معمولاً گیتار الکتریک همه توجهها را جذب خود میکند و بحث مشهورترین گیتارها را به خود اختصاص میدهد. از استرتوکستر جیمی هندریکس گرفته تا گیتار دو دسته SG آن یکی جیمی مشهور، مقالات اینترنتی پیرامونِ گیتارهای تاریخساز، مملو از سازهایی هستند که اگر کابل را قطع کنیم، صدایی ندارند!
البته این امر قابل درک است؛ زیرا گیتار الکتریک هیجانانگیزتر و معمولاً چشمنوازتر از گیتار آکوستیک استاندارد است. سارهای تاریخساز به قدرت بصری هم نیاز دارند و جعبههای چوبی توخالی در قیاس با گیتار SG انگس یانگ جلایی ندارند.
اما با اینکه گیتار آکوستیک شاید چندان پر زرق و برق نباشد، کماکان در شکل دادن به تاریخ موسیقی به اندازه گیتار الکتریک اهمیت داشته و توجه و تحسین ما را طلب میکند. برای گرامیداشت این ساز، نگاهی میاندازیم به چهار گیتار آکوستیک مشهور در تاریخ.
مارتین N-20 متعلق به ویلی نلسون
نمیتوان سازی نمادینتر از مارتین N-20 زخمخورده ویلی نلسون (Willie Nelson) تصور کرد که در سال ۱۹۶۹ تولید شد و به آن لقب تریگر (Trigger) یا ماشه دادهاند. نلسون و گیتارش بیش از نیم قرن است که از هم جدا نشدهاند و صدای «چقّهای» نواختن سیم نایلون با مضراب، بخش مهمی از شخصیت موسیقایی او است.
در سال ۱۹۶۹، گیتار اصلی نلسون تصادفاً توسط یک شخص بر روی استیج شکسته شد. وقتی ویلی ساز را برای تعمیر نزد یک تعمیرکار برد، تعمیرکار به او گفت ساز آنقدر تخریب شده است که دیگر قابل تعمیر نیست و به ویلی پیشنهاد کرد مارتین N-20 موجود در مغازهاش را خریداری کند؛ یک گیتار سیم نایلون با طراحی کلاسیک.
شاید این پیشنهاد برای یک ستاره کانتری کمی عجیب باشد، زیرا گیتارهای آکوستیک سیم استیل از ستونهای موسیقی کانتری به حساب میآیند؛ اما سلیقه ویلی نلسون گستردهتر از آهنگهای متداول گاوچرانها بود. او دلباخته جدی مکتب جیپسی جز جنگو راینهارت (Django Reinhardt) بود و همواره جملات و آرایههای جز را با تکنوازیهای خود ادغام میکرد. پس برای شبیهسازی صدای ساز جنگو، نلسون گیتار سیم استیل را کنار گذاشته و به سراغ ساز سیم نایلون رفت. انتخابی منطقی است مگر نه؟ راستش را بخواهید، نهچندان! در حقیقت جنگو راینهارت با گیتار سیم نایلون ساز نمیزد؛ اگرچه گیتار سیم استیل Selmer او نیز یک گیتار آکوستیک استاندارد نبود. با این وجود، ویلی حتماً چیزی در این Martin N-20 دیده بود که یادآور اتک سریع و دیکِی کوتاه گیتار راینهارت بود.
شاید نلسون گیتار سیم نایلون را ترجیح داده باشد، اما سبک او وقار سبک نوازندگان کلاسیک را ندارد. به جای ضربههای نرم با ناخن یا انگشت، ویلی اتک سریع صدای مضراب را ترجیح میداد. اما گیتارهای کلاسیک آنطور ساخته نمیشوند که تحمل ضربههای محکم با مضراب را داشته باشند و خیلی زود در محل برخورد مضراب به صفحه رویی گیتار نلسون، یک حفره ایجاد شد.
این حفره از دهه هفتاد بر روی Trigger بوده و به مرور زمان بزرگتر شده و با تمهیداتی تلاش شده که ساز از هم نپاشد. اما ویلی نلسون کماکان زیر بار استفاده از پیکگارد یا نرمتر ساز زدن نمیرود. استدلال نلسون این است که وضعیت نابسامان تریگر درست مثل خود اوست: همانطور که صدای ویلی نلسون رفتهرفته پیرتر میشود، فرتهای فرسوده تریگر (که هنوز تعویض نشدهاند)، بدنه پر خط و خش آن و صفحه رویی آن هم همگام با نلسون سالخوردهتر میشوند.
اگرچه مارتین N-20 مدتهاست که از خط تولید کارخانه خارج شده است، اما گیتارهای نایلون مشابه متعددی در بازار موجودند که میتوان صدای ساز نلسون را با آنها شبیهسازی کرد. بهعلاوه، با وجود چشمنواز بودن آسیبهایی که تریگر دیده است، کماکان توصیه میکنیم از پیکگارد استفاده کنید!
مارتین D-18E متعلق به کرت کوبین
گرانترین گیتاری که تا به حال فروخته شده کدام گیتار است؟ استرتوکستر سفید جیمی هندریکس؟ استرتوکستر مشکی دیوید گیلمور؟ لس پال پیتر گرین؟ خیر؛ تا امروز، رکورد گرانترین گیتاری که در حراجی فروخته شده، متعلق به یک مارتین D-18E تولید سال ۱۹۵۹ است که به کرت کوبین (Kurt Cobain) تعلق داشت و به مبلغ خیرهکننده ۶ میلیون دلار به فروش رسید.
گفته میشود کوبین این گیتار را چند ماه پیش از ضبط برنامه MTV Unplugged نیروانا در لس آنجلس خریداری کرده است. Unplugged به کرت کوبین فرصتی میداد تا آهنگهای خود را با رویکردی ساده و شخصی ارائه کرده و صدای گیتارهای دیستورتشده را با صدای نرمتر D-18 جایگزین کند. این کنسرت، نسبتاً خودمانی و صمیمی است و با توجه به عواملی چون حالوهوای سوگوارانه آلبوم، اجرای وکال خام و انتشار آلبوم پس از مرگ کرت، هم بهعنوان یادواره و هم بهعنوان بزرگداشتی برای این آهنگساز تأثیرگذار دهه ۹۰ به حساب میآید. اگرچه کرت از D-18E در هیچیک از آلبومهای استودیویی خود استفاده نکرده است، اما تصویر او در حال ساز زدن با این گیتار مارتین در یاد و خاطره یک نسل از طرفداران نیروانا حک شده و این ساز را به یکی از معروفترین گیتارهای آکوستیکهای تاریخ بدل کرده است.
Martin D-18E یک گیتار آکوستیک-الکتریک معمولی نیست؛ بلکه دو پیکاپ DeArmond به همراه سه ناب و یک سوئیچ انتخاب پیکاپ مستقیماً روی صفحه رویی نصب شدهاند. نصب این قطعات بر روی صفحه صدای گیتار اجازه نمیداد که ساز صدایی باز و رسا داشته باشد. همچنین تجهیزات الکترونیک فوق نمیتوانستند بهخوبی با سیمهای برنز کار کنند؛ مشکلی که برای حل آن از یک پیکاپ مدرن دست دوم استفاده شد. نمیتوان ادعا کرد که این طراحی موفق به شمار میرود. شرکت مارتین نیز همین عقیده را دارد و بهصورت آزمایشی تنها چند نمونه از این گیتار را به مدت یک سال تولید کرد. احتمالاً همین نکته که این ساز عجیبوغریب بوده و کسی آن را نمیخواسته باعث شده که کرت بیشتر جذب آن شود. البته میتوان تصور کرد که اگر به گوش او میرسید این ساز عجیب گرانترین گیتار تاریخ شده است، احتمالاً از دانستن آن خوشحال میشد.
گیبسون J-160E متعلق به جان لنون
حال که صحبت گیتارهای آکوستیک-الکتریک اولیه به میان آمد، باید اشاره کنیم که Gibson J-160E اشتراکات زیادی با Martin D-18E دارد؛ اما این گیتار توانست در دستان نوازنده آیندهدار دهه ۶۰ به موفقیتهای بیشتری دست یابد. در سال ۱۹۶۲، دو موزیسین ناشناس با نامهای جان لنون و جورج هریسون، دو عدد گیبسون J-160E از تهیهکننده خود برایان اپستاین هدیه گرفتند تا در ضبط اولین آلبوم خود با نام Please Please Me از آنها استفاده کنند.
شنیدهها حکایت از آن دارد که جورج هریسون ساز خود را دوست داشت، اما علاقه جان لنون یک گام فراتر بود و این گیتار برای او بدل به یک ابزار جدانشدنی شد. بسیاری از آهنگهای موفق اولیه بیتلز ظاهراً بر روی این ساز نوشته شدهاند؛ از جمله اولین آهنگ گروه که به صدر جدول پرفروشها رسید، یعنی Love Me Do. همچنین بسیاری از افراد تعجب میکنند وقتی میفهمند بسیاری از خطوط گیتار الکتریک دو آلبوم اول بیتلز، نه با گیتار الکتریک Rickenbacker 325، بلکه با گیبسون J-160E نواخته شدهاند و این صداها با بهرهگیری از پیکاپ گیتار J-160E به دست آمدهاند.
ترکیب بدنه عمدتاً لمینت، بریسینگ نردبانی و پیکاپ P-90 بدون پوشش باعث میشد Gibson J-160E بیشتر یک ساز الکتریک باشد تا آکوستیک-الکتریک؛ خصوصاً با اتصال به امپلیفایر Vox با صدای بالا. بدنه این ساز فیدبک زیادی ایجاد میکرد که گروه بیتلز در آهنگ I Feel Fine از این مشکل به نفع خود استفاده کرد. این آهنگ یکی از اولین نمونههای استفاده تعمدی از فیدبک در تاریخ موسیقی است.
در سال ۱۹۶۳، یکی از مسئولین تدارکات به نام مل اوانس، گیتار محبوب لنون را پس از کنسرتی در لندن در سالن جا گذاشت. این گیتار بهدفعات دست به دست شد؛ اما هیچیک از مالکان از اهمیت آن باخبر نبودند تا اینکه یکی از آنها که این ساز را در سال ۱۹۶۹ از دوست خود خریده بود، در یک مجله به تصویر گیتار جورج هریسون برخورد و متوجه شد که شماره سریال گیتار او بسیار نزدیک به شماره سریال گیتار هریسون است. پس از کمی تحقیق مشخص شد که این ساز، همان J-160E جان لنون است و گیتاری که این مرد به قیمت ۱۷۵ دلار خریده بود، در یک حراجی به قیمت ۲ میلیون و ۴۱۰ هزار دلار به فروش رفت. سپس در حرکتی که مطمئنیم جان لنون از آن خوشحال میشد، نیمی از عواید فروش ساز به یوکو اونو تعلق گرفت و اونو نیز تمامی آن را به بنیاد خیریه خود یعنی the Spirit Foundation واگذار کرد.
مارتین D-28 متعلق به کلارنس وایت و تونی رایس
عبارت بلوگرس بیشتر انسان را به یاد علفهای باغچه میاندازد تا یک سبک موسیقی و احتمالاً تا کنون نام هیچیک از این دو نفر یعنی کلارنس وایت (Clarence White) و تونی رایس (Tony Rice) را نشنیدهاید، چه برسد به گیتاری که هر دو مالک آن بودند. اما هر گیتاریستی که به سبک بلوگرس علاقه داشته باشد، این Martin D-28 Herringbone را بهعنوان سالار تمام گیتارهای آکوستیک میشناسد. البته پیشینه این ساز نیز دست کمی از شهرتش ندارد.
مارتین فوقالذکر در سال ۱۹۳۵ تولید شده و پس از آن و پیش از سال ۱۹۵۹، در زمانی نامعلوم بهعنوان سازی نیمهخراب از یک امانتفروشی در لس آنجلس سر درآورد. حفره صدای آن بهطرزی ناشیانه تراشیده شده بود و به رُزت رسیده بود، صفحه انگشتگذاری با نوار چسب در جای خود محکم شده بود و پیکگارد به زور در جای خود ایستاده بود؛ اما کلارنس وایت ۱۵ ساله میدانست که ۲۵ دلار هزینه برای خرید یک مارتین قدیمی سرمایهگذاری هوشمندانهای به حساب میآید.
پس از خریدن ساز، پدر کلارنس به او گفت که پول خود را خرج زباله کرده است؛ اما تعمیرکار محل نظر دیگری داشت. او صفحه انگشتگذاری حاشیهکاریشده یک گرچ (Gretsch) قدیمی را روی این ساز نصب کرد، سیمها را عوض کرد و مجدداً ساز را زنده کرد. این ساز به مدت شش سال گیتار اصلی کلارنس بود و در این مدت او به یکی از مهمترین نوازندگان سبک بلوگرس نسل خود بدل شده و میراثی به جا گذاشت که تا امروز پابرجاست.
در این دوره، تونی رایس ۹ ساله (یک گیتاریست بلوگرس دیگر که در گروه خانوادگی خود ساز میزد)، این مارتین D-28 را در پشت صحنه یک برنامه رادیویی دید. کلارنس به او اجازه داد تا از سازش استفاده کند و این گیتار تأثیر عمیقی بر روی تونی گذاشت. ترکیب افت کیفیت نواخت این D-28 و رشد روزافزون محبوبیت گیتارهای الکتریک باعث شد تا کلارنس در سال ۱۹۶۵ قید این گیتار را بزند. او حتی با تفنگ ساچمهای به این گیتار شلیک کرد!
کلارنس وایت به گروه دهه شصتی معروف سبک فولک راک به نام Byrds پیوست، به همراه عضو دیگر گروه یعنی جین پارسونز سیستم B-bender را اختراع کرد و مجدداً در اوایل دهه هفتاد به سبک موسیقی بلوگرس بازگشت. متأسفانه حرفه خیرهکننده او در سن ۲۹ سالگی به پایان رسید؛ زیرا او در یک تصادف رانندگی کشته شد.
در این زمان، تونی در اوایل ۲۰ سالگی بود و صدای شناختهشده خود در سبک بلوگرس را پیدا کرده بود. تأثیر موسیقایی کلارنس همچنان در ذهن او باقی بود و دو سال پس از مرگ کلارنس، تونی جستجوی خود برای پیدا کردن گیتار مارتینی که کلارنس اجازه داده بود با آن ساز بزند را شروع کرد. تونی خیلی زود رد این D-28 را پیدا کرد و به کسی که در سال ۱۹۶۵ آن را خریداری کرده بود رسید و متوجه شد که برای حدود ۹ سال کسی این ساز را ننواخته است. او سوار هواپیما شد، به محل ساز مراجعه کرد و آن را خرید و تنها چند ساعت بعد در یک جلسه ضبط از آن استفاده کرد. بهسختی میتوان شرح داد که کل این ماجرا چقدر خارقالعاده است؛ انگار که استیوی ری وان استرتوکستر جیمی هندریکس را پیدا کرده باشد یا مثلاً جو پس (Joe Pass) موفق به یافتن ES-150 چارلی کریستین شده باشد. خود تونی هم نمیتوانست این قضیه را باور کند و در سال ۲۰۱۶ در مصاحبه با مجله Fretboard Journal گفت: «انگار منتظر بودم که بیدار شوم! تا چند روز فکر میکردم امکان ندارد اینقدر ساده بوده باشد!»
با وجود اهمیت کلارنس وایت در موسیقی بلوگرس دهه شصت، تونی رایس حدود نیم قرن تلاش کرد تا به او برسد و نهایتاً از او پیشی بگیرد. برای بسیاری از هواداران این سبک، تونی رایس بزرگترین گیتاریست به حساب میآید؛ کسی که این سبک کهنه را با استفاده از الهامات موسیقی جز و کلاسیک متحول کرد. دیوید گریسمن، بلا فلک، جری گارسیا، نورمن بلیک و ریکی اسکگز، تنها برخی از مشاهیر سبکهای فولک، بلوگرس و کانتری هستند که با رایس همکاری کردهاند. در تمام این مدت، Martin D-28 Herringbone افسانهای او همراهش بود.
این گیتار چنان جایگاه افسانهای در بین هواداران بلوگرس پیدا کرده است که مختصات آن بهطور دقیق اندازهگیری شده و نمونههایی از آن توسط تولیدکنندگان مشهور بازآفرینی شدهاند. اما شبیهسازی تأثیر نزدیک به یک قرن زندگی پرتلاطم بر روی یک ساز بسیار سخت است. به این گیتار با تفنگ ساچمهای شلیک شده، ماشین از رویش رد شده، نزدیک به یک ساعت زیر آب بوده و …، اما D-28 کلارنس وایت و تونی رایس موفق شده از تمام این مصائب جان سالم به در ببرد و به یکی از سازهای مهم تاریخ بدل شود.
منبع: Sweetwater
نویسنده: Cameron Day
مترجم: کیان ایرجی