همانطور که در قسمت اول این تاریخچه دیدیم، دهه سی میلادی برای اپیفون یک دوران طلایی محسوب میشد و این شرکت هر روز در حال رشد و پیشرفت بود. اما این دوران کامیابی و ثبات دوامی نداشت و آینده پُرفراز و نشیبی در انتظار اپیفون بود…
روزهای سخت
جنگ همه چیز را تغییر داد. پیش از بمباران پرل هاربر در سال ۱۹۴۱، اپیفون جایگاهی رفیع در بازار داشت؛ اما اکنون اوضاع متفاوت شده بود. در سال ۱۹۴۵ و مصادف با پایان جنگ، این شرکت بزرگترین سرمایه خود، یعنی اپی را به دلیل سرطان خون از دست داد و برادران کوچکترش، اورفی و فریکسو، سهام او را به ارث بردند.
در ابتدا وضعیت شرکت به نظر عادی میرسید. Epiphone کماکان با Gibson در رقابت تنگاتنگ بود و هر دو برند، نسخه الکتریک و دارای کاتاِوِی گیتارهای آرچتاپ خود را روانه بازار کردند. کیفیت پیکاپها بهتر و بهتر میشد و گیتارهای اپیفون روی صحنهها خوش میدرخشیدند. اما این وضع دوامی نداشت و رفته رفته روی واقعی اوضاع نمایان شد و بر تولید و مدیریت شرکت تأثیری عمیق گذاشت.
در سال ۱۹۴۸، برادران استاتوپولو بر سر آینده کمپانی دچار اختلاف شدند و فریکسو سهم خود را به اورفی فروخت. از سوی دیگر، جنگ آسیب عمیقی به شرکت زده بود و اپیفون دیگر فروغ دهههای ۲۰ و ۳۰ را نداشت و نمیتوانست همچون زمان حضور اپی، پیشرو و توانمند باشد. سلیقه خریداران در حال تغییر بود و محصولات اپیفون ازمدافتاده و قدیمی محسوب میشد.
در سال ۱۹۵۳، برای جلوگیری از بروز مشکلات صنفی، کارخانه اپیفون از منهتن به فیلادلفیا انتقال یافت؛ اما بسیاری از استادکاران شاغل در کارخانه، از ترک نیویورک سر باز زدند.
اپیفون و گیبسون
در اوایل دهه پنجاه، آقای لس پال که یار قدیمی Epiphone محسوب میشد، با شرکت در برنامههای تلویزیونی و رادیویی و محبوبیت آثارش به چهرهای بسیار مشهور تبدیل شده بود؛ اما گیتاری که در دستان او میدرخشید، نام گیبسون را بر روی خود داشت. در واقع، لس پال بخش اعظم طراحی گیتار سالید بادی خود را در کارخانه اپیفون به پایان رسانده بود؛ اما پس از معرفی تلکستر توسط فندر، تد مککارتی (Ted McCarty)، رئیس وقت شرکت گیبسون فرصت را غنیمت شمرد و با جلب نظر لس پال، او را بهعنوان اولین سفیر گیتارهای سالید بادی گیبسون برگزید.
با افت مداوم وضعیت مالی اپیفون، لس به گیبسون پیشنهاد داد تا برای همکاری با اپیفون، با مدیرانش رایزنی کند.
مککارتی با قبول توصیه لس پال، در سال ۱۹۵۷ به اورفی، رئیس وقت اپیفون، پیشنهاد خریداری بخش تولید کنترباس شرکت را داد؛ بخشی که محصولاتش پیش از ورود اپیفون به روزهای سخت، همواره مورد تمجید نوازندگان و کارشناسان قرار گرفته بود. اما اورفی پیشنهاد واگذاری کل شرکت اپیفون، بهعلاوه محصولات باقیمانده در انبار فیلادلفیا را با مبلغ بیست هزار دلار به مککارتی ارائه کرد. مککارتی نیز به نمایندگی از گیبسون پیشنهاد وی را پذیرفت و با خریداری کل سهام شرکت اپیفون، اعضای خانواده استاتوپولو رسماً از صنعت آلات موسیقی خارج شدند و اپیفون به مالکیت برند گیبسون درآمد.
