طراحی مشهور بدنه غیرمتقارن (offset) فندر برای همه گیتاریستها آشنا است. هر دو مدل جگوار و جزمستر از این شکل بدنه بهره میبرند؛ اما تفاوت آنها چیست؟ این دو گیتار الکتریک مانند دوقلوهای همسان به نظر میرسند؛ اما در حقیقت، شخصیت آنها متفاوت است. در این مقاله به تفاوتهای بنیادین این دو ساز میپردازیم.
فندر Jazzmaster
جزمستر که در نمایشگاه NAMM سال ۱۹۵۸ به بازار معرفی شد، اولین گیتار الکتریک با بدنه offset بود. جزمستر پیش از آنکه به گیتار مورد علاقه نوازندههای سبک آلترناتیو تبدیل شود، با هدف جذب موزیسینهای سبک جز طراحی شده بود.
Jazzmaster بهعنوان گیتار ردهبالا و اعلای شرکت فندر معرفی شد و این نکته در قیمت آن نیز قابل تشخیص بود؛ قیمتی بهمراتب بالاتر از تلکستر و استرتوکستر. این مدل، اولین گیتار فندر بود که صفحه انگشتگذاری آن از چوب رزوود ساخته میشد؛ چوبی که نسبت به چوب افرا (maple)، گرانقیمتتر و لوکستر بود. همچنین، جزمستر اولین ساز فندر بود که با رنگهایی خاص مانند Olympic White ،Surf Green و Candy Apple Red نیز قابل سفارش بود.
لئو فندر در مرحله طراحی استرتوکستر و تلکستر، نمونههای اولیه این دو ساز را به نوازندهها ارائه میکرد تا بازخورد آنها را بسنجد؛ اما این کار را در مورد جزمستر انجام نداد و این مدل در هنگام معرفی به بازار، کاملاً ناموفق ظاهر شد. گیتارهای هالو-بادی تا به امروز هم گیتار محبوب نوازندگان جز هستند و فندر گیتاری سالید بادی را برای بازاری تولید کرد که اصلاً نیازی به آن نداشت.
Fender Jazzmaster بهطور غیرمنتظره، بهجای اینکه از کلوپهای جز نیویورک سر درآورد، در بین سرفرها (کسانی که به موجسواری یا فرهنگ پیرامون موجسواری و زندگی ساحلی علاقه دارند) در کالیفرنیا به محبوبیت رسید. این محبوبیت تا حدی به دلیل صدای روشن و شاداب جزمستر در کنار سیستم ترمولوی بسیار نرم آن بود؛ عواملی که این گیتار الکتریک را به گزینهای مناسب برای آکوردنوازی همراه با افکت ریورب تبدیل میکرد.
در طی دهه ۷۰ میلادی، عرصه موسیقی تحت سلطه سبک راک بود و گیتارهای لس پال و SG کمپانی گیبسون، سازهای محبوب این دهه بودند. تنها در انتهای دهه هفتاد بود که جزمستر به لطف پیدایش موسیقی موج نو توانست محبوبیتی به دست آورد. نوازندگانی مانند الویس کاستلو (Elvis Costello)، این گیتار الکتریک را بهعنوان سازی غیرمتعارف، دوباره به محبوبیت رساندند.
Jazzmaster به لطف نوازندگانی مانند کوین شیلدز (Kevin Shields) از گروه My Bloody Valentine، ترستون مور (Thurston Moore) و لی رنالدو (Lee Renaldo) از گروه Sonic Youth و جی مسکیس (J Mascis) از گروه Dinosaur Jr، محبوبیت خود را حفظ کرده است. به رغم اینکه فندر جزمستر در اصل بهعنوان یک گیتار سبک جز طراحی شده بود، بعدها به گیتاری محبوب در سبکهای ایندی و آلترناتیو بدل شد و امروزه نیز جایگاه خود در این سبکها را حفظ کرده است.
فندر Jaguar
Jaguar در سال ۱۹۶۲ و بهعنوان چهارمین و آخرین طرح گیتار الکتریک لئو فندر، پیش از فروش شرکت به کمپانی CBS، به بازار عرضه شد. پس از آنکه جزمستر بهطرز غیرمنتظرهای از دستان نوازندگان سبک سرف سر درآورد، گیتار جگوار با هدف فتح بازار موسیقی پاپ غرب آمریکا عرضه شد.
اما در اواخر دهه ۶۰، موسیقی سرف از دور محبوبیت خارج شده بود. با ظهور پدیده تهاجم فرهنگی بریتانیا (محبوب شدن بندهای بریتانیایی در بازار آمریکا که با نام the British invasion شناخته میشود)، گیتارهای Jaguar از محبوبیت افتادند. اگرچه استرتوکستر و تلکستر کماکان محبوبیتی روزافزون داشتند، اما گیتارهای غیرمتقارن فندر به دست فراموشی سپرده شدند.
در اواخر دهه هفتاد، نوازندهها گیتارهای جگوار را از فروشگاههای دستدومفروشی و امانتفروشی در لندن و نیویورک، با قیمتی نازل خریداری میکردند.
اما بالاخره روزهای خوب جگوار از راه رسید. با پیدایش سبک پانک و پست پانک، Jaguar جانی دوباره پیدا کرد. صدای روشن و براق سینگل کویل و سوئیچ عجیبوغریب حذف فرکانسهای میانی/تحتانی باعث میشد تا جگوار دامنه کاملی از صداهای پُرانرژی کلین تا گزنده و خشن را برای این سبکهای نوظهور تأمین کند.
دو تن از معروفترین نوازندگان این گیتار الکتریک، جانی مار (Johnny Marr) از گروه The Smiths و کرت کوبین (Kurt Cobain) از Nirvana بودند. این نوازندگان افسانهای، جایگاه جگوار را بهعنوان گیتار مورد علاقه نوازندگان آلترناتیو راک تثبیت کردند. امروزه و تا سالیان سال، این ساز را در بزرگترین فستیوالهای موسیقی خواهید دید.
تفاوت این دو گیتار چیست؟
دو مدل جگوار و جزمستر نقاط اشتراک بسیاری دارند؛ پس در زمان انتخاب بین این دو ممکن است کمی سردرگم شویم. بیایید نقاط تمایز آنها را با هم بررسی کنیم:
طول اسکیل
Jazzmaster، طول اسکیل معمول گیتارهای استرتوکستر و تلکستر، یعنی ۲۵.۵ اینچ را دارد. این طول اسکیل برای تمام نوازندگانی که با گیتارهای فندر ساز میزنند، آشناست. اتک صدای این سازها سریع است و صدایی شلاقی دارند که در گیتارهایی با طول اسکیل کوتاهتر (از جمله گیتارهای گیبسون و پی آر اس) یافت نمیشود.
در مقابل، طول اسکیل ۲۴ اینچی Jaguar، کوتاهتر از اغلب گیتارهاست و در نتیجه، سیمهای آن نرمتر بوده و تکنیکهایی از قبیل بند و ویبراتو با سادگی بیشتری بر روی آن اجرا میشوند. همچنین ممکن است صدای این ساز، ضخیمتر و گردتر از سازهایی با طول اسکیل بلند باشد. طول اسکیل کوتاه برای ریفهای راک که نیازمند صدایی حجیم و ضخیم هستند، مناسبتر است. فندر در سال ۱۹۶۲، از شعارهای تبلیغاتی از قبیل «گیتاری سریعتر و راحتتر» برای جگوار استفاده کرد که از طول اسکیل کوتاهتر این ساز سرچشمه میگرفت. همچنین اگر استرت یا تلکستر برای دستان شما بزرگ است، جگوار میتواند گزینهای مناسب برای شما باشد.
تعداد فرتها
جزمسترها عموماً ۲۱ فرت و جگوارها عموماً ۲۲ فرت دارند. تعداد فرتهای بیشتر باعث میشود تا طول اسکیل کوتاهتر جگوار بیشتر نمود داشته باشد؛ زیرا فاصله بین فرتهای آن کمتر شده است تا یک فرت بیشتر بر روی صفحه انگشتگذاری جا بگیرد.
نواختن با جزمستر، حسی شبیه به استرتوکستر و تلکسترهای قدیمی دارای ۲۱ فرت را به نوازنده القا میکند.
پیکاپها
شاید بارزترین تفاوت بین جگوار و جزمستر، ساختار پیکاپهای آنها باشد.
یک باور اشتباه مرسوم درباره Jazzmaster این است که این ساز از پیکاپ P90 برخوردار است؛ اما با اینکه پیکاپهای اصلی جزمستر ظاهری شبیه به P90 دارند، در اصل پیکاپهایی منحصربهفرد هستند. این پیکاپها اگرچه از نظر فنی سینگل کویل به حساب میآیند، اما صدایی شبیه به استرت یا تلکستر ندارند. لئو فندر در هنگام طراحی این پیکاپها به دنبال صدایی تیرهتر از نمونههای پیشین بود؛ صدایی که بیشتر مناسب حال نوازندگان جز باشد. تفاوتهای ساختاری پیکاپهای جزمستر به آنها امکان میدهد که در عین حفظ برق و جلای پیکاپهای استرت، صدایی نرمتر با دامنه میانی برجستهتر و بیس پُرتر ارائه کنند. خروجی پایین این پیکاپها باعث میشود که صدای آنها کلین و مناسب آکوردنوازی باشد؛ اما با ماهیتی گرمتر و گردتر از سینگل کویلهای معمولی.
پیکاپهای Jaguar بیشتر شبیه پیکاپهای استرت هستند. اما در پاسخ به پیدایش سطوح ولوم بالاتر در اوایل دهه شصت، در ساختار پیکاپهای جگوار از پوششی فلزی استفاده شد که نویز ۶۰ هرتز (یا در سیستم برق اروپا و ایران، نویز ۵۰ هرتز) کاهش یابد. این لایه فلزی، تأثیری شبیه به قاب فلزی پیکاپ بریج تلکستر دارد که باعث ایجاد فرکانسهای بالای بارزتر و صدایی خشنتر نسبت به استرت و جزمستر میشود.
پیکاپهای جگوار همچنین بهطور مستقیم بر روی بدنه ساز نصب میشوند که باعث افزایش حجم و اتک صدا میگردد. این شاخصههای صوتی، در ترکیب با دیستورشن، برای ایجاد صدایی خشن و برنده ایدهآل هستند.
البته امروزه هر دو گیتار الکتریک Jaguar و Jazzmaster با پیکاپهای متفاوت هم به بازار عرضه میشوند. بهطور مثال، Fender Player Series Jazzmaster دارای یک جفت پیکاپ هامباکر است و گیتار جگوار این سری، به یک پیکاپ هامباکر برای بریج و یک سینگل کویل برای نِک مجهز است. پیکاپهای هامباکر برای سبکهای راک کلاسیک و صداهایی با گین بیشتر مناسب هستند. اگر به دنبال صدای اصیل جگوار یا جزمستر هستید، یکی از مدلهای سری Classic Vibe شرکت Squier و یا سری Vintera فندر را به شما پیشنهاد میکنیم.
سوئیچها
بسیاری از جگوارها و جزمسترها از مدارهای اضافی که بر روی نمونههای اولیهشان وجود داشت، بیبهره هستند؛ اما برخی از آنها نیز هنوز دارای مدار ریتم و لید هستند.
این مدارها اگرچه در جگوار و جزمستر تفاوتهایی دارند، اما در کل بسیار شبیه به هم هستند. در حالت Lead، گیتار بهصورت معمول دارای پیچ تنظیم تن، ولوم و سوئیچ پیکاپ است.
Jazzmaster از یک سوئیچ سه-حالته معمولی بهره میبرد؛ اما جگوار سه سوئیچ مجزا دارد. دو سوئیچ اول و دوم، پیکاپهای نک و بریج را کنترل میکنند و سوئیچ سوم که با نام «strangle switch» شناخته میشود، فرکانسهای بم را کاهش میدهد تا صدایی خشن و براق تولید کند.
عملکرد مدار Rhythm بر روی هر دو گیتار یکسان است. این مدار صدایی بسیار تیرهتر داشته و تنها از پیکاپ نک استفاده میکند و سوئیچها و کنترلرهای دیگر را غیرفعال میکند. ولوم و تن این مدار با استفاده از دو غلتک کنترل میشود.
کدامیک را انتخاب کنیم؟
حال که تفاوتهای این دو مدل را بررسی کردیم، زمان پاسخدهی به سوال اصلی فرا رسیده است: کدامیک را انتخاب کنیم؟ اگر به سازی با حس آشنا و صدای کلین غنی یا صداهایی با درایو کم علاقه دارید، جزمستر بهترین گزینه است. این گیتار الکتریک صدایی منحصربهفرد دارد؛ اما به لطف تعادل صدای آن میتوانید کاراکترهای صوتی مختلفی را با آن خلق کنید.
اگر به دنبال گیتاری هستید که حس و صدایی متفاوت داشته باشد، جگوار گزینه مناسب شما است. این گیتار با طول اسکیل کوتاهتر، صدای براقتر و سطح خروجی بالاتر خود میتواند بهخوبی از عهده گین بالا برآمده و صداهایی دینامیک ایجاد کند که در قالب هر میکسی بهخوبی خودنمایی میکنند.
منبع: Andertons
نویسنده: James Hurman
مترجم: کیان ایرجی