مزایا و معایب امپ‌های واقعی و امپ‌های نرم‌افزاری

Pros and Cons of Real Amps VS. Software Amps

در طی سالیان گذشته، تجربه‌ی زیادی در مورد امپلیفایرهای واقعی و نرم‌افزاری کسب کرده‌ام. در این مقاله قصد دارم برخی از مزایا و معایب هر یک را برای شما شرح دهم.

در ابتدای دوران نوازندگی، بخت این را داشتم که با امپلیفایرهای لامپی بسیار خوبی ساز بزنم؛ بنابراین با صدا و حس «بده و بستان» نواخت امپ‌های واقعی بزرگ شده‌ام. از آن زمان تاکنون، کلکسیون کوچکی از امپ‌ها را گردآوری کرده‌ام که جای پلاگین‌ها نیز در آن خالی نیست.

امپلیفایرهای نرم‌افزاری به‌خوبی از پس شبیه‌سازی امپ‌های فندر، مارشال و امپ‌های های-گِین‌تر مثل سولدانو و مسا-بوگی برمی‌آیند؛ اما سازندگان نرم‌افزار معمولاً امپلیفایرهای کلاسیک مانند گیبسون و Magnatone را شبیه‌سازی نمی‌کنند. من از این امپ‌های کلاسیک برای کار بر روی موسیقی‌های تلویزیونی استفاده می‌کنم و بنابراین در این مواقع، به سراغ امپلیفایر‌های واقعی می‌روم. این امپ‌ها، ریورب، ویبراتو و ترمولوی بی‌نظیر را به‌همراه رنگ‌آمیزی دل‌انگیز صدا ارائه می‌دهند که پیدا کردن آن در نمونه‌های نرم‌افزاری کاری دشوار است.

برای تقویت درایو امپلیفایر از یک پدال به نام Holy Fire از شرکت Creation Audio Labs استفاده می‌کنم. این پدال با تقویت ۱۲ دسی‌بلی سیگنال، به من اجازه می‌دهد که شخصیت واقعی لامپ صدا را دریافت کنم. همچنین می‌توانم کمی از فرکانس‌های بالا را با استفاده از فیلتر تعبیه‌شده بر روی پدال کاهش دهم. حسی که از این امپلیفایرها دریافت می‌کنم (هرچه محکم‌تر به سیم‌ها ضربه بزنم، میزان دیستورشن بیشتر خواهد شد)، به من اجازه می‌دهد بهتر ساز بزنم و قطعات داینامیک‌تری بسازم. اما داشتن همه‌ی اینها بی‌دردسر نیست؛ برای دریافت صدای بی‌نقص از این امپلیفایرها، باید صدای آنها را بسیار بلند کنم و این باعث ایجاد مشکلاتی می‌شود. همچنین صدای امپ باید به‌درستی ضبط شود که این کار در نوع خود یک هنر است.

برای داشتن بهترین صدا ترجیح می‌دهم از ترکیبی از میکروفون‌ها استفاده کنم؛ مثلاً ترکیبی از مدل‌های داینامیک چون Sennheiser MD 421 و Shure SM57 و مدل‌های ریبون مثل Beyerdynamic M 160 و Royer R-121. سیگنال این میکروفون‌ها از طریق کابل‌های باکیفیت به پری‌امپ‌های با‌کیفیت از برندهایی چون یونیورسال آدیو، فوکوسرایت یا گریس آدیو منتقل می‌شود. البته این صرفا تجهیزات مورد علاقه‌ی من است و در هر حالتی که صدای امپ به‌درستی دریافت شود، کار ضبط به‌خوبی انجام گرفته است.

گاهی از یک میکروفون اتاق به همراه یک لیمیتر/کمپرسور مدل یونیورسال آدیو ۱۱۷۶ نیز استفاده می‌کنم تا صدایی حجیم‌تر دریافت کنم. این تکنیک، صدایی بسیار خاص تولید می‌کند که نمی‌توان آن را با پلاگین ایجاد کرد؛ مگر آنکه صدای آنها را در اتاق پخش کرده و مجدداً ضبط کنید. دلیل همه‌ی این کارها این است که بتوانیم از امپ‌های کلاسیک مانند گیبسون و مگناتون، حسی الهام‌بخش دریافت کنیم.

البته باید از این امپ‌های قدیمی به‌خوبی نگهداری شود و این امر موجب افزایش هزینه‌ها خواهد شد. داشتن چنین امپلیفایری مانند داشتن یک ماشین کلاسیک است؛ احتمالاً مشکلاتی برای دستگاه پیش خواهد آمد و بهتر است برای آنها آماده باشید.

اما امپلیفایرهای نرم‌افزاری نیازی به نگهداری و مراقبت ندارند (البته طبیعتاً کامپیوتری که نرم‌افزار در آن قرار دارد، نیازمند نگهداری و رسیدگی است). ناگفته پیداست که بزرگترین مزیت این نرم‌افزارها، داشتن تنوع وسیعی از امپلیفایرها، کابینت‌ها، اسپیکرها، پدال‌ها و افکت‌هاست. من از ابتدای ورود امپ‌های نرم‌افزاری به بازار از آنها استفاده کرده‌ام و لذا می‌توانم شهادت دهم که بعضی از آنها بسیار باکیفیت هستند. برخی از آنها علاوه بر اینکه صدای رضایت‌بخشی دارند، حس نوازندگی واقعی را نیز به علاقه‌مندان آمپلی‌فایرهای لامپی القا می‌کنند.

شما می‌توانید با استفاده از هدفون و امپ‌های نرم‌افزاری، در هر ساعتی از شبانه‌روز به ضبط بپردازید؛ بدون اینکه نیازی به متصل کردن تجهیزات داشته باشید. کافیست گیتار خود را به کامپیوتر وصل کرده، نرم‌افزار را باز کرده و مشغول کار شوید و دیگر نیازی نیست زمان خود را صرف سر و کله زدن با پایه، کابل و میکروفون کنید. همچنین در زمان میکس می‌توانید به‌سادگی صدای ساخته‌شده را تغییر دهید. می‌توانید رنگ‌آمیزی سیگنال را کاهش دهید، تنظیمات اکولایزر را تغییر دهید، به مسیر سیگنال پدال اضافه کنید یا ریورب را کم کنید؛ کارهایی که انجام آن بر روی ترک‌های ضبط‌شده با امپلیفایر واقعی دشوار است.

یک شگرد که در ضبط با پلاگین‌های امپلیفایر آموخته‌ام این است که از ریورب درون نرم‌افزار استفاده نکنم. به‌جای آن، از پلاگین‌های تخصصی ریورب مانند Audio Ease Altiverb استفاده می‌کنم که ریورب‌های فنری، اتاق‌ها و صدای استودیوها را شبیه‌سازی می‌کنند. من معمولاً صدای پلاگین را به یک خروجی جداگانه با پلاگین Altiverb می‌فرستم که صدای فندر Super Reverb را شبیه‌سازی می‌کند. چنین ریورب‌‌های زیبایی، صدای آمپلی‌فایر نرم‌افزاری را تلطیف می‌کنند.

یک نکته‌ی مهم دیگر در مورد پلاگین‌های گیتار، هماهنگی با تأخیر کارت صدای کامپیوتر است؛ یعنی همان تأخیری که مابین زمان نواختن شما و خروج صدا از کامپیوتر به وجود می‌آید.

توجه به این تأخیر بسیار مهم است. باید مطمئن شوید این تأخیر آنقدر زیاد نباشد که نتوانید به‌راحتی قطعات مورد نظر را اجرا کنید. امپلیفایرهای گیتار واقعی، مزاحم حس ایجادشده در اثر برخورد انگشت با سیم و تولید صدا نمی‌شوند و هر آنچه بنوازید را خواهید شنید.

هر دو فناوری (امپ و نرم‌افزار) دارای مزایا و معایبی هستند و مانند همه چیز در دنیای گیتار، هر کس نظر خود را دارد؛ اما به من ثابت شده است که استفاده و بهره‌برداری از نقاط قوت هر یک، به‌جای انتخاب کردن تنها یک مسیر، بهترین گزینه‌ی ممکن است.

منبع: Premier Guitar
نویسنده:Rich Tozzoli
مترجم: کیان ایرجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *