آموختن نوازندگی یک ساز، تجربهای جذاب است. اگر به موسیقی علاقه دارید و قصد دارید آهنگهای محبوب خود را بنوازید و برای خود آهنگ بسازید، انتخاب و خرید ساز میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. اما هنرجویانی که قصد دارند برای اولین بار سازی را انتخاب کنند، ممکن است کمی سردرگم شوند. گیتار و بیس، دو ساز زهی بسیار رایج هستند که بسیاری از هنرجویان به یادگیری آنها گرایش دارند.
اگرچه شباهتهای بسیاری بین بیس و گیتار وجود دارد و همخانواده هستند، اما هر یک مشخصات منحصربهفردی دارند و نقش متفاوتی را در قالب موسیقی ایفا میکنند. انتخاب از بین این دو، بیش از هر چیز به سلیقهی هنرجو بستگی دارد؛ اما هر یک دارای مزایا و معایبی هستند که میتواند بر روی انتخاب شما تأثیرگذار باشد.
در این مقاله به بررسی برخی از تفاوتها و شباهتهای بیس و گیتار پرداخته تا شما انتخاب آسانتری داشته باشید.
تفاوتهای بیس و گیتار
حتماً شنیدهاید که بیس را «گیتار بیس» میخوانند؛ اما آیا بیس نوعی گیتار است؟ در پاسخ باید گفت با اینکه بیس از خانوادهی گیتار است، اما تفاوتهای واضحی بین این دو ساز وجود دارد.
تا دههی سی میلادی، در بسیاری از آنسامبلها (حتی آنسامبلهای جز مدرن)، کنترباس رایج بود که بهصورت عمودی نواخته میشود؛ اما در این دهه، اولین بیس الکتریک اختراع شد که مانند گیتار بهصورت افقی نواخته میشود. الکتریکی شدن به این ساز مدرن امکان میداد که با وجود اندازهی کوچکتر، ولوم مناسبی داشته باشد و بتواند با صدای بیسهای بزرگ ارکسترال رقابت کند.
عبارت «گیتار بیس» نیز برای جدا کردن این ساز الکتریک کوچک و ساز کنترباس، ابداع شد.
اگرچه بیس الکتریک و گیتار شبیه به هم هستند، اما چند تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. از جملهی این تفاوتها میتوان به اندازهی ساز، تعداد و قطر سیمها و نقش هر یک در گروه موسیقی اشاره کرد.
اندازه
شاید تشخیص بیس و گیتار از یکدیگر برای تازهکاران دشوار باشد؛ اما اگر یک بیس و یک گیتار را در کنار هم قرار دهید، تفاوت اندازهی آنها کاملاً مشخص است.
در بسیاری از موارد، برای صحبت در مورد اندازهی گیتار و بیس، از عبارت «طولِ اسکیل»(scale length) استفاده میشود که عبارت است از فاصلهی بین نات و پلِ (بریج) ساز؛ یعنی تقریباً از پایین پیکگارد تا محل تلاقی دسته و سردسته.
بیس از گیتار بزرگتر است. با اینکه اسکیلهای مختلفی برای بیس وجود دارد (اسکیل کوتاه و اسکیل بلند)، اما بهطور کلی دستهی بیس از گیتارِ استاندارد بلندتر است. بیسها معمولاً بسته به نوع ساز، طول دسته و فاصلهی پردهها از یکدیگر، ۲۰ الی ۲۴ پرده دارند.
– طول اسکیل گیتار بین ۲۴ اینچ تا ۳۰ اینچ است؛ اما بیشتر گیتارهای ششسیم، طول اسکیلی در حدود ۲۴ الی ۲۵.۵ اینچ دارند.
– طول اسکیل گیتار باریتون معمولاً حدود ۲۷ اینچ است؛ یعنی نه به بلندی بیس و نه به کوتاهی گیتار. علاوه بر بلندتر بودن، گیتارهای باریتون معمولاً ۴ درجه پایینتر از گیتار معمولی کوک میشوند؛ یعنی بهجای می، لا، رِ، سل، سی، می (EADGBE) بهصورت سی، می، لا، رِ، فا دیز، سی (BEADF#B) کوک میشوند. برخلاف باور عمومی، واژه «گیتار باریتون» و «بیس ششسیم» هممعنا نیستند.
– طول اسکیل بیس استاندارد (اسکیل بلند)، ۳۴ اینچ است.
– طول اسکیل بیسِ اسکیل کوتاه، ۳۰ اینچ است. فاصلهی بین پردههای بیسهای اسکیل کوتاه، کمتر است؛ پس این سازها برای نوازندگانی با دستهای کوچکتر یا گیتاریستهایی که قصد دارند بیس یاد بگیرند، مناسبتر هستند.
اگر انتخاب شما مابین این دو نوع بیس است، باید بدانید که صدای آنها نیز با هم تفاوت دارد. صدای بیس اسکیل کوتاه، ضخیمتر و بهاصطلاح «گوشتی»تر است؛ زیرا معمولاً با سیمهای ضخیمتر تجهیز میشود. اگرچه بیسهای اسکیل کوتاه کمتر در دست نوازندگان دیده میشوند، اما مدلهای مشهوری از این ساز وجود دارد که از آن جمله میتوان به فندر Mustang Bass و اسکوایر Bronco Bass اشاره کرد. در نهایت امر، هر دو نوع بیس صدایی بمتر و ضخیمتر از گیتار دارند.

سیمها
یکی از بزرگترین تفاوتهای بیس و گیتار، تعداد سیمهای آنهاست. بیشتر گیتارها شش سیم دارند؛ در حالی که بیشتر بیسها چهار سیم دارند. در حالی که بیشتر بیسها چهار سیم دارند. البته استثناهایی مانند گیتار ۱۲ سیم، بیس پنجسیم، بیس ششسیم و … هم وجود دارد.
گیتار ۱۲ سیم
بعضی از گیتارها ۱۲ سیم دارند. دستهی گیتار دوازدهسیم معمولاً ضخیمتر است تا برای تمام سیمها جا داشته باشد. صدای این گیتارها غنیتر است؛ زیرا چهار سیم آن به صورت جفت بوده و یکی از سیمهای هر جفت، یک اکتاو بالاتر از جفت خود صدا میدهد. البته سیمهای سی و می نیز بهصورت جفت هستند؛ اما کوک آنها یکسان است.
برای شنیدن صدای گیتار دوازده سیم میتوانید به آهنگهایی مانند Stairway to Heaven از گروه لد زپلین یا Wish You Were Here از گروه پینک فلوید گوش کنید.
بیسهایی که بیش از چهار سیم دارند
اگرچه بیشتر بیسها چهار سیم دارند، اما تنوع بسیاری در تعداد سیمها و یا مشخصههای دستهی بیس وجود دارد. مدلهای ۵ سیم و ۶ سیم نیز تولید میشوند. مثلاً فندر Bass VI، شش سیم دارد که به شما اجازه میدهد کوکهای متفاوتی را امتحان کرده و سیمهای بیشتری برای نواختن داشته باشید. یک نوع دیگر بیس نیز بیس فرتلس (fretless) یا بدون پرده است که صفحه انگشتگذاری آن مانند کنترباس فاقد پردههای مجزاست.
قطر سیم
سیمهای بیس، بلندتر، ضخیمتر و گرانقیمتتر از سیمهای گیتار هستند.
سیم گیتار الکتریک معمولاً از جنس نیکل و فولاد ساخته میشود؛ اما سیم گیتار آکوستیک ممکن است از فلز و یا از جنس نرمتر نایلون ساخته شود که صدایی ظریفتر و ملایمتر دارد.
تنوع سیمهای بیس موجود در بازار بیشتر از سیمهای گیتار است. برخی از نمونههای رایج عبارتند از:
– سیم roundwound (گِردتاب): این نوع سیم، محبوبترین گزینهی موجود در بازار است. سیمهای roundwound از یک مغزی فولادی تشکیل شدهاند که رشتهای از سیمهای گرد فولادی یا نیکلی روی آن پیچیده شده است. صدای این سیمها بَراق و بلند و ساختار آنها محکم است و گزینهای ایدهآل برای نوازندگانی محسوب میشوند که از تکنیک slap استفاده میکنند.
– سیم flatwound (تختتاب): سیمهای flatwound از یک مغزی فولادی و یک رشته سیم تخت ساخته میشوند. صدای این سیمها نرمتر و ملایمتر است و در بین نوازندگان جَز محبوب هستند.
– سیم tapewound: این سیمها محبوبیت کمتری دارند. آنها از یک مغزی و یک رشته سیم تخت یا گرد تشکیل شدهاند که همگی در یک لایه از نایلون پوشیده شدهاند. معمولاً رنگ آنها مشکی است. سیمهای tapewound صدایی نرم دارند و به انگشتان فشار زیادی وارد نمیکنند؛ از این رو برای بیسیستهایی که نوازندگی با انگشت را ترجیح میدهند، مناسبتر هستند.
– سیم groundwound یا half-round (نیم-تختتاب): این سیمها نادرترین نوع در بین نمونههای یادشده و ترکیبی از سیم roundwound و flatwound هستند. برای تولید آنها، لایهی بیرونی یک سیم roundwound را با استفاده از پرس یا سنباده، تخت میکنند؛ بدین ترتیب صدای آنها همچنان براق است، اما اصطکاک آنها با پردههای ساز کمتر میشود.
در انتخاب سیم مناسب، سبک نوازندگی شما مهمترین عامل است. در بحث بیپایان نواختن با انگشت یا مضراب، به این نکته اشاره میشود که برخی سیمها، مانند سیمهای roundwound، محکمتر هستند و در برابر فشارهای ناشی از اجرای سبکهای پرتنش مانند slap bass، مقاومت بهتری دارند. نوازندگانی که ملایمتر ساز میزنند و از انگشتان خود استفاده میکنند، ممکن است سیمهای tapewound را ترجیح دهند. نوازندگانی که از مضراب استفاده میکنند نیز ممکن است سیمهای flatwound یا groundwound را ترجیح دهند.
در نهایت، بهترین راه انتخاب سیم مناسب، آزمون و خطاست.

کوک
با اینکه چهار سیم بالای گیتار همانند سیمهای بیس کوک میشوند، اما کوک بیس بسیار بمتر از گیتار است. در حقیقت سیمهای بیس یک اکتاو پایینتر از سیمهای گیتار کوک میشوند. بنابراین با اینکه بمترین سیم بیس و گیتار به نت می کوک میشوند، نت می بر روی بیس، یک اکتاو پایینتر از نت می بر روی گیتار است.
کدامیک سادهتر است؛ گیتار یا بیس؟
اگر میخواهید از بین این دو ساز یکی را انتخاب کنید، ممکن است چنین پرسشهایی ذهن شما را مشغول کرده باشند: «آیا بیس از گیتار آسانتر است؟»، «آیا باید ابتدا گیتار زدن را بیاموزم و سپس بیس؟» و …
این پرسشها پاسخ سادهای ندارند. اینکه یادگیری کدامیک برای شما سادهتر خواهد بود، به علاقه و استعداد شما بستگی دارد. هر نوازندهای منحصربهفرد است و بسته به چند مؤلفهی مختلف، با چالشهای متفاوتی روبرو خواهد شد.
بهعنوان مثال، آموختن آکوردها و فرمهای مختلفِ آن، یکی از مهمترین آموزشهای لازم برای نوازندگان گیتار است. به خاطر سپردن این آکوردها ممکن است از حفظ کردن نتهای بیس دشوارتر باشد؛ اما نوازندگی یک گیتاریست میتواند بر آکورد یا تکنوازی استوار باشد و در تکنوازی نیاز کمتری به آکوردها وجود دارد.
