همه ما داستانهایی را راجع به آهنگ فوقالعادهای شنیدهایم که ظرف یک روز یا حتی یک ساعت نوشته شده است. شاید خودمان هم یکی-دو بار چنین آهنگهایی را نوشته باشیم.
اما استمرار بخشیدن به چنین رویهای، بسیار دشوار است. ممکن است نوشتن تنها یک آهنگ ماهها به طول بینجامد و دست آخر ما میمانیم و دموهای ناتمام بیشمار که از هیچ کدامشان چیزی دستگیرمان نمیشود.
در این مطلب، هفت راهنمایی را با شما در میان میگذاریم که به شما کمک میکنند سریعتر آهنگهای خود را تکمیل کرده و به روند آهنگسازی خود سرعت ببخشید.
۱. منتظر الهامات غیبی نباشید
بسیاری از آهنگسازان فکر میکنند تنها هنگامی میتوانند نوشتن را شروع کنند که آهنگی بهطور تمام و کمال در ذهنشان نقش بسته باشد. البته اینگونه الهامات کمک شایانی به آهنگساز میکنند؛ اما اگر تنها هنگامی که الهاماتی به شما رسیده باشد اقدام به آهنگسازی کنید، هرگز فرصت انجام تمرینات لازم برای سریعتر نوشتن را نخواهید داشت.
تفکر خلاقانه شبیه به نواختن یک ساز است. این کار اگرچه به تمرین و ممارست نیاز دارد، اما هر چه بیشتر آن را انجام دهید، سادهتر خواهد شد.
به همین خاطر اهمیت دارد که بیشتر به آهنگسازی بپردازید. البته اعتقاد ندارم که اگر هر روز آهنگسازی نکنید شکست خواهید خورد؛ اما باید بهطور مداوم به آهنگسازی مشغول باشید.
درست مانند انگشتان شما که به شکل یک آکورد گیتار عادت میکنند و هر چه بیشتر آن را بنوازید میتوانید سرعت نوازندگی خود را افزایش دهید، باید ذهن خود را به آهنگسازی و مواردی چون ملودی عادت دهید.
لازم نیست منتظر بنشینید تا الهام به سراغ شما بیاید؛ بلکه باید مغز خود را تربیت کنید تا در هر لحظه توان تفکر خلاقانه را داشته باشد.
اما چگونه میتوان تفکر خلاقانه را تمرین کرد؟
۲. یک کلیدواژه بنویسید
- سرمشق امروز: قرمز
یکی از بهترین راههای تمرین خلاقیت این است که یک سرمشق کوتاه یک کلمهای یا کلیدواژه انتخاب کنید. اسمها معمولاً سرمشقهای خوبی ایجاد میکنند؛ زیرا ذهن را به تصویرسازی وامیدارند.
با نوشتن یک سرمشق، ذهن خود را به چالش میکشید تا بین سرمشق و سایر کلمات، ارتباطاتی برقرار کند.
مثلا کلیدواژه «قرمز» را در نظر بگیرید؛ قرمز مانند غروب. میتوانم آهنگی درباره غروب آفتاب در شهر زادگاهم بنویسم؛ در آخرین شبی که در آن شهر ساکن بودم.
پیدا کردن سوژههای پرمعنا کار راحتی نیست. اما اگر بهطور مداوم بنویسید و از سرمشقهای خوب استفاده کنید، خیلی زود خواهید دید که درباره افکار و خاطراتی مینویسید که حتی خودتان هم نمیدانستید در ذهن شما نهفتهاند.
۳. آهنگ را کامل کنید؛ حتی اگر آهنگ بدی باشد
این نکته با نکات پیشین در هم تنیده است. حتی اگر بهطور دائم به نوشتن مشغول باشید، در صورتی که آهنگهای خود را به پایان نرسانید، فایدهای به حال کسی نخواهند داشت.
بسیاری از آهنگسازان شناختهشده (مانند گروه بیتلز، پرینس و سیا)، هزاران آهنگ نوشتهاند. چنین افرادی میتوانند یک آهنگ موفق را در کمتر از یک ساعت بنویسند. آنها این مهارت را با مداومت در نوشتن و تمرکز بر روی به پایان رساندن آهنگها به دست آوردهاند و نه با تلاش برای نوشتن یک آهنگ بینقص.