در حالی که تصمیم اولیه تد مککارتی در هنگام ارسال پیشنهاد خود به اپیفون، تنها خرید بخش کنترباس آن شرکت و تولید محصولات آن با نام گیبسون بود، اما بعدها وی تصمیم گرفت که برند اپیفون را باری دیگر و با تولید محصولاتی جدید زنده کند.
روش بازاریابی مککارتی برای اپیفون بسیار جالب توجه بود. او ابتدا محصولات اپیفون را برای فروشندگانی که مشتاق به کسب نمایندگی گیبسون بودند میفرستاد و سوددهی فروشندگان مذکور را با فروش محصولات اپیفون محک میزد؛ اگر این افراد به حد مورد نظر مککارتی در سوددهی میرسیدند، محصولات و نمایندگی گیبسون به آنها اعطا میشد.
این روش به دلیل رقابت سخت فروشندگان در آن زمان برای کسب نمایندگی گیبسون، بسیار هوشمندانه بود؛ زیرا فروشندگانی که هنوز مجاز به فروش محصولات گیبسون نبودند میتوانستند به محصولی با کیفیت محصولات این شرکت دسترسی داشته باشند و در عین حال، مجبور به رقابت با فروشندگان و نمایندگان بزرگتر گیبسون نباشند.
در همین زمان، تشکیلات اپیفون از فیلادلفیا به کالامازوی ایالت میشیگان، محل کارخانه و دفتر اصلی گیبسون انتقال یافت. روشن است که با با این اوصاف، گیبسون حساب ویژهای روی اپیفون کرده بود.
شروع دوباره
در سال ۱۹۵۸، اپیفون با عرضه یک سری محصول جدید، کمی از زیر سایه سنگین گیبسون بیرون آمد و در راستای احیای هویت مجزای خود قدم برداشت. از یک سو، Epiphone برندی برای نسخه مقرونبهصرفه و ارزانتر محصولات گیبسون بود و از سوی دیگر، مدلهای کلاسیک و بسیار موفق خود چون Emperor و Triumph و مدلهای جدید و انحصاری مانند گیتار سمی-هالو Sheraton و گیتار فلت-تاپ Frontier را نیز به کاتالوگ محصولات خود اضافه کرد. تولید این گیتارها در کنار چند امپلیفایر جدید، نشان از مستقل شدن تیم طراحی اپیفون از گیبسون داشت.
در همان سال و طی رویداد NAMM، شرکت اپیفون یک رونمایی باشکوه از سری جدید محصولاتش با پرچمداری گیتار الکتریک Emperor انجام داد. اپیفون موفق شد که تنها در این رویداد، سفارش ۲۲۶ گیتار و ۶۳ امپ را دریافت کند؛ اعدادی که در آن زمان برای این شرکت بسیار امیدوارکننده بود.
در سال ۱۹۶۱، اپیفون توانست ۳۷۹۸ ساز بفروشد و در سال ۱۹۶۵، نام آن بر روی ۲۰ درصد از محصولات خروجی از کارخانه کالامازو بود. نکته جذاب دیگر، قیمتگذاری محصولات این شرکت نسبت به گیبسون بود؛ برای مثال، در اوایل دهه شصت، مدل Emperor اپیفون به شکل قابل توجهی گرانتر از بهترین گیتار گیبسون، یعنی مدل Byrdland بود.
اوایل دهه شصت میلادی، موسیقی فولک به اوج محبوبیت خود رسید. اپیفون نیز با توجه به این امر، در سال ۱۹۶۱ از چند گیتار کلاسیک با نامهای Entrada ،Espana ،Madrid و Seville رونمایی کرد.
