فهمیدن پیشینه تاریخی یک ساز برای ما موزیسینها تنها یک سرگرمی نیست و دانستن تاریخچه ساز مورد علاقهمان میتواند احساس ریشهدار بودن را در ما ایجاد کرده و برای ما الهامبخش باشد.
در این مطلب سعی داریم به یک سوال تاریخی پاسخ دهیم: چه کسی گیتار الکتریک را اختراع کرد؟ احتمالاً چند نام مشخص بلافاصله به ذهن ما خطور میکند؛ اما با نگاهی به تاریخچه تکامل گیتار الکتریک مشخص میشود که پاسخ سادهای برای این سوال وجود ندارد. تکامل گیتار الکتریک روندی تدریجی بوده و دستاندرکاران متعددی را به خود دیده است. برخی از این دستاندرکاران از نظر جغرافیایی از یکدیگر جدا بوده و بهطور موازی مسیر نوآوری را پیمودهاند. برخی دیگر نیز عمیقاً با یکدیگر در ارتباط بوده و شبکهای از مخترعین، نوازندگان و کارآفرینان را تشکیل دادهاند.
در این مقاله سعی داریم سالشمار تکامل گیتار الکتریک را به تصویر بکشیم. در نظر داشته باشید که این تنها یک گرتهبرداری از این روند است؛ زیرا تاریخچه این ساز بسیار پیچیده و گاه مخدوش است. حال بیایید سوار ماشین زمان شده و تاریخچه تکامل گیتار الکتریک را بررسی کنیم.
۱۸۹۰: جورج برید
مانند اغلب اختراعات دیگر، شاید فکر کنیم که اولین سازهای الکتریک یا برقی نیز توسط جویندگان کنجکاوی خلق شدهاند که نام آنها در لابلای صفحات تاریخ گم شده است؛ اما اولین کاربرد ثبتشده الکتریسیته برای گیتار و سایر سازهای فرتدار، کاملاً قابل ردیابی است.
در سال ۱۸۹۰، جورج برید (George Breed)، یک افسر نیروی دریایی از پیتسبورگ پنسیلوانیا، طرحی را برای دفتر ثبت اختراعات ایالات متحده ارسال کرد که شامل یک پیکاپ الکتریک برای گیتار بود و مانند پیکاپهای امروزی بر مبنای دو المان اصلی بنا شده بود: لرزش سیمهای گیتار درون یک میدان مغناطیسی. اما در این طرح، الکتریسیته به منظور تحریک سیمها برای لرزش مداوم به کار رفته بود، نه برای تقویت صدای سیمها از طریق یک اسپیکر جانبی. در واقع میتوان این طراحی را بیشتر به چشم یک EBow مغناطیسی در نظر گرفت و نه دستگاهی مکانیکی و نهایتاً کار تقویت صدا نیز به عهده بدنه گیتار آکوستیک بود.
به گفته متیو هیل (Matthew Hill)، مورخ و نویسنده، گیتار برید اگرچه بسیار خلاقانه بود، اما در عین حال بسیار پردردسر بود و توسط یک باتری بسیار سنگین تغذیه میشد. بر اساس گفته هیل، این ساز «نیازمند تکنیک نوازندگی بسیار غیرمعمول بود که صدایی با ساستین دائمی و بیشباهت به گیتار ایجاد میکرد.»
مانند سایر جویندگان کنجکاوی که به آنها اشاره کردیم، جورج برید هم رفتهرفته به دست فراموشی سپرده شد؛ اما مورخین نقش او را در تاریخچه گیتار الکتریک میستایند.
۱۹۲۸: استرومبرگ الکترو
۳۸ سال بعد به اولین نمونه گیتار الکتریک برمیخوریم که قرار بود بهصورت تجاری به بازارها عرضه شود: استرومبرگ الکترو (Stromberg Electro). اما این گیتار الکتریک هرگز پا به عرصه وجود نگذاشت!
