نوازندگان گیتار، درست مانند ساز گیتار، تنوع بسیار زیادی دارند و گروهبندی آنها کار سادهای نیست؛ اما الگوهای کلی نیز وجود دارند که مرتباً تکرار میشوند و اگر در یک فروشگاه ادوات موسیقی به اندازه کافی وقت بگذرانید، حتماً با برخی از این دستهها روبرو خواهید شد.
۱. هیپستر
تجهیزات: فندر جگ-استنگ ۹۵ و امپلیفایر Selmer Selectortone وینتج
تکنیک: محدود اما بهطور آزاردهندهای ماهر
محل اجرا: کافههای مخفی و بینامونشانی که در هر شهری پیدا میشوند
هیپستر را میتوان بهسادگی از روی عینک فریم بزرگ، شال گردن بیاستفاده، سبیل روغنزده و تلفن همراهی که همیشه به آن زل زده، تشخیص داد. این افراد بیش از آنکه به نواختن گیتار مشغول باشند، سرگرم عکس گرفتن با فیلترهای اینستاگرام از گیتارهای خود هستند. با این وجود، دانش عمیقی از گیتارهای فندر با بدنه آفست دارند.
شاید در ابتدا بخواهید هیپسترها را نادیده بگیرید، اما عجله نکنید؛ اغلب این افراد دانش عمیقی از موسیقیهای کمیاب داشته و میتوانند شما را در جستجوی صداهای جدید و منحصربهفرد یاری کنند. هیپسترها معمولاً هنگام ساز زدن فقط از آکوردهای مختص موسیقی فولک استفاده میکنند؛ اما به قول معروف، هر کسی را بهر کاری ساختند. از آنها نخواهید تا آکوردهای معمولی را برای شما بنوازند؛ زیرا سردرگم خواهند شد.
۲. استاد کهنهکار
تجهیزات: یک امپلیفایر VOX AC30 که از روری گلگر هدیه گرفته و گیبسون لس پال ۱۹۵۹ که یادش رفته آن را بیمه کند
تکنیک: بینقص
محل اجرا: سازفروشیهای قدیمی که ۴۰ سال است توسط یک نفر اداره میشوند
استاد کهنهکار که در دهه شصت میلادی نوازندهی سشن، در دهه هفتاد معتاد به مواد مخدر، در دهه هشتاد مجدداً مشغول اجرا و از آن پس نامی شناختهشده در صنعت موسیقی بوده است، بالا و پایین این صنعت را بهخوبی دیده است. شما تاکنون نام او را نشنیدهاید؛ اما این مسئله برایش اهمیتی ندارد. اگر شما هم در سال ۶۸ با جیمی هندریکس ساز زده بودید، به اینجور مسائل اهمیتی نمیدادید.
انگشتهای عجیبوغریب پیرمرد، بیشتر مفصل هستند تا انگشت و فقط با لس پال پیش از سال ۱۹۶۰ ساز میزند؛ اما وقتی دست به ساز میشود، دههها تاریخ راک اند رول از انگشتان او چکه میکند.
تنها با یک نت کاری را میکند که امثال ما نمیتوانیم با صدها نت انجام دهیم. روش او روش قدیمی است؛ روش درست. وجود او به منزله ارتباطی زنده با هنرمندان بزرگ دهههای گذشته است. گول سمعک و کفشهای راحتی او را نخورید؛ استاد کهنهکار یک هیولای واقعی است.
۳. حرفهای
تجهیزات: یک پدالبورد بهشدت ساده، یک امپ Mesa Boogie Mark Five که با وسواس خاصی از آن نگهداری شده است و کلکسیونی از گیتارهای کمزرقوبرق.
تکنیک: انعطافپذیر، پالایششده و مناسب استودیو
محل اجرا: هر جا؛ از آمفیتئاترها گرفته تا استادیومها، با لباسی سیاه و حداقل ۱۵ متر عقبتر از خواننده
حرفهای اهمیتی به زرقوبرق گیتار یا شیرینکاریهای شما نمیدهد. او فقط با حقایق کاربردی سر و کار دارد؛ آیا این گیتار توان تحمل بیش از ۳۰۰ اجرا در سال را دارد؟ آیا این کابینت توان تحمل دستان زمخت تکنسینهای حملونقل را دارد؟ گیتار برای او یک ابزار است و امپلیفایر یک کالای مصرفی.
