یکی از قدیمیترین شرکتهای تولیدکننده ساز در آمریکا، گرچ (Gretsch) است. حدود ۱۳۵ سال است که این کمپانی به خلق سازهایی زیبا و منحصربهفرد مشغول است و در طی این مدت مدید، روزگار پرتلاطمی را از سر گذرانده است.
گرچ کار خود را در نیمه دوم قرن نوزدهم بهعنوان تولیدکننده درامز شروع کرد و چند دهه بعد، به یکی از محبوبترین برندهای گیتار الکتریک نیز بدل شد. این شرکت به علت جابجا کردن مرزهای تکنیک و فناوری تولید ساز زبانزد خاص و عام شد و همین شهرت خوب باعث شد تا مورد توجه برخی از مشهورترین گیتاریستهای تاریخ واقع شود.
از چت اتکینز (Chet Atkins)، دوین ادی (Duane Eddy)، جرج هریسون (George Harrison) و پیت تاونزند (Pete Townshend)، تا جان فروشانته (John Frusciante) و جک وایت (Jack White)، این برند توانسته در طول دهههای متوالی، نامهای درخشان و متنوعی را به خود جذب کند؛ اما همه اینها، مانند بسیاری از گیتارهای محبوب آمریکایی، از کشور آلمان آغاز شد!
آغاز
آغاز داستان گرچ به سال ۱۸۳۳ برمیگردد؛ یعنی زمانی که فردریش فریتز گرچ (Friedrich Fritz Gretsch)، یک مهاجر ۲۷ ساله آلمانی، مغازهای در بروکلین باز کرد و به تولید بانجو، درامز و تمبورین مشغول شد. فریتز، حسابدار یک تولیدکننده درام و بانجوی دیگر در بروکلین به نام آلبرت هودلت (Albert Houdlett) بود و قصد داشت در مغازه خود، آموختههایش را به کار ببندد.
در سالهای اولیه، این مغازه با ارائه خدمات به گروههای مارش به موفقیت نسبی دست یافت؛ اما فردریش تنها ۱۲ سال بعد، در سن ۳۹ سالگی درگذشت و بهناچار گذران مغازه به عهده همسرش رُزا و پسرش فرِد افتاد که تنها ۱۵ سال داشت. بسیاری از افراد، رزا را تشویق کردند که برای گذران زندگی هفت فرزند خود، مغازه را بفروشد؛ اما او مصمم بود که رؤیای همسر فقید خود را محقق کند.
از بخت خوب او، فرِد یک نوجوان معمولی نبود. به گفته نوه او، یعنی فرد دبلیو گرچ، خانواده گرچ «ژن کارآفرینی داشتند، نه ژن هنری» و تنها در عرض دو دهه، فرِد این شرکت را به یکی از پیشتازان تولید سازهای موسیقی در آمریکا بدل کرد.
شرکت گرچ در سال ۱۹۰۳ ثبت شد و تا زمان شروع جنگ جهانی اول، خانواده گرچ شش ملک در شهر نیویورک را به مالکیت خود درآورده بود؛ از جمله یک کارخانه ۱۰ طبقه در منطقه برادوی بروکلین که تا سال ۱۹۹۹ در تملک این خانواده بود.
فرِد ذهن فعالی در زمینه بازاریابی داشت و بهخوبی متوجه میشد که چه محصولات و ترندهایی میتوانند توجه بازار را به خود جلب کنند. با گذار از دهه ۲۰ به دهه ۳۰ میلادی، او دریافت که بازار تشنه یک ساز جدید یعنی گیتار است.
گیتار هنوز ستاره نیست
اولین گیتار با نام تجاری گرچ در سال ۱۹۲۸ تولید شد؛ اما در آن زمان، این گیتار تنها یکی از بیشمار ساز موجود در کاتالوگ بلندبالای این شرکت بود. پخش موسیقی از رادیو در دوران پس از جنگ جهانی در آمریکا به اوج خود رسیده بود و گرچ هم مانند رقبای خود، ابتدا بر بازار سبکهای جز و کانتری تمرکز کرد که در آن سالها، بر موسیقی رادیو سلطه داشتند.
اما در آن زمان، این شرکت هنوز بهعنوان یک تولیدکننده ساز درام شناخته میشد که نحوه تولید شل درام را در دهه ۲۰ دگرگون کرده و با معرفی درام ست Broadkaster، این موفقیت را مضاعف کرده بود.