لین ویلرایت (Lynn Wheelwright)، در مقالهای که در سال ۲۰۰۸ در مجله وینتج گیتار منتشر شده است، بهخوبی تاریخچه استرومبرگ الکترو را شرح میدهد. ویلرایت گزارش میدهد که Stromberg Electro ابتدا در نشریه ادواری The Music Trades بهعنوان «تقویتکننده تن برای سازهای زهی» تبلیغ شده بود که «از دو بخش اصلی یعنی یک پیکاپ الکترومغناطیسی و یک دستگاه تقویتکننده تشکیل میشود. پیکاپ الکترومغناطیسی در داخل ساز تعبیه شده و به صفحه رویی متصل است. این دستگاه به امپلیفایر متصل میشود که تن و ولوم لازم برای ساز را ایجاد میکند». این توصیف برای ما بسیار آشنا است!
ظاهر استرومبرگ الکترو نیز بسیار آشناست. در سال ۱۹۲۹، تبلیغی در کاتالوگ آلات موسیقی شیکاگو منتشر شد که حاوی تصویری از چهار ساز استرومبرگ الکترو بود؛ سازهایی شامل گیتار، گیتار تنور، بانجو و ماندولین؛ به همراه یک امپلیفایر قابل حمل.
اما این سری از سازهای استرومبرگ الکترو هرگز واقعاً به بازار عرضه نشدند و ویلرایت تنها توانسته به یک ساز اشاره کند: یک گیتار رزونیتور Kay Faux که دارای یک پیکاپ Stromberg Electro بوده و در اواسط دهه ۱۹۳۰ روانه بازار شده است.
نام استرومبرگ الکترو به دست فراموشی سپرده شد و چند سال پس از اعلامیه آنها بود که اولین گیتار الکتریک قابل استفاده تولید شد. البته ساز مذکور با لحن و صدای موسیقی جزایری به بازار پا گذاشت!
۱۹۳۱: ریکنباکر A-22 Electro Hawaiian ملقب به The Frying Pan
در اواخر دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰، موسیقی هاوایی و همچنین ساز شاخص آن یعنی گیتار آکوستیک لپ استیل، مد روز بودند. این سبک که معمولاً با کوکهای «slack-key» نواخته میشد، توسط جوزف ککوکو (Joseph Kekuku) به محبوبیت رسید. گیتار لپ استیل، صدای اسلایدِ مترادف با موسیقی هاوایی را در ذهن مجسم میکرد. در آن دوران گروههای موسوم به بیگ بند سعی داشتند صدای گیتار اسلاید را به رپرتوار خود اضافه کنند؛ اما صدای این ساز بهسختی میتوانست در لابلای صدای سازهای دیگر شنیده شود.
در همین حال، جورج بیچام (George Beauchamp)، یک نوازنده لپ استیل، برگزارکننده برنامههای سرگرمی و کارآفرین آمریکایی، در جستجوی گیتاری با صدای بلندتر بود. نهایتاً این جستجو باعث همکاری او با یک مخترع به نام جان دوپیرا (John Dopyera) شد که حاصل آن گیتار رزونیتور بود. بیچام و دوپیرا در کنار سایر سرمایهگذاران، شرکت National String Instrument Corporation را برای تولید گیتار رزونیتور تأسیس کردند. اما رابطه بین بیچام و دوپیرا رفتهرفته کمرنگ شده و این دو راه خود را جدا کردند. در حالی که بیچام در جستجوی پروژه بعدی خود بود، دوپیرا به همراه دو برادر خود شرکت Dobro را تأسیس کرد.
بیچام که هرگز آموزش مهندسی ندیده بود، سعی کرد تا یک پیکاپ گیتار الکتریک ابداع کند. پس از آزمایشات متعدد با یک گیتار تکسیم که از یک تخته چوبی درست شده بود و یک پیکاپ گرامافون، بیچام متوجه شد که به چیزی ارزشمند دست یافته است. او با همکاری کارمند سابق خود به نام پال بارت (Paul Barth)، پس از دو ماه آزمایش توانست پیکاپی متشکل از دو آهنربای نعل اسبی، یک سیمپیچ و شش پُل پیس جداگانه برای سیمهای گیتار درست کند که میتوانست با لرزش سیمها صدای آنها را توسط یک اسپیکر تقویت کند.