حرفهای لباس سیاه به تن میکند تا هر چه بهتر در قالب گروه پشت سر خواننده محو شود، اما نواخت او اصلاً محوشدنی نیست؛ زیرا او توان نواختن هر چیزی را دارد. فلامنکو؟ پانک؟ دث-جز روسی؟ هیچیک از اینها چالشی برای او نیست. صحنهای نیست که بر روی آن اجرا نکرده باشد؛ اما کسی نام حرفهای را نمیداند و این درست همان چیزی است که او میخواهد…
۴. جَزباز
تجهیزات: گیتار الکتریک گودین آرچتاپ
تکنیک: تکنتنواز و علاقهمند به تغییر گامهای ناگهانی
محل اجرا: یک کافه زیرزمینی که امروزه دیگر سیگار کشیدن در آن ممنوع است
امروزه جَزبازهای قهار و اصیل، گونه کمیابی به حساب میآیند. درست مانند سبک موسیقی جز، این وفاداران به روشهای قدیمی نیز کمتر در انظار عمومی ظاهر شده و در بخشهایی از جهان، گونهای منقرضشده محسوب میشوند.
اما هنوز هم اگر صبور باشید، میتوانید یکی از این جزبازهای خبره را در حال اجرا با تریوی خود ببینید که در بین آهنگها چیزی درباره پت متِنی زمزمه میکند. این نوازندگان که از نظر تکنیکی مهارت بالایی دارند، بهخاطر نواختن تکنوازیهای خیرهکننده اما پُرپیچوخم، امروزه به افرادی گوشهگیرتر بدل شدهاند. قدر آنها را بدانید؛ زیرا این افراد معدود نیز روزی از بین ما خواهند رفت.
۵. جادوگر
تجهیزات: مارتین D-28 فرسوده
تکنیک: نوازندگی خیرهکننده با پنجه
محل اجرا: شبهای موسیقی فولک در بارهای قدیمی
جادوگر ریشی بلندتر از گندالف دارد و بهخوبی کاربرد روغن دانه کتان را میشناسد. او به هر ساز زهی آکوستیک کشش دارد؛ گیتار، ماندولین، بوزوکی یا بانجو، جادوگر میتواند همه این سازها را به نغمهخوانی وا دارد.
وقتی پس از کوک کردنهای طولانی شروع به نواختن الگوهای عجیبوغریب با پنجه میکند، صدایی که میشنوید، صدای زمین کهن است. انسانهایی که دایرههای سنگی باستانی را ساختند نیز چنین موسیقیهایی را میشنیدند؛ موسیقیهایی قدیمی و آرامشبخش اما عمیقاً عجیبوغریب. وقتی که حواس او به جای دیگری معطوف است، به گیتار او دست میزنید و متوجه میشوید که تمام سیمها به نت می دیِز کوک شدهاند. اینها همگی از مشخصات روشهای غیرممکن و ناشناختنی جادوگر هستند.
۶. دندانپزشک
تجهیزات: گیتار پی آر اس کاستوم تولید محدود و گرانقیمتترین امپلیفایر موجود
تکنیک: دارای اعتمادبهنفس بیشازحد
محل اجرا: نزدیکترین فروشگاه ادوات موسیقی که گیتارهای PRS در آن موجود باشند
اینها بوی چرم و ثروت میدهند و ساعت مچی آنها از بیشتر اتومبیلها گرانقیمتتر است. دندانپزشک ممکن است در روزگار جوانی در گروهی ساز زده باشد و شاید حتی در چند تور کنسرت هم حضور داشته و با موفقیت در عالم موسیقی یک گام فاصله داشته است؛ اما گروهی که عضو آن بوده از هم پاشیده است، مجدداً به کالج رفته و با گذشت سی سال میتواند تجهیزاتی را خریداری کند که در ۱۹ سالگی از دسترس او دور بوده است.
این آقایان (این دسته فقط از آقایان تشکیل شده است)، جریان حیات صنعت گیتارسازی هستند؛ زیرا بیش از هر گروه دیگری اقدام به خرید پدالهای خاص، امپلیفایرهای دستساز و گیتارهای گران قیمت میکنند. قدر اینها را بدانید، اگر دندانپزشک وجود نداشت، گیتارساز مورد علاقه شما بهسختی میتوانست از پس مخارج خود برآید.
۷. راکر پا به سن گذاشته
تجهیزات: استرتوکستر پیش از دوره CBS و امپ فندر Twin
تکنیک: مطمئن و موقر
محل اجرا: تالارهایی که زمانی محل بزرگترین اجراهای راک بودهاند
موهایش بلند اما کمپشت هستند و کاپشن جین او رنگ و رو رفته است، اما هنوز هم آتشی در دل او میسوزد. زمانی را به خاطر دارد که گیتاریستها شبیه به دختران زیبا لباس میپوشیدند و خوانندهها با یقه باز ترانههایی پر از الفاظ دوپهلو را در برابر جمعیت کثیر فریاد میزدند.
