۲۱ راهنمایی برای افزودن لاین پرکاشن به موسیقی

۲۱ راهنمایی برای افزودن لاین پرکاشن به موسیقی

کمی پیش از ورود به دانشگاه، من به دومین یا سومین جلسه ضبط موسیقی خود رفتم. پس از اینکه درام لاین موسیقی ضبط‌شده تصحیح و به شکل نهایی درآمد، مهندس ضبط حاضر در استودیو از من پرسید که آیا می‌خواهم چند لاین پرکاشن نیز به موسیقی بیفزایم یا خیر. تمامی اعضای گروه، شانه‌های خود را به نشانه بی‌اطلاعی به بالا دادند؛ اما من تصمیم گرفتم تا با استفاده از یک شیشه آبمیوه و کمی شن و ماسه، یک شیکر بسازم و صدای آن را به پروژه‌مان اضافه کنم. از آن زمان تا به‌امروز، من همواره برای افزودن لاین‌های پرکاشن به موسیقی خود، آماده و مشتاق بوده‌ام.

کمتر قطعه موسیقی مشهور و محبوبی وجود دارد که حداقل یک لاین پرکاشن در آن برای مستحکم ساختن ریتم یا توازن بخشیدن به بازه صوتی تنظیم به گوش نرسد. برخی از اوقات، درام لاین‌ها با هدف افزوده شدن لاین‌های پرکاشن ساخته می‌شوند و یا برعکس، در لاین پرکاشن، نقش درام لاین نیز در نظر گرفته می‌شود.

زمانی که شروع به نوشتن افکارم این مقاله کردم، اصلاً فکر نمی‌کردم که با چنین فهرستی بلندبالایی مواجه شوم. در این مطلب، قصد دارم به مهمترین نکاتی بپردازم که هنگام ضبط لاین پرکاشن برای موسیقی خود باید به آنها دقت کنید.

برخی از این نکات، در مورد نحوه نوازندگی یک ساز و ریتم‌های پیشنهادی برای هر یک از آنها هستند و برخی دیگر، جنبه‌ای کلی‌تر دارند. در هر صورت، این نکات، نظرات من با دو دهه تجربه در ضبط درام لاین و لاین‌های سازهای کوبه‌ای برای بازه‌ای وسیع از سبک‌ها هستند.

۱. ظرافت ریتم را حفظ کنید

اولین تجربه من در استودیو، در سن شانزده سالگی و در کنار Peter Rubbo بود. او یک ضرب تمبورین را به ضرب دوم میزان‌های یک قطعه موسیقی افزود و نتیجه آن، هیچ‌گاه از یاد من نخواهد رفت. شاید این حس متفاوت من به این ضرب ساده، به دلیل ریورب درام ماشین شانزده بیت Alesis او بود و شاید هم جای‌گذاری ویژه این ضرب، چنین تأثیری بر روی من گذاشت.

وقتی که قطعه مورد بحث از بخش اینترو خارج شد و به ورس اول خود رسید، پیتر ضربه تمبورین در ضرب دوم میزان‌های قطعه را ادامه داد. به یاد دارم که از اینکه چنین ضرب ساده و کوچکی، چقدر در تجربه من از قطعه موسیقی مذکور مؤثر بوده است، شگفت‌زده شده بودم.

کمی بعد متوجه شدم که او این ضربه را در تمامی میزان‌های موسیقی ادامه نداده است و در بخش‌هایی که ترانه قطعه کمی شلوغ‌تر و فشرده‌تر می‌شود، او این ضرب را نمی‌نوازد.

افزودن پرکاشن به یک قطعه موسیقی قرار است که چیزی به آن بیفزاید و کیفیت آن را کاهش ندهد. در افزودن این بخش به موسیقی خود، همواره رویکرد کمینه‌گرایانه را پیش بگیرید و از کمترین عناصر و ضرب‌های ممکن استفاده کنید.

من در تمامی قطعات موسیقی خود، حداقل یک لاین پرکاشن ضبط می‌کنم و بسیاری از اوقات، رویکرد کمینه‌گرایانه پیتر را در این راستا پیش می‌گیرم.

۲. با حال‌وهوای موسیقی همگام شوید

پیش از انتخاب ریتم و صدای پرکاشن برای موسیقی خود، محتوای ترانه و پالت صوتی آن را بررسی کنید تا بتوانید تصمیماتی مناسب‌تر در این زمینه‌ها بگیرید.

برای مثال، اگر ترانه موسیقی مورد نظر شما بسیار مثبت‌گرایانه است و‌هارمونی و ملودی شادی نیز آن را همراهی می‌کنند، صدای روشن و شفاف تمبورین را در قالب نت‌های دولاچنگ به موسیقی اضافه کنید.

در مثالی دیگر، اگر یک موسیقی حال‌وهوایی تیره و غمگین دارد و متن ترانه آن نیز در مورد غم از دست دادن است، یک پاساژ سنج با ماهیت صوتی تیره در پایان هر بخش آن، می‌تواند همگام با هدف موسیقی، تأثیر محتوای آن را مضاعف کند. همچنین می‌توانید با استفاده از یک قطعه ورق آهنی نازک، صداهایی غرش‌گونه و جذاب به موسیقی خود بیفزایید. این جنس از صداها، برای مهندسین میکس بسیار الهام‌بخش هستند و به آنها امکان می‌دهند که بعدی خلاقانه به موسیقی شما ببخشند.

اگر یک ورق آهنی در اختیار ندارید، می‌توانید صدایی همانند صدای یک سشوار را ضبط کنید و با افزودن افکت به آن، صدایی متفاوت و جذاب از آن بسازید.

اگر قطعه موسیقی شما ریتمی تند دارد و ماهیت آن شاد و بازیگوش است، می‌توانید ضرباتی تند و اکسنت‌دار از ساز کاوبل (cowbell) را به آن بیفزایید.

با استفاده از ریتم گلوپ می‌توانید فضایی مناسب به قطعه موسیقی ببخشید و حسی همانند رقص سرخوشانه در فضایی بزرگ را به شنونده بدهید.

۳. از کاوبل به‌اندازه استفاده کنید

برخی از قطعات موسیقی نیازمند ضربات بسیاری از کاوبل یا زنگوله در ریتم خود هستند و استفاده از این ساز در آنها، کاملاً به‌جا است. اگر در حال ساخت یک موسیقی در سبک سالسا یا برخی از زیرسبک‌های راک هستید، کاوبل می‌تواند ریتم آن را بسیار جذاب‌تر کند. اما این تنها کاری نیست که می‌توان با صدای آشنای این ساز کوبه‌ای مشهور کرد.

کاوبل را می‌توان با رویکردهای مختلفی نواخت و هنگام نوازندگی، به سطوح مختلف آن ضربه زد تا صداهای متنوعی تولید شود. برای مثال، اگر بر بخش مسطح بالایی این ساز ضربه بزنید، صدایی کم‌حجم‌تر و ظریف‌تر تولید می‌شود و اگر بر بخش پایینی دیواره‌های آن ضربه بزنید، صدای کلاسیک کاوبل را خواهید شنید. بهتر است هنگام نواختن این ساز، به‌صورت ترکیبی بر روی تمامی سطوح آن ضربه بزنید تا ریتمی پیشرفته‌تر و همگام‌تر با موسیقی خود را بسازید.

افزودن صدای پرکاشنی چون کاوبل به موسیقی، می‌تواند به شکلی امن و کم‌ریسک، موسیقی شما را به جهت مورد نظرتان ببرد.

۴. شیکرها پادشاهان پرکاشن هستند!

زمانی که قصد داشتم اولین نوازندگی پرکاشن خود را در گروه موسیقی آموزشی در دانشگاه انجام دهم، برای دریافت کمی مشورت با مربی درامز دوران دبیرستانم تماس گرفتم. او به من گفت که هدف اولم باید این باشد که به داوران نشان دهم می‌توانم سازهای کوبه‌ای بسیار بیشتری از کونگا بنوازم. در این زمان، اولین سازی که جز کونگا به نظرم رسید، شِیکر بود.

شیکر سازی است که اگر نوازنده بتواند به‌خوبی آن را کنترل کند، می‌توان صدای آن را به تقریباً هر قطعه موسیقی افزود. هر شیکری به دلیل محتویات و جنس بدنه متفاوت خود، نیازمند کنترل و روش نوازندگی متفاوتی است. زمانی که بتوانید یک شیکر را به بهترین نحو کنترل کنید، نواختن اکسنت‌های ریتم با استفاده از آن، قطعه موسیقی شما را وارد سطحی جدید خواهد کرد.