اگرچه ممکن است وسوسه شوید که روزها وقت گذاشته و اطمینان حاصل کنید که همه چیز بینقص اجرا شده است، اما کمالگرایی دوست شما نیست. خیلی زود خواهید دید که روزها به هفتهها و هفتهها به ماهها انجامیده و دست از تکمیل آهنگ مورد نظر کشیدهاید.
وقتی نوشتن آهنگی را شروع کردید، ضربالاجلی برای اتمام آهنگ در آینده نزدیک مشخص کرده و به این ضربالاجل پایبند باشید.
اگر هر روز یک یا دو ساعت زمان برای کار بر روی آهنگ دارید، تلاش کنید آهنگ را تا انتهای هفته به پایان برسانید.
در ابتدا، آهنگهایی که در چارچوب این برنامهریزی سفت و سخت مینویسید چنگی به دل نخواهند زد. شاید حتی از آنها متنفر باشید. اما نکته مهم اینجاست که بدانید میتوانید سریع بنویسید. رفتهرفته به تفکر خلاقانه و سریع عادت خواهید کرد.
وقتی چند آهنگ را به پایان رساندید، میتوانید بهراحتی تشخیص دهید که کدام حوزههای آهنگسازی شما نیاز به پیشرفت دارند.
مثلاً من بعد از گوش کردن به آهنگهای قدیمی خود دریافتم که معمولاً در ساخت آنها از ترتیب آکوردهای مشابهی استفاده کردهام؛ بنابراین هر هفته یک آهنگ جدید نوشته و خود را مقید کردم تا از آکوردهای جدیدتری استفاده کنم.
در نهایت از تمام این آهنگها متنفر بودم؛ اما وقتی کارم با آنها تمام شد، این اطمینان خاطر را داشتم که دایرهالمعارف آکوردهایم گستردهتر شده است. بدون شک آن آهنگها آثار خوبی نبودند؛ اما گام مهمی در کسب مهارت نوشتن بودند که منجر به نوشتن آهنگهایی شد که امروز به آنها افتخار میکنم.
۴. ابتدا استخوانبندی آهنگ را بنویسید
برای کسانی که از نرمافزار آهنگسازی (DAW) استفاده میکنند، این امر که نسخه آزمایشی اولیه آهنگ صدایی شبیه به یک آهنگ تماموکمال نداشته باشد، میتواند بسیار دلسردکننده باشد. از آنجا که ابزارهای لازم برای تولید آهنگهایی با کیفیت تجاری را در اختیار دارید، اگر به صدادهی مطلوب دست پیدا نکنید ممکن است فکر کنید که شکست خوردهاید.
پروژههای آهنگهای من تا سالها چنین سر و شکلی داشتند:
آیا این یک ورس است یا یک کورس؟ من هم نمیدانم؛ زیرا هرگز روند تکمیل آهنگ را پیش نبردم.
اگر شانزده میزان موسیقی زیبا با تمام سازهای مورد نظر داشته باشید، هر طرحی که به آن اضافه کنید، در قیاس با شانزده میزان پیشین، صدایی دلسردکننده خواهد داشت.
برای حل این مشکل، دیگر آهنگها را بهصورت بخش بخش اجرا نکردم و تمرکز خود را بر روی ایجاد اسکلتی برای تمام آهنگ متمرکز کردم. منظور از اسکلت، استخوانبندی اصلی آهنگ است: ترتیب آکورد، ریتم و ملودی.
یک آهنگ خوب معمولاً هارمونی و ملودیهای تزیینی نیز دارد؛ اما اینها بخشهای حیاتی استخوانبندی آهنگ به حساب نمیآیند.
دیگر ساعتها وقت خود را صرف ایجاد یک پیشدرآمد نکنید بی آنکه بدانید پس از آن قرار است چه اتفاقی بیفتد. ابتدا کل آهنگ را نوشته و سپس جاهای خالی را پر کنید.