وقتی ساز خود را به امپلیفایر وصل میکند، روح اسطورههایش در دستان او جاری میشوند: امثال انگس یانگ و جف بک. انگشتان او دیگر به چابکی قبل نیستند، اما هنوز هم Parisian Walkways را بینقص اجرا میکند. او که پاسدار شعله کهن موسیقی است، همواره در جستجوی منجی بزرگ راک خواهد بود و ما هم برای او آرزوی توفیق میکنیم.
۷. متالهد
تجهیزات: Chapman ML7 و امپ Engl Invader
تکنیک: تکنیکی، سرعتی و خشن
محل اجرا: خانه (در حال تمرین بهطرزی دیوانهوار)
رنگ مورد علاقه او سیاه است. گیتارهایش سیاه هستند، تیشرتهایش سیاه هستند و احتمالاً به حداقل یکی از ناخنهایش نیز لاک سیاه زده است. او که از سالهای اول نوجوانی یک متالباز متعهد بوده است، آمدن و رفتن زیرشاخههای متعدد این سبک را دیده و کماکان به این مسیر پایبند مانده است.
این روزها بیشتر درگیر وجه پراگرسیو سبک مورد علاقه خود است، گیتار الکتریک هشتسیم را ترجیح داده و به گروههایی مانند Animals as Leaders علاقهمند است. کوکهای نامتعارف و ریفهای سنگین، خوراک هر روز متالباز هستند و یکی از همین روزهاست که گروه او در فستیوال موسیقی Download اجرا کند. (البته به احتمال زیاد چنین اجرایی در کار نیست؛ اما سیاهترین قلبها هم آمال و آرزوهایی دارند!)
۹. جنگجوی آخر هفتهها
تجهیزات: فندر استرتوکستر Road Worn و امپ اورنج Tiny Terror
تکنیک: مشتاق اما محدود
محل اجرا: کافه محل، اولین جمعه هر ماه
این افراد دستبند چرمی و تیشرت فو فایترز به تن دارند. جنگجوی آخر هفتهها برق نگاه کسی را دارد که تنها برای لذت خود ساز میزند و از نظر اعتمادبهنفس دچار هیچ مشکلی نیست. اجراهای کاور آخر هفتههای گروه او باعث میشود اطرافیانش او را به چشم یک راکر واقعی ببینند.
ثروت و شهرت هرگز در خانه او را نزدهاند؛ اما او در اعماق قلب خود میداند که برای ثروت و شهرت ساخته نشده است و تنها برای علاقه خود ساز میزند. جنگجوی آخر هفتهها را میتوان از برندگان بازی زندگی دانست و باید به او دست مریزاد گفت.
۱۰. بریتپاپباز
تجهیزات: اپیفون Sheraton و امپ کومبوی مارشال
تکنیک: آکوردنواز ماهر
محل اجرا: سالن اجرای زیرزمینی محل، چهارمین برنامه چهارشنبه شبها
این افراد با اعتمادبهنفسی شبیه به لیام گلگر قدم برمیدارند. در ذهن آنها تاریخ همواره در سال ۱۹۹۵ باقی میماند و انگشتان آنها همیشه در جستجوی صدای آن تابستان است.
آنها همیشه به دنبال گیتارهای اپیفون و ریکنباکر و بزرگترین امپلیفایرهای مارشال هستند، میتوانند ساعتها پاور کوردهای نهچندان سریع بنوازند و رؤیای فستیوال نبورث (Knebworth) را در سر میپرورانند. توان نوازندگی چندانی ندارند، اما ادعا میکنند که در دوره و زمانه آنها برای میلیونر شدن نیازی به مهارت نبوده است. شاید زمانه عوض شده باشد، اما طرفدار بریتپاپ هرگز عوض نمیشود.
۱۱. نابغه نادان
تجهیزات: هرچه که موجود باشد؛ اصلاً برایشان مهم نیست
تکنیک: موهبتی از سمت خداوند
محل اجرا: هر جا که الهه موسیقی هدایتشان کند
نبوغ واقعی با عینک دودی و گروه کثیری از نوچهها به دست نمیآید. نابغه واقعی حتی نمیتواند بند کفشهایش را ببندد. این همان نابغه نادان است؛ نایابترین نوع نوازنده. او توان نواختن هر چیزی را بهصورت گوشی دارد، اما حتی نمیتواند ساز خود را بهدرستی کوک کند.
یک گیتاریست نیست؛ بلکه مجرایی است برای جاری شدن موسیقی گیتی. قدر معاشرت با نابغه نادان را بدانید و اگر سیم گیتار او پاره شد، سیم را برایش تعویض کنید.
منبع: MusicRadar
مترجم: کیان ایرجی
عالی بود 😂👌🏻