زمانی که قصد افزودن یک ریتم شیکر به موسیقی خود را دارم، ریتم های-هت اولین چیزی است که به آن توجه می‌کنم. صدای های-هت از لحاظ فرکانسی شباهت بسیاری به صدای شیکر دارد و به همین دلیل، این دو بخش در موسیقی باید با هم به‌نوعی توافق دست یابند. البته که افزودن مواردی همچون ریورب و EQ و تنظیم کانال پخش‌کننده یک لاین، می‌تواند این دو ساز را در دو فضای صوتی جداگانه قرار دهد و از تداخل میان آنها جلوگیری کند؛ اما من ترجیح می‌دهم که کار خود را با ترک‌هایی شروع کنم که نیاز به اصلاح بدین شکل نداشته باشند.

برای جلوگیری از تداخل صوتی میان های-هت و شیکر، می‌توانید به جای نواختن میزان‌هایی متشکل از نت‌های دولاچنگ، ریتم‌هایی شکسته بنوازید. اکثر افراد هنگام افزودن یک لاین شیکر به قطعه موسیقی خود، نخست به سراغ نواختن تمامی شانزده ضرب دولاچنگ یک میزان می‌روند؛ اما این ریتم، معمولاً باعث می‌شود که برخی از ضرب‌های شیکر دقیقاً بر روی ضرب‌های های-هت قرار گیرند و صدای یکدیگر را دفع کنند. صدای شیکر می‌تواند ریتم شروع‌کننده‌ای باشد که شنونده از شروع قطعه آن را می‌شنود و تا پایان قطعه نیز آن را دنبال می‌کند.

۵. کونگا می‌تواند ارتباطی کامل با دیگر اجزای کوبه‌ای موسیقی داشته باشد

اگر صدای کونگا در قطعه موسیقی شما تداخلی بیش‌ازحد با صدای سایر اجرای کوبه‌ای و درام لاین آن داشته باشد، مهندس میکس معمولاً آن را در فضای پایینی و بم بازه صوتی موسیقی قرار می‌دهد. این کار برخی از اوقات هدف اولیه آهنگساز نیز بوده است و موسیقی را کامل می‌کند؛ اما اگر لاین کونگای موسیقی شما اهمیت ویژه‌ای برایتان دارد، به قابلیت‌های ارتباطی صدای این ساز با سایر سازهای کوبه‌ای توجه کنید.

من نواختن کونگا را با آپ بیت‌ها و سنکوپ‌های پیچیده شروع می‌کنم تا ترکیبی مناسب از تن‌های باز و اسلپ‌ها را در ریتم بیابم که با درام لاین موسیقی همخوان است و برای سبک موسیقی مورد نظرم نیز مناسب است. با این رویکرد، می‌توان شکاف‌های ریتمیک موسیقی را به‌آسانی پر کرد؛ پس نکته بعدی که باید هنگام افزودن صدای کونگا به موسیقی خود به آن توجه کنید، این است که آیا می‌خواهید شکاف‌های ریتم موسیقی خود را به شکل کامل پر کنید یا خیر.

اگر به دنبال یک منبع الهام برای ریتم کونگا هستید، به سراغ آثار مشهوری بروید که صدای این ساز در آنها برجسته است. شاخص‌ترین آثاری که صدای کونگا در تمام طول آنها به وضوح شنیده می‌شود را می‌توان قطعه Africa از گروه موسیقی Toto و I Want You Back از Jackson Five دانست. توجه کنید که اسلپ‌ها و اُپن تُن‌ها با چه شفافیت و وضوحی در میکس هر دوی این آثار قرار گرفته‌اند. مهمترین چیز در ساخت یک ریتم برای کونگا در موسیقی، ارتباط آن با سایر ریتم‌های موسیقی است؛ اما پس از این نیز تکنیک نوازنده اهمیتی ویژه در حصول یک ریتم جذاب از این ساز در موسیقی دارد.

۶. به ریتم‌های پرکاشن خود تعلیق ببخشید

اسباب بازی‌های کوبه‌ای (سازهای کوبه‌ای جزئی) یا پرکاشن توی، بازه‌ای بسیار وسیع از سازها هستند که از مهمترین‌های آنها می‌توان به زنگ مار و زنگوله فلزی اشاره کرد.

اگر قصد افزودن یک لاین پرکاشن به موسیقی خود را دارید و قطعه مورد نظر، ساستین‌ها یا تعلیق‌های بسیاری در خود دارد، رنگ‌های صوتی بسیاری در اختیار شما قرار خواهد گرفت که می‌توانید آنها را به موسیقی خود بیفزایید و جلوه‌ای ویژه به آن ببخشید.

برای مثال، می‌توانید یکی از این سازهای کوبه‌ای را با فاصله از میکروفون تکان دهید و آرام آرام، آن را به میکروفون نزدیک کنید تا ریتمی پویا و میخکوب‌کننده به موسیقی بیفزایید. اگر در ضبط شما میکروفونی در کار نیست و سینتی‌سایزر و پلاگین‌ها نقش سازهای حقیقی را ایفا می‌کنند نیز این تکنیک همواره مؤثر است؛ این فن خصوصاً در صورتی که سرعت تکان دادن ساز را با نزدیک شدن به میکروفون یا افزودن شدت صدای آن افزایش دهید، بسیار مفید خواهد بود.

۷. صدای زنگ‌های بادی می‌تواند برای شنونده ‌کلافه‌کننده باشد

صدای زنگ‌های بادی می‌تواند در برخی از شرایط به‌واقع ‌کلافه‌کننده شود؛ اما این امر بدین معنا نیست که این ساز به‌طور کلی چنین است؛ بلکه نواختن بیش‌ازحد آن در موسیقی می‌تواند حوصله مخاطب را سر ببرد.

اگر از زنگ بادی در بخشی مناسب از موسیقی و به‌اندازه استفاده کنید، می‌توانید موسیقی خود را در بخش توازن صوتی، به شکلی بسیار مفید بهبود دهید.

اما چه میزان استفاده از زنگ بادی در موسیقی بیش‌ازحد است؟ قاضی این امر شمایید و باید تصمیمی درست در مورد آن اتخاذ کنید.

اگر این ساز را در دو قطعه از ده قطعه موسیقی خود می‌نوازید، نیازی نیست که نگران ‌کلافه‌کننده شدن صدای آن برای مخاطب شوید؛ اما استفاده از زنگ بادی در بیش از دو بخش از موسیقی، باید به شکلی جدی مورد تفکر قرار گیرد. البته این نکات، تنها نظر شخصی من است و در صورتی که فکر می‌کنید می‌توانید از این ساز در بخش‌های بیشتری از موسیقی خود استفاده کنید، هیچ مانعی بر سر راه شما وجود ندارد.

۸. از ریتم‌های سنتی فاصله بگیرید

در صورتی که در سبک‌هایی غیر از سالسا در حال ساخت موسیقی هستید و هدف شما نیز ساخت موسیقی به شکلی سنتی و متداول نیست، نیازی نیست که بانگو و کونگا را در آن در تمامی ضرب‌های فرعی بنوازید. ریتم ویژه الگوهای کونگا می‌تواند به‌آسانی قطعه موسیقی شما را به قطعه‌ای بسیار شلوغ تبدیل کند.

ریتم‌های سازهای کوبه‌ای را از سنت بزدایید و آنها را در اشکالی مدرن و محبوب بنوازید. مثلاً ریتم سامبای چندلایه سنتی را از موسیقی خود حذف کنید و آن را با یک لاین مدرن و جدید، متشکل از تنها چند ضربه از این ساز در هر میزان جایگزین کنید. این رویکرد در صورتی که پرکاشنیستی ماهر باشید، می‌تواند چندین و چند ایده ریتمیک برای افزودن به موسیقی‌های آینده‌تان به شما ببخشد.

اما با وجود تمامی اینها، برخی از اوقات من هم فکر می‌کنم که رویکرد سنتی و متداول می‌تواند بهترین رویکرد ممکن در شرایط باشد. افرادی همچون Gloria Estefan، آلبوم‌هایی با چندین و چند لایه از ریتم‌های سنتی سازهای کوبه‌ای ساخته‌اند. حتی هنرمندانی همچون Jackson Five نیز در قطعاتی همچون I Want You Back، الگوهای ریتمیکی را به کار برده‌اند که در آنها، تکنیک پاشنه و پنجه در میان اسلپ‌ها و تن‌ها به وضوح شنیده می‌شود.

۹. سازهای خود را بسازید

دوست دوران دبیرستان من که کریس نام داشت، در یکی از پروژه‌های هنری مدرسه، یک شیکر به‌عنوان کاردستی ساخت. شیکر او از یک قوطی نوشابه، کمی رنگ و کمی نوار چسب ساخته شده بود و صدایی دقیقاً همانند یک شیکر واقعی تولید می‌کرد. این کاردستی با وجود اینکه از قطعاتی دورانداختنی و بسیار ارزان‌قیمت ساخته شده بود، می‌توانست صدایی دقیقاً همانند یک شیکر واقعی را به موسیقی بیفزاید.

من دومین ضبط استودیویی حرفه‌ای‌ام را در تابستان قبل از دانشگاهم انجام دادم. در طول پروسه این ضبط، مهندس میکس حاضر در استودیو از من پرسید که آیا می‌خواهم یک لاین پرکاشن به موسیقی‌ام اضافه کنم یا خیر و من اصلاً برای این سوال آماده نبودم؛ اما آرامش خود را حفظ کردم و عدم آمادگی خود را به وی نشان ندادم.

یک تمبورین و یک کاوبل همراه خود داشتم؛ اما ناگهان چشمم به یک بطری آبمیوه در سطل آشغال افتاد و تصمیم گرفتم که با پر کردن آن با کمی خاک از محدوده پارکینگ استودیو، از آن یک شیکر بسازم. دوست من، تام، سالها بود که از ساخت شیکری به این شکل صحبت می‌کرد و پسرخاله‌ام دیوید نیز می‌دانست که من این شیکر را با الهام از شیکر دوست قدیمی‌ام کریس ساخته‌ام. حس ساختن موسیقی با دوستان نزدیک، به‌واقع بی‌مانند است؛ در واقع، بهترین بخش موزیسین بودن، چنین روابط عمیقی است.

در مثالی دیگر، شیکری که صدای آن در اثر Don’t stop ‘Till You Get Enough از مایکل جکسون (Michael Jackson) شنیده می‌شود، در واقع یک بطری شیشه‌ای است. یکی از نکاتی که باید به آن توجه کنید، این است که اکثر اشیای اطراف ما، می‌توانند سازهایی کوبه‌ای باشند. برای مثال، شما می‌توانید با استفاده از یک سطل و یک چکش لاستیکی، یک کیک درام متفاوت بسازید و صدای آن را به موسیقی خود بیفزایید.

۱۰. تمبورین را در ریتم خود درست جایگذاری کنید

این نکته نیازمند توجه به مواردی بیش از تنها ظرافت نوازندگی و ریتم است. یکی از دوستان من به نام نیت، همواره مرا با ریتم‌های خلاقانه‌ای که برای تمبورین می‌سازد، شگفت‌زده می‌کند. او چه تمبورین را با دستان خود بنوازد و چه با چوب و یا به شکل یک شیکر، صدای این ساز را به بخشی حیاتی از موسیقی تبدیل می‌کند که برای کاور کردن آن، باید حتماً این بخش از آن نیز بازنوازی شود.

نیت در ریتم تمبورین خود، سنکوپ‌ها و ضربات دولاچنگ شکسته بسیاری را به کار می‌برد تا جذابیت و حرکتی مضاعف به ریتم موسیقی خود ببخشد. اما جایگذاری صحیح صدای تمبورین در ریتم، به هیچ وجه دشوار نیست و می‌توانید با شنیدن چند موسیقی شاخص که صدای این ساز در آنها وجود دارد، به‌آسانی به روش این کار پی ببرید. یکی از بهترین آثار برای یادگیری این امر، Fifty Ways To Leave Your Lover از پال سایمن (Paul Simon) است.

۱۱. افزودن صدای زنگ مثلثی به موسیقی بسیار دشوار است

زنگ مثلثی یا Triangle، همان زنگی است که مزرعه‌داران برای فراخواندن دام‌های خود به غذا از آن استفاده می‌کنند. اما در موسیقی، این زنگ به هیچ وجه چنین دعوت‌کننده نیست و استفاده از آن، بسیار دشوار است.

نواختن مثلث و افزودن لاین آن به موسیقی، نیازمند دقت و پشتکار بسیاری است. اگر در هر دفعه ضربه زدن به این زنگ، کمی محل ضربه تغییر کند، صدای ساز تفاوتی بسیار محسوس می‌کند و ریتم شما شکل یکدست خود را از دست می‌دهد.

این امر در اجراهای سمفونیک اهمیتی بیشتر دارد و در صورتی که بخواهید صدای این ساز را به یک اثر در سبک پاپ اضافه کنید، نیاز به نگرانی چندانی نیست. اما این امر به این معنا نیست که استفاده از زنگ مثلثی کاری بسیار آسان است و این ساز ‌کوبه‌ای، نیازمند احترامی بسیار هنگام نوازندگی نیست.

من هنگام نواختن مثلث، در اکثر اوقات ترکیبی از ضربات بسته و آزاد را می‌نوازم که ریتمی جالب و یادآور ریتم‌های برزیلی حاصل می‌کند.

۱۲. بانگو را با استفاده از درام استیک بنوازید

آیا در استودیوی خود ساز تیمبال در اختیار ندارید و با نوازندگی سازهای کوبه‌ای با دستان خود نیز نمی‌توانید به صدایی شبیه به آن دست یابید؟ در این شرایط، می‌توانید سازهایی همانند بانگو را با استفاده از درام استیک یا هرگونه چوب مشابه بنوازید.

نواختن بانگو با درام استیک، می‌تواند صدایی شبیه به ساز تیمبال تولید کند که برای پاساژ‌های موسیقی رگی یا سولوهای درامز بسیار مناسب است. نوازندگی خود با این روش را با آرامش شروع کنید تا آرام‌آرام، نقاط صوتی ساز خود با این روش را کشف کرده و بتوانید صدایی جذاب‌تر تولید کنید.

۱۳. توازنی مناسب از سازهای کوبه‌ای فلزی و سازهای پوستی را در موسیقی به کار ببرید

هنگام لایه‌بندی صدای سازهای ‌کوبه‌ای، رنگ صدا و فرکانس صوتی آنها را در نظر بگیرید.
افزودن لاین‌های پرکاشن به موسیقی، می‌تواند آن را بسیار شلوغ کند؛ اما اگر به بازه فرکانسی قابل تولید هر یک از این سازها توجه کنید، می‌توانید ترکیبی زیبا از صدای آنها در موسیقی بسازید.

یکی از آسان‌ترین روش‌ها برای لایه‌بندی صحیح صدای سازهای ‌کوبه‌ای، این است که ترکیبی متوازن از سازهای فلزی همانند سنج‌ها و سازهای دارای درام هد، همانند تام و اسنر و کونگا را تشکیل دهید.

بخش درام کیت سازهای کوبه‌ای یک قطعه موسیقی، معمولاً محور اصلی آن به شمار می‌رود. افزودن کاوبل به درام لاین موسیقی، معمولاً از لحاظ لایه‌بندی صوتی، خصوصاً در ریتم‌های سنکوپ‌دار کاری آسان است؛ زیرا بازه فرکانسی آن، تفاوت بسیاری با صدای تولیدی اسنر، کیک و‌ های-هت دارد. شما می‌توانید یک لاین کاوبل واحد را با نواختن ضربات آن به‌صورت یکی در میان با استفاده از دو کاوبل متفاوت، خرد کرده و عمقی مضاعف به آن ببخشید.

در مرحله بعدی، می‌توانید با افزودن یک لاین شیکر به این لاین‌های درامز و زنگ، ریتم‌ها، رنگ‌های صدایی و بازه فرکانسی موسیقی خود را متوازن کنید. همانطور که گفته شد، صدای شیکر باید به‌طور کامل از صدای های-هت جدا باشد؛ اما اگر اینگونه نبود نیز می‌توانید آن را با استفاده از عواملی همچون ریورب و ایکولایزر تصحیح کنید.

۱۴. حس ریتم را دگرگون کنید

به دیگر اجزای ریتمیک موسیقی خود گوش دهید؛ اگر این اجزا در ریتم شناور هستند، لاین‌های پرکاشن شما نیز باید به شکلی مشابه شناور نواخته شوند. در غیر این صورت، با افزودن صدای پرکاشن به شکلی غیر شناور به موسیقی، حس دیگر لاین‌های آن را کاهش می‌دهید.

ضبط پرکاشن در ریتم‌های غیر شناور معمولاً بسیار آسان است؛ اما اگر برای مثال، لاین گیتار در موسیقی کمی از ریتم جلو و عقب می‌افتد، این کار دشوارتر می‌شود. این مشکل را باید با ضبط دوباره لاین گیتار یا با کمک یک مهندس میکس حل کرد؛ زیرا در صورتی که نتوانید آن را حل کنید، لاین‌های پرکاشن شما تأثیر لازم را بر روی موسیقی نخواهند داشت.

ضبط صدای شیکر کاری جدی و نیازمند تلاش چندین باره است. من معمولاً هنگام افزودن صدای شیکر به موسیقی، ریتم مورد نظر خود را دو الی سه بار می‌نوازم؛ زیرا می‌دانم که یک نوازنده حرفه‌ای، به همین میزان تکرار نیاز دارد تا درکی کاملاً صحیح از ریتم پیدا کند و نوازندگی بی‌‌نقصی داشته باشد. من این نکته را در زمانی که در سبک جز در دالاس به ضبط مشغول بودم، کشف کردم.

۱۵. همانند یک نوازنده سازهای کوبه‌ای فکر نکنید

اگر نمی‌توانید ایده‌ای مناسب برای ساز کوبه‌ای مد نظر خود در موسیقی بیابید، سعی کنید همانند نوازنده یک ساز دیگر، مثلاً یک گیتاریست فکر کنید.

برخی از برترین ایده‌های ریتمیک در صنعت موسیقی، از ذهن افرادی برخاسته‌اند که تجربه نوازندگی سازهای کوبه‌ای را نداشته‌اند. این لاین‌ها بیشتر به این دلیل جذاب بوده‌اند که مرزهای تکنیکی و ذهنی یک نوازنده سازهای کوبه‌ای در آنها رعایت نشده است. در واقع، ذهن این افراد، تنها بر روی این امر متمرکز بوده است که ساز، صدایی جذاب در موسیقی تولید کند.

تیتو پوئنته (Tito Puente) ویبرافون را همانند یک نوازنده تیمبال و تیمبال را همانند یک نوازنده ویبرافون می‌نواخت و همین امر، جذابیتی بسیار به نوازندگی او بخشیده بود. بنابراین، پیشنهاد می‌کنیم نوازنده هر سازی که هستید، چهارچوب‌های رایج آن را بشکنید و فرای تعابیر معمول آن فکر کنید تا ایده‌هایی بدیع و جذاب را کشف کنید!

۱۶. با سازهای ‌کوبه‌ای، ریتم درام را به‌صورت مستقیم دنبال کنید

یکی از راه‌هایی که می‌توانید با آن از تداخل صدای سازهای کوبه‌ای خود با درام لاین موسیقی جلوگیری کنید، نواختن سازهای کوبه‌ای دقیقاً در ریتم درامز است. برای مثال، می‌توانید تن‌ها و اسلپ‌های کونگا را دقیقاً همزمان با ضربه‌های کیک و اسنر درام کیت خود بنوازید. این روش خصوصاً زمانی بسیار مفید است که با درام لاینی ساده سر و کار دارید.

برخی از اوقات، برای افزودن پرکاشن به موسیقی نیازی نیست که بخش جدیدی به ریتم آن بیفزاید. در واقع، می‌توان از سازهای کوبه‌ای همچون کاخون، تنها برای افزودن جلوه به صدای اجزای درام کیت استفاده کرد. این کار به پرودوسر امکان می‌دهد که بتواند از لاین‌های پرکاشن به‌عنوان پس‌زمینه درام لاین اصلی استفاده کند و به کمک آنها، موسیقی را زمانی که درام لاین قطع می‌شود و وارد بخش وکال می‌شود، ریتمیک نگه دارد.

۱۷. آپ‌بیت‌ها و داون‌بیت‌ها

زمانی که به نظرم می‌رسد موسیقی به بخش ریتمیک بسیار ساده‌ای نیاز دارد تا بدرخشد، اول از هر چیز، آپ‌بیت‌ها و داون‌بیت‌ها به ذهنم می‌رسند. آپ‌بیت‌ها می‌توانند جذابیت موسیقی‌هایی که ریتم ساده‌ای دارند را دوچندان کنند. اگر موسیقی شما ریتمی پیچیده و ضرب‌های فرعی بسیاری دارد، افزودن پرکاشن به آن می‌تواند حال‌وهوای ویژه آن را کمرنگ کند.