از سوی دیگر، برخی از نوازندگان تازهکار بیس، بهخصوص کسانی که دستان کوچک و انگشتان ظریفی دارند، ممکن است در هماهنگ شدن با قطر سیمهای بیس و انتخاب بین نوازندگی با انگشت یا مضراب دچار مشکل شوند. مانند گیتار، بیس نیز راههای مختلفی را برای ابراز خلاقیت در اختیار نوازندگان قرار میدهد. نواختن خطوط بیس و ریف، بیشتر شبیه به نواختن تکنوازیهای گیتار است؛ اما بیس، ریتم ثابت یک اهنگ را تأمین کرده و اغلب بهعنوان عاملی شناخته میشود که المانهای مختلف یک آهنگ را به یکدیگر متصل میکند.
بهعنوان یک مبتدی، هر سازی برای شما چالشبرانگیز خواهد بود. بسیاری از تکنیکهایی که بر روی هر یک از این سازها خواهید آموخت، بر روی ساز دیگر نیز قابل اجراست. اگر ابتدا هر یک از این سازها را بیاموزید، در آینده بهراحتی میتوانید ریزهکاریهای نواختن دیگری را نیز بیاموزید.
شاید در ابتدا به این مسأله فکر کنید که کدامیک سادهتر است؛ بهخصوص اگر مشتاق باشید که هرچه زودتر این ساز را آموخته و بنوازید. اما حقیقت این است که هر دو ساز نیاز به تمرین مداوم دارند. پس سازی را انتخاب کنید که بیشتر به آن جذب میشوید. تمرین کنید و بیاموزید تا پیشرفت را با چشم خود ببینید.
گیتار بزنم یا بیس؟
اگر تا به اینجا با این مقاله همراه بودهاید و هنوز مردد هستید که کدام ساز را انتخاب کنید، باید خاطرنشان کنیم که با وجود مختصات متفاوت هر ساز، موسیقی عرصهی احساسات است و باید ببینید که صدای کدام ساز شما را بیشتر به خود جلب میکند.
بد نیست این پرسشها را از خود بپرسید:
– بیشتر فرکانسهای بم دستگاه پخش خود را بالا میبرید یا فرکانسهای زیر را؟
– بیشتر همراه موسیقی سر خود را تکان داده و با ریتم همراه میشوید یا تکنوازیهای گیتار شما را به عالمی دیگر میبرند؟
– ترجیح میدهید در کانون توجهات باشید یا خارج از دید عموم از خلق کردن اثر لذت ببرید؟
دربارهی پرسش آخر باید بگوییم که اگرچه بسیاری از نوازندگان گیتار در روند خلاقیت گروه خود نقش داشته و توجه زیادی را به خود جلب میکنند، اما گیتاریستهای درونگراتری (مانند میک مارس از گروه ماتلی کرو) هم هستند که حضور آنها در گروه کمتر احساس میشود و از سوی دیگر، نوازندگان بیس بسیاری نیز هستند که هم در گروه خود آهنگسازی میکنند و هم در کانون توجهات قرار دارند؛ مثل لس کلِیپول، فلی، بوتسی کالینز، گدی لی و جین سیمونز.
اگر از همکاری کردن با سایرین در قالب یک گروه لذت میبرید، ممکن است نواختن ییس به دلایلی برای شما جذاب باشد. از آنجا که بسیاری از علاقهمندان به موسیقی، ساز گیتار را انتخاب میکنند، پیدا کردن یک بیسیست خوب اغلب کار دشواری است. اگر هدف شما این است که در آینده عضو یک گروه شوید، نواختن بیس میتواند شانس شما را برای پیدا کردن گروه بیشتر کند.
منبع: وبسایت فندر
نویسنده:Ben Nemeroff
مترجم: کیان ایرجی