اوکولهله (یوکللی / ukulele) یک کلمه قدیمی در زبان هاوایی است. این کلمه در قرن نوزدهم برای نامگذاری سازی به کار رفت که در اصل در جزایر مادیرا در پرتغال ساخته شده بود و به آن ماشته دِ براگا (machete de braga) میگفتند. ساز ماشته از نوادگان سازهای زهی اروپایی مانند لوت و از خانواده گیتار است و با نامهایی مانند کاواکینیو (cavaquinho)، براگینیا (braguinha)، ماشته و کاواکو (cavaco) شناخته میشود. مهاجران پرتغالی که در قرن نوزدهم برای کار در مزارع نیشکر به هاوایی رفتند، این ساز را همراه خود به آنجا بردند. به باور عموم، مانوئل نونز (Manuel Nunes)، آگوستو دیاز (Augusto Dias) و خوزه دو اسپیریتو سانتو (Jose do Espirito Santo) که در سال ۱۸۷۹ با کشتی رِیوِنسکراگ (Ravenscrag) به هاوایی رفتند، اولین سازندگان یوکللی هاوایی هستند.

کاواکینیو
افسانههای بسیاری درباره اینکه چگونه نام اوکولهله به این ساز اطلاق شد، وجود دارد؛ اما شواهدی برای اثبات قطعی هیچیک از آنها در دست نیست. معنی کلمه اوکولهله در ترجمه به انگلیسی و سپس به فارسی، تقریباً معادل «ککِ جهنده» است (کک نام نوعی حشره است).
طبق یک روایت، هنگامی که یکی از مسافران کشتی ریونسکراگ به نام ژائو فرناندز (Joao Fernandes)، پس از چهار ماه سفر دریایی به پایتخت هاوایی یعنی بندر هونولولو رسید، چنان از رسیدن به خشکی به وجد آمد که از کشتی پایین پریده و بر روی اسکله شروع به نواختن آهنگهای محلی جزیره مادیرا کرد. اهالی هاوایی که فرناندز را در حال نواختن ساز دیدند، حرکت سریع انگشتان او بر روی دسته ساز را به پریدن کک تشبیه کردند و این تشابه، دلیلی برای نامگذاری این ساز شد.
در یک روایت دیگر، مردی انگلیسی به نام ادوارد پرویس (Edward Purvis) شخصیت محوری است. پرویس نوازنده این ساز و دستیار پیشکار شاه دیوید کالاکاوا (King David Kalakaua)، آخرین پادشاه هاوایی بود و تأثیر زیادی در شکلگیری اوکولهله داشت. ظاهراً این شخص را بهخاطر جثه کوچک و طبیعت سَرزنده و پُرانرژیاش، اوکولهله خطاب میکردهاند. نهایتاً در اثر مرور زمان، لقب این مرد به سازی که برای پادشاه مینواخت، اطلاق شد.

شاه دیوید کالاکاوا (وسط) و ادوارد پرویس (نفر سوم از سمت چپ)
افسانههای دیگری نیز در این باره وجود دارد و هر یک ترجمه متفاوتی از کلمه اوکولهله را بهعنوان شاهد مدعای خود معرفی میکنند. ملکه لیلیاوکالانی (Queen Lili’uokalani)، حکمران هاوایی، نام این ساز را مترادف با این جمله میدانست: «هدیهای که به اینجا آمد». روایت وی بسیار متفاوت است و هیچ ارتباطی با حشره کک ندارد.