استخوانبندی آهنگهای من اینگونه هستند:
و آهنگهای تمامشده به شکل زیر:
برای سرعت بخشیدن به روند آهنگسازی، تمرکز خود را بر روی ضروریات معطوف کنید. سایر بخشها را میتوان بعداً اضافه کرد.
۵. از ترتیب آکوردهایی استفاده کنید که آزمون خود را پس دادهاند
استفاده مکرر از برخی از ترتیب آکوردها بیدلیل نیست. این ترتیب آکوردها خوشصدا هستند و حس مشخصی را به ما القا میکنند.
البته نوشتن آهنگهایی که از ترکیب آکوردهای مرسوم استفاده نمیکنند نیز ارزشمند است؛ اما اگر میخواهید سریع بنویسید، دانستن ترتیب آکوردهایی که در آهنگهای دیگر مورد استفاده قرار گرفتهاند به شما کمک شایانی میکند.
وبسایت Hooktheory یک مرجع مناسب است که ترتیب آکوردهای هزاران آهنگ مطرح را در اختیار شما قرار میدهد.
این ترتیب آکوردها حسوحال لازم برای شروع آهنگسازی را ایجاد میکنند.
لازم نیست یک آهنگ بسیار موفق باشد تا ارزش مطالعه کردن را داشته باشد. کافیست یکی از آهنگهای مورد علاقه خود را انتخاب کرده، ساز مورد علاقه خود را به دست گرفته و آنچه در آهنگ مورد نظر نواخته شده را بنوازید.
من به آکوردهای سبک جز علاقه دارم؛ بنابراین آهنگهای جز استاندارد قدیمی را بررسی میکنم تا ببینم آهنگسازان آنها از چه آکوردهایی استفاده کردهاند.
اگر نگران آن هستید که صدای منحصربهفرد خود را از دست بدهید، میتوانید درجات هفتم یا نهم را به این آکوردهای مرسوم اضافه کنید. البته این نکته یک قانون بینقص نیست؛ اما ابزاری است که میتواند حس غیرقابل پیشبینی بودن را به آهنگهای شما اضافه کند.
۶. با استفاده از پروژههای پیشفرض کوچک آهنگ بسازید
پروژههای پیشفرض ابزاری فوقالعاده برای صرفهجویی در زمان آهنگسازی با نرمافزارها هستند و به شما اجازه میدهند سریعاً یک پروژه با تمام صداها و افکتهای مورد علاقه خود ایجاد کنید. به این صورت میتوانید خیلی سریع مشغول آهنگسازی شوید.
اما استفاده از یک پروژه حجیم با چندین صدا ممکن است کمی سردرگمکننده باشد. اگر ۳۰ ساز مختلف پیش روی شما باشد، ممکن است ندانید که از کجا باید شروع کنید. به همین خاطر من کار آهنگسازی را با پیشفرضهای کوچک شروع میکنم. بدین ترتیب زمان لازم برای بارگذاری صداهایی که میدانم قرار است از آنها استفاده کنم را صرفهجویی کردهام؛ اما دامنه انتخابهای خود را نیز محدود ساختهام و در نتیجه، وقت کمتری را صرف بررسی صداها و زمان بیشتری را صرف آهنگسازی میکنم.
منظور از پیشفرض کوچک، پروژهای است با صدای بیس، درامز، سه یا چهار سینتی سایزر برای ملودیها و یک پیانو برای آکوردها. شاید صداهای یادشده، صداهایی نباشند که در آهنگ نهایی مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما همین صداها برای شروع کافی خواهد بود.
پروژههای پیشفرض من معمولاً چنین سر و شکلی دارند:
بله؛ این پروژهها بسیار مختصر و مفید هستند. شاید بپرسید که اگر فقط از چند صدای محدود استفاده میکنم، پس فایده استفاده از پروژه پیشفرض چیست؟
دلیل استفاده از این پیشفرضها نهتنها صرفهجویی در زمان، بلکه ایجاد چالشی است برای نوشتن با استفاده از صداهایی که این پروژه را در اختیار من قرار میدهند.
در هنگام آهنگسازی با نرمافزار ممکن است در دام این وسوسه بیفتید که صداهای مختلف را امتحان کنید و صدایی را پیدا کنید که برای آهنگ شما مناسب باشد.
اگرچه پیدا کردن صدای مناسب بسیار مهم است، اما این کار را میتوان تا زمانی که آهنگ تقریباً کامل شده باشد به تعویق انداخت.
در هر مرحله از کار میتوان صدای اسنر درام نامناسب را با صدای بهتر جایگزین کرد؛ اما اگر ذوقوشوق اول کار را صرف شنیدن صدای درامهای مختلف کنیم، دیگر نمیتوانیم این حسوحال را بازگردانیم. شاید با صرف زمان توانسته باشم صدای اسنر مورد علاقهام را پیدا کنم، اما دیگر ریتمی که برای نواخت آن در ذهن داشتم را از یاد بردهام!
۷. مدت زمانی از پیش تعیینشده را به آهنگسازی اختصاص دهید
طبق تحقیقات صورتگرفته در حوزه عصبشناسی، افرادی که مدت کمتری را به یک کار اختصاص میدهند، بازدهی بالاتری را ثبت میکنند. شاید آن عده از ما که به کاری خلاقانه مشغول هستیم نیز بتوانیم از یافتههای این تحقیقات مستفیض شویم. به هر حال کار خلاقانه هم یک جور کار است.
البته این فرمولی جادویی برای موفقیت نیست. کاهش مدت زمان کار لزوماً باعث افزایش تولید نمیشود؛ بلکه باید به جای سختتر کار کردن، هوشمندانهتر کار کرد.
تعیین برنامه برای آهنگسازی، یک گام حیاتی در جهت بازدهی بالاتر در زمان کوتاهتر است. من نیز از برنامههای از پیش تعیینشده متنفر هستم. ساختارمند بودن معمولاً بهعنوان باطلالسحر روحیه هنرمندانه شناخته میشود. اما تا حدی ساختارمند بودن، به شما کمک میکند ایدههای خود را سریعتر و بهتر بیان کنید.
در صورتی که پیشاپیش مدت زمانی را برای انجام یک کار مشخص کنم، بازدهیام افزایش پیدا خواهد کرد. اگر از پیش مشخص کنم که در مدت زمان یادشده چه کاری را باید به اتمام برسانم، بازدهیام باز هم بالاتر خواهد رفت.
فرض کنیم که پیش از ملاقات یکی از دوستانتان، سه ساعت زمان خالی دارید. شاید این مدت زمان برای ساختن یک آهنگ کامل کافی نباشد، اما میتواند زمانی کافی برای نوشتن ترتیب آکورد و ملودی یک کورس را در اختیار شما بگذارد.
گام بعدی این است که به برنامه خود پایبند باشید. اگر تصمیم گرفتهاید که یک ساعت پیش رو را به نوشتن ترانه برای یک ورس سپری کنید، واقعاً ترانهای برای یک ورس بنویسید.
نگران اشتباهات کوچک یا نکاتی که میدانید امکان ارتقاء دارند نباشید؛ زیرا تنها یک ساعت زمان دارید. اگر با ایرادی روبرو شدید، میتوانید بعداً آن را ویرایش کنید. در حال حاضر تنها وظیفه شما نوشتن است.
جمعبندی
امیدوارم با استفاده از این هفت راهنمایی، سرعت آهنگسازی شما افزایش یابد. یک بار دیگر نکات فوق را بررسی میکنیم:
۱. منتظر الهامات غیبی نباشید.
۲. یک کلیدواژه بنویسید.
۳. آهنگ را کامل کنید؛ حتی اگر آهنگ بدی باشد.
۴. ابتدا استخوانبندی آهنگ را بنویسید.
۵. از ترتیب آکوردهایی استفاده کنید که آزمون خود را پس دادهاند.
۶. با استفاده از پروژههای پیشفرض کوچک آهنگ بسازید.
۷. مدت زمانی از پیش تعیینشده را به آهنگسازی اختصاص دهید.
منبع: Musician on a Mission
نویسنده: Drew Swisher
مترجم: کیان ایرجی