با در دست داشتن این طراحی موفق، بیچام یکی دیگر از کارمندان سابق National String Instrument Corporation، یعنی هری واتسون (Harry Watson) را استخدام کرد تا به همراه دوستش یعنی آدولف ریکنباکر (مهندسی توانا که در تولید رزونیتورها به شرکت National کمک کرده و میتوانست در تأمین مالی پروژه نیز مؤثر باشد)، دسته و بدنهای برای این ساز طراحی کنند. به این صورت، شرکت Ro-Pat-In (یا Electro-Patent-Instruments) تأسیس شد که خیلی زود نام خود را به Electro String تغییر داد.
Electro String بر موج محبوبیت موسیقی هاوایی سوار شد و اولین ساز خود را روانه بازار کرد: Rickenbacher Model A-22 Electro Hawaiian Guitar. این ساز که تماماً از آلومینیوم ریختهگریشده و با نات و خرک کروم ساخته شده بود، به علت بدنه کوچک و گرد خود به «The Frying Pan»(به معنی ماهیتابه) شهرت یافت.
به گفته مایکل جان سیمونز (Michael John Simmons) از نشریه Fretboard Journal، «گیتار Electro Hawaiian به لطف پیکاپ آهنربایی خود صدایی گرم و آوازگون ارائه میکرد و همچنین به دلیل بهرهمندی از بدنه آلومینیومی سخت که به سیمها اجازه لرزش بلندمدت میداد، ساستینی بسیار خوب داشت». هنرمندان خیلی سریع از این صدای جدید استقبال کرده و سایر تولیدکنندگان از جمله گیبسون و نشنال نیز با تبعیت از این جریان، گیتارهای هاوایی الکتریک به بازار ارائه کردند. اما سیمونز همچنین خاطرنشان میکند که A-22 بیایراد نبود و «بدنه آلومینیومی آن در برابر تغییرات دما حساس بود و زمانی که در معرض گرمای نورهای صحنه اجرا قرار میگرفت، کوک خود را حفظ نمیکرد». به همین خاطر، نسخهای ارتقاءیافته از آن با بدنه Bakelite در سال ۱۹۳۵ به بازار عرضه شد.
بیچام، ریکنباکر، بارت و واتسون دروازههای یک انقلاب الکتریکی را گشوده بودند!
۱۹۳۲: گیتار اسپانیش الکتریک Ro-Pat-In
پس از ارائه «ماهیتابه»، ریکنباکر، بیچام و شرکا اولین گیتار اسپانیش الکتریک را به بازار ارائه کردند. ظاهراً اولین نمونههای این ساز تحت عنوان Ro-Pat-In روانه بازار شده بودند. این گیتار که توسط گیج بروئر، یک موزیسین کانزاسی مورد استفاده قرار گرفت، دارای طراحی پیکاپی مشابه ماهیتابه بود.
به گفته لین ویلرایت، شواهدی هست که نشان میدهد The Frying Pan و Electric Spanish بهطور همزمان طراحی شدهاند و شاید این امر بتواند نامگذاری تجاری نهچندان هوشمندانه این ساز در اوایل عرضه آن به بازار را توجیه کند. گیتار اسپانیش الکتریک یا همان Electric Spanish Guitar را میتوان نوعی گیتار نیمه توخالی (semi-hollowbody) دانست؛ زیرا برای اتصال پیکاپ به بدنه، از صفحههایی با قطر یک اینچ استفاده شده بود که توانایی لرزش کامل را از بدنه ساز میگرفت. از مزایای این طراحی، خواه خودخواسته یا سهوی، این بود که امکان ایجاد فیدبک را کاهش میداد؛ نقیصهای که گریبانگیر گیتارهای الکتریک توخالی اولیه بود. نکته جالب درباره Ro-Pat-In این است که به لطف صدای غنی و خیرهکننده خود میتواند رقیبی برای گیتارهای امروزی باشد. اگر به این ساز علاقهمند هستید میتوانید آن را با قیمت مقرونبهصرفه ۳۵۰ هزار دلار تهیه کنید!
۱۹۳۲-۱۹۳۳: گیتار آکوستیک-الکتریک Vivi-Tone
کمی پس از عرضه گیتار اسپانیش الکتریک، یک سازنده گیتار شناختهشده دیگر یعنی لوید لور (Lloyd Loar)، دو طرح نوآورانه را به بازار گیتار الکتریک ارائه کرد: گیتار اکوستیک-الکتریک Vivi-Tone و گیتار تِنور سالید بادی Vivi-Tone.
کسانی که با تاریخچه گیتارهای گیبسون آشنا هستند، ممکن است نام لوید لور را به خاطر داشته باشند؛ زیرا او از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ بهعنوان طراح با گیبسون همکاری کرده و مشخصاتی از قبیل حفره صدا به شکل حرف f (مانند ویولن)، طول اسکیل بلند و انحنای بزرگتر در بدنه، از عناصر طراحی او به شمار میروند.
اما رابطه لور و گیبسون شکرآب شد. دلیل اصلی این امر هم آن بود که لور مایل بود کماکان به نوآوری ادامه دهد و تکنولوژیهای جدید را امتحان کند؛ اما گیبسون ترجیح میداد همان طراحیهای قدیمی و آزمونپسدادهای را ادامه دهد که این شرکت را به بزرگترین تولیدکننده آن دوران تبدیل کرده بود.
امروز میتوان گفت که جدا شدن لور از تیم گیبسون یکی از بهترین اتفاقاتی است که در طول تکامل گیتار الکتریک رخ داده است. از بین دو طرح اولیه گیتارهای الکتریک لور، Vivi-Tone آکوستیک-الکتریک ظاهر آشناتری دارد؛ یک گیتار جذاب دستساز آرچتاپ که از ترنسدیوسر تلفن بهعنوان پیکاپ بهره میبرد و مانند Ro-Pat-In Electric Spanish بدنهای ضخیم از جنس لمینت داشت که باعث کاهش فیدبک میشد.
اما شاید ماجرای گیتار تنور سالیدبادی Vivi-Tone جالبتر باشد؛ گیتاری با ظاهری شبیه به ساز لوت و تنها چهار سیم که عنصری منحصربهفرد در تاریخ گیتار به حساب میآید. برخلاف طراحیهای بیچام، پیکاپ گیتار تنور Vivi-Tone برای هر سیم یک پُل پیس مجزا نداشت؛ بلکه پیکاپ در زیر بریج نصب شده بود تا نوسانهای آن را دریافت کند. میتوان تصور کرد که این طراحی منجر به صدایی با جزئیات کمتر شود؛ اما به دلیل نبود نمونه صدای این ساز، نمیتوان پاسخ درستی به این پرسش داد. به هر شکل، این ساز کماکان بهعنوان اولین گیتار سالیدبادی غیرهاوایی که در بازار بهصورت تجاری عرضه شده، حائز اهمیت است.
۱۹۳۶: گیتار اسپانیش الکتریک گیبسون ES-150
شرکت گیبسون اگرچه در ابتدا میلی به کاوش در عرصه گیتارهای الکتریک نداشت، اما در سال ۱۹۳۶ متوجه بازار بالقوه این سازها شده و گیتار الکتریک خود یعنی ES-150 را به بازار عرضه کرد. این ساز که در دستان نوازنده افسانهای جز و سوئینگ یعنی چارلی کریستین (Charlie Christian) به شهرت رسید را میتوان پیشرفتهترین گیتار الکتریک اولیه دانست. Gibson ES-150 دارای پیکاپ میلهای معروف گیبسون بود که با نام پیکاپ چارلی کریستین نیز شناخته شده است و نسخههایی از آن کماکان توسط تولیدکنندگانی مانند Lollar تولید میشود.
گیتار الکتریک گیبسون ES-150 دارای طول اسکیل ۲۴.۷۵ اینچ، صفحه رویی یکتکه از جنس چوب اسپروس، صفحه پشت و صفحههای کناری از جنس چوب افرا و دستهای از چوب ماهون بود. این گیتار همچنین دارای پیچهایی برای تنظیم ولوم و تن بود که المانی بسیار پیشرفته به حساب میآمد. ES-150 که در تعامل با فروشندگان شناختهشده آلات موسیقی یعنی مونتگومری وارد (Montgomery Ward) و اسپیگل می استرن (Spiegel May Stern) طراحی شده بود، خیلی زود در بین اهالی موسیقی به محبوبیت رسیده و در سال اول عرضه خود فروش قدرتمندی را تجربه کرد. این گیتار تا سال ۱۹۴۰ تولید میشد؛ اما پس از آن گیتارهای پیشرفتهتر گیبسون یعنی ES-125 ،ES-250 ،ES-100 و ES-300 جایگزین آن شدند.
۱۹۳۶: اسلینگرلند Songster Model 401
در سال ۱۹۳۶، اسلینگرلند با ارائه Songster Model 401، طراحی گیتار الکتریک سالیدبادی را توسعه داد. اسلینگرلند سانگستر ۴۰۱ که بازار موسیقی هاوایی را هدف گرفته بود، با اکشن بالا و فرتهای فلزی مماس با فینگربورد، برای نوازندگی با اسلاید طراحی شده بود. این مدل بهطور همزمان با Songster Model 400 به بازار عرضه شده بود که دستهای مربعیشکل داشت؛ اما Model 401 از دستهای گرد برخوردار بود و برخلاف اغلب گیتارهای سبک هاوایی، قابلیت نوازندگی راحت در حالت ایستاده را داشت.
به گفته RetroFret، این ساز در چند زمینه پیشگام است: اولین گیتار طرح اسپانیش سالیدبادی، اولین گیتار ساختهشده با طراحی Neck-Through و اولین گیتار با پیکاپهایی که قابلیت هامباکینگ داشتند. مورد آخر، یعنی طراحی پیکاپهای هامباکر، سالها قبل از تولید این دسته از پیکاپها توسط گیبسون در دهه ۵۰ صورت گرفت و همین نکته نیز بهخودی خود پیشرو بودن Slingerland Songster Model 401 را نشان میدهد.
این ساز که همراه با امپلیفایر به فروش میرسید، شاید کمی از زمانه خود پیشی گرفته بود و به همین علت فروش ضعیفی داشت و تولید آن در سال ۱۹۳۹ متوقف شد. اسلینگرلند اگرچه به خاطر کیتهای درام خود مشهور است، اما هرگز نتوانست برای خود در بازار گیتار جایگاهی پیدا کند. با وجود اینها Songster Model 401 نمونهای خیرهکننده از فناوریهایی است که در گیتارهای سالیدبادی امروزی به چشم میخورند.
۱۹۳۹-۱۹۴۰: لس پال «لاگ»
بیشتر نوازندههای گیتار، داستان لس پال و گیتاری که لاگ (The Log)(به معنی کنده درخت) نام گذاشته بود را میدانند. لس پال، مخترع و نوازنده جز که در سال ۱۹۱۵ با نام لستر ویلیام پلسفاس (Lester William Polsfuss) در شهر واکیشا ایالت ویسکانسین به دنیا آمده بود، قصد داشت گیتار الکتریک سالیدبادی خود را اختراع کند. او کارش را با یک تخته ۹ سانتیمتر در ۹ سانتیمتر از چوب سرو شروع کرد (نوعی از تخته چوبی که در کشور آمریکا برای ساختمانسازی بسیار پرمصرف است و با نام ۴×۴ شناخته میشود) که دو پیکاپ دستساز و یک بریج ویبراتو بر روی آن نصب شده بود و همچنین یک دسته گیتار گیبسون به آن متصل شده بود. این تخته مشکل ایجاد فیدبک را برطرف کرده و آنقدر خوشصدا بود که پال در همکاری با بینگ کرازبی (Bing Crosby) و خواهران اندروز (The Andrews Sisters) از آن استفاده کرد. اما ظاهر این گیتار فاقد جذابیت و بیشباهت به انتظار عموم از ساز گیتار بود. برای رفع این مشکل، پال یک گیتار هالوبادی اپیفون را به دو نیم تقسیم کرده و هر نیمه آن را به یک طرف تخته خود متصل کرد که ظاهری شبیه به گیتارهای متداول به آن بدهد.
گفتنی است که حدوداً در سال ۱۹۳۲، لس پال دو برادر به نامهای کارل و آگوست لارسون را استخدام کرده بود که گیتاری با صفحه رویی یکتکه از چوب افرا برای او بسازند. ظاهراً پال از این گیتار برای آزمایشهای خود بر روی گیتار الکتریک، پیش از ساختن لاگ استفاده میکرده است.
لس پال تلاش کرد تا برای توسعه طرح خود و تبدیل آن گیتاری با قابلیتهای تجاری، با شرکتهای گیبسون و اپیفون به توافق برسد. اما در اوایل دهه ۴۰، هیچیک از این دو شرکت علاقهای به طرح او نداشتند. اپیفون طرح او را رد کرد و گیبسون با دیدن The Log آن را «یک دسته جاروی پیکاپدار» خطاب کرد. در سال ۱۹۵۲ بود که شرکت گیبسون، در پاسخ به محبوبیت گیتارهای الکتریک فندر، با لس پال همکاری کرد تا محبوبترین گیتار تاریخ که با نام و امضای یک هنرمند به بازار عرضه شده را تولید کند.
۱۹۴۱: گیتار App ساخت اپلتون
جایگاه O. W. Appleton در تاریخ گیتارهای الکتریک خالی از بحث و جنجال نیست. در سال ۱۹۴۱، اوربا والاس اپلتون (Orba Wallace Appleton)، مخترع و موزیسینی از شهر برلینگتون ایالت آیووا، یک گیتار الکتریک سینگل کات با بدنه ضخیم تولید کرد. گیتار App از یک بدنه تراشیدهشده از چوب سرو با یک پیکاپ، دسته گیبسون و تِیلپیس ترپیز (Trapeze) ساخته شده بود که برای سه سیم بالا تیونرهای دقیقی بر روی تیلپیس آن تعبیه شده بود. و همانطور که در عکسهای موجود از اپ میبینید، شکل بدنه آن بهشدت آشناست!
در سال ۱۹۴۳، اپلتون درباره تولید طرح خود با گیبسون تماس گرفت؛ اما طرح او هم مانند پال رد شد و گیبسون اعلام کرد که هیچ نوازندهای به گیتار سالید بادی علاقه نخواهد داشت. پس از رد شدن طرح توسط گیبسون، اپلتون تلاش کرد گیتار خود را ثبت تجاری کند؛ اما به علت بدشانسیهای پیاپی از جمله کلاهبرداری توسط وکلای تجاری قلابی، موفق به انجام این کار نشد.
به گفته وبسایتی که منحصراً به زندگی و کار اپلتون میپردازد، «اپلتون در سال ۱۹۵۲ نامهای از طرف یکی از دوستانش در شرکت گیبسون دریافت کرد. در نامه چنین آمده بود که: دیدی اپلتون؟ بالاخره به علت رقابت مجبور شدیم گیتار سالیدبادی تو را تولید کنیم. کاش در همان سال ۱۹۴۳ به حرف تو گوش کرده بودیم. به همراه این نامه یک بروشور برای مدل جدید Gibson Les Paul نیز برای او ارسال شده بود. اپلتون از شدت ناراحتی این نامه را به دور انداخت.»
۱۹۴۸: تراویس بیگزبی
پال بیگزبی (Paul Bigsby) که به علت سیستم ویبراتوی بیگزبی مشهور شده است، یکی دیگر از نوآوران عرصه گیتار الکتریک بود که شرکت Bigsby Electric Guitar Company را در سال ۱۹۴۶ تأسیس کرد. یکی از اولین تولیدات او در زمینه گیتار الکتریک، به منظور استفاده توسط خواننده افسانهای وسترن و ابداعکننده تکنیک «تراویس پیکینگ»، یعنی مرل تراویس (Merle Travis) ساخته شده بود. گیتار موسوم به Travis Bigsby، یک گیتار سالید بادی سینگل کات با یک پیکاپ دستساز تیغهای، طراحی نک-ترو (neck-through) و جزئیات ظاهری طراحیشده توسط خود مرل تراویس بود. اما بیش از هر چیز، سردسته طوماری (به سردستههایی که شبیه نامههای طوماری قدیمی پیچیده هستند، سردسته scroll یا طوماری گفته میشود. سردسته سازهایی مانند ویولن و ویولنسل، نمونههای قدیمیتر و سردسته گیتارهایی مانند استرتوکستر، اقتباسهایی مدرنتر و مینیمالتر از همین نوع سردسته هستند.) گیتار Travis Bigsby است که این ساز را به سوژهای برای بحثهای پیاپی در جامعه تاریخدانان گیتار بدل کرده است.
به نوشته ویلی جی. موزلی (Willie G. Moseley) در مجله وینتج گیتار، تراویس بیگزبی در ابتدا این سردسته را نداشت. در اصل، اولین گیتار بیگزبی که سردسته طوماری داشت، برای جورج گروس (George Grohs) ساخته شده بود و تراویس پس از دیدن این گیتار از پال بیگزبی خواست تا گیتار او را هم بهروزرسانی کند.
برخی معتقدند که لئو فندر طراحی سردسته استراتوکستر را از سردستههای بیگزبی نمونهبرداری کرده است. هر دو سردسته بسیار به یکدیگر شبیه هستند. اما Josh H، نویسنده مجله Ledger Note ادعا میکند که فندر و بیگزبی احتمالاً هر دو تحت تأثیر طرحهایی هستند که به اواسط قرن نوزدهم برمیگردند. بهعنوان مثال، گیتاری از C.F. Martin که در سال ۱۸۳۸ و بر مبنای طرحی از گیتارساز اتریشی، یوهان جورج استافر (Johann George Stauffer) تولید شده بود. رسیدن به نتیجه قطعی درباره این مسئله غیرممکن است و احتمالاً این بحث ادامهدار باشد!
بیگزبی تا سال ۱۹۶۶ که شرکت خود را به گیبسون فروخت، به تولید گیتارهای سفارشی دستساز ادامه داد. اگرچه گیتارهای بیگزبی زیادی تولید نشدهاند (به استثنای نسخههای بازآفرینیشده)، اما میراث این شرکت کماکان پابرجاست.
۱۹۵۰: فندر Esquire
وقتی لئو فندر گیتار Esquire را ساخت، در واقع هم عالم گیتار الکتریک و هم عالم موسیقی مردمی را دگرگون کرد.
لئو فندر از مسیری غیرمعمول پا به عالم تولید گیتار گذاشت. اگرچه او در جوانی کارهایی در زمینه ساکسوفون و پیانو کرده بود، اما نمیتوان گفت موزیسینی مشتاق به حساب میآمد. در واقع او اصلاً گیتار نمیزد. اما در عوض شوقی خستگیناپذیر در زمینه الکترونیک داشت که باعث شد یک مغازه تعمیر رادیو احداث کند و از این طریق وارد حرفه تولید سیستمهای اعلان عمومی و امپلیفایرهایی برای گروههای فعال در صحنه نوظهور موسیقی جنوب کالیفرنیا شود.
علاوه بر مخترع بودن، فندر شم کارآفرینی هم داشت و موقعیت ایجادشده به علت محبوبیت سازهای الکتریک را درک میکرد. مانند چندی از مخترعین دیگر که درباره آنها صحبت کردیم، فندر ابتدا گیتارهایی برای سبک موسیقی هاوایی تولید کرد که تحت عنوان تجاری K&F و به همراه امپلیفایر به فروش میرسیدند. نام برند K&F نیز از نامهای فندر و یکی از کارکنان سابق ریکنباکر به نام کلیتون «داک» کافمن (Clayton “Doc” Kauffman) اقتباس شده بود. کافمن مخترع بریج ویبرولا نیز بود. اما عمر این برند کوتاه بود. پس از گذشت دو سال، کافمن از شرکت جدا شده و لئو فندر نام شرکت را به شرکت سازهای الکتریکی فندر یا Fender Electric Instrument Co تغییر داد؛ نامی که پابرجا ماند.
فندر تحت تاثیر گیتارهای اسپانیش الکتریک و گیتارهای سالیدبادی بیگزبی، تلاش داشت تا گیتار الکتریکی تولید کند که هم نواختن و هم تولید آن آسان باشد، کوک خود را بهخوبی حفظ کند و صدایش آنقدر بلند باشد که فضای سالنهای رقص را بهخوبی پر کند. و اینگونه بود که Esquire متولد شد!
اسکوایر مجهز به یک پیکاپ، بریج قابل تنظیم، دسته پیچومهرهای و بدنهای بود که توسط جورج فولرتون (George Fullerton) طراحی شده بود. این ساز در آن واحد هم ساده بود و هم تحولی عظیم. مدلهای اولیه دارای ایرادهایی بودند؛ از جمله فقدان تراس راد که رگلاژ کردن آنها را دشوار میکرد. همچنین راد بریکس (Rod Brakes) در سایت Musicradar مینویسد که نمونههای اولیه این ساز تماماً با رنگ مشکی پوشیده میشدند تا بدنه نهچندان زیبای ساختهشده از چوب سرو، مخفی بماند. اما فندر خیلی زود این ایرادات را برطرف کرده و اسکوایر به بنیادی برای امپراتوری فندر بدل شد تا این کمپانی، تغییری بنیادین را در صنعت موسیقی رقم بزند!
۱۹۵۲: گیبسون لس پال
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، گیبسون عملاً بدون رضای قلبی و تحت فشار قدم به راه تولید گیتارهای الکتریک سالیدبادی گذاشت؛ اما وقتی تصمیم آنها قطعی شد، ورود این شرکت به این بازار، ورودی قدرتمند و پرهیاهو بود.
Gibson Les Paul توسط مدیر باهوش و طراح محصولات شرکت یعنی تد مککارتی (Ted McCarty) و با راهنماییهایی از لس پال که نام او هم بر روی این ساز گذاشته شده است (البته بسیاری معتقدند که مککارتی بیشتر نظرات لس پال را رد کرد) ساخته و پرداخته شد. این مدل، بدون شک تأثیرگذارترین گیتاری است که توسط یک کمپانی و تحت نام یک هنرمند شناختهشده به بازار عرضه شده است.
نمونههای اولیه لس پال دارای امکاناتی هستند که در مدلهای امروزی نیز به چشم میخورند؛ از جمله بدنه تراشیدهشده از چوب ماهون با پرداخت طلایی گلد تاپ، دسته از جنس چوب ماهون با امضای لس پال بر روی سر دسته، دو پیکاپ P90 که هر یک کنترل جداگانهای برای ولوم و تن دارد، تیلپیس trapeze و پیچهای ولوم کهرباییرنگ. برخلاف گیتارهای فندر که ابزاری برای کار به حساب میآمدند، گیبسون لس پال بر حسب سنت محصولات این شرکت، ظاهری لوکس داشت.
نمونههای شایسته تقدیر
۱۹۳۳: Dobro All-Electric
پس از جدا شدن از جرج بیچام، جان دوپیرا گیتار رزونیتور را به سازی الکتریک تبدیل کرد. اگرچه این ساز با دستهای مدرن که در فرت چهاردهم به بدنه متصل میشد و پیکاپ نعل اسبی خود، برای زمانه خود بسیار پیشرفته به حساب میآمد، اما هرگز به تولید انبوه نرسید. گزارشها حاکی از آن است که تنها چند عدد از این ساز تولید شده است.
۱۹۳۷: Audiovox #736 Electronic Bass Guitar
پال توتمارک (Paul Tutmarc)، بنیانگذار آدیوواکس، اغلب در تاریخ گیتار الکتریک نادیده گرفته میشود؛ اما او خدمات شایستهای به پیشرفت این ساز عرضه داشته است که از آن جمله میتوان به یک پیکاپ مغناطیسی اشاره کرد که توسط شریک او یعنی آرتور استیمسون (Arthur Stimson) و بدون رضایت توتمارک به ریکنباکر فروخته شد.
توتمارک تلاش کرد تا برند گیتار الکتریک خود یعنی Audiovox را به بازار عرضه کند؛ اما نتوانست در بازار برای خود جایی پیدا کند. با این حال، یکی از سازهای او، یعنی گیتار بیس الکترونیک Audiovox #736 بهعنوان اولین بیس الکتریک ثبت شده است.
اگرچه اغلب لئو فندر را بهعنوان مخترع بیس الکتریک و گیتار بیس پرسیژن را بهعنوان اولین نمونه این ساز میشناسند، اما توتمارک گیتار Audiovox #736 را یک دهه پیش از او تولید کرده بود. به گفته Northwest Music History، آدیوواکس ۷۳۶ یکی از کمیابترین بیسهای الکتریک در جهان است و تنها چهار نمونه موجود از این ساز شناخته شده است.
منبع: Sweetwater
نویسنده: Jake Jenkins
مترجم: کیان ایرجی