امروزه، هزاران محصول و ابزار در بازار وجود دارد که ساخت موسیقی را برای موزیسینها به پروسهای آسانتر و خلاقانهتر تبدیل میکنند و یا با صدای منحصربهفرد خود، رنگی تازه و استثنایی به آثار موزیسینها میبخشند. اما صداها و امکانات فوقالعادهای که امروزه به آسانی در دسترس ما قرار دارند، به لطف وجود ابزارهایی افسانهای ممکن شدهاند که روزگاری دنیای موسیقی را تکان دادهاند.
در این مقاله به معرفی ده سینتی سایزر برتر تاریخ خواهیم پرداخت؛ سینتهایی که تأثیری انکارناپذیر بر دنیای موسیقی گذاشتهاند و صدای منحصربهفرد آنها در بسیاری از موسیقیهای مشهور شنیده میشود.
این فهرست بر اساس اهمیت و شهرت محصول و بهصورت صعودی ترتیببندی شده است.
۱۰- Oberheim OB-XA
عرضه موفق سینتیسایزر Prophet-5 توسط شرکت Sequential، طوفانی در دنیای سینتیسایزر به پا کرد. طی سالهای پس از معرفی این محصول، محبوبیت سینتهای مونوفونیک افت شدیدی کرد و سینتیسایزرهایی که از فضای ذخیرهسازی بهرهمند نبودند نیز تا حدی از بازار حذف شدند. در این زمان، تمامی شرکتهای بزرگ سازنده سینتیسایزر وارد عمل شدند و رقبایی برای Prophet-5 به بازار عرضه کردند. برخی از این شرکتها، برای رقابت با Prophet-5، سینتیسایزری با امکانات مشابه اما قیمتی پایینتر را روانه بازار کردند و برخی دیگر، مانند Oberheim، محصولی منحصربهفرد خلق و عرضه کردند.
در واقع، شرکت Oberheim پیش از Sequential وارد صنعت سینتیسایزرهای پلیفونیک شده بود و محصولاتی مانند نسخههای چهار و هشت آوایی سینتیسایزر OB را به بازار عرضه کرده بود. سینتیسایزرهای OB در واقع چند ماژول S.E.M در یک بدنه جدید بودند که یک کیبورد نیز در آن گنجانده شده بود. این محصولات حتی از یک پروگرامر نیز برخوردار بودند که امکان ذخیرهسازی پارامترها و بارگذاری مجدد آنها را به کاربر میداد. اما پیچیدگی ساختاری آنها بر ماهیت صوتی فوقالعادهشان سایه انداخت و باعث شد که محصول چندان موفقی برای اُبرهایم نباشند.
پس از معرفی Prophet، شرکت Oberheim نیز با ترکیب ویژگیهای مثبت سینتیسایزرهای پلیفونیک سابق خود، سازی عظیم به نام OB-X را به بازار عرضه کرد. معرفی OB-X موفقیت بزرگی برای اُبرهایم در پی داشت و به دنبال همین امر نیز این شرکت چندین نسخه از آن را در طول سالیان به بازار عرضه کرد که هر کدام، مزایا و ماهیت صوتی منحصربهفرد خود را داشتند.
جایگاه دهم این لیست میتوانست به اعضای دیگر این سری، مثلاً OB-X و یا OB-8 نیز اختصاص داده شود؛ اما تصمیم گرفتیم که کاملترین عضو این سری، یعنی OB-Xa را در این فهرست قرار دهیم.
سینتیسایزر پلیفونیک OB-Xa در سه نسخه چهار، شش و هشت آوایی به بازار عرضه شد و از یک مسیر سیگنال ساده همراه با دو اسیلاتور برخوردار بود. اما OB-Xa به یک فیلتر ۲۴ دسیبل نیز مجهز بود که در تلفیق با فیلتر ۱۲ دسیبلی قدیمیتری که در OB-X نیز استفاده شده بود، طراحی صداهای لایهبندیشده و پیچیده را امکانپذیر میکرد.
البته صدای OB-Xa بدون استفاده از این قابلیت نیز یکی از بینظیرترین صداهای تولیدشده توسط یک سینت در دنیاست. در واقع حتی میتوان صدای این مدل را غنیترین صدای موجود در میان سینتیسایزرها دانست. این صدای بینظیر با فعالسازی قابلیت Unison عظیمتر و غنیتر نیز میشود و شکوهی خارقالعاده به موسیقی میبخشد.
مانند تمامی سازهای تولیدشده توسط Oberheim در آن زمان، OB-Xa نیز قابلیت همگام شدن با درام ماشینهای DX و DMX و سکوئنسر DSX را داشت و کاربران میتوانستند با اتصال آنها با یکدیگر، یک سیستم ساخت موسیقی کامل در اختیار داشته باشند. این ترکیب در آن زمان که فناوری MIDI هنوز معرفی نشده بود، دستاورد تکنولوژیک عظیم و بسیار جذابی بود که به دلیل قیمت نجومی خود، از دسترس عموم خارج بود و تنها موزیسینهای مشهور یا ثروتمند توان خرید آن را داشتند.
پلاگین شبیهساز این سینتیسایزر توسط آرتوریا و با نام Arturia Oberheim OB-Xa V عرضه شده است و میتوانید با تهیه آن، کمی از شکوه این سینت را در کامپیوتر خود تجربه کنید.
۹- Roland JD-800
انتخاب بین دو مدل D-50 و JD-800 برای جایگاه نهم این لیست کاری دشوار بود. D-50 سینتیسایزری کلاسیک و بسیار محبوب است که نماینده تغییری بزرگ در خط مشی شرکت رولند بود. اما به نظر ما، JD-800 با وجود اینکه در زمان معرفی نتوانست موفقیت تجاری D-50 را تکرار کند، سازی بسیار بهینهتر و خوشصداتر است.
JD-800 نیز مانند D-50 از اسیلاتورهایی بر پایه سمپل و یک مسیر سیگنال معمولی متشکل از فیلتر رزونانت و … بهرهمند بود. اما JD-800 یک ویژگی خاص داشت که در آن زمان، در میان سینتیسایزرهای دیجیتال نایاب بود و این ویژگی عبارت بود از دهها اسلایدر برای کنترل تمامی پارامترهای صوتی. این سینتیسایزر با بهرهمندی از این اسلایدرها، مزایای سینتهای دیجیتال را در کنار انعطافپذیری فوقالعاده سینتهای آنالوگ گرانقیمت برای کاربر فراهم میکرد. رولند این امکانات استثنایی را در بدنهای عظیم و پلاستیکی جای داده بود که زیبایی و شکوهی منحصربهفرد دارد.
اما ویژگی اصلی و متمایزکننده Roland JD-800 نسبت به رقبایش، کیفیت صدا و ماهیت صوتی بیهمتای آن بود. در حالی که سازندگان سینتیسایزرهای دیجیتال در آن زمان سعی داشتند که سمپلهای هشت بیت بیشماری را در محصولات خود جای دهند، رولند از سمپلهایی با کیفیت بسیار بالا در سینتیسایزر خود استفاده کرد که نتیجه آن، کیفیت صدایی فوقالعاده بود.
اما متأسفانه JD-800 در زمان نادرستی معرفی شد؛ زمانی که موزیسینها از کنترل پارامترهای بیشمار موجود در سینت آنالوگ خسته شده بودند. همین امر باعث شد که JD-800 فروش بسیار کمتری نسبت به D-50 داشته باشد.
اما رولند به قابلیتهای مخلوق خود آگاه بود و بعدها فناوریهای استفادهشده در JD-800 را در بسیاری از محصولات دیگر خود، مثلاً ماژولهای رکمانت MIDI، به کار گرفت.
تاکنون شبیهسازی خوبی از JD-800 عرضه نشده است؛ اما اگر به دنبال یک نسخه امروزی از این محصول میگردید، به شما Roland JD-XA را پیشنهاد میکنیم.
۸- Yamaha CS-80
یاماها CS-80 یک سینتیسایزر با صدا و جثهای عظیم بود که وزنی نزدیک به صد کیلوگرم داشت و در بالای کیبورد خود، از یک پنل عظیم، مملو از اسلایدرها، سوییچها و دکمههای گوناگون برخوردار بود.
پلیفونی هشت آوایی و افترتاچ از قابلیتهای نوینی بودند که یاماها در CS-80 تعبیه کرده بود. این محصول که در سال ۱۹۷۶ به بازار عرضه شد، از یک کنترل پنل کوچک برخوردار بود که کاربر میتوانست از طریق آن، سینتیسایزر را برای شرایطی مانند اجرای زنده آماده کند.
اما CS-80 یک نقطه ضعف بزرگ داشت و آن هم عدم پایداری اسیلاتورهای آن در شرایط دمایی مختلف بود. بدین نحو که اگر دمای اتاق کمی تغییر میکرد، اسیلاتورهای این سینت نیز بهسرعت از کوک خارج میشدند. این امر با حرکت دادن CS-80 نیز اتفاق میافتاد و استفاده از آن در شرایط مختلف را دشوار میکرد. اما اگر موفق میشدید که Yamaha CS-80 را به شرایط بهینه آن بازگردانید، یک سینتیسایزر منحصربهفرد در اختیار داشتید که به لطف قابلیت افترتاچ بینقص خود، توانایی شگفتانگیری در انتقال حس نوازندگی شما داشت. بازه صوتی قابل تولید توسط CS-80 بهقدری وسیع است که طراحی هر صدایی برای هر شرایط و سبک موسیقی را امکانپذیر میکند. این اعجوبه میتواند صدایی به بلندی یک جیغ بنفش تولید کند و درست پس از آن، صدایی به لطافت برخورد قطرات باران با پنجره.
اخیراً نمونههایی از این دستگاه با قیمتی در حدود ده هزار دلار معامله شده است؛ رقمی که برای چنین مدل کلاسیکی اصلاً دور از ذهن است.
بهترین پلاگین شبیهسازی که تابهحال برای CS-80 عرضه شده است را میتوان Arturia CS-80 V دانست که دقت بالایی در شبیهسازی جزییات صوتی نمونه اصلی دارد.
۷- Korg Wavestation
به سال ۱۹۹۰ بازمیگردیم؛ سینتیسایزرهای آنالوگ دیگر هیچ محبوبیتی ندارند و پیشبینی میشود که نوع FM آنها نیز به همین سرنوشت دچار شود. در این میان، دستگاههای سمپلر یا همان سینتهای دیجیتال به دلیل توانایی پخش صداهایی نسبتاً طبیعی و نزدیک به سازهای آکوستیک، از بالاترین محبوبیت و فروش در میان آلات موسیقی الکترونیک برخوردارند.
در این زمان بود که شرکت Korg تصمیم به معرفی Wavestation گرفت؛ سینتیسایزر دیجیتالی که با همکاری برخی از طراحان سابق شرکت Sequential ساخته شده بود و درست مانند Prophet VS، از فناوری vector synthesis برای تولید صدا استفاده میکرد.
سمپلهای بارگذاریشده در Wavestation ماهیتی الکترونیک داشتند و در میان آنها خبری از سمپلهای درام کیت آکوستیک، پیانو یا گیتار کلاسیک نبود. این سینت قابلیت لایهبندی، اعمال فیلتر، پردازش و اعمال افکتهایی بینظیر را بر روی صداهای خود داشت. افکتهای تعبیه شده در Korg Wavestation هنوز هم افکتهایی پیشرفته و باکیفیت محسوب میشوند. همچنین کاربران میتوانستند از طریق جویاستیک تعبیهشده در بالای ماد ویل و پیچبند، مشخصههای صوتی و کانال پخش صدای سینتیسایزر را تغییر دهند.
شاید حتی همین امکانات نیز برای موفقیت Wavestation کافی بودند؛ اما Korg سنگ تمام گذاشت و این محصول را به قابلیتی به نام wavesequencing مجهز کرد. با wavesequencing موزیسینها میتوانستند تمام شکل موجهای قابل ارائه توسط Wavestation را به یکدیگر متصل کنند و به تنظیمات (pitch)، ولوم و کراسفید هر یک از آنها نیز بهصورت مجزا دسترسی داشته باشند. این ویژگی، با وجود دشواری کاربری، Wavestation را به سینتیسایزری افسانهای تبدیل کرد و همچنین ساخت صداهای متغیر با الگوهای طولانی و سیال و لوپهای ریتمیک پیچیده را بسیار سادهتر کرد.
فناوری پیشرفته Korg Wavestation باعث شده که حتی امروزه نیز نرمافزارهای ادیتوری برای آن در اینترنت موجود باشد. البته شرکت Korg خود یک شبیهساز کامل و با جزئیات بسیار بالا از Wavestation را به بازار عرضه کرده است.
۶- Yamaha DX7
در دهه هشتاد میلادی و پس از یک دهه حکمرانی سینتیسایزرهای آنالوگ، موزیسینهای سبک الکترونیک به دنبال یک فناوری انقلابی جدید بودند. شرکت معظم یاماها با درک این امر، در سال ۱۹۸۳ یک محصول جدید به نام DX7 را روانه بازار کرد که دنیای سینتیسایزر را تکان داد.
DX7 از پلیفونی شانزده آوایی و یک کیبد فول سایز، با حساسیت به فشار و قابلیت افترتاچ برخوردار بود که در آن زمان، فناوریهایی نوین محسوب میشدند.
همچنین DX7 اولین ساز تولیدشده بهصورت انبوه بود که از روش FM برای تولید صوت استفاده میکرد؛ روشی که توسط فردی با نام John Chowning از دانشگاه استنفورد ابداع شده بود و یاماها امتیاز استفاده از آن را خریداری کرده بود.
برخلاف FM آنالوگ که در برخی از سینتیسایزرهای نیمه-ماژولار امروزی نیز دیده میشود، این روش در DX7 تنها نقش یک افکت را نداشت؛ بلکه هسته اصلی تولید صدای این سینتیسایزر بود. استفاده از این روش توسط یاماها در DX7 بهقدری غیرمعمول بود که بسیاری از مشتریان کارکرد آن را درک نمیکردند و رفتهرفته سینتیسایزرهای FM به محصولاتی با کاربری و قابلیتهای برنامهریزی بسیار دشوار مشهور شدند. این نقطه را میتوان در واقع شروعی دانست برای صنعت طراحی صداهای آماده توسط شرکتهای کوچک و فرعی.
اما در واقع کنترل و برنامهریزی سینتیسایزرهای FM به آن دشواری که ادعا میشد نبود. در واقع به دلیل نبود کنترلهای مکانیکی و الگوهای ظاهری (مثل آنچه که در پَچبِی سینتهای ماژولار دیده میشود)، برنامهریزی Yamaha DX7 پروسهای جذاب نبود و میتوانست برای برخی از موزیسینها کسلکننده باشد.
اما DX7 در واقع یکی از اولین سینتیسایزرهای دارای منوی نرمافزاری برای برنامهریزی بود و میتوان آن را مسبب ساخت سایر محصولات مشابه دانست. با وجود کنترلهای سخت و صفحه نمایش کوچک، کسانی که با DX7 بهصورت پیشرفته به طراحی صدا پرداختهاند، بازهای وسیع از صداهایی جذاب را پیش روی خود دیدهاند.
ماهیت صوتی DX7، سرد، شفاف و کریستالی بود و میتوانست اصوات کوبهای و بیس را با اتک و شفافیتی بسیار بالا تولید کند. اما اگر نوازنده جرأت استفاده از چندین کنترلر آن را هنگام نواختن داشت، این سینتیسایزر میتوانست صدایی بسیار زنده و پر از حس نوازندگی نیز تولید کند. Yamaha DX7 از یک ورودی کنترلر تنفسی نیز بهرهمند بود که با اتصال ماژول کنترلر یاماها BC-1 به آن، نوازندگان میتوانستند با تنفس در ماژول مذکور، ماهیتی شبیه به سازهای بادی را به صدای سینتیسایزر ببخشند.
DX7 بهطرزی باورنکردنی محبوب شد و میزان فروش آن از هر سینتیسایزر دیگری پیشی گرفت. در واقع رقم فروش DX7 از انتظارات یاماها نیز بسیار فراتر بود.
امروزه انتقاد از رویهای که یاماها با عرضه DX7 در پیش گرفته بود آسان است. حتی بسیاری از افراد، DX7 را یک ساز باکیفیت نمیدانند. اما باید این امر را در نظر گرفت که عرضه این محصول در سال ۱۹۸۳، جانی تازه به صنعت سینتیسایزر داد و میتوان گفت که آن را تا حدی تجاریسازی کرد.
مانند اکثر اوقات، بهترین پلاگین شبیهساز DX7، توسط آرتوریا و با نام DX7 V به بازار عرضه شده است.
۵- ARP 2600
اگر Minimoog را تلاش شرکت موگ برای سادهسازی سینتیسایزرهای ماژولار در نظر بگیریم، ARP 2600 را میتوان سینتیسایزری ماژولار دانست که با هدف ارائه تمامی امکانات لازم و موجود در صنعت سینت به موزیسینها ساخته و پرداخته شده بود.