دوران کریمر
در سال ۱۹۳۵، یک نوجوان ۱۹ ساله به نام چارلز دوک کریمر (Charles Duke Kramer) به گرچ پیوست تا با حقوق هفتگی ۱۱ دلار، سازهای بادی برنجی را پولیش کند. این استخدام، شروع یک همکاری ۷۰ ساله بود که مسیر شرکت گرچ و گیتارهایش را تا ابد تغییر داد.
دوک مدت زیادی را به جلاکاری سازهای بادی صرف نکرد و خیلی زود بهعنوان مشاور فروش به سراسر ایالات متحده سفر میکرد تا از فروشگاهها دیدن کرده و نیازهای آنها را بسنجد و سپس اطلاعات حاصله را به دفتر مرکزی شرکت منتقل کند.
دوک کریمر در سال ۱۹۴۱ به خدمت سربازی رفت و در دایره موسیقی نیروی ویژه در تئاتر پسیفیک مشغول به خدمت شد. او در این دوران به سرگرم کردن نیروهای مسلح مشغول شد و موفق شد بهطور مستقیم روند بازار موسیقی را مشاهده کند. ترندهای بازار موسیقی که کریمر بهخوبی با آنها آشنا شده بود، پس از پایان جنگ، نقشی مهم در شکلگیری موسیقی پاپ ایفا کردند.
دوران جنگ جهانی دوم برای شرکت گرچ دوران تغییری بزرگ بود. فرِد در سال ۱۹۴۲ بازنشسته شد و پسر خود که او نیز فرد نام داشت را بهعنوان رئیس شرکت برگزید. ولی خیلی زود فرد پسر نیز به خدمت سربازی فراخوانده شد؛ در نتیجه، برادرش بیل وظایف او را بهطور موقت بر عهده گرفت.
اما محدودیت تجارت فلزات در زمان جنگ باعث شد تولیدکنندگان سازهای موسیقی از تولید ابزار و یراق لازم عاجز بمانند؛ موضوعی که بهخصوص تولیدکنندگان درامز مانند گرچ را تحت تأثیر قرار میداد. در پاسخ به این مشکل، بیل کارخانههای گرچ را به تولید «کیتهای سرگرمی» برای نیروهای مسلح اختصاص داد که شامل یوکللی (اوکولهله)، اوکارینا و سازدهنی با تیراژهای چند هزار تایی میشدند. بیل در سال ۱۹۴۸ درگذشت که باعث شد فرِد نیروی دریایی را ترک کرده و مجدداً به شرکتی برگردد که پدرش به او سپرده بود.
راک اند رول
فرِد پسر و دوک کریمر، با دیدگاهی روشن نسبت به آینده شرکت گرچ، از خدمت سربازی مرخص شدند و تصمیم گرفتند ساز جدید گیتار الکتریک را به مرکز توجه شرکت بدل کنند. آنها با همکاری فوقستاره کانتری یعنی چت اتکینز و مشاور همیشگی خود به نام جیمی وبستر (Jimmie Webster)، ظاهر، صدا و وجه تجاری گیتار گرچ را بهکلی دگرگون کردند و بدین ترتیب، صدای خارقالعاده گرچ متولد شد.
Gretsch در تولید درامز تجربهای بلندمدت در همکاری با هنرمندان داشت و با هدایت کریمر، این همکاریها نقشی کلیدی در محبوبیت گیتارهای شرکت پیدا کردند. کریمر برای هنرمندان مشهور، سازهای سفارشی تولید میکرد و هر درخواست عجیبوغریب آنها را نیز میپذیرفت.
پایبندی به مختصات سفارشی هنرمندان باعث شد که در اواخر دهه ۵۰، علاوه بر نوازندگان کانتری مانند اتکینز، پیشروهای عرصه راک اند رول از جمله دوین ادی (Duane Eddy)، ادی کاکران (Eddie Cochran) و بو دیدلی (Bo Diddley) نیز به جمع هنرمندان این شرکت بپیوندند و گرچ را به برندی بسیار تأثیرگذار بدل کنند.
در اواسط دهه ۵۰، خط تولید شرکت گسترش یافته و شامل طراحیهای جاودانهای چون White Falcon ،Country Club و Duo Jet میشد.
سپس در زمانی که به نظر میآمد ستاره بخت شرکت گرچ در رقابت با طراحیهای عصر فضایی فندر در حال افول کردن است، یک هنرمند بسیار مشهور راک اند رول، یعنی جرج هریسون، مجدداً این گیتارها را به محبوبیت رساند و از مدلهای مختلف گرچ، از جمله مدل سیگنچر Chet Atkins، در اجراهای گروه بیتلز استفاده کرد.
