بر کسی پوشیده نیست که ما در عصر طلایی گیتارهای مقرونبهصرفه به سر میبریم. به لطف پیشرفتهای صورتگرفته در تولید انبوه و مدیریت چرخه عرضه، تجهیزات ارزانقیمت از لحاظ کیفی رشد بیسابقهای داشتهاند. همزمان با رشد مداوم کیفیت سازها، قیمت آنها نیز با یک شیب ثابت رو به کاهش بوده است. به لطف وجود گیتارهای باکیفیت و مقرونبهصرفه در بازار، دیگر لازم نیست برای داشتن یک ساز حرفهای و قابل استفاده در اجرای زنده و استودیو، همه داراییمان را خرج کنیم. اما جدای از نام و شهرت تولیدکننده ساز، چه عواملی بر قیمت گیتار تأثیر میگذارند؟ در این مقاله به بررسی این عوامل میپردازیم.
کشور سازنده بسیار مهم است؛ اما چرا؟
در گذشته، کشور تولیدکننده ساز ارتباط مستقیمی با کیفیت آن داشت؛ اما امروزه دیگر چنین نیست. اگر سری به فروشگاههای ادوات موسیقی بزنید، با صدها گیتار خوشساخت و مجهز به پیکاپهای باکیفیت، بریج ترمولو و امکانات دیگر مواجه میشوید که در کشورهایی مانند چین ساخته شدهاند. البته شکی نیست که محل ساخت گیتار کماکان بر قیمت آن تأثیر میگذارد؛ اما این تفاوت قیمت، ناشی از دستمزدی است که تولیدکننده جهت ساخت گیتار به کارمندان خود میپردازد. دستمزد کارگران در آمریکا، کانادا و اروپا بسیار بیشتر از دستمزد کارگران در چین و اندونزی است. استفاده از کارخانههای موجود در کشورهای دیگر تنها به صنعت ساخت گیتار محدود نمیشود؛ بلکه شرکتهایی مانند آمازون و والمارت نیز از این کارخانهها کمال استفاده را بردهاند. امروزه ممکن است در بازار با دو گیتار مواجه شوید که چوب، پیکاپ، سختافزار و رنگ آنها یکسان است، اما قیمت آنها تفاوت بسیار زیادی دارد؛ زیرا یکی در چین و دیگری در آمریکا تولید شده است. نتیجه اینکه بهتر است برای قضاوت در مورد یک گیتار، به امکانات، نواخت و حس آن توجه کنیم و نه به محل تولید آن.
پیکاپهای شناختهشده همیشه گرانقیمت هستند؛ اما الزاماً باکیفیت نیستند!
پیکاپهای افسانهای بسیاری وجود دارند که نمیتوان با آنها رقابت کرد؛ از پیکاپهای هامباکر PAF بر روی یک گیبسون قدیمی گرفته تا پیکاپهای Toaster top بر روی گیتارهای ریکنباکر. اما یک پیکاپ چقدر باید در شبیهسازی و یا حتی ارتقای صدای پیکاپهای قدیمی موفق باشد تا شما وسوسه شوید آن را امتحان کنید؟ اگرچه پیکاپهای Lollar و سیمور دانکن صدای بسیار زیبایی دارند، اما پیکاپهایی نیز وجود دارند که با نصف قیمت، ۷۵ درصد کیفیت این پیکاپها را به شما ارائه میدهند.
این نکته نشان میدهد که انتخاب پیکاپ تا چه اندازه میتواند بر قیمت گیتار تأثیر بگذارد. بهعنوان مثال، پیکاپهای دانکن دیزاین، نسخههای مقرونبهصرفه پیکاپهای سیمور دانکن هستند که با هزینهای بسیار کمتر، صدایی نزدیک به آنها را تولید میکنند. برخی از این پیکاپها نظر نوازندگان حرفهای را به خود جلب کردهاند و جایگاهی مشابه پیکاپهای سیمور دانکن دارند. بسیاری از نوازندگان، یک گیتار ارزان قیمت را خریداری کرده و پیکاپهای آن را با پیکاپهایی از یک برند مشهور تعویض میکنند. هزینه این کار تقریباً همیشه کمتر از هزینه خرید گیتاری است که از ابتدا به پیکاپهای رده بالا مجهز شده است.
CNC و برش دستی
اگرچه گیتارهای دستساز جایگاه ویژهای در بین گیتاریستها دارند، اما نحوه ساخت گیتار لزوماً باعث نمیشود که صدای آن بهتر یا بدتر باشد. ما هنرمندان برای این مسئله ارزشی عاطفی قائل هستیم؛ اما واقعیت این است که مخاطب نحوه تراش و ساخت ساز را در موسیقی احساس نخواهد کرد. سازهای دستساز همیشه گرانتر هستند؛ فارغ از اینکه در کجا ساخته شده باشند. خرید این گیتارها راهی مناسب برای حمایت از کسبوکارهای محلی و سازندگان کوچک است؛ اما ارزش یک گیتار دستساز تنها به همین موارد خلاصه میشود. اگر دو گیتار از چوب، تجهیزات الکترونیک و سختافزار مشابه ساخته شده باشند، صدای آنها ۹۹.۹ درصد به هم شباهت خواهد داشت؛ حتی اگر یکی با دست و دیگری با ماشین CNC تراشیده شده باشد.
در اصل، این ماشین CNC است که بخشی از بار مقرونبهصرفه کردن گیتار را به دوش میکشد. این دستگاهها توسط کامپیوتر کنترل میشوند و بدنه ساز را از چوب میتراشند. استفاده از CNC نیاز به وجود یک استادکار برای تراش ساز را از بین میبرد و میتواند در ۲۴ ساعت شبانهروز کار کند؛ در نتیجه، هزینه تولید گیتار کاهش و سرعت تولید افزایش مییابد. اگر کارکنان کارخانه برای نگهداری از دستگاه و کنترل کیفیت حاضر باشند، عملکرد این دستگاه همیشه از انسان بهتر خواهد بود. بهعلاوه، دقت و ثبات این دستگاهها بهطرز خارقالعادهای بالاست و به همین دلیل، گیتارهای تولید انبوه امروزی، ضریب خطای بسیار پایینتری از نمونههای مشابه خود در دهههای ۶۰، ۷۰ یا ۸۰ دارند.
برند بر هزینه گیتار تأثیر میگذارد!
چه بخواهیم و چه نخواهیم، مردم حاضرند هزینه بیشتری را برای دیدن نام یک تولیدکننده بر روی سردسته ساز بپردازند. به هر حال، سابقهای درخشان و قابل اتکا در پشت نام این شرکتها نهفته است که به خریدار حس اطمینان بیشتری میدهد. اما روی دیگر این سکه این است که نامهای شناختهشدهای مانند ریکنباکر، گیبسون یا فندر ، هرگز قیمت سازهای خود را از یک حد معین پایینتر نخواهند آورد. بهعنوان مثال، دو شرکت گیبسون و فندر، برندهای اپیفون و اسکوایر را زیرمجموعه خود قرار دادند تا گیتارهای مقرونبهصرفه را برای آنها تولید کنند. برندهای زیرمجموعه باعث میشوند تا ارزش نام شرکت اصلی در نظر خریدار حفظ شود. این مقوله بیشتر مربوط به بازاریابی و تحلیل بازار است تا تولید ساز؛ اما کماکان نقش مهمی در تعیین قیمت ساز ایفا میکند. توضیح بیشتر آنکه نام و نشان سازنده هیچ ارتباطی به کیفیت ساز ندارد. ممکن است یک تلکستر از شرکت اسکوایر، سازی شگفتانگیز باشد که هر نوازندهای را مجذوب خود کند؛ اما شرکت فندر کماکان ترجیح خواهد داد که نام اسکوایر بر روی سردسته این ساز درج شود. بدین طریق، شرکت نیازی به توجیه این مسئله ندارد که چرا یک گیتار فندر سیصد دلار و دیگری سه هزار دلار قیمت دارد. مدیریت کسبوکار بسیار پیچیده و از درک نگارنده خارج است؛ اما تأثیر بسزایی در این پدیده دارد که چرا گیتار اپیفون شما، فارغ از کیفیتش، بسیار ارزانتر از یک گیتار گیبسون است.
ارزش واقعی ساز
در این مقاله میخواستم نشان دهم که بعضی از گیتارهای ارزان قیمت از لحاظ کیفیت به گیتارهای معروف و دستساز برتری دارند. در هنگام خرید گیتار باید به نکات بسیاری غیر از نام تولیدکننده، پیکاپ و کشور محل تولید توجه کنید. خود من یک لس پال کرهای با پیکاپهای ناشناس خریدهام که آن را به یک گیبسون بسیار گرانقیمتتر ترجیح میدهم. البته شکی نیست که برخی از گیتارهای گران قیمت بهتر از گیتارهای ارزان قیمت هستند؛ اما در هر صورت، مصرفکننده باید بداند که چرا یک گیتار بهتر یا بدتر از دیگری است و قیمت آن کمتر یا بیشتر. آیا شما تاکنون با گیتار ارزان قیمتی برخورد کردهاید که فراتر از حد تصور شما ظاهر شده باشد؟
نویسنده: Matt Dunn
مترجم: کیان ایرجی