برخلاف موگ که به دلیل مسیر سیگنال ثابت، امکانات Minimoog را محدود کرده بود، ARP 2600 یک سینتیسایزر کاملاً ماژولار با امکاناتی زیاد و در بدنهای نسبتاً جمعوجور بود.
برخورداری از سه اسیلاتور، فیلترهای متعدد، تولیدکننده نویز، ring mod و ریورب باعث شده بود که مسیر سیگنال ثابت ۲۶۰۰ با پچ کردن هر بخشی از مدار آن به بخش دیگر دور زده شود. این امر در کنار قابلیت انجام پچهای پیچیده بدون نیاز به استفاده از کابل، ۲۶۰۰ را به سینتیسایزری با امکانات بسیار گسترده و در عین حال کاربری آسان تبدیل کرده بودند. البته این دستگاه از جکهای پچ نیز برخوردار بود و در صورتی که نوازنده از آنها استفاده میکرد، بازهای بسیار وسیعتر از امکانات و اصوات در دسترس او قرار میگرفت.
ARP 2600 توانایی تولید تقریباً هر صدایی را دارد و میتوان به وسیله آن تمامی اجزای یک موسیقی اعم از سکوئنسهای پیچیده، ملودیها و حتی درام لاین را ساخت.
یکی از مزایای ۲۶۰۰ و همچنین یکی از دلایل موفقیت آن، اسیلاتورهای بسیار پایدار آن بودند. مدلهای اولیه این محصول به فیلتری مجهز بودند که به دلیل شباهت زیاد به فیلترهای کلاسیک موگ، باعث شکایت موگ بر علیه ARP شد.
۲۶۰۰ در طی سالهای تولید خود شاهد تغییرات و بهینهسازیهای بسیاری بود. این محصول در اوایل عرضه خود در رنگ آبی و با بدنهای از جنس فلز عرضه شد؛ اما بعدها ARP روکشهایی با رنگهای مختلف از جنس پلاستیک شبه-چرم بر روی بدنه آن کشید و در سالهای آخر تولید این محصول (اوایل دهه هشتاد میلادی) نیز آن را در دو رنگ مشکی و نارنجی عرضه میکرد.
امروزه، نمونههای قابل قبول و تمیز ARP 2600 با قیمتهایی باورنکردنی معامله میشوند؛ این در حالی است که کمتر از یک دهه پیش، این سینتیسایزر ارزش مالی خاصی نداشت. البته خرید نمونههای اولیه ۲۶۰۰ ریسکی بزرگ است؛ زیرا شرکت ARP در آن دوره مدارهای محصولات خود را با مواد اپوکسی میپوشاند و تعمیر آنها را غیرممکن میکرد.
پلاگین شبیهساز ARP 2600 نیز توسط آرتوریا عرضه شده است و شهرت بسیاری دارد.
۴- PPG Wave 2.2/3
برند PPG با ایده هوشمندانه فردی با نام Wolfgang Palm تأسیس شد. او اعتقاد داشت که محدودیتهای اسیلاتورهای آنالوگ را میتوان با استفاده از شکل موجهای دیجیتال کوتاه که در یک wavetable خطی ذخیره شدهاند، برطرف کرد و نهایتاً ایده خود را با ساخت و عرضه PPG Wave عملی کرد. نمونههای اولیه این سینتیسایزر نقاط ضعفی نظیر کمبود کیفیت شکل موجهای دیجیتال و عدم بهرهمندی از فیلتر آنالوگ داشتند؛ اما در نسخه ۲٫۲ این محصول، ایده Palm به بلوغ کامل رسید و ایرادات آن نیز برطرف شد.
این سینتیسایزر خاص، شکل موجهای ذخیرهشده بهصورت دیجیتال را با یک فیلتر لو-پس رزونانت، یک LFO و چند تولیدکننده انولوپ ترکیب میکرد. همچنین کاربران میتوانستند با استفاده از منابع مدولاسیون مختلف در این سینت، شکل موج آن را دستخوش تغییر کنند. این عوامل در کنار یکدیگر، صدایی زنده، هیجانانگیز و بیهمتا به Wave بخشیده بود.