واگذاری به بالدوین
فرد در سال ۱۹۶۷ بازنشست شد و شرکت را به کمپانی بالدوین (Baldwin) واگذار کرد (این کمپانی تولیدکننده پیانو و سازهای دیگر بود) و دو سال بعد، خط تولید شرکت از نیویورک به آرکانزاس منتقل شد.
دوران بالدوین دورانی پرتلاطم برای گرچ به حساب میآید؛ زیرا مدیران بالدوین نمیتوانستند میل گرچ به تولید ساز برای مخاطبان راک اند رول زمان خود را درک کنند و با سنگینتر و خشنتر شدن موسیقی راک در دهه ۷۰، این شرکت در حفظ جایگاه خود ناموفق بود.
گرچ در دهه ۷۰ شاهد اعتراضهای کارگری و حداقل دو مورد آتشسوزی در کارخانه بود و بالدوین در سال ۱۹۸۱ تولید گیتارهای این برند را بهطور کامل متوقف کرد. خریدهای استقراضی بالدوین بالاخره کار دست آنها داده و در سال ۱۹۸۳، این شرکت ورشکسته شد. حدود یک سال بعد، مدیرعامل بالدوین، شاخه موسیقی شرکت را خریداری کرد و دوک کریمر را برای مدیریت گرچ به شرکت بازگرداند.
بازگشت به خانواده
در طی این مدت، خانواده گرچ در تلاش بودند تا آنچه در سال ۱۹۶۷ از دست داده بودند را بازپس گرفته و برند گرچ را دوباره به مالکیت خانواده خود درآورند. چهرههای کلیدی این حرکت، فرد دبلیو گرچ (فرزند بیل گرچ) و همسرش دینا بودند.
فرد در نوجوانی عهدهدار ارسال ساز به مغازههای نیویورک بود و پس از آن نیز در دایره مهندسی کمپانی کار کرده بود؛ او و همسرش، یک شرکت تولید ساز موفق در کارولینای جنوبی را اداره میکردند.
این زوج در سال ۱۹۸۴ برند گرچ را خریداری کردند و فرِد بهعنوان مدیرعامل و دینا بهعنوان مدیر مالی، عنان امورات شرکت را به دست گرفتند. آنها تولید درام را به کارولینای جنوبی برگرداندند و مجدداً پس از ۱۷ سال، شرکت را به میدان رقابت بازگرداندند. در سال ۱۹۸۹، گرچ تولید گیتار را از سر گرفته و به ساخت گیتارهایی بر مبنای طراحیهای قدیمی خود مشغول شد.
دوستی با فندر
فندر و گرچ در عصر طلایی راک اند رول رقیب یکدیگر بودند و حتی گرچ، لئو فندر را مجبور کرده بود نام گیتار الکتریک Broadcaster را به Telecaster تغییر دهد؛ زیرا معتقد بود نام این ساز از سری موفق درام برادکستر اقتباس شده است. اما با شروع هزاره جدید، ماجرا بهنحوی تغییر کرد که هیچکس نمیتوانست آن را پیشبینی کند.
در سال ۲۰۰۲، گرچ و شرکت آلات موسیقی فندر، از یک همکاری راهبردی پردهبرداری کردند که چهره گرچ را یک بار دیگر دگرگون میساخت. طبق این توافق، فرد دبلیو گرچ، مالکیت شرکت، برند و خط تولید درام خود را حفظ کرد و شرکت فندر، حق امتیاز انحصاری طراحی، تولید، بازاریابی و توزیع گیتارهای گرچ در تمام دنیا را به دست آورد.
در دو دهه گذشته، گرچ بخشی کلیدی از برند فندر بوده و بازار آن بهشدت گسترش یافته است. امروزه این برند، گیتارهایی در بازههای قیمتی متفاوت را در ایالات متحده، ژاپن و سایر کشورهای آسیایی تولید میکند.
شاید گرچ در سال ۲۰۲۲، موجودیتی متفاوت از برندی داشته باشد که در سال ۱۸۸۳ تولید درامز و بانجو را در نیویورک شروع کرد؛ اما این حقیقت که پس از این همه تلاطم در ۱۳۹ سال گذشته، این شرکت هنوز یک کسبوکار خانوادگی به حساب میآید، واقعاً حیرتآور است.
منبع: Guitar.com
مترجم: کیان ایرجی