جنگ میان امپلیفایرهای دیجیتال مادلینگ و امپهای سنتی آنالوگ، خصوصاً نمونههای لامپی، مدتی است که در میان گیتاریستها در جریان است و اگر بخواهیم رک بگوییم، به نظر میرسد که اخیراً گزینه اول، یعنی امپهای دیجیتال مادلینگ، در حال برنده شدن در این جدال هستند. اگر نگاهی به تجهیزات یکی از گروههای موسیقی مورد علاقه خود کنید، تقریباً امکان ندارد که یکی از گیتاریستهای آن از یک یونیت مادلر تمامدیجیتال یا یک امپ مادلینگ استفاده نکند. استفاده گیتاریستهای مشهور از این دست محصولات بهقدری رایج شده است که حتی بسیاری از طرفداران متعصب و سینهچاک امپهای آنالوگ نیز در حال کوتاه آمدن از موضع خود هستند و به انتخاب خود شک کردهاند.
تصور کنید که در حال آمادهسازی استیج برای یک اجرا هستید؛ گیتاریستی که قصد همنوازی با شما را دارد، از ستاپی دیجیتال استفاده میکند و در عرض تنها چند دقیقه، تمامی تجهیزات سبکوزن خود را از خودرو به استیج برده و آنها را به یکدیگر متصل میکند. اما شما که از ستاپی تمامآنالوگ استفاده میکنید، باید طی پروسهای طولانی، امپلیفایر کامبوی لامپی سنگینوزن خود را بهسختی از پلههای استیج به بالا ببرید و پس از اینکه تجهیزات خود را به آن متصل کردید و در حال ساندچک هستید، مهندس صدای محل اجرا برای چندمین بار به شما بگوید که لول امپ خود را کمی کاهش دهید! این فرایند برای اجرا کلافهکننده و بسیار زمانبر است.
فناوری دیجیتال طی سالیان گذشته خود را به شکلی غیرقابل اجتناب در تمامی وجوه زندگی ما جای داده است و تجهیزاتی همچون امپهای گیتار نیز شامل همین قاعده شدهاند. گفته شده است که اگر از فناوری برای خلاقیت و نوآوری استفاده نکنید و سواد استفاده از آن را کسب نکنید، رفتهرفته خود نیز به فردی منسوخ تبدیل میشوید! اما با وجود تب تند بازار امپهای دیجیتال و مادلینگ، آیا این دسته از محصولات واقعاً آنطور که گفته میشود ارزشمند هستند و آیا میتوان آنها را بهواقع جایگزین یک امپ آنالوگ لامپی کرد؟ در این مطلب، قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم و به ویژگیهایی اشاره کنیم که امپهای مادلینگ را امروزه به محصولاتی چنین وسوسهانگیز تبدیل کردهاند.
۱- وزن کمتر
حمل یک امپ کامبوی آنالوگ یا یک ترکیب هد و کابینت از این نوع، کاری بسیار دشوار و نیازمند عشقی بسیار به این وسایل است. اگر یک گیتاریست باشید و قصد حمل تجهیزات آنالوگ خود به طبقهای بالا در یک ساختمان را داشته باشید، احتمالاً اولین چیزی که پس از ورود به ساختمان به دنبال آن میگردید، آسانسور است؛ زیرا حمل یک امپ کامبوی لامپی بزرگ از چندین ردیف راهپله تنگ، کاری طاقتفرساست و مطمئن باشید که برای این کار، هیچیک از اعضای گروه موسیقی نیز حاضر به کمک به شما نخواهد شد!
حمل یک امپ مادلینگ دیجیتال نیز کاری چندان آسان نیست و در صورت لزوم، باید این وسیله را نیز با خود از چندین ردیف راهپله به بالا ببرید؛ اما این محصولات به لطف مدارهای تماماً دیجیتال خود، وزنی بسیار کمتر نسبت به امپهای گیتار آنالوگ دارند. در واقع، در امپهای آنالوگ کامبو، مدار بخشی قابل توجه از وزن دستگاه را تشکیل میدهد؛ در حالی که این بخش در امپهای دیجیتال، وزنی ناچیز دارد و بخش اعظم وزن دستگاه، از اسپیکر و آهنربای آن نشأت میگیرد.
