولید فرکانسهای بیس تنها تا مرز ۵۰ الی ۶۰ هرتز را دارند؛ به همین دلیل، افزودن یک سابووفر باکیفیت به سیستم مانیتورینگ، میتواند پاسخدهی فرکانسی آن را به شکلی چشمگیر و تا حداکثر ۲۰ هرتز افزایش دهد. این امر، امکان شنیدن محدوده فرکانسی بیس و حس کردن فرکانسهای فروصوت را به شکلی دقیق به شما میدهد و به شما در میکس کیک درام و بیس لاین، حذف لرزشهای ناخواسته و در کل، تمیزکاری بهینه محدوده فرکانسی بیس کمکی شایان میکند. همچنین به دلیل این که جهت و موقعیت فرکانسهای بسیار پایین توسط گوش انسان قابل تشخیص نیست، میتوان سابووفر را در هر مکانی در استودیو جایگذاری کرد و عملکردی مناسب نیز از آن دریافت کرد.
با این اوصاف، شاید فکر کنید که بهکارگیری سابووفر در کنار اسپیکرهای مانیتورینگ قطعاً میتواند تأثیری مثبت در عملکرد صوتی سیستم مانیتورینگ شما داشته باشد؛ اما باید بدانید که در واقع این گونه نیست و بهکارگیری یک سابووفر در استودیو به این سادگیها هم نیست!
اول از هر چیز، افزودن یک سابووفر به سیستم مانیتورینگ، یک اسپیکر و در نتیجه یک فرکانس کراساُور جدید به آن میافزاید و به همین دلیل، حتی برخی از سیستمهای بسیار باکیفیت که به سابووفر مجهز هستند نیز ممکن است فرکانسهای پایین محدوده بیس را به شکلی بسیار متفاوت و جداگانه از اسپیکرهای مانیتورینگ تولید کنند که بعضاً آزاردهنده است. علاوه بر این، بهکارگیری سابووفر در یک اتاق، میتواند ضعفهای آکوستیک آن در محدوده فرکانسی بیس را بر ملا سازد که حل آن نیازمند استفاده از تجهیزات آکوستیکی همچون بیس ترپ و یا آزمونوخطای پیاپی در جایگذاری سابووفر است. اگر سابووفر شما به قابلیت وارونهسازی فاز مجهز باشد نیز میتوانید با استفاده از آن، این مشکلات آکوستیک را تا حدی بهبود دهید.
اما با تمامی این دشواریها، سابووفرها در صورت بهکارگیری صحیح و بهینه میتوانند بخشی از طیف فرکانس صوتی را به گوش شما برسانند که اسپیکرهای مانیتورینگ نیرفیلد توانایی بازتولید آن را ندارند. همچنین در بدترین حالت، در صورتی که نتوانید ایرادات صوتی سابووفر خود را به هیچ وجه بهطور کامل در اتاق خود رفع کنید نیز میتوانید از آن در موقعیتهایی خاص و تنها برای پایش محدوده فرکانسی بیس و ساب بیس استفاده کنید.
منبع: MusicRadar
مترجم: امیر تولی