توانایی حفظ ضرب، یک مهارت اساسی برای نوازندگان درامز است. اما این توانایی از آن دست تواناییها نیست که یک بار آن را فرا بگیرید و برای همیشه در اختیار داشته باشید. درک درونی شما از ضربآهنگ موسیقی مانند حافظه عضلانی است و باید در هر سطحی، از مبتدی تا پیشرفته، در بهبود آن بکوشید.
برای شروع، باید نوازندگی خود را تمیزتر کنید و بر روی وجوه مختلف نوازندگی، از درک صحیح تمپو گرفته تا هماهنگی دستها و پاها، کار کنید.
متأسفانه برای این کار میانبری وجود ندارد و این مهارت در اثر تمرین مداوم با مترونوم به وجود میآید؛ اما این بدان معنا نیست که باید تا ابد سینگل استروک بر روی ضرب چنگ تمرین کنید.
بیایید به بررسی راههایی برای لذتبخشتر کردن فراگیری مهارتهای نوازندگی بپردازیم.
۱. صادقانه به نوازندگی خود گوش کنید
اگر به فکر بهتر کردن درک خود از ضرب و تایمینگ افتادهاید، احتمالاً با مشکلاتی روبرو شدهاید که شما را به این مقوله رساندهاند. خواه خود متوجه مشکلی شده باشید یا در اثر بازخورد سایرین به این فکر افتاده باشید، اجازه ندهید چنین مسائلی باعث شوند روحیه شما از دست برود. مهمترین نکته این است که احساس کردهاید چیزی در نوازندگیتان نیاز به بهبود دارد و به فکر پیشرفت هستید.
اولین گام این است که صدای ساز زدن خود را به همراه مترونوم در تمپوهای مختلف ضبط کنید. به تجهیزات خاصی نیاز نداریم و گوشی تلفن یا دوربین فیلمبرداری خانگی هم کافیست. درامهای الکترونیک با مترونوم داخلی و امکان ضبط بر روی ماژول دستگاه، این کار را سادهتر میکنند.
مهمترین مسئله گوش کردن است. چه در فایل ضبطشده، صدای مترونوم بهخوبی ثبت شده باشد یا نه، باید تشخیص دهید که در کدام قسمتها از ضرب عقب افتادهاید یا جلو زدهاید. این اتفاق معمولاً در انتقال از ریتم به پاساژ اتفاق میافتد؛ اما میتوان چنین اشکالاتی را در بخشهای دیگر نیز پیدا کرد.
به صدای هر تکه از کیت گوش کنید و ببینید آیا دستها و پاهای شما همضرب و هماهنگ هستند؟ آیا تقسیمات ضربی بر روی سنجها دقیق نواخته شدهاند؟ آیا در تمام قطعات کیت از دست چپ و راست بهطور مساوی استفاده کردهاید؟ اینها برخی از نکاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.
۲. هدف تعیین کنید و به آن پایبند باشید
وقتی نقاط ضعف را پیدا کردید، باید برنامهای طراحی کنید. اولین قدم مشخص کردن هدف است. باید به خاطر داشته باشید که ارتقای توانایی حفظ ضرب، نیازمند زمان و تمرین است.
اگر نواختن پاساژهای دولاچنگ در تمپوهای پایینتر را تثبیت کرده باشید، طبیعتاً اجرای آنها در تمپوی بالا سادهتر میشود. با یک تمپوی مشخص و به مدت زمان کافی تمرین کنید و هر روز در حد چند ضرب در دقیقه، تمپو را افزایش دهید. در طی یک ماه میتوانید بدون آنکه متوجه سختتر شدن تمرینها شوید، سرعت خود را بهشدت ارتقاء دهید.
انجام همین قدمها برای ارتقای جایگیری نتها در ریتم هم مفید است. از تمپوی پایین شروع کرده و به جایگیری نتها توجه کنید و سپس تمپو را روزی سه الی پنج ضرب در دقیقه بالا ببرید.
مهمتر از همه اینکه انگیزه خود را حفظ کنید. درست مانند ورزش کردن ممکن است در ابتدای کار متوجه پیشرفت خود نشوید؛ اما با رویکردی منظم در بلندمدت تغییرات را مشاهده خواهید کرد. میتوانید روند تمرینهای خود را ضبط کنید تا بعداً با گوش کردن به فایلهای ضبطشده، متوجه پیشرفت خود شوید.
۳. سریع یا آهسته؟
ممکن است ساز زدن در سرعت بالا به نظر سختتر بیاید؛ اما در حقیقت نوازندگی در سرعتی پایین با حسی یکدست، بسیار سختتر است.
مثلاً فاصله بین دو نت سیاه در سرعت ۶۰ ضرب در دقیقه، بسیار بلندتر از فاصله همان دو نت در سرعت ۱۹۰ ضرب در دقیقه است. وقتی مترونوم را برای نواختن نتهای سیاه در تمپوهای پایین تنظیم میکنید، هرچه سرعت پایینتر باشد، جا برای اشتباه کردن بیشتر است. برای فائق آمدن بر این مشکل، باید فاصله بین ضربها را کم کنیم.