از دیگر محصولات مهم این کمپانی در دهه شصت میلادی میتوان به گیتار دوازده سیم The Bard، نسخه کوچکتر آن به نام The Serenader و یک گیتار فلت تاپ سیم فلزی به نام The Troubadour اشاره کرد.
اما تنوع و سودآوری محصولات اپیفون تنها در گیتارهای آکوستیک آن خلاصه نمیشد و گیتارهای الکتریک این برند نیز طرفداران بسیاری داشتند. معروفترین آنها، مدل Casino بود که در سال ۱۹۶۱ به بازار عرضه شد. در سال ۱۹۶۶ و با دیده شدن این ساز در اجراهای گروه افسانهای بیتلز، جهش دوباره اپیفون به اوج با هویتی جدید رقم خورد.
کاتالوگ محصولات این شرکت در آن زمان شامل ۱۴ گیتار الکتریک آرچتاپ، شش گیتار الکتریک سالید-بادی، سه بیس، هفت گیتار فلت-تاپ سیم فلزی، شش گیتار کلاسیک، چهار گیتار آکوستیک آرچتاپ، سه بانجو و یک ماندولین میشد.
رشد فروش پنج برابری اپیفون در بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۵، دوره بسیار پررونقی را برای این شرکت رقم زد. اما این دوره طولانی نبود و با ظهور برندهای کپیکار غیرآمریکایی در بازار گیتار جهان در اواخر دهه شصت میلادی، ۴۰ درصد از سهم اپیفون و گیبسون در بازار کاسته شد و بسیاری از دیگر شرکتهای سازنده گیتار نیز تعطیل شدند.
اما مشکلات دیگری نیز گریبانگیر گیبسون و زیرمجموعهاش بود. تد مککارتی بازنشسته شده بود و مدیریت کمپانی Bigsby را بر عهده گرفته بود. بودجه شرکت نیز کاهش قابل توجهی پیدا کرده بود. در سال ۱۹۶۹، شرکت مادر گیبسون، CMI، توسط شرکت اکوادوری ECL خریداری شد. در این زمان بود که اعضای تیم اپیفون، خود را در مخمصه دیدند. این برند نمیتوانست قیمت محصولات خود را بهقدری کاهش دهد که توان رقابت با برندهای نوظهور غیرآمریکایی را داشته باشد.
قبل از خریداری Gibson توسط ECL، تولید محصولات اپیفون در ژاپن توسط مدیران شرکت مورد بررسی قرار گرفته بود. این امر در سال ۱۹۷۰ و با انتقال کارخانه اپیفون به ماتسوموتوی ژاپن به واقعیت پیوست. در سالهای نخست تولید در ژاپن، محصولات این شرکت در واقع محصولات Matsumoku بودند که تنها نام اپیفون بر روی آنها حک شده بود. شاید بتوان گفت که در آن زمان، اپیفون به برندی یتیم تبدیل شده بود.
اما به مرور زمان، اوضاع تولیدات اپیفون رو به بهبود رفت. در سال ۱۹۷۶، این شرکت از سری گیتارهای الکتریک اسکرول تاپ Monticello، دو سری جدید از گیتارهای فلت-تاپ خود با نام The Presentation و Nova و سری گیتارهای سالید بادی Genesis رونمایی کرد. کاتالوگ مدلهای اپیفون برای بار دیگر رنگ و رویی تازه به خود گرفت و در سال ۱۹۷۹، شامل بیست مدل گیتار الکتریک و آکوستیک بود.
نقل مکان به کره جنوبی
با افزایش هزینه صنایع در ژاپن در اوایل دهه هشتاد میلادی، اپیفون نیز در سال ۱۹۸۱ تولیدات خود را به کره جنوبی و کارخانه ساخت آلات موسیقی Samick انتقال داد.
حدود پنج سال بعد، سه فارغالتحصیل رشته مدیریت از دانشگاه هاروارد با نامهای Henry Juszkiewicz ،David Berryman و Gary Zebrowski، گیبسون و اپیفون را بهطور کامل از شرکت ECL/Norlin خریداری کردند.
بازیابی گیبسون اولویت اول صاحبان جدید این مجموعه بود و شرکت صدساله اپیفون با کسب سود کمتر از یک میلیون دلار در سال ۱۹۸۵، برای بار دیگر نادیده گرفته شد.
اما طولی نکشید که آنها به ارزش نهفته اپیفون پی بردند و طی سفری به کره، به راهکاری برای بازیابی آن و رقابت با برندهایی مانند شارول (Charvel) و کریمر (Kramer) رسیدند.
صاحبان جدید اپیفون با احترام به تاریخچه غنی آن، تصمیم به بازتولید مدلهای قدیمی این شرکت با تکنیکهای نوین ساخت آلات موسیقی گرفتند و این امر، بهسرعت جانی تازه به اپیفون بخشید.
در سال ۱۹۸۸، این شرکت سری جدید گیتارهای آکوستیک PR، نسخهای جدید از گیبسون J-180، چندین گیتار کلاسیک، یک بانجو و یک ماندولین را به کاتالوگ محصولات خود افزود. بازه محصولات اپیفون در آن زمان شامل نسخه جدیدی از گیتار معروف Sheraton و گیتارهایی ملهم از محصولات Gibson مانند چندین نسخههای از لس پال و SG و مدل آرچتاپ Howard Roberts Fusion نیز بود.
اوجگیری دوباره و شهرت جهانی
در دهه نود میلادی، اپیفون ۴۳ ساز در ردههای قیمتی مختلف را به بازار عرضه میکرد. در همان زمان، رئیس گیبسون، دیوید بریمن، دفتر مرکزی اپیفون در سئول را بازگشایی کرد و جیم روزنبرگ را بهعنوان مدیر محصولات این شرکت برگزید. بریمن تلاش داشت تا نام اپیفون را بار دیگر به عنوان یکی از گیتارسازان تراز اول دنیا بر سر زبانها بیندازد.
این عوامل و به دنبال آن، همکاری مهندسین و استادکاران اپیفون برای بازیابی این برند، فصل جدیدی را برای Epiphone رقم زد.
تغییرات ساختاری در اپیفون، محصولات آن را نیز دستخوش تغییری عظیم کرد. پروسه تولید به بهینهترین حالت خود رسیده بود و این شرکت بهصورت مستقل بسیاری از بخشهای گیتار، از جمله پیکاپ، بریج و سوییچهای آن را طراحی و تولید میکرد. همچنین ویژگیهای جذابی مانند لوگوی E فلزی و تِیلپیس Frequensator به مدلهای جدید افزوده شدند. تمامی سرمایه مادی و احساسی تیم اپیفون صرف این سری جدید شد و عملکرد آن در بازار، این سرمایهگذاری را بهخوبی جبران کرد.
سری جدید محصولات این کمپانی که شامل چندین گیتار الکتریک و آکوستیک بود، در رویداد NAMM سال ۱۹۹۳ بهطور رسمی معرفی شد و تمجید بسیاری از نوازندگان و متخصصین این عرصه را به دنبال داشت.
در سال ۱۹۹۳، تعداد محدودی از گیتارهای Riviera و Sheraton اپیفون در کارخانه نشویل گیبسون تولید شد. در همین زمان، کارخانه گیبسون واقع در مونتانا نیز در حال تولید ۲۵۰ عدد از گیتارهای فلت تاپ Excellente ،Texan و Frontier بود. این محصولات جهت نمایش در رویدادی ویژه ساخته شده بودند؛ اما استقبال از آنها، جیم روزنبرگ را به تولید بیشتر مدلهای کلاسیک اپیفون مصمم کرد.
کسانی که در رویداد NAMM سال ۱۹۹۴ حضور داشتند، شاهد رونمایی دوباره اپیفون از مدلهای افسانهای مانند Casino ،Riviera ،Sorrento و گیتار بیس Rivoli بودند.
در ماههای بعد از این رونمایی، خبر تولید دوباره محصولات کلاسیک این شرکت به گوش هنرمندان رسید و طولی نکشید که موزیسینهای افسانهای مانند چت اتکینز (Chet Atkins) و نوئل گلگر (Noel Gallagher) به سفرای اپیفون تبدیل شدند.
دهه نود میلادی برای اپیفون یکی از پرسودترین و پررونقترین دورهها بود و این شرکت مجدداً بهعنوان یکی از برترین تولیدکنندگان گیتار در دنیا شناخته میشد. بسیاری از مدلهای مهم این کمپانی مانند سری Advanced Jumbo و گیتار الکتریک Supernova نوازنده مشهور، نوئل گلگر، در این دهه ساخته شدند. همچنین تولید دوباره مدلهایی موفق چون John Lennon Revolution Casino با کیفیتی بینظیر، به درخشش دوباره این برند کمک کرد.
در سال ۲۰۰۰، اپیفون از سری گیتارهای Elitist رونمایی کرد و با همکاری با یکی از مشهورترین سازندگان ساز زهی گیبسون، مایک ولتز (Mike Voltz)، سهم خود را در بازار گیتارهای آکوستیک نیز بهطرز قابل توجهی افزایش داد. ولتز با بازتولید مدلهایی افسانهای مانند Paul McCartney 1964 USA Texan، نقش بزرگی در اوجگیری دوباره اپیفون ایفا کرد.
مدتی بعد، تقاضا برای محصولات اپیفون بهحدی بالا رفت که مدیران آن، در سال ۲۰۰۴، تصمیم به افتتاح یک کارخانه جدید در چین گرفتند. این اولین باری بود که اپیفون پس از ادغام با گیبسون در ۱۹۵۷، یک کارخانه مختص به محصولات خود داشت. بدین نحو، این شرکت توانست تولید خود را افزایش دهد و محصولات خود را به دست نوازندگان بیشتری در سراسر جهان برساند.
از آن زمان تا به امروز، اپیفون با توجه جدی به سلیقه نوازندگان مدرن و با تمام قوا به تولید گیتارهای باکیفیت و ارزشمند مشغول بوده است و به همین دلیل، نظر طیف گستردهای از موزیسینها را به خود جلب کرده است.
اپیفون برای هر سبکی از موسیقی، در هر قیمتی و برای هر سلیقهای، محصولی باکیفیت در کاتالوگ خود دارد. بسیاری از موزیسینهای امروزی علاقه زیادی به نسخه مقرونبهصرفه محصولات کلاسیک اپیفون و گیتارهای جدید آن مانند Les Paul Modern و Les Paul Prophecy دارند و کلکسیونرهای گیتار برای خرید نسخه Elitist گیتارهایی مانند Emperor ،Casino و Excellente، سر و دست میشکنند. شکی نیست که کیفیت محصولات کنونی Epiphone قابل رقابت با مشهورترین و بهترین سازندگان گیتار دنیاست و از جهاتی، از بسیاری از آنها نیز بالاتر است. حتی بسیاری از نوازندگان سبکهایی چون هارد راک و متال نیز امروزه از طرفداران اپیفون هستند.
در سال ۲۰۲۳، اپیفون تولد ۱۵۰ سالگی خود را در وضعیتی بینظیر و بهعنوان برندی بسیار محبوب در میان موزیسینها جشن خواهد گرفت.
این برند هنوز رویکرد هوشمندانه و متفاوت بنیانگذار خود، اپی استاتوپولو را سرلوحه کار خود قرار میدهد و طراحان کنونی آن در نشویل ایالت تنسی، کماکان به نوآوری و جابجایی مرزهای کیفیت گیتارهای مقرونبهصرفه ادامه میدهند.
منبع: Epiphone
مترجم: امیر تولی