Wave از چند سمپل برگرفته از سازهای آکوستیک نیز در حافظه خود بهرهمند بود که صدایی بسیار مصنوعی اما در عین حال جذاب داشتند. این سینت همچنین توانایی تولید بازهای بسیار وسیع از صداها، از بیسهای تیز و کوبنده تا اتمسفرهای وسیع و ملایم را داشت.
صاحبان PPG Wave که کامپیوتر مخصوص آن، Waveterm را نیز خریداری کرده بودند، میتوانستند به کمک آن شکل موجهای خود را بسازند و حتی در نسخه ۲٫۳، از صداهای مورد نظر خود نیز سمپلی برای سینتیسایزر تهیه کنند.
Wave دستگاهی رؤیایی و تقریباً بینقص بود. اما قیمت نه هزار دلاری آن باعث شده بود که بهندرت در جایی جز استودیوهای افراد بسیار ثروتمند و مشهور دیده شود.
تأثیر ایده نبوغآمیز Wolfgang Palm حتی امروز نیز در صنعت سینتیسایزر مشهود است.
شرکت آلمانی Waldorf، از مشهورترین شرکتهای سازنده سینتیسایزر با تکنولوژی Wavetable است و چندین ساز با این فناوری تولید کرده است که اولین آنها، مدل Microwave است. والدورف در حدود یک دهه پیش، یک نسخه مجازی از PPG Wave را نیز به بازار عرضه کرد. همچنین سازهای Blofeld و Largo این شرکت نیز از wavetableهایی کاملاً مشابه با PPG Wave استفاده میکنند.
شخص Wolfgang Palm اما در چند سال اخیر به طراحی و تولید پلاگینهایی با برند PPG برای نرمافزارهای آهنگسازی مبتنی بر iOS و ویندوز مشغول بوده است.
اگر به دنبال شبیهسازی نرمافزاری PPG Wave هستید، میتوانید از پلاگین شرکت Brainworx استفاده کنید که برای سیستم عاملهای iOS و ویندوز در دسترس است.
۳- Sequential Circuits Prophet-5
اگر قرار بود که یک فهرست از زیباترین سینتیسایزرهای تاریخ گردآوری کنیم، مطمئناً جایگاه اول آن به Prophet-5 تعلق پیدا میکرد. دکمهها و نابهای بزرگ و باکیفیت این سینت در کنار بدنه ساختهشده از چوب لاکخورده آن، حس یک وسیله بسیار گرانقیمت را به کاربر میدهند. البته این حس اشتباه نیست و در واقع، Prophet-5 محصولی بسیار گرانقیمت بوده است.
Prophet-5 از مسیر سیگنالی شبیه به ARP Odyssey برخوردار بود که شامل دو اسیلاتور با قابلیت همگامسازی، تولیدکننده نویز، لو-پس فیلتر، یک جفت انولوپ ADSR و یک LFO میشد و میتوانست سختپسندترین نوازندگان را نیز به وجد بیاورد. بهعلاوه، این سینت از بخش Poly Mod نیز برخوردار بود که با استفاده از آن، نوازندگان میتوانستند صداهایی بسیار غیرمعمول و منحصربهفرد طراحی کنند.
Prophet-5 دارای امکانات بسیاری بود و میتوان آن را اولین سینتیسایزری دانست که قابلیت ذخیرهسازی تمامی پارامترها بهعنوان پریسِت را داشت.
این دستگاه از پلیفونی پنج آوایی بهرهمند بود که شاید در آن زمان دستاورد خاصی محسوب نمیشد؛ اما هیچ سینتیسایزر پلیفونیک دیگری در بازار وجود نداشت که قابلیت برنامهریزی کامل و جامع را داشته باشد.
اما مهمترین ویژگی Prophet-5، صدای بینظیر آن بود. این سینتیسایزر صدایی با ماهیتی غنی، گرم و قدرتمند داشت که حسوحالی پُرشور و باشکوه به موسیقی میبخشید و پدها، لیدها و بیسهای طراحیشده با آن، صدایی بینقص داشتند.
بهطور خلاصه، Sequential Circuits Prophet-5 دقیقاً همان ابزاری بود که موزیسینهای ماجراجوی آن روزگار رؤیای آن را داشتند و با وجود قیمت بالای چهار هزار دلاری خود، فروشی بیسابقه را تجربه کرد و Sequential Circuits را به یکی از مهمترین و بزرگترین تولیدکنندگان سینتیسایزر جهان تبدیل کرد. بهعلاوه، بسیاری از شرکتهای سراسر دنیا، با مشاهده موفقیت Prophet-5، به فکر تولید محصولی مشابه افتادند.
در سالهای اخیر، Dave Smith، مؤسس شرکت Sequential و طراح Prophet-5، دوباره سکان برند و شرکت خود را در دست گرفته است و سینتیسایزری به نام Prophet-6 را به بازار عرضه کرده است.
Arturia Prophet V، بهترین پلاگین شبیهساز این اسطوره است. U-He نیز یک پلاگین شبیهساز از Prophet-5 عرضه کرده است که از Prophet V امکانات کمتری دارد، اما ماهیت صوتی آن به مدل حقیقی نزدیکتر است.
۲- EMS VCS3
با نگاهی به سازهایی مانند Wasp ،OSCar و محصولات Novation، میتوان به این نتیجه رسید که انگلیسیها همواره استعدادی ویژه در ساخت سینتیسایزرهای خلاقانه، باکیفیت و نسبتاً مقرونبهصرفه داشتهاند.
شاید امروزه صحبت از VCS3 بهعنوان یک محصول مقرونبهصرفه چندان معقول نباشد؛ زیرا نمونههای سالم آن با قیمتهایی بیش از هفت هزار دلار معامله میشوند. اما VCS3 در زمان معرفی خود در سال ۱۹۶۹، محصولی با قیمتی مناسب و رقابتی محسوب میشد.
ولی چرا کلکسیونرها مایل به پرداخت چنین مبلغی برای یک سینتیسایزر مونوفونیک با سه اسیلاتور هستند؟ برای دریافت پاسخ این پرسش، باید به تاریخچه پرافتخار VCS3 رجوع کنیم.
VCS3 و نمونه پرتابل آن که Synthi AKS نام داشت، نقش بسیار پررنگی در تاریخ موسیقی معاصر دارند. گروههایی مانند Tangerine Dream ،Gong و Hawkwind، موزیسینهای افسانهای مانند Jean-Michel Jarre و تقریباً هر هنرمندی که تأثیری انکارناپذیر بر موسیقی الکترونیک دهه هفتاد میلادی گذاشته است، صاحب یک سینتیسایزر EMS بوده است.
VSC3 با آن بدنه L-شکل زیبا و جذاب خود بهقدری محبوب بود که تمامی اعضای گروه پینک فلوید ادعا میکردند که ملودیهای سینتیسایزر آلبوم Dark Side of the Moon را با آن نواختهاند؛ در حالی که در این آلبوم اغلب از Synthi AKS استفاده شده بود.
در واقع، ظاهر این سینتیسایزر بهقدری آیندهنگرانه و جذاب بود که گویی از دل یک فیلم علمی تخیلی بیرون آمده بود. بدنه جذاب VCS3 در کنار نابهای رنگی بزرگ، یک ماتریسِ مدولاسیون که با قرار دادن پینها در ورودیهای آن کار میکرد و یک جویاستیک منحصربهفرد، حس یک ابزار مهم و جدی را به کاربر میداد. کاربری عجیب این سینتیسایزر در کنار عدم بهرهمندی آن از کیبد، موزیسینها را تشویق به ساخت آثاری غیرمعمول و آوانگارد میکرد.
Peter Zinovieff، سازنده VCS3، بر این باور بود که موسیقی کروماتیک امری از مد افتاده است و از خلاقیت جلوگیری میکند. به همین دلیل نیز این سینتیسایزر در زمان معرفی و تا چندین سال بعد، از کیبورد بهرهمند نبود.
طراحی خاص VCS3 موزیسین را تشویق به خلاقیت میکرد و حتی نوازندگان بسیار باتجربه نیز با وارد کردن چند پین به ماتریس مدولاسیون آن و حرکت دادن جویاستیک، اصواتی عجیب تولید میکردند و به ماهیت غیرقابل پیشبینی آن پی میبردند.
اما نقطه ضعف EMS VCS3 نیز مانند Yamaha CS-80، عدم پایداری اسیلاتورهای آن بود و کمی تغییر دما، آنها را از کوک خارج میکرد.
امروزه، نمونههای سالم از VCS3 بسیار بهندرت یافت میشود و همچنین، شرکت EMS نیز بالاخره و پس از دههها، تولید بسیار محدود و سفارشی آن را متوقف کرده است. امری که احتمالاً باعث انحلال این شرکت نیز میشود. پس اگر صاحب یک نمونه از این اعجوبه هستید، مانند چشم خود از آن مراقبت کنید!
مانند اکثر سینتهای کلاسیک، آرتوریا پلاگین شبیهساز VCS3 را با جزئیاتی بالا و با نام Synthi V به بازار عرضه کرده است.
۱- Moog Minimoog
ساز مستحق جایگاه اول این فهرست نمیتوانست هیچ سینتیسایزری باشد بهجز Minimoog از شرکت Moog.
Minimoog را میتوان به یک دلیل محکم، مهمترین سینتیسایزر تاریخ دانست؛ چارچوب طراحی این محصول از زمان معرفی آن تا به امروز، منبع الهام تقریباً تمامی شرکتهای سازنده سینت بوده است.
موگ با جای دادن سه اسیلاتور با قابلیت همگامسازی، یک تولیدکننده نویز، یک فیلتر که میتوان آن را خوشصداترین فیلتر دنیا نامید و یک کیبورد در یک بدنه چوبی کوچک، ویژگیهای سینتیسایزرهای فول-سایز را در اختیار موزیسینها قرار داد. در عوض، موزیسینها نیز با تکیه بر Minimoog، صدای سازهای الکترونیک را وارد موسیقی مردمی کردند.
به لطف وجود Minimoog، موسیقی الکترونیک از حالت آکادمیک و گرانقیمت خود خارج شد و در دسترس موزیسینهایی با شهرت و ثروت کمتر قرار گرفت. مسبب این امر، یکی از کارمندان شرکت موگ بود که Bill Hemsath نام داشت. این فرد در وقتهای آزاد خود در کارخانه موگ، به اتاق زیرشیروانی کارخانه میرفت و بر روی پروژه شخصی خود که ساخت یک سینت قابل حمل از اجزای مدلهای ماژولار موگ بود کار میکرد. هدف او از این پروژه، ساخت یک سینتیسایزر قابل حمل بود که بتواند آن را بهراحتی با خود به خانه ببرد. وی اطلاع نداشت که با ساخت این ساز، باعث چه تغییرات بزرگی در صنعت موسیقی میشود.
اما چه عواملی Minimoog را تا این حد محبوب ساختند؟ مهمترین آنها به نظر ما، تعداد محدود پارامترهای قابل تنظیم در این دستگاه بود. این امر نهتنها موجب سادهسازی کاربری و طراحی صدا با Minimoog میشد، بلکه مانعی بر سر انعطافپذیری و کارکرد آن ایجاد نمیکرد.
دلیل دوم محبوبیت Minimoog، ماهیت صوتی آن بود. در آن زمان طرفداران تقریباً همه سینتیسایزرها ادعا میکردند که دستگاه مورد علاقهشان ماهیت صوتی خاص و غیرمنتظرهای دارد؛ اما نواختن با Minimoog، نوازندگان را واقعاً شوکه میکرد. اسیلاتورهای این سینت صدایی بسیار غنی و گرم تولید میکنند و انولوپ آن نیز سرعت بسیار بالایی دارد. تربل در مینیموگ بسیار شفاف و تمیز است و در عین حال، بیس آن نیز با قدرت و حجم استثنایی خود، یکی از عوامل تعیینکننده در ماهیت صوتی منحصربهفرد این محصول است.
Minimoog صدایی حجیم و گرم دارد که میتوان به وسیله آن، بهترین و گیراترین لیدها، بیسها و پدها را ساخت.
اگر به سینتیسایزرها علاقهمندید، مطمئناً حداقل یک بار با یک سینتیسایزر یا حتی پلاگین روبرو شدهاید که ویژگیهای مشترک زیادی با Minimoog داشته است. اما تجربه نسخه حقیقی Minimoog امریست که هر دوستدار موسیقی الکترونیک باید از آن بهرهمند شود.
هزاران شبیهساز برای Minimoog در قالب نرمافزار و سختافزار به بازار عرضه شده است. در میان پلاگینها و نرمافزارها، شبیهساز رسمی Minimoog از شرکت Moog بهترین گزینه است و در میان نمونههای سختافزاری، شاید بتوان Behringer Model D و Roland Boutique SE-02 را نزدیکترین نمونهها به این سینت افسانهای دانست.
منبع: MusicRadar
مترجم: امیر تولی