میتوانید تمپوی پایینی انتخاب کنید (مثلاً ۶۰ ضرب در دقیقه) و سپس تمپو را دو برابر کنید (یعنی ۱۲۰ ضرب در دقیقه). حال میتوانید فرض کنید که مترونوم، برای اجرای نتهای چنگ با تمپوی ۶۰ تنظیم شده است. بدین ترتیب، فاصله بین ضربههای مترونوم کمتر شده و احتمال خطا کاهش مییابد.
البته اگر مترونوم شما قابلیت کنترل ضربهای نواختهشده را داشته باشد، میتوانید از این قابلیت بهره بگیرید و ضربه چنگ یا دولاچنگ را انتخاب کنید.
۴. استاد فواصل
قابلیت همضرب شدن با مترونوم برای هر نوازندهای مفید است؛ اما شاید بخواهید مهارت خود را برای درست ساز زدن بدون مترونوم افزایش دهید. در اینجاست که درک فاصله خالی بین کلیکها، تمرینی مناسب برای مغز و حافظه عضلانی شماست.
روش تمرین بدین صورت است که تمرین خود را با مترونوم شروع میکنید و با مترونوم همضرب میشوید و سپس مترونوم به مدت یک میزان قطع میشود. اگر ساعت درونی ذهن شما دقیق باشد، به ساز زدن سر ضرب ادامه خواهید داد و مترونوم پس از طی یک میزان، بر روی ضرب اول میزان بعدی، با شما همزمان خواهد بود.
اگر مترونوم شما چنین قابلیتی ندارد، میتوانید در نرمافزارهای آهنگسازی چنین مترونومی را ایجاد کنید. اپلیکیشنهایی چون Gap Click نیز برای همین کار طراحی شدهاند.
۵. به همراه آهنگ، ساز بزنید
آهنگهای بیتلز، جیمز براون یا رولینگ استونز با مترونوم کوانتایز نمیشدند؛ اما در عصر ضبط دیجیتال، بیشتر موسیقیهای تجاری موجود در بازار با استفاده از مترونوم تولید شدهاند.
این امر نهتنها موجب ایجاد تمپویی یکدست میشود، بلکه باعث میشود استفاده از دستگاههای میدی، سمپلها، افکتهای خودکار و نتیجتاً اتخاذ تصمیمات در پروسه تولید، سادهتر باشد. فایده این روش برای درامرها این است که اگر حوصله شما از تمرین با مترونوم سر میرود، میتوانید تمرینات خود را با ساز زدن به همراه موسیقی انجام دهید.
از موسیقیهای مورد علاقه خود فهرستی بر مبنای تمپو تهیه کنید و با آن آهنگها همنوازی کنید. لازم نیست دقیقاً مانند درام آهنگ مورد نظر ساز بزنید؛ اما سعی کنید تمرینات خود را با آهنگ هماهنگ کنید.
اگر بر روی ضرب در قالب گروو تمرین میکنید، گروونوازی کنید و کمتر به سراغ پاساژها بروید. اگر میخواهید بر روی پاساژها تمرین کنید، میتوانید بر روی قطعات مختلف به تمرین سینگل استروک، دابل استروک یا پارادیدل بپردازید یا هر دو نوع تمرین را ادغام کنید.
۶. حس نوازندگی را فراموش نکنید
یکی از بزرگترین انتقادهای مطرحشده درباره تایمینگ مترونوم-محور، بیروح بودن آن است. گاهی دلیل این امر این است که در هنگام ساز زدن با مترونوم آنقدر بر روی حفظ ضرب تمرکز میکنیم که مسائلی مهمتر از قبیل دینامیک نوازندگی را از یاد میبریم. پس بد نیست به این مسائل توجه کرده و مطمئن شوید که نوازندگی شما خشک و بیحس نیست و تأکیدهای صحیح در آن رعایت میشود.
اما تایمینگ دقیق و حس نوازندگی دو مقوله یکسان نیستند. حس نوازندگی از زیرمجموعههای متعددی مانند ساعت درونی، نحوه ادراک ما از تقسیمات ضربی، نحوه اجرای قطعات در تعامل با سایر اعضای گروه و … تشکیل میشود. این مجموعه نیاز به القای صحیح دینامیک، ارکستراسیون و خلاقیت در کنار حفظ ضرب دارد. به منظور ارتقای حس نوازندگی، ابتدا باید درکی درست از ضرب پیدا کنیم (از طریق نهادینه کردن طیف گستردهای از تمپوها به وسیله تمرین با مترونوم)؛ اما نباید نوازندگی خوشحس بسیاری از درامرهای بزرگ را نیز نادیده بگیریم.
درست مانند فهرستی از آهنگها که برای تمرین قبلی ترتیب دادیم، بد نیست فهرستی از آهنگهایی تهیه کنیم که با استفاده از مترونوم ضبط نشدهاند. در اینجا باید سعی کنید تا حد ممکن مانند نوازنده اصلی ساز بزنید. به این ترتیب میتوانید المانهای دقیقتر زمانبندی را بهتر درک کنید؛ المانهایی که نوازندگی درامری مانند برنارد پردی (Bernard Purdie) را از درامر دیگری مانند کیت مون (Keith Moon) متمایز میسازد.
۷. تمپوی صحیح
این راهنمایی چندان مربوط به ارتقاء مهارتهای نوازندگی نیست؛ بلکه مربوط به استفاده از آنها در دنیای واقعی است. شاید همه تجربه کرده باشیم که سایر نوازندهها اقدام به شمردن تمپو در ابتدای آهنگ میکنند، در حالی که میدانیم تمپوی مورد نظر آنها صحیح نیست و در نهایت تمام سازها باید در کشمکش باشند تا جای خود را در تمپو پیدا کنند.
همچنین شاید همه ما آهنگی را به پایان رسانده باشیم و سپس متوجه شده باشیم که تمپو بیشازحد بالا یا پایین بوده است. مهم نیست حرف چه کسی غلط یا درست باشد؛ در اکثر موارد، پاسخ صحیح جایی بین تمپوهایی است که زدهایم. در زمان اجرای زنده و گروهی، آدرنالین ناشی از ساز زدن به همراه سایرین میتواند ساعت درونی ما را به خطا بیندازد.
اما اگر میخواهید از دعوا بر سر تمپو پیشگیری کنید، در هنگام تمرین، سرعت آهنگهای مختلف را یادداشت کنید و سپس در هنگام اجرای زنده سعی کنید تمپو را با آنچه در تمرین ثبت کردهاید هماهنگ کنید.
بسیاری از مترونومها دارای قابلیت Tap-tempo هستند که به ما کمک میکند بهسرعت، تمپوی آهنگ را پیدا کنیم.
همچنین میتوانید از اپلیکیشنهایی مانند liveBPM بهعنوان مرجع استفاده کنید. کافیست اپلیکیشن را بر روی گوشی خود باز کنید و ساز بزنید تا تمپوی آهنگ را محاسبه کند و بر روی صفحه نشان دهد. به این ترتیب دیگر جایی برای شک باقی نخواهد ماند.
۸. همه چیز را استریت نزنید
با اینکه ریتمهای شافل و سوئینگ بیشتر بر روی نواخت تریوله تأکید دارند، اما باید حس تریوله را بر روی ریتمهای استریت نیز تمرین کنید تا انتقال از ارزش زمانیهای مختلف به یکدیگر به نرمی صورت پذیرد.
میتوانید این کار را درست مانند راهنمایی اول، با استفاده از امکان تقسیمات ریتمیک مترونوم خود تمرین کنید. در صورت امکان میتوانید این تمرین را با مضربهای فرد از جمله کسر میزانهای مضرب ۵، ۷ و ۹ نیز تمرین کنید تا با نواخت این ضربهای نامرسوم اما مفید آشنا شوید.
۹. تغییر تأکید
بیشتر مترونومها بهنحوی برنامهریزی شدهاند که تأکید (accent) را در منطقیترین قسمت میزان، یعنی ضرب اول اعمال کنند؛ اما برای تمرین سنکوپ (تأکیدهایی که بر روی ضرب اول قرار نمیگیرند)، ممکن است قرار دادن تأکید بر روی سایر ضربهای میزان برایتان مفید باشد.
اگر مترونوم مورد نظر شما امکان تعیین محل قرارگیری تأکید را به شما نمیدهد، میتوانید مترونوم را تنظیم کرده و سپس ضرب مؤکد را بهعنوان ضرب اول در نظر نگیرید. شمارش را از یک ضرب دیگر شروع کنید تا ضرب مؤکد بر روی ضربی که میخواهید قرار گیرد. البته شاید در اینجا هم برنامهریزی مترونوم در نرمافزار آهنگسازی سادهتر باشد. با استفاده از این روش میتوانید تعیین کنید که از نظر حسی، ضدضربهای شما نسبت به ضرب اول یا سایر ضربهای میزان، در کجا قرار میگیرند.
۱۰. خرید درام الکترونیک
اگر کیت درام الکترونیک در اختیار دارید، ابزار مناسبی برای تمرین ضرب نیز در دسترس دارید.
کیتهای تولیدشده توسط شرکتهایی مانند رولند و یاماها، برنامههای آموزشی متعددی را بهطور پیشفرض بر روی ماژول خود دارند. شاید این برنامههای آموزشی را نادیده گرفته باشید یا از یاد برده باشید؛ اما با وجود امکاناتی از قبیل افزایش یا کاهش تدریجی تمپو، قابلیت امتیاز دادن به تایمینگ شما، مترونوم گپ کلیک و حتی عدم صدا دادن نتهایی که خارج از ضرب نواختهاید، بد نیست نگاهی مجدد به این ابزارها داشته باشید.
ابزارهای اشارهشده باعث میشوند یکنواختی تمرین با مترونوم از بین برود و همچنین کمک میکنند پیشرفت خود را بهتر ببینید.
منبع: MusicRadar
نویسنده: Stuart Williams
مترجم: کیان ایرجی