در دنیای راک و متال، رسم است که میگویند “less is more” یا به زبان خودمان “هرچه کمتر، بهتر”. منظور این است که استفاده کم از هر چیز، تأثیرگذارترین نتایج را به دنبال دارد. یکی از جالبترین واکنشها به این جمله را از زبان سلطان Yngwie J. Malmsteen شنیدم که گفت: نخیر اصلاً هم اینطور نیست، “!Less is less… more is more”؛ یعنی هر چه کمتر، بدتر و هر چه بیشتر، بهتر.
حالا سؤال این است که کدامیک از این نگاهها درستتر است؟ به عقیده خود من، بسته به موقعیت و موضوع، هر دو نگاه درست است.
Gain: آیا حتماً باید ناب Gain را تا آخرین درجه ممکن بالا برد؟!
به نظر راکرها، Gain یک هدیه الهی است و در بکارگیری آن چیزی به نام “بیشازحد” وجود ندارد. ولی با کمال احترام باید بگویم که چرا وجود دارد؛ حتی در هویترین متالها. به قول گروه Spinal Tap: “حد فاصل استفاده هوشمندانه و استفاده احمقانه، یک خط بسیار باریک است که بهراحتی ممکن است نادیده گرفته شود.”، و وقتی صحبت از gain به میان میآید، گذر از این خط، نتایج چندان جذابی به دنبال ندارد. وقتی به سیگنال گیتار گین زیادی اعمال شود، وضوح و برجستگی صدا در میکس از بین میرود. نتیجه چیست؟ یک اوردرایو که میتوانست صدایی خشن و درعینحال شیوا و رسا ارائه کند و به شکلی عالی درون میکس بنشیند، به توده صدایی غیرقابل تشخیص، مبهم و وارفته تنزل مییابد که درون میکس گم شده است.
ویدئوی بالا را تماشا کنید. در این ویدیو من سعی کردهام که تأثیر مقدار گین روی صدای گیتار و چگونگی قرار گرفتن آن درون میکس را نشان دهم.
در ویدیو، نخست (دقیقه ۰:۳۶) کانال اوردرایو امپ Marshall را روی هاتترین حالت قرار دادم (Red Mode) و البته کنترل Gain را تا بالاترین حد بالا بردهام (عکس زیر). نتیجه افتضاح نیست، اما صدای ریفهای نواختهشده کمی از کمبود وضوح و شیوایی رنج میبرد. راهکار چیست؟ به خواندن مطلب ادامه دهید…

وقت انجام خطای نابخشودنی رسیده است: پایین آوردن Gain…
بار دوم (در دقیقه ۱:۳۴ در ویدیو)، نهتنها کنترل Gain را از بالاترین حد ممکن تا درجه ۶ پایین آوردم، بلکه حالت اوردرایو امپ را نیز از حالت Red به Orange که گین کمتری ارائه میدهد، تغییر دادم و با این کار دو گناه نابخشودنی انجام دادم. همانطور که در عکس زیر مشاهده میکنید، به بقیه کنترلهای این کانال دست نزدهام. نتیجه چه بود؟ همانطور که در ویدیو میشنوید، صدای ریف، پانچیتر و واضحتر شده و از درون میکس آشکارتر شنیده میشود؛ به عبارت دیگر، صدا بهتر درون میکس نشسته است.

این رویکرد بهظاهر غیرمنطقی، هم در اجرای زنده و هم در ضبط استودیویی بسیار تأثیرگذار و مفید است. دوستان عزیز، قرار است صدای گیتار شما بلند و واضح شنیده شود و در ضمن، به مجموعه صدای گروه شما کمک کند.
اگر نظر من را قبول ندارید، نظر یکی از بزرگان هوی متال جهان، James Hetfield را بشنوید. این بخشی از مصاحبه من با اوست که در دهه ۹۰ برای چاپ در یکی از مجلههای معتبر گیتار انجام دادم. هتفیلد در این مصاحبه میگوید:
قطعاً نقطهای هست که از آن به بعد احتمالاً مقدار گین بیشازحد زیاد میشود و صدای شما به تودهای وارفته تبدیل میشود. صدای دیستورشن معرکه است؛ چرا که اگر نوازنده خیلی خوبی نباشید، میتوانید نقصانهای نوازندگی خود را پشت دیستورشن مخفی کنید! اما اگر کمی دیستورشن را کم کنید، تُن نهایی شما وضوح و استحکام مییابد. همچنین، دیستورشن موجب میشود ریفهای خود را بهخوبی بشنوید. به همین خاطر من در ضبطهای استودیویی، به نسبت اجرای لایو، با گین کمتری کار میکنم.
دوبل کردن ریفها در ضبط؟ پس گین را باز هم کمی پایینتر بیاورید!
طبق یکی دیگر از توصیههای آقای Hetfield، دوبل کردن یک ریف مشابه با گین کمتر را امتحان کردم. کانال اوردرایو JVM210H را روی حالت Orange نگه داشتم، ولی این بار Gain را کمی پایینتر، روی حدوداً ساعت ۱۱:۳۰ تنظیم کردم (عکس زیر). سپس یک بار ریف مورد نظر را با گیتار ESP LTD James Hetfield Signature Snakebyte (پنشده کاملاً به سمت چپ) و بعد، دوباره همان ریف را با گیتار Jackson Signature Adrian Smith اجرا کردم (پنشده کاملاً به سمت راست)(دقیقه ۳:۳۴ در ویدیو). نتیجه چه بود؟ همانطور که در ویدیو میشنوید، صدایی پُرحجم، استریو و کاملاً واضح.

اما جیمز هتفیلد تنها ریتمنوازی نیست که نسبت به مقوله gain اینچنین میاندیشد. من در این مورد، نظر Tommy Victor از گروه Prong را نیز جویا شدم و سؤال کردم که آیا واقعاً گین بسیار زیاد، نتیجه مثبتی در پی دارد؟ او جواب داد:
بستگی دارد که در استودیو ضبط میکنید یا اجرای زنده دارید. برای ضبط، از آنجا که من همه ریفها را دوبل میکنم، با گین زیاد کار نمیکنم. چرا که وقتی ریفها را دو بار بنوازیم، صدای پرحجمی به دست میآید. طوری که به نظر میآید گین زیادی به صدا دادهایم. در اجرای لایو، کمی گین را بالا میبرم؛ ولی نه خیلی زیاد. شاید با گین کم، کار را برای خودم دشوار میکنم، اما خب، من کمی عادت دارم که کارها را برای خودم سخت کنم.
اگر شما بهعنوان یک علاقهمند به سبک متال هنوز با صدای خشن و واضح ریتمهای تامی آشنا نشدهاید، توصیه میکنم که هرچه زودتر این اشکال را در خودتان اصلاح کنید. با شنیدن کارهای تامی ویکتور، سریعاً متوجه میشوید که چرا او در میان همدورههای خود از چنین مقام و احترامی برخوردار است.
سخن پایانی
اگر تاکنون پایین آوردن gain را امتحان نکردهاید، حتماً این کار را انجام دهید؛ مخصوصاً در پروژههای ضبط. نتیجه بهدستآمده، بهخصوص افزایش وضوح صدا، بیرون جهیدن صدا از میکس و استحکام تُنال، باعث تعجب و رضایت شما خواهد شد. در ضمن یادتان نرود که اگر این کار برای افرادی چون James Hetfield و Tommy Victor نتیجهبخش بوده، چرا برای شما نباشد؟!
نوشته: Nick Bowcott
ترجمه: بابک آخوندی
بسیار عالی 🖤
تشکر از مجموعه گیتار ایران
عالی،سپاس فراوان از تیم حرفه ایی گیتار ایران🙏🏾🤟🏾
😈Gimme more gaiiiin