پس از رسیدن اوکولهله به هاوایی، این ساز کوچک بهسرعت در فرهنگ هاوایی جذب شد. شاه دیوید کالاکاوا اوکولهله را دوست داشت و این علاقه را میتوان یکی از عوامل اصلی محبوبیت اوکولهله دانست. شاه کالاکاوا، با وجود مخالفتها و دشواریهای ایجادشده توسط میسیونرهای مسیحی، علاقه بسیاری به توسعه فرهنگ هاوایی داشت. میسیونرهای مسیحی، فرهنگ محلی هاوایی را غیرمتمدن برشمرده و قصد داشتند اهالی هاوایی را به مسیحیت جذب کرده و ارزشهای مسیحی را در هاوایی گسترش دهند؛ اما پادشاه به ترکیب اشکال هنر مدرن با جنبههای سنتی فرهنگ هاوایی علاقهمند بود تا از این طریق علاقه به فرهنگ سنتی هاوایی را احیا کند. این شاه دیوید کالاکاوا بود که اوکولهله را بهعنوان یک ساز مربوط به هاوایی معرفی کرده و دستور داد در مراسم سلطنتی از آن استفاده کنند تا با نواختن آهنگ بتوانند با رقص سنتی این کشور به نام «هولا» همراه شوند.
عقیده عمومی بر آن است که سه مهاجر پرتغالی که پیشتر از آنها نام بردیم (نونز، دیاز و دو اسپیریتو سانتو)، پس از پایان کار بر روی مزارع نیشکر در هاوایی، به شغل قدیمی خود یعنی نجاری در بندر هونولولو مشغول شدند. در سال ۱۸۸۹ نام این سه مرد در فهرست مشاغل جزیره بهعنوان سازنده گیتار درج شده است. با محبوبیت روزافزون ساز اوکولهله تحت حمایت پادشاه، اوکولهلههای بیشتری توسط این سه مرد ساخته شد. موفقترین این سه نفر، مانوئل لونز بود که پس از معرفی ساز اوکولهله به ساکنان آمریکا نیز به ساخت آن ادامه داد و فرزندانش پس از او راه پدر را دنبال کردند.
ساز ماشته همراه با مهاجران پرتغالی به سراسر دنیا سفر کرد؛ اما نسخه هاوایی این ساز کوچک چهار سیم، تا اوایل قرن بیستم به فرهنگ عمومی آمریکا معرفی نشده بود. اوکولهله در نمایشگاه بینالمللی پاناما پسیفیک (Panama Pacific) که در سال ۱۹۱۵ در سانفرانسیسکو برگزار شد، تأثیر شگرفی بر روی مردم آمریکا گذاشت. این نمایشگاه فرهنگی شامل اجراهایی توسط نوازندگان اوکولهله اهل هاوایی بود که قطعاتی را بهصورت همنوازی و تکنوازی اجرا میکردند و در بین بازدیدکنندگان بسیار محبوب بودند. پس از محبوب شدن این ساز در بین مردم آمریکا، اوکولهله توسط نوازندگان آمریکایی برای نواختن آهنگهای سنتی هاوایی به کار گرفته شد که این آهنگها نیز در بین مردم آمریکا به محبوبیت زیادی دست یافتند.
با گذشت زمان، ساز اوکولهله به سایر سبکهای موسیقی نیز راه یافت. در سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ که موسیقی هاوایی در بین مردم آمریکا به اندازه موسیقی آمریکایی محبوب بود، ساز اوکولهله به اوج محبوبیت خود رسید. در نتیجه این روند، سازندگان آمریکایی در نیویورک و سایر شهرهای بزرگ آمریکا نیز شروع به تولید اوکولهله کردند که این امر باعث تنش میان سازسازان مقیم هاوایی و همکاران آمریکایی آنها شد؛ ولی با وجود این تنشها، محبوبیت اوکولهله در دهه بیست نیز ادامه یافته و فروش آن هر روز بیشتر شد.
محبوبیت اوکولهله باعث شد تا مدلهای ارزانقیمتی از این ساز به بازار ارائه شود و بسیاری از مردم قدرت خرید و یادگیری آن را پیدا کنند. اوکولهله به عنوان یک ساز مناسب برای مبتدیها شهرت پیدا کرد؛ زیرا قیمت آن به نسبت کم و اندازهاش کوچک بود. در دهه ۲۰ میلادی هزاران اوکولهله ساخته شد و این ساز تبدیل به یکی از نمادهای عصر جاز شد.
در دهه ۳۰، رفتهرفته از محبوبیت اوکولهله کاسته شد. در دهههای چهل و پنجاه، محبوبیت این ساز مجدداً برای مدت کوتاهی رشد کرد؛ زیرا سربازان آمریکایی در بازگشت از هاوایی در جریان جنگ جهانی دوم، اوکولهله را بهعنوان سوغاتی به خانه میآوردند. با اوجگیری موسیقی پاپ راک در دهه ۶۰، حضور اوکولهله در صحنه فرهنگ عمومی کمرنگتر شد؛ اما به خاطر آثاری مانند برنامه آرتور گادفری (Arthur Godfrey) و آهنگ Tiptoe through the Tulips اثر تاینی تیم (Tiny Tim)، این ساز از یاد نرفت. اعضای گروه معروف بیتلز هم به اوکولهله علاقه داشتند؛ اما به ندرت از آن استفاده میکردند و به رغم حمایت آنها، اوکولهله از دهه ۷۰ تا ۹۰، آرام و بیصدا در کیس خود خوابیده بود.

آرتور گادفری
اوکولهله در فرهنگ جهان
کشورهای دیگر نیز اوکولهله را در موسیقی خود گنجاندهاند؛ بهخصوص دو کشور ژاپن و کانادا. این ساز در اوایل قرن بیستم همراه با موسیقی هاوایی و جز به ژاپن معرفی شد. اگرچه اوکولهله بهعنوان یک ساز غربی در دوران جنگ جهانی دوم در ژاپن ممنوع بود، اما محبوبیت آن پس از جنگ به شدت اوج گرفت.
از سوی دیگر، کانادا یکی از اولین کشورهایی بود که آموزش اوکولهله را در مدارس آغاز کرد و بسیاری از هنرجویان کانادایی، این ساز را در مدرسه و با برنامه آموزشی زیر نظر جان دوِین (John Doane) آموختند.
اوکولهله در دنیای امروز
امروز اوکولهله یک دوره محبوبیت دیگر را در بین مخاطبان تجربه میکند و در فروشگاههای ادوات موسیقی به فروش میرسد. این ساز به خاطر انعطافپذیری، اندازه کوچک و راحتی یادگیری، بار دیگر در دستان نوازندگان در سراسر دنیا به چشم میخورد. اینترنت نقش زیادی در محبوبیت مجدد این ساز داشته و وبسایتها و ویدیوهای بسیاری به آموزش اوکولهله برای مبتدیها اختصاص داده شدهاند.

جیک شیمابوکورو (یکی از مشهورترین نوازندگان اوکولهله)
همچنین خاصیت اجتماعی اوکولهله امروزه بسیار مورد توجه است. از آنجا که نواختن این ساز به همراه آواز و همنوازی کردن با آن بسیار آسان است، گزینه مناسبی بهعنوان ساز دوم محسوب میشود و همچنین باعث پیدایش گردهماییها و ارکسترها و گروههای اجتماعی اوکولهله در سراسر دنیا شده است. بسیاری از از نوازندگان اوکولهله، شرکتکنندگان کنسرتها را تشویق میکنند تا ساز خود را به همراه آورده و در یک یا چند آهنگ آنها را همراهی کنند. شایان ذکر است که یادگیری دستهجمعی این ساز محبوبتر از آموزش سنتی انفرادی است.
در سالهای اخیر، اوکولهله بهعنوان یک ساز مبتدی برای کودکان نیز بسیار پرطرفدار است.
اگرچه اوکولهله همچنان با فرهنگ و موسیقی سنتی هاوایی عجین است، اما پیدایش انواع مختلف این ساز منجر به محبوبیت آن در سبکهای مختلف موسیقی شده است.
در طی دو دهه گذشته، از سرعت رشد محبوبیت ساز اوکولهله کاسته نشده و برخی از نوازندگان آن در هزاره جدید نیز با اقبال عمومی مواجه شدهاند. محبوبیت مجدد این ساز پس از دهه ۹۰ منجر به استفاده روزافزون از اوکولهله در اجرا و ضبط موسیقی پاپ شده و آن را به انتخابی رایج برای بازنوازی آهنگهای معروف بدل کرده است.
منبع: Get-Tuned
مترجم: کیان ایرجی