برای مثال، یک امپ دیجیتال نسبتاً بزرگ همچون Boss Katana-50 MkII، وزنی معادل با ۱۱.۵ کیلوگرم دارد که تنها یک کیلوگرم بیشتر از وزن یک امپ آنالوگ کوچک همچون Fender Pro Junior است و تقریباً معادل با نیمی از وزن ۱۸.۵ کیلوگرمی یک امپ بیس آنالوگ همچون Fender Bassbreaker است. اگر در نظر بگیرید که قرار است در اجرای زنده، تشکیلات پدالبورد خود و حداقل یک گیتار را نیز همراه با خود حمل کنید و به استیج ببرید، استفاده از امپهای مادلینگ میتواند کمکی شایان به شما در کاهش وزن ستاپتان کند.
اما در امپهای کامبوی بزرگتر همچون نمونههای ۲x12، این تفاوت وزن میان مدلهای آنالوگ و دیجیتال بسیار شدیدتر است. برای مثال، امپ مادلینگ Line 6 Catalyst 200 وزنی در حدود ۱۹ کیلوگرم دارد؛ در حالی که یک امپلیفایر آنالوگ با امکانات و اندازهای مشابه آن همچون Vox AC30C2، حدوداً دو برابر بیشتر وزن دارد. بنابراین، حتی تصور جابهجا کردن AC30C2 نیز میتواند کمردردی ملایم در شما ایجاد کند! پس اگر شما نیز همانند اکثر گیتاریستها، خود مسئول جابهجایی تجهیزات خود در استیج هستید، بسیار منطقیتر است که یک امپ دیجیتال را با خود به اجرای زنده ببرید. اما مزایای امپهای دیجیتال نسبت به همتایان آنالوگشان، تنها به وزن کمتر آنها خلاصه نمیشود؛ بلکه این محصولات مدرن و پیشرفته، مزایای بسیاری نسبت به نمونههای آنالوگ دارند.
۲- قیمت پایینتر
برخی از گیتاریستها ادعا میکنند که یک امپ آنالوگ ۱۵ وات میتواند شدت صدایی برابر با یک امپ مادلینگ دیجیتال ۵۰ واتی تولید کند؛ پس بنا بر همین ادعا، تصمیم داریم تا قیمت امپهای آنالوگ ۱۵ وات مشهور را با نمونههای دیجیتال ۵۰ واتی مقایسه کنیم.
یکی از مشهورترین امپهای دیجیتال ۵۰ واتی یعنی Boss Katana 50 MkII، اکنون با قیمتی حدود ۲۷۰ دلار در بازار جهانی به فروش میرسد؛ در مقابل، یکی از مشهورترین امپهای کامبوی آنالوگ ۱۵ واتی دنیا یعنی Vox AC15، قیمتی بیش از دو برابر Katana 50 MkII و معادل با ۷۹۹ دلار دارد.
بهعبارت دیگر، یک امپ آنالوگ ۱۵ وات، اختلاف قیمتی در حدود ۵۰۰ دلار با یک امپ دیجیتال ۵۰ واتی دارد؛ مبلغی که با وجود شرایط دشوار زندگی امروز و چالشهای مالی فعالیت در یک گروه موسیقی، میتواند برای مصارف دیگری خرج شود و کیفیت زندگی و حتی نوازندگی شما را افزایش دهد!
مسلم است که بسیاری از طرفداران امپهای آنالوگ، بر این باورند که قیمت بیشتر این محصولات، به دلیل کیفیت صدای بالاتر آنها نسبت به نمونههای دیجیتال است و این ادعا را نیز نمیتوان بهطور قطع انکار کرد. اگر پرداخت چنین مبلغی برای خرید امپلیفایر گیتار آنالوگ برای شما مقدور است، خرید این دسته از محصولات نهتنها اشتباه نیست، بلکه میتواند سرمایهگذاری خوبی نیز باشد و تجربهای جالب از نوازندگی گیتار را نیز برای شما رقم بزند. اما برای اکثر موزیسینهای فعال در بازار موسیقی، پسانداز این مبلغ و صرف آن در چند زمینه دیگر میتواند راهی بسیار منطقیتر از خرید یک امپ آنالوگ و دریافت صدایی با کیفیتی شاید کمی بهتر باشد. برای مثال، یکی از خریدهای بسیار جذاب و کاربردی که میتوان با مابهالتفاوت پانصد دلاری قیمت دو امپلیفایر گیتار مورد مقایسه انجام داد، خرید چند پدال جذاب و تشکیل یک پدالبورد نسبتاً جامع است.
۳- ساختار سادهتر و طول عمر بالاتر
یک امپ مادلینگ دیجیتال، مداری ساده و متشکل از چندین IC دارد که دمایی بسیار کمتر نسبت به یک مدار لامپی تولید میکند و همچنین طول عمری بالاتر از لامپهای یک امپ آنالوگ خواهد داشت. لامپهای مدار یک امپ آنالوگ، عمر مفید مشخصی دارند و هرچه بیشتر به آنها فشار بیاورید، باید آنها را در فواصل زمانی کوتاهتری تعویض کنید. بهعبارت دیگر، لامپهای یک امپلیفایر، قطعاتی مصرفی به شمار میروند و بسته به میزان و شکل استفاده شما از دستگاه، بهتر است که هر یک الی سه سال با نمونههای نو تعویض شوند. هرچقدر تنی خشنتر و گرمتر با امپ لامپی خود تولید کنید، در حال اعمال فشاری بیشتر به لامپهای آن هستید و طول عمر آنها را کوتاه خواهید کرد.
به دلیل بحرانهای گسترده اخیر در جهان همچون جنگ روسیه و اوکراین و افزایش قیمت مواد خام پس از همهگیری COVID-19، قیمت لامپهای خلأ مورد استفاده در انواع امپ، افزایشی بسیار را تجربه کرده است. برای مثال، اگر تا مدتی پیش یک لامپ از نوع ۱۲AX7 قیمتی در حدود ۶ الی ۸ دلار داشت، امروز برای خرید آن باید مبلغی در حدود ۲۵ دلار بپردازید. این امر بدین معناست که تعویض کامل لامپهای امپلیفایر شما، بسته به مدل دستگاه و شرایطی دیگر، امروز هزینهای چند صد دلاری برای شما در پی خواهد داشت. بهعلاوه، لامپهای خلأ به دلیل تولید بسیار محدود خود در سالهای اخیر، رفتهرفته در حال کمیاب شدن هستند.
در مقابل اما یک امپ مادلینگ دیجیتال، برای کار تقریباً به هیچ سرویس و نگهداری خاصی احتیاج ندارد؛ زیرا در آن تقریباً هیچ قطعه مکانیکی و متحرکی بهجز اسپیکر وجود ندارد و مسلماً امکان خرابی در چنین دستگاهی نسبت به دستگاهی متشکل از چندین قطعه متحرک و مکانیکی بسیار کمتر است.
امپلیفایر گیتار فندر Champion 100 یکی از همکاران ما، ده سال بهطور تقریباً بدون توقف، بدون نیاز به هیچگونه سرویس و نگهداری به کار خود ادامه داد. پس از این ده سال نیز تنها یکی از نقاط لحیمکاری در بورد آن به دلیل ارتعاشات صوتی اسپیکر تضعیف شده بود که بهآسانی و در کسری از ساعت رفع شد تا امپ بتواند همانند روز اول خود به کار ادامه دهد.
۴- تفاوت عملکرد جزئی با امپهای آنالوگ
اگر طرفدار سرسخت امپهای لامپی گیتار هستید، این بخش احتمالاً کمی باعث خشم شما خواهد شد! اما باید حقیقت را بگوییم؛ امپهای دیجیتال مدرن و امروزی در بحث عملکرد صوتی و حس نوازندگی، تفاوت چندانی با امپهای لامپی آنالوگ ندارند.
مطمئناً زمانی که جلوی یک امپ لامپی با صدای زیاد ایستادهاید و مشغول نواختن گیتار الکتریک به وسیله آن هستید، حسی منحصربهفرد را در صدای آن تجربه میکنید که امپهای مادلینگ هنوز قادر به بازآفرینی آن نیستند؛ اما در نهایت، این حس تنها توسط نوازنده و حداکثر همگروهیان او، در تمرینها و هنگام ضبط قابل تجربه است. در یک اجرای زنده اما شما صدای امپ گیتار خود را با حجمی کم، از یک زنجیره سیگنال نهچندان باکیفیت خواهید شنید که از یک میکروفون با کیفیت متوسط، یک سیستم PA بسیار قدیمی و مجموعهای از افکتها همچون ایکولایزر کاهشی تشکیل شده است. پس مطمئن باشید که گرمای منحصربهفرد صدای امپلیفایر لامپی شما، در این شرایط توسط حضار شنیده نمیشود و در این حالت، یک امپ دیجیتال مادلینگ هیچ تفاوتی در بحث صوتی با یک نمونه آنالوگ نخواهد داشت.
حتی در استودیو نیز این قاعده تا حدی صدق میکند؛ زیرا صدایی که شما در آهنگ نهایی میشنوید، صدای امپ پس از دریافت توسط میکروفون و تبدیل توسط تجهیزات بیشمار استودیویی است. پس از این نیز مطمئناً صدای امپلیفایر توسط چندین و چند نرمافزار همچون پلاگینهای افکت و موارد مشابه دستخوش تغییر میشود و نسخهای بسیار متفاوت از صدای خام آن به گوش شما میرسد.
بخش اعظم شنوندگان موسیقی حتی نمیتوانند تفاوت میان صدای پیکاپ سینگل کویل و پیکاپهای هامباکر را بدون دیدن سازی که در حال نواخته شدن است، تشخیص دهند و مطمئناً متوجه ظرافتهایی صوتی همچون افکتهای پسزمینه و نوع امپ شما نیز نخواهند شد. پس اگر فکر میکنید که شنونده به نوع امپ شما اهمیت میدهد، باید بگوییم که بهتر است در رویکرد خود نسبت به تولید و نوازندگی موسیقی تجدید نظر کنید!
۵- امکان خریداری امپهای مادلینگ در قالب یک پدال
البته که امپهای دیجیتال با وجود وزن کمتر و اندازه کوچکتر خود نسبت به نمونههای آنالوگ لامپی، باز هم وزنی نسبتاً سنگین دارند و ممکن است که هنگام حمل آنها نیز در برخی شرایط کمی دچار مشکل شوید. پس اگر یکی از اهداف شما در خرید امپ گیتار دیجیتال، آسانی حمل آن است، میتوانید با خرید یک امپ مادلینگ پدالی یا بهاصطلاح امپ مادلر، خیال خود را راحت کنید. چنین دستگاهی میتواند تمامی قابلیتهای یک امپلیفایر حقیقی و یک پدالبورد را در قالب بدنهای به کوچکی یک پدال به شما ارائه کند.
شما میتوانید با استفاده از یک امپ مادلر، بدون تحمل هیچیک از دردسرهای یک ستاپ دیجیتال یا آنالوگ، به تمامی تجهیزات مورد نظر خود در قالب یک یونیت دسترسی داشته باشید و برای اجرا، تنها به یک گیتار و یک پدال نیاز داشته باشید. این دستگاه نیاز شما را به پدالبورد نیز برطرف میکند و شما میتوانید در اجراهای زنده، در تنها چند دقیقه ستاپ خود را راهاندازی کنید و منتظر سایر اعضای گروه شوید تا ستاپهای عظیمالجثه خود را بر روی استیج آماده کنند!
جمعبندی
در نهایت، اگر بخواهیم مزایای امپهای مادلینگ را نسبت به امپهای لامپی گیتار در یک جمله خلاصه کنیم، باید بگوییم این دسته از محصولات وزنی سبکتر و قیمتی پایینتر دارند، نیازی به هیچگونه سرویس مرتب ندارند و میتوانند ماهیت صوتی بسیار مشابهی را ارائه کنند.
امروزه، گیتاریستهای بیشماری ستاپ اجرای زنده خود را از آنالوگ به یک ستاپ با محوریت یک امپ مادلینگ دیجیتال تبدیل کردهاند و هر روز، نوازندگان بیشتری نیز قانع به انجام این تبدیل میشوند. مطمئناً امپهای لامپی آنالوگ مزایایی غیرقابل انکار دارند که آنها را در دنیایی جداگانه نسبت به امپهای مادلینگ قرار میدهد؛ اما در بحث راحتی کاربری و آسانی راهاندازی در اجراهای زنده، امپهای مادلینگ مدرن قطعاً برنده این مقایسه هستند.
منبع: Guitar World
نویسنده: Matt McCracken
مترجم: امیر تولی