اگر طرفدار موسیقی متال باشید، قطعاً با گروه گوجیرا (Gojira) آشنایی دارید. این گروه موسیقی فرانسوی، فعالیت رسمی خود را در سال ۱۹۹۶ شروع کرد و اکنون پس از انتشار هفت آلبوم کامل، محبوبیت و شهرتی فوقالعاده در میان علاقهمندان به سبک متال به دست آورده است.
با وجود فعالیت بسیار موفق و مستمر گوجیرا، احتمالاً انتظار دارید که این گروه برای ساخت آلبومهای خود، یک پرودوسر مشهور را همراه با یک استودیوی مجلل به کار بگیرد؛ اما چنین نیست!
در واقع، گوجیرا تمامی پروسه ساخت آلبوم Magma را در استودیوی جو دوپلانتیه (Joe Duplantier)، عضو اصلی و گیتاریست گروه، به انجام رسانده است. این گروه حتی مراحل پس از ساخت و میکس این آلبوم را نیز بهصورت مستقل، در همین استودیو انجام داده است و طی آن، از هیچ مهندس میکس و پرودوسر مشهوری کمک نگرفته است.
جو دوپلانتیه درباره پروسه ساخت کاملاً مستقل آلبوم ماگما چنین گفته است: «ساخت آلبوم ماگما بدون کمک هیچ مهندس میکس و پرودوسر و در استودیوی شخصی من، کاری بسیار بزرگ برای گروه ما بود و الان که به آن فکر میکنم، کاری دیوانهوار به نظر میرسد! اما با این وجود، نتیجه کار دقیقاً همانی شد که میخواستیم و در طی فرایند ساخت این آلبوم، بهطور کامل در آن غرق شدیم. این روش مورد علاقه من برای ساخت موسیقی است؛ شکلی غیرمعمول و کمی افراطی!»
وی افزوده است: «شاید اگر الان قصد ساخت یک آلبوم را داشتم، یک پرودوسر را استخدام میکردم و اداره پروسه ساخت را به او محول میکردم تا میتوانستم تنها به نواختن گیتار و ایدهپردازی خود ادامه دهم. اما اکنون هم از فرایند ویژهای که در ساخت ماگما به کار گرفتم پشیمان نیستم و معتقدم که همین روش ساخت غیرمعمول، بخشی بزرگ از هویت این آلبوم را به آن بخشیده است. در این نقطه زمانی، من خود را بیشتر یک پرودوسر و آهنگساز میبینم تا یک گیتاریست و اکنون، از مهارت نوازندگی گیتار خود بیشتر برای ایدهپردازی و ساخت موسیقی استفاده میکنم.»
آلبوم ماگما پر است از لحظات و ریفهای بسیار زیبا و شگفتانگیز؛ اما یکی از لحظات این آلبوم، بیش از هر بخشی از آن نظر شخص دوپلانتیه را جلب کرده است. وی خود در این باره چنین گفته است: «بخشی خاص در ترک Magma از آلبوم ما با همین نام وجود دارد که ساخت آن، یک ماجراجویی برای من محسوب میشد. من تا کنون تکنیکهایی که در این ترک اجرا کردهام را در هیچیک از موسیقیهای قبلی گوجیرا اجرا نکرده بودم. آزمودن روشها و تکنیکهای جدید در ساخت موسیقی، میتواند به حفظ تازگی صدای آثار شما برای شنونده کمک کند. بسیاری از آثار ما بر پایه تنها یک نت ساخته شده است که نویزهایی عجیب و ریفهایی غیرمعمول بر روی آن قرار گرفته است. اما ملودیهای نواختهشده در ترک Magma چیزی در میان یک ریف و یک سولو است و حسی همانند آثار سبک پراگ راک، شبیه موسیقی هنرمند مشهور این سبک یعنی Mike Oldfield به آن میبخشد.»
