بعضی از نوازندگان، استفاده از کاپو (بارهبند) را نوعی تقلب میدانند و عدهای دیگر آن را یک ابزار ضروری تلقی میکنند. به نظر ما، در نهایت امر، کاپو میتواند یک ابزار مفید برای تمرین و آهنگسازی باشد.
در این مطلب به ۶ نکته دربارهی این ابزار کوچک و کاربردی اشاره میکنیم.
۱. کاپو شبیه به یک نات متحرک است
نات گیتار یکی از دو نقطه اتصال سیم است که طول قسمت مرتعش سیم را تعیین میکنند (نقطهی دیگر، بریج است).
کاپو نیز طول قسمت مرتعش سیم را تعیین میکند و بدین نحو، بدون نیاز به تنظیم گوشیهای کوک، کوک سیم دست باز را تغییر میدهد. لازم به ذکر است که کاپو برخلاف نات، دارای شیار برای تعیین محل قرارگیری سیم نیست؛ پس در واقع مکملی برای نات است.
بدین شکل، کاپو گزینههای پیش روی شما را نهتنها در زمینهی نوازندگی، بلکه بهعنوان یک خواننده یا نوازنده/خواننده نیز گسترش میدهد. به لطف قابلیت تغییر سرکلید آهنگها، شما میتوانید هر آهنگی را در گام مناسب صدای خود، ولی با استفاده از فرم زیبای آکوردهای سردسته اجرا کنید.
۲. کاپو آزمایش کوکهای دست باز مختلف را ممکن میکند
پس از آن که شکل آکوردهای ابتدایی را بهخوبی یاد گرفتید، با استفاده از کاپو میتوانید تنوع صدایی ساز را افزایش داده و آکوردها را در تمام طول دسته اجرا کنید.
با یک کاپو و دانستن تنها پنج آکورد میتوانید هزاران آهنگ را بنوازید. بهعلاوه، در زمان ضبط نیز میتوانید صداهای لایهبندیشدهی زیبایی ایجاد کنید.
۳. کاپو انواع مختلفی دارد
انتخاب در زمینهی کاپو محدود نیست. مدلهای گوناگون با روشهای مختلف بر روی دسته و پشت سیم فرت جای میگیرند. از جمله انواع کاپو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– کاپوی بندی:
کاپوی بندی با استفاده از یک بند که بر روی شیارهای کاپو محکم میشود، به دسته متصل میشود.
– کاپوی کشی:
کاپوی کشی همانطور که از اسم آن پیداست، با استفاده از یک بند الاستیک از جنس نایلون یا پارچه، به دسته متصل میشود.
– کاپوی فنری:
کاپوی فنری با استفاده از یک اهرم و یک فنر به دسته متصل شده و به نوازنده اجازه میدهد بهراحتی آن را از گیتار جدا کرده و بر روی فرت دیگری ببندد.
– کاپوی پیچی:
این کاپوها با استفاده از فشار تولیدشده توسط یک پیچ بر روی دسته محکم میشوند.
– کاپوی نیمه:
کاپوهای نیمه (partial) تنها بخشی از سیمها را پردهگیری کرده و تعدادی دیگر از سیمها را آزاد میگذارند.
۴. برای استفاده از کاپو لازم نیست حرفهای باشید
نوازندگان سالهاست که از این وسیله استفاده میکنند. اولین اشاره به کلمهی کاپو در کتاب تئوری موسیقی «Annotazioni» نوشتهی جیووانی باتیستا در سال ۱۶۴۰ میلادی به چشم میخورد. در این کتاب، از واژهی Capotasto برای اشاره به ناتِ سازِ ویولا دا گامبا استفاده شده است.
علاوه بر افزایش تنوع صدایی، کاپو میتواند فشار سیم بر دستان نوازنده را کم کند. نواختن نتهای بالای دسته معمولاً نیاز به فشار بیشتری دارد و از سوی دیگر، با نزدیک شدن به بدنهی گیتار، فاصله پردهها از یکدیگر کمتر میشود و جای کمتری برای قرار گرفتن انگشتان بر روی دسته وجود دارد. کاپو به آسانتر شدن نوازندگی در این نواحی کمک میکند.
۵. کاپو ابزار تقلب نیست
درست است که اگر همیشه به کاپو وابسته باشید، میتواند مانند چرخ کمکی دوچرخه، از پیشرفت شما جلوگیری کند؛ اما بهطور کلی، کاپو میتواند ابزاری مفید برای تمرین شما باشد.
جانی مار (Johnny Marr)، از بزرگترین مشوقین استفاده از کاپو است. او مانند بسیاری از مبتدیها، با نواختن آکوردهای فا و سی مینور مشکل داشته است.
جانی مار میگوید: «آکورد فا پوزیسیون اول و بعد از آن هم سی مینور؛ با این دو آکورد خیلی مشکل داشتم». «دوست داشتم آکورد سی مینور را بزنم؛ چون اجرای گروه Mott the Hoople از آهنگ Sweet Jane در این گام بود. یازده-دوازده ساله که بودم، خیلی با آن آکورد مشکل داشتم. به کسانی که با آن گام مشکل دارند توصیه میکنم از کاپو استفاده کنند.»
«بچههای نشویل به کاپو میگفتند تقلب. کاپو را روی فرت هفتم ببندید، آکوردها را آنجا درست تمرین کنید و یاد بگیرید و رفته رفته آن را پایینتر و پایینتر ببرید.»
۶. بعد از بستن کاپو ساز را کوک کنید
بستن و باز کردن کاپو میتواند ساز را از کوک خارج کند. زیرا فشار ایجادشده توسط کاپو و کشش احتمالی سیم در زمان بستن آن، ممکن است کوک را تغییر دهد.
پس همیشه پس از بستن یا باز کردن این وسیله، با استفاده از تیونر، گیتار خود را کوک کنید.
منبع: وبسایت Fender
نویسنده: Mike Duffy
مترجم: کیان ایرجی


