با اینکه اریک جانسون (Eric Johnson) بهعنوان یکی از ماهرترین و با استعدادترین گیتاریستهای نسل خود شناخته میشود، اما او خود را همواره یک هنرجو و شاگرد در زمینه نوازندگی گیتار میداند.
اریک که آخرین آلبوم خود، یعنی The Book of Making and Yesterday Meets Today را کمی قبل و در ماه جولای منتشر کرده است، درباره رویکرد خود به موسیقی و نوازندگی گیتار چنین گفته است: «نوازندگی گیتار سفری است که هیچگاه تمام نمیشود و شما تا آخرین لحظه عمر خود نیز در آن نکاتی جدید یاد خواهید گرفت. اما به نظر من، تمام زیبایی این هنر به همین دلیل است؛ زیرا هنگام یادگیری آن، مقصدی برای رسیدن وجود ندارد و شما در لحظهلحظه مسیر بیانتهای یادگیری، نکاتی مفید یاد خواهید گرفت.»
ممکن است با خود فکر کنید که جانسون با مهارت فوقالعاده خود در نوازندگی گیتار، از بدو تولد گیتار مینواخته است! اما واقعیت این است که او از خردسالی شروع به یادگیری پیانو کرده و از یازده سالگی، نوازندگی گیتار را آغاز کرده است. یادگیری پیانو در خردسالی موجب شد که اریک، گوش موسیقایی قوی و تمریندیدهای در زمان شروع یادگیری گیتار داشته باشد و همین امر نیز به او در افزایش مهارت خود در این زمینه با سرعتی بالا کمک کرد.
او در این باره گفته است: «من یادگیری گیتار را با یک مدرس گیتار شروع کردم و چند ماه نیز با او به یادگیری و تمرین ادامه دادم. اما پس از مدتی، تصمیم گرفتم تا این فرایند را بهصورت مستقل ادامه دهم.»
«در ابتدا، با گیتارم در پشت پیانو مینشستم و پس از زدن نتها بر روی پیانو، سعی میکردم آنها را در گیتار خود پیدا کنم.»
جانسون در روزگاری پیش از ظهور ویدیوهای آموزشی و اینترنت بزرگ شده است و بسیاری از مهارتهای پایه نوازندگی گیتار خود را بهصورت خودآموز و از طریق همنوازی با آثار مشهور به دست آورده است. او از یکی از دوستان کودکی خود با نام جیمی شید (Jimmy Shade) بهعنوان یکی از مؤثرترین و حامیترین افراد در این مسیر یاد کرده است.
اریک درباره جیمی شید چنین گفته است: «جیمی گوش موسیقایی فوقالعادهای داشت و میتوانست تمامی نتهای یک اثر ضبطشده را تفکیک کند. او به من نکات زیادی آموخت و در طی این مسیر، کمکهایی بینهایت مفید به من کرد. جیمی مسیر یادگیری را برای من بسیار کوتاه کرد و پس از آن، من توانستم مهارتهای خود در زمینه موسیقی را ارتقاء دهم.»
در ادامه، خواننده پنج نکته از زبان اریک جانسون خواهید بود که به شما در یادگیری گیتار کمکی شایان خواهند کرد و مسیر تبدیل شدن به یک گیتاریست را برای شما هموارتر میسازند.
۱. نواختن را با سرعتی پایین شروع کنید و بهتدریج سرعت خود را افزایش دهید
«همه ما میخواهیم در هر زمینهای بهسرعت به هدف برسیم و نوازندگی گیتار نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع، ما میخواهیم با شروع یادگیری هر قطعهای، پس از مدتی کوتاه آن را بهصورت کامل یاد بگیریم. ممکن است که شما یک قطعه موسیقی با سرعتی بالا را بشنوید و دلتان بخواهد که سریعاً آن آهنگ را در تمپوی حقیقی آن بنوازید. اما اگر بلافاصله و در تلاشهای اول خود برای یادگیری یک قطعه سعی کنید که آن را با سرعت حقیقی بنوازید، بیشک مشکلاتی بزرگ را در پیش روی خود خواهید گذاشت. در این حالت، احتمالاً تکنیکهای موجود در آهنگ، همچون میوت کردن و نحوه پیک زدن به سیمها را به شکلی صحیح انجام نخواهید داد. بعضاً حتی شاید بتوانید از اول تا آخر قطعه مورد نظر خود را با سرعت حقیقی بنوازید؛ اما دیگر نگاهی ظریف به آن نخواهید داشت و نمیتوانید متوجه جزئیاتی شوید که آن اثر را به یک قطعه موسیقی زیبا تبدیل کردهاند. در نتیجه، اجرای شما به هیچ وجه ظریف و تمیز نخواهد بود.»
«شما میتوانید قطعات موسیقی را با هر تمپویی که بخواهید بنوازید؛ اما دستیابی به سرعتهای بالا در نوازندگی یک قطعه، مستلزم این است که یادگیری آن را با تمپویی بسیار پایین شروع کنید و حین نواختن آهنگ، به تمامی عناصر آن توجه کرده و سعی کنید آنها را در نوازندگی خود نیز به شکلی صحیح اجرا کنید. با این روش، میتوانید رفتهرفته سرعت خود را در نواختن قطعه مورد نظر افزایش دهید و تمامی جزئیات ظریف موجود در آن را نیز به شکلی صحیح بنوازید.»
«من نیز شخصاً این روش را برای یادگیری قطعات مورد نظر خود استفاده کردهام و آن را به یک روتین برای خود تبدیل کردهام. در اوایل یادگیری گیتار، زمانی که میخواستم نواختن یک قطعه را یاد بگیرم، صفحه واینیل آن را پخش میکردم و سرعت پخش را کاهش میدادم تا نوازندگی گیتاریست را با دقت تحلیل کنم. این کار به من کمک میکرد تا حتی موقعیت نتهای قطعه روی فرتبورد ساز و تکنیک مورد استفاده در نواختن هر یک از آنها را نیز درک کنم.»
«کم کردن سرعت آهنگ در حال پخش در دنیای موسیقی دیجیتال، کمی پیچیدهتر از کاهش سرعت پخش یک صفحه واینیل است؛ اما پیشنهاد میکنم با هر روشی که ممکن است، این کار را انجام دهید و فواید آن برای مهارت نوازندگی خود را مشاهده کنید.»
۲. میوت کردن سیمهای گیتار را یاد بگیرید
«اگر با تنی همراه با اوردرایو یا دیستورشن گیتار مینوازید، احتمال اینکه دستتان بهصورت تصادفی به یک سیم بخورد و صدای آن ناخواسته پخش شود، بسیار زیاد است. این اشتباه رایج میتواند باعث شود نوازندگی شما مبتدی و شلخته به نظر برسد.»
«برای حل این مشکل، اگر از دست راست خود برای پیک زدن استفاده میکنید، گوشه دست راست خود را در محدوده بریج بر روی سیمهای بلااستفاده قرار دهید. همچنین میتوانید انگشتان بلااستفاده در دست چپ خود را نیز بر روی سیمهای مورد نظر خود قرار دهید تا در صورت ضربه زدن بهصورت تصادفی به آنها، صدایی تولید نکنند.»
«انجام این تکنیکها به نظر پیچیده میرسد؛ اما میتوان آنها را به یک نوع از رقص دستها تشبیه کرد که با تمرین و توجه به این نکته که قصد دارید سیمهای مورد نظر را میوت کنید، بهآسانی در آن ماهر خواهید شد. اگر بتوانید این تکنیکها را به شکلی صحیح در نوازندگی خود اجرا کنید، صدای گیتار شما بسیار تمیزتر و جذابتر خواهد شد.»
«یادگیری این تکنیک، برای من هم مدتی قابل توجه به طول انجامید. پیش از این، من هنگام نوازندگی همواره صداهایی اضافه میشنیدم که ناشی از ضربه زدن دست و پیکم به سیمهای اشتباه بود. این اتفاق، کیفیت نوازندگی من را به شکلی مشهود کاهش داده بود. من سعی کردم راهحلی برای جلوگیری از این مشکل پیدا کنم و پس از مدتی کوتاه، صدای گیتار و نوازندگیام پیشرفتی چشمگیر را تجربه کرد.»
«البته برخی از اوقات قصد دارید از روی عمد، ماهیتی خشن به صدای گیتار خود ببخشید و ممکن است که بهصورت خودآگاهانه، ضرباتی تصادفی به سیمهای گیتار خود بزنید؛ اما در اغلب اوقات چنین شرایطی حکمفرما نیست و بهتر است که مراقب صداهای اضافی و ناخوشایند گیتار خود باشید.»
۳. به بازهای وسیع از سبکهای موسیقی گوش دهید
«بسیاری از افراد در تمام طول عمر خود، گوش خود را به تنها یک نوع از موسیقی محدود میکنند. دلیل این کار برای من روشن نیست؛ زیرا دنیایی بسیار وسیع از موسیقی در جهان وجود دارد که هر یک میتوانند تجربهای بسیار لذتبخش و متفاوت برای شنونده رقم بزنند. من با گوش دادن به بازهای بسیار وسیع از سبکهای موسیقی بزرگ شدم؛ زیرا پدرم سبکهای متفاوت موسیقی از جمله جز، سوئینگ، کانتری و راک را دوست داشت و من هم در کنار او، به این موسیقیها گوش میدادم. اما زمانی که شروع به نوازندگی گیتار کردم، سبک بلوز را برای خود برگزیدم.»
«اگر به سبکهای مختلفی از موسیقی گوش دهید، صدای سازهای متفاوتی را خواهید شنید و زیبایی هر یک از آنها را در ترکیب با موسیقی درک خواهید کرد. با این روش، شما قابلیتهای آوایی منحصربهفرد هر ساز را به شکلی عمیقتر درک خواهید کرد و میتوانید رفتهرفته، این قابلیتها را در تکنیک نوازندگی گیتار خود نیز بهگونهای شبیهسازی کنید. این اتفاق میتواند خودآگاهانه باشد یا حتی با عادت کردن گوش شما به سبکی خاص، به شکلی ناخودآگاه در نوازندگی شما رخ دهد.»
«من نکات بسیاری را از گوش دادن به نوازندگی جانی میچل (Joni Mitchell) یاد گرفتم. میچل یک گیتاریست بینظیر است و نوازندگی آکوردها و ریتم او، همواره مرا به وجد میآورده است. تکنیکهای ویژه او در نوازندگی، منبع الهام بزرگی برای من در طی سالیان نوازندگیام بودهاند.»
«من با نوازندگی گیتار و شنیدن بازهای وسیع از موسیقی، رفتهرفته به این نتیجه رسیدم که برای نوازندگی زیبای گیتار، باید مهارتهای بسیار وسیعتری از شرد کردن را فرا بگیرم و با یادگیری بسیاری از آکوردهای میچل، توانستم پایهای متفاوت و بسیار مستحکم برای آکوردهایم بیابم. با استفاده از این روش، مدتی بعد به خودم آمدم و دیدم که در حال نواختن الگوهایی خلاقانه و خارج از چهارچوبهای متداول موسیقی راک هستم.»
۴. با استفاده از مترونوم تمرین کنید
«استفاده از مترونوم هنگام تمرین نوازندگی، عادتی بسیار خوب است که بازدهی تمرینات شما را دوچندان میکند. بهشخصه همواره هنگام تمرین از مترونوم استفاده میکنم و این وسیله، بخشی جدانشدنی از تمرینات نوازندگی من بوده است. بسیاری از اوقات، به شکل ناخودآگاه هنگام نوازندگی یک آهنگ، برخی از بخشهای آن را با سرعتی بیشتر مینوازم تا زودتر به بخشهای مورد علاقهام برسم. بنابراین، به ابزاری نیاز دارم که مرا از سرعت نوازندگی خود آگاه سازد و آن را کنترل کند. مترونوم بهترین ابزار برای این هدف است.»
«استفاده از مترونوم خصوصاً زمانی بسیار مفید است که قصد دارید بهصورت گروهی تمرین کنید. در واقع، اگر بهصورت انفرادی و بدون مترونوم به تمرین گیتار بپردازید، ذهن شما هیچگاه تمپو و ریتم را بهصورت کامل درک نخواهد کرد و اگر روزی بخواهید بهصورت گروهی در کنار دیگر موزیسینها به اجرا بپردازید، احتمالاً نتایجی فاجعهبار در انتظارتان خواهد بود. در این صورت، ریتم و تمپوی نوازندگی شما در اجرا با هیچیک از اعضای گروه بهصورت کامل همخوان نخواهد شد و اجرایی بسیار بد را رقم خواهید زد.»
«به همین دلایل، من هنوز هم در زمان تمرین بهصورت انفرادی، از مترونوم استفاده میکنم. اخیراً یک اجرای آکوستیک داشتم و برای ماه اول تمرین آن، بهصورت مداوم از مترونوم استفاده کردم. پیش از شروع تمرین، تمپوی دقیق قطعات مورد نظر خود را مییابم و با تعیین آن بر روی مترونوم، آهنگها را بارها و بارها تمرین میکنم.»
«زمانی که حس کنم میتوانم قطعه مورد نظر را بهآسانی در تمپو و ریتم صحیح بنوازم، مترونوم را کنار میگذارم و بدون آن به نوازندگی میپردازم. نمیتوانم به اندازه کافی تأکید کنم که استفاده از مترونوم در تمرین چقدر مهم است و چقدر برای مهارت نوازندگی شما مفید واقع خواهد شد.»
۵. همواره یک هنرجو باقی بمانید
«نکات بیشماری در رابطه با نوازندگی گیتار وجود دارد که آنها را در طی سالیان خود یاد خواهید گرفت. پیشنهاد میکنم که همواره درِ ذهن خود را به روی صداها و تکنیکهای جدید و حتی انواع قدیمی آنها باز نگاه دارید؛ زیرا تمامی آنها به نوع خود جذاب و معتبر هستند. اگر روزی با خود فکر کردید که تمامی مبانی مربوط به نوازندگی را یاد گرفتهاید، سخت در اشتباهید.»
«یادگیری تکنیکهای پیچیده و محیرالعقول، بسیار جذاب و مهم است؛ اما توانایی شما در نوازندگی ریتم با ظرافت و مهارتی بالا نیز به همان اندازه مهم است. اگر با خود فکر میکنید که نوازندگی ریتم کاری بسیار ساده است، باید بگویم که نوازندگانی در ایالت نشویل آمریکا وجود دارند که تنها برای نوازندگی ریتم خود استخدام میشوند. این نوازندگان، روش استرامینگ خاصی دارند که جلوهای بسیار زیبا به موسیقی میبخشد. در واقع، بسیاری از گیتاریستهایی که از نظر ما برترین نوازندگان دنیا هستند، نمیتوانند مثل نوازندگان نشویلی مذکور تکنیک استرامینگ را انجام دهند.»
«بهشخصه سعی میکنم به نوازندگی تمامی گیتاریستها گوش دهم و آنها را تحلیل کنم. اگر بخواهم نام چندی از هنرمندانی که به موسیقی و نوازندگیشان گوش میدهم را بگویم، باید به تامی امانیوئل (Tommy Emmanuel)، دویل دایکس (Doyle Dykes) و سانی لندرث (Sonny Landreth) اشاره کنم. البته که نوازندگان بیشمار دیگری نیز وجود دارند که شنیدن آثار و نوازندگی هر کدام، برای من به شکلی متفاوت الهامبخش است. برخی از تکنیکها و اصواتی که این نوازندگان با گیتار اجرا میکنند، باعث میشوند با خود فکر کنم که هنوز هم مسیری طولانی پیش رو دارم!»
«اما انگیزه ما برای نوازندگی گیتار، از وسعت بیکران آن سرچشمه میگیرد. با هر بار نوازندگی این ساز، میتوان تکنیکی جدید آموخت و لذت نوازندگی را برای خود مضاعف ساخت.»
منبع: Guitar Player
مترجم: امیر تولی
ممنون از ترجمه و انتشار این مقاله مفید ..
به نظرم پنجمین توصیه مهمترین باشه .. 🙂 خیلیا باید اونو در نظر بگیرن ..