آلبوم Magma و البته آلبوم اخیر گروه Gojira که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، یعنی Fortitude، استعداد خارقالعاده Joe Duplantier و گروه موسیقی او را به طرفدارانش ثابت کرده است. وی برای دستیابی به موفقیت فعلی خود، به نکاتی توجه کرده است که در این مطلب، پنج مورد از مهمترینهای آنها را با ما در میان گذاشته است.
۱. جا نزنید!
«مهمترین نکته در زمان شروع آهنگسازی این است که خود را برای الهامگیری و ورود ایده به ذهنتان آماده کنید. شما نمیتوانید فرایند دریافت الهام و پدید آمدن ایده را به خود تحمیل کنید؛ بلکه این پروسه کاملاً غیر ارادی و طبیعی است و ممکن است زمانی که حتی فکرش را نمیکنید، ایدهای ناب به ذهنتان برسد. برخلاف برخی از هنرمندان، ما بر این اعتقادیم که بهترین ایدهها زمانی به ذهن شما میرسند که ذهن و بدنی کاملاً پاک از عوامل مخرب و تغییردهنده هوشیاری داشته باشید. در واقع، ما به موسیقی خود بهعنوان یک روانگردان نگاه میکنیم و با ساخت موسیقی، روانگردانی ویژه برای خود تولید میکنیم! شما نیز با این طرز فکر میتوانید پروسه ساخت موسیقی را بسیار مفیدتر طی کنید.»
«سختترین بخش در آهنگسازی، حفظ انگیزه در زمانی است که ایده مناسبی برای ساخت موسیقی ندارید و هیچ چیز نیز برای شما الهامبخش نیست. اما در این زمان است که با جا نزدن و حفظ انگیزه، راه خود را بهعنوان یک موزیسین موفق و حرفهای از یک موزیسین شکستخورده جدا خواهید کرد! برخی از اوقات شما یک بخش از موسیقی را میسازید؛ اما هنوز نتوانستهاید چفت و بست لازم را به آن بدهید. این مرحله میتواند باعث شود که به اشتباه از خود نااُمید شوید و فکر کنید که ملودی و ریف ساختهشده به اندازه کافی خوب نیست.»
«برخی از اوقات، من و اعضای دیگر گوجیرا مشغول همنوازی و ایدهپردازی میشویم و من ناگهان بخشی از همنوازی را میپسندم. اما هر چه بیشتر آن را مینوازیم، حس خوب من نیز نسبت به آن کمرنگتر میشود و با به اشتراک گذاشتن این حس با همگروهیهایم، انرژی آنها را نیز کاهش میدهم. در این شرایط، اول فکر خواهید کرد که یک ریف عالی ساختهاید؛ اما با چند بار نواختن آن، حس میکنید که ایدهتان آنقدر که فکر میکردید نیز خوب نیست و با ناامیدی و حسی بد، استودیو را ترک میکنید… به جای قضاوت کردن کیفیت ملودیها و ریفهای خود درست پس از ساخت آنها، بهتر است که آنها را ضبط کنید و پس از مدتی، دوباره به سراغ آنها بروید. ما هنگام ساخت موسیقی ممکن است یک ساعت به صحبت با یکدیگر در موضوعات خارج از موسیقی بپردازیم و یا آثاری از هنرمندان دیگر یا ایدههایی دمدستی و تکراری را همنوازی کنیم. معمولاً این همنوازیها تنها چند دقیقه به طول میانجامد و در طول آن، ناگهان ایدهای جدید در ذهنمان شکل میگیرد و میتوانیم یک ملودی بدیع از آن بسازیم.»
۲. برای هدف خود تلاش کنید
«اگر اکنون در یک گروه موسیقی فعال هستید و میخواهید سطح کار خود را ارتقاء دهید و به یک موزیسین حرفهای تبدیل شوید، باید بگویم که کار و تلاش در این راستا، مؤثرترین روش برای دستیابی به آن است. میدانم که این حرف یک نکته یا رهنمود نیست؛ اما همین امر نشان میدهد که تبدیل شدن به یک گیتاریست و آهنگساز عالی، اتفاقی جادویی نیست و نیازمند پشتکار است.»
«پس مهمترین کاری که باید برای تبدیل شدن به یک موزیسین خوب و حرفهای انجام دهید، تلاش در این راستاست! البته که معمولاً گیتاریستها و در کل موزیسینها، نوازندگی و آهنگسازی را بیش از هر کاری دوست دارند و انجام بیشتر و جدیتر آن، قطعاً کاری دشوار برای آنها نخواهد بود.»
«ما در گذشته تنها یک بار در هفته در کنار یکدیگر جمع میشدیم و به کار موسیقی میپرداختیم. اما با جدیتر شدن گوجیرا و به دنبال آن، اجراهای زنده و جلسات ضبط بسیاری که داشتیم، همه چیز تغییر کرد. اکنون ما تقریباً تمام وقت خود را به کار موسیقی اختصاص دادهایم و گاهی تا ماههای متمادی، شش روز در هفته به تمرین و ساخت موسیقی بهصورت گروهی میپردازیم. من همیشه میخواستم که زندگیام اینگونه باشد و همراه با یک گروه موسیقی باانگیزه و سختکوش، بهسختی برای موفقیت در زمینه موسیقی تلاش کنم.»
«اما پس از چند ماه کار بدون توقف، نیاز به تعطیلاتی طولانی داریم و معمولاً یک ماه را به استراحت مطلق اختصاص میدهیم. تمامی ما پس از کار نیاز به صرف وقت با خانواده خود داریم و نمیتوانیم کل عمر خود را صرف تمرین و ساخت موسیقی در کنار یکدیگر کنیم! زمانی که مدتهاست در حال تمرین موسیقی هستید و به واقع از لحاظ ذهنی و بدنی از این کار خسته میشوید، بهترین و سالمترین کار این است که مدتی از موسیقی فاصله بگیرید تا نفسی تازه کنید و دوباره با انگیزهای بیشتر به کار خود بازگردید. زمانی که قصد دارید موقعیت خود بهعنوان یک موزیسین را ارتقاء دهید و به یک فرد حرفهای تبدیل شوید، باید سخت و بدون توقف تلاش کنید؛ اما زمانی که به هدف خود رسیدید، بهتر است تا پس از مدتی کار، زمانهایی را صرفاً به استراحت خود اختصاص دهید.»
«وقتی که شروع به کار و پیشرفت در زمینه موسیقی میکنید، ممکن است زمانی به نقطهای برسید که دیگر نتوانید نوازندگی یا آهنگسازی کنید و حس کنید هر کاری که در این زمینه میکنید، بهدردنخور و بیهدف است. اما باید بگویم که این حس، نشانهای بسیار خوب است و به این معناست که سطح کار و فکر شما ارتقاء پیدا کرده و اکنون میتوانید ایرادات کار خود و نیاز خود به تلاش بیشتر را درک کنید. من همواره آرزو داشتم که با تلاش بسیار در زمینه موسیقی، بهترین و آمادهترین گروه موسیقی در سبک خود را داشته باشم. این خواسته من، نیازمند کار و تلاش بسیار است و اگر شما نیز چنین رویایی دارید، باید در این راستا تلاش کنید.»
۳. با مترونوم نوازندگی کنید
«من معتقدم که استفاده از مترونوم میتواند در زمان نوازندگی، تمرین و حتی ساخت موسیقی، برای شما بسیار مفید باشد. اگر سبک موسیقی شما متال است، استفاده از مترونوم برای شما اهمیت بیشتری پیدا میکند. مترونوم همواره ابزار اولیه ما در گوجیرا بوده است و خصوصاً در شروع فعالیتمان و در زمانی که مشغول به شکلدهی به صدای گروهمان بودیم، استفاده بسیاری از آن میکردیم. در آن زمان، اینکه بتوانیم نوازندگی بینقصی در کنار یکدیگر داشته باشیم، اولویت اصلیمان بود و مترونوم میتوانست به ما کمکی شایان در این راستا کند.»
«یک کار بسیار مفید که ما در اوایل فعالیتمان در کنار یکدیگر با استفاده از مترونوم انجام میدادیم، این بود که سرعت مترونوم را کاهش میدادیم و ریفهای پیچیدهای که ساخته بودیم را با سرعتی بسیار پایین همراه با مترونوم مینواختیم. اگر بتوانید ریفهای پیچیده متالی که ساختهاید را با سرعتی بسیار پایین بنوازید و آنها را درک کنید، تازه میتوان گفت که آن ریف متعلق به شماست! پس از اینکه این کار را انجام دهید، میتوانید ریف خود را به شکلی کاملاً متفاوت و با تسلطی مضاعف، با سرعت کامل بنوازید. نوازندگی و تمرین با تمپوی بسیار پایین، راهی فوقالعاده برای یادگیری و درک کامل یک قطعه موسیقی است.»
۴. با احساس و قلب خود نوازندگی کنید
«برخی از اوقات، هنگام نوازندگی باید فکر و منطق خود را کنار بگذارید و با قلب خود نوازندگی کنید.»
«برای مثال، برخی از اوقات من بهعنوان یک گیتاریست یک آکورد را مینوازم و مثلاً از نظر تئوری و مبانی تکنیکی گیتار الکتریک، باید پس از نواختن آن، زنگ سیمها را با دست متوقف کنم. اما برخی از اوقات، نوازندگی برخلاف قوانین فنی گیتار، میتواند زیبایی و ماهیت خاصی به موسیقی ببخشد که با نوازندگی صحیح حاصل نمی شود.»
«صدای منحصربهفرد نوازندگی شما، زمانی حاصل میشود که به دستان خود اطمینان داشته باشید و با عمق قلب خود به نوازندگی بپردازید. هنگام نوازندگی، از اینکه خود را ابراز کنید و صادق باشید نترسید؛ زیرا همین حس اطمینان و اعتماد به خود است که باعث میشود اثری منحصربهفرد و ویژه پدید بیاورید.»
«همچنین در مقابل، از اینکه یک ملودی تکراری را بنوازید یا با تکنیکی نهچندان ویژه نوازندگی کنید، نترسید. شاید یک ریف به ذهنتان برسد که در ابتدا احساس کنید تکراری یا کسلکننده است؛ اما زمانی که آن را با احساسات و تکنیک منحصر به خود بنوازید، بتوانید آن را به یک ریف ویژه و بیهمتا تبدیل کنید.»
۵. به شدت نوازندگی خود دقت کنید
«چه یک گیتاریست سبک راک و متال باشید و چه یک نوازنده در سبکهایی همچون reggae، باید کنترلی دقیق بر روی شدت ضربات دست راست خود بر روی سیمهای ساز داشته باشید. دقت کنید که نه بیشازحد محکم و نه بیشازحد آرام به سیمها ضربه بزنید تا صدای سازتان در بهینهترین حالت ممکن به گوش کاربر برسد.»
«من همیشه این موضوع را به بزرگ کردن کودک و ایفای نقش والدین تشبیه میکنم. اگر میخواهید فرزند خود را خوب تربیت کنید، نباید با او بیشازحد سختگیرانه و خشن برخورد کنید و در مقابل نیز نباید به او بیشازحد آسان بگیرید. نوازندگی با گیتار نیز به همین شکل است. پس والدینی خوب برای گیتار خود باشید!»
منبع: Musicradar
نویسنده: Rich Chamberlain
مترجم: امیر تولی
بسیار عالی بود ، خیلی مطالب که گفته بود برای من قابل درک بود و تجربه مشابهی داشتم ، بخصوص ایده های موسیقایی که در زمان ریلکسیشن ، استراحت و یا رانندگی بطور ناخودآگاه به ذهنم خطور میکنه!!! یا بلعکس زمان هایی هم هست که با ساز تمرین میکنم ولی ایده خاصی به ذهنم نمیرسه.