در ضمن، نیازی نیست که تمامی آپ‌بیت‌های یک میزان را با صدای پرکاشن پر کنید. برای مثال، یکی از آپ‌بیت‌ها را با یک صدای چوبی پر کنید و در دیگر آپ‌بیت‌ها، اصوات مکمل آن را بیفزایید. سعی کنید مکالمه‌ای سوالی و جوابی میان دو پرکاشن خود ایجاد کنید. من این کار را معمولاً با ترکیب بلوک چوبی و کاوبل انجام می‌دهم و نتیجه آن نیز برایم بسیار رضایت‌بخش است.

۱۸. صداهای طبیعی را شبیه‌سازی کنید

یک rain stick و یک سوت bird call در صورتی که با ظرافت و سلیقه در موسیقی جایگذاری شوند، می‌توانند حال‌وهوایی بسیار متمایز به آن ببخشند. این امر خصوصاً زمانی بسیار نمود پیدا می‌کند که این سازها در هماهنگی با سایر اجزای ریتمیک موسیقی قرار گیرند و موسیقی مورد نظر نیز از اجزای ملودیک بسیاری برخوردار باشد.

برخی از اوقات، می‌توانید کمی خلاقیت به خرج دهید و مثلاً با مچاله کردن کمی کاغذ و ترکاندن ورق‌های بادکنکی، صدای آتش را شبیه‌سازی کنید. شاید این صدا چندان کاربردی نباشد؛ اما برخی از اوقات، پرودوسرها از شما درخواست‌هایی همچون شبیه‌سازی صدای یورتمه اسب را دارند و شما باید به‌قدری خلاق باشید که بتوانید این اصوات را به‌آسانی خلق کنید. شبیه‌سازی صدای یورتمه اسب نیز با استفاده از دو پوست نارگیل و زدن آنها به یکدیگر ممکن است.

۱۹. آنچه دوست دارید را بنوازید

این نکته بسیار مسلم است؛ اما باید همواره به خود یادآوری کنید که سلایق خود شماست که به خلاقیتتان کمک می‌کند. سعی در جلب رضایت همگان در نوازندگی و آهنگسازی، یک بازی با نتیجه باخت است و این امر، خصوصاً در زمان نوازندگی پرکاشن اهمیتی بیشتر پیدا می‌کند.

۲۰. زمانی که مردد هستید، پاساژ بنوازید!

با اینکه این نکته یکی از نکات آخر این مطلب است، اما می‌تواند باعث حل مسائل بسیاری شود. اگر در حال نوازندگی سولو هستید و ریتم را گم می‌کنید، شروع به نوازندگی پاساژ کنید تا مجدداً ریتم را حس کنید. اگر ریتم تمبورین از کورس به ورس تغییر می‌کند، این تغییر را با یک پاساژ جذاب‌تر کنید.

در بخش‌هایی از موسیقی که که اصوات کوبه‌ای کمتر به گوش می‌خورد، یک پاساژ سنج یا بانگو می‌تواند ریتم را محکم‌تر کرده و همه اجزا را به یکدیگر چفت کند.

۲۱. سکوت در برخی بخش‌های موسیقی لازم است

آخرین و شاید مهمترین نکته در این مطلب، این است که همواره فضایی خالی را در ریتم موسیقی خود حفظ کنید. برخی از نوازندگان پرکاشن، تمامی فضاهای خالی ریتم یک موسیقی را پر می‌کنند و به این نحو، شفافیت و فضای موسیقی را از آن می‌گیرند.

من معمولاً یک الگوی ریتمیک می‌سازم، آن را بر روی ریتم موسیقی همگام می‌کنم و سپس به این فکر می‌کنم که با حذف کدام‌یک از ضرب‌های آن، می‌توانم حس‌وحالی بهتر به آن ببخشم. حذف ضربات بی‌هدف در یک ریتم، بر اهمیت سایر ضرب‌های آن می‌افزاید. پس به همین دلیل، این کار نه‌تنها چیزی از موسیقی شما نمی‌کاهد، بلکه کیفیت آن را نیز افزایش می‌دهد.

جمع‌بندی

در نهایت، افزودن پرکاشن به موسیقی می‌تواند بسیار ساده و در عین حال، بسیار پیچیده باشد. هر قطعه موسیقی، نیازمند نوعی خاص از ساز کوبه‌ای و ریتم است و تصمیم‌گیرنده شما هستید که آیا یک ساز و یک ریتم، برای آن مناسب است یا خیر.

منبع: Rhythm Notes
نویسنده:‌ Kevin Zahner

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *