اغلب مردم، پیشرفت و شهرت خوانندگان را مدیون تکنیک خوانندگی آنها میدانند و هیچ توجهی به تأثیر افکتها و پردازندهها بر اجرای خوانندگان نمیکنند. افکتها به بسیاری از خوانندگان اجازه دادهاند تا ساز خدادادی خود را به شکلی منحصربهفرد به مخاطب عرضه کنند. امروز میخواهیم به برخی از نمونههای موفق پردازش آواز بپردازیم؛ از افکت بحثبرانگیز اتوتیون تا لایهبندیهای ظریفی که باعث میشوند صدای بیلی آیلیش (Billie Eilish) اینقدر گوشنواز و خیرهکننده باشد.
۱. الویس پریسلی: دیلِی اسلپبک
اکو یا دیلی اسلپبک (Slapback) که همچون الویس پریسلی (Elvis Presley)، پادشاه راک اند رول، جذاب و خیرهکننده است، بخشی جدانشدنی از پیشینه موسیقی rockabilly است. این اکو با تأخیر زمانی کوتاه و فیدبک بسیار پایین که منجر به تنها یک بار تکرار صدای اصلی میشود، به علت تأکید بر فرکانسهای دامنه میانی و ضخیمتر کردن صدا مورد توجه موزیسینهای بسیاری قرار گرفته است.
در سال ۱۹۵۴، سم فیلیپس (Sam Phillips) اولین اثر الویس را در استودیو Sun تولید کرد؛ واقعهای که روند موسیقی را برای همیشه تغییر داد. در این اثر و چهار اثر بعدی الویس، فیلیپس افکتی ایجاد کرد که خودش نام آن را اسلپبک گذاشت. او با ارسال سیگنال خروجی از هد پخش دستگاه به هد ضبط آن توانست افکتی جاودانه را تولید کند که امروزه همگی با آن آشنا هستیم و دوستش داریم.
۲. جان لنون: دابل ترکینگ اتوماتیک
جان لنون (John Lennon) به دلایل مختلفی مشهور است؛ از جمله نبوغ آهنگسازی، صدای تودماغی و همانطور که خواهید دید، تنبلی در استودیو! دابل ترکینگ اتوماتیک (Automatic Double Tracking) توسط کن تاونزند (Ken Townsend) و به درخواست جان لنون اختراع شد؛ زیرا لنون از یکنواختی ضبط مجدد قطعات خود بیزار بود و به دنبال راه جایگزینی برای آن میگشت.
دابل ترکینگ از گذشته برای افکت کورِس بهخصوص خود مورد استفاده قرار گرفته است. با روی هم گذاشتن دو برداشت مختلف از یک اجرا، غنایی به صدا اضافه میشود که با روی هم گذاشتن کپیهای یک برداشت ممکن نیست.
اما تاونزند دریافت که اگر دو کپی از یک اجرا را با کمی اختلاف زمانی روی هم بگذارد، تأثیری شبیه به دابل ترکینگ به دست خواهد آمد و با کمی شگردهای استودیویی از جمله استفاده از دو دستگاه ضبط نوار مختلف، تکنیک دابل ترکینگ اتوماتیک متولد شد.
۳. داستی اسپرینگفیلد: ریورب اتاق
پیش از آنکه ریوِرب به یک پیچ بر روی امپلیفایر گیتار یا یک پلاگین در نرمافزار آهنگسازی شما تبدیل شود، برای تولید این افکت از یک فضای واقعی به نام اتاق اکو استفاده میشد. با پخش صدای خواننده در این اتاق بهخصوص، طنین آن در اتاق ضبط میشد و سپس با سیگنال اصلی ترکیب میشد.
اگرچه این تکنیک در سال ۱۹۴۷ توسط بیل پوتنام (Bill Putnam) اختراع شد، اما استفاده درست از آن برای رسیدن به صدایی حجیم و ضخیم به سبک تولیدکنندگانی مانند فیل اسپکتور (Phil Spector)، تا سالهای ۱۹۶۰ مرسوم نبود.
صدای آواز هوادار و ملایم داستی اسپرینگفیلد (Dusty Springfield)، درخششی کمنظیر به این افکت داد. او به علت استفاده شدید از ریورب در طول حرفه هنری خود شناخته میشود.
۴. پیتر فرامپتون: تاک باکس
وقتی از نوازندگان زبردست گیتار تعریف میکنند، مرسوم است که میگویند انگار گیتار در دستان او زبان باز میکند. نوازندگانی مانند پیتر فرامپتون (Peter Frampton) معنی جدیدی به این عبارت بخشیدند؛ زیرا در دهه ۷۰ به استفاده از افکت تاک باکس (Talk Box) روی آوردند.
اگرچه اولین تلاشها برای شبیهسازی صدای انسان با استفاده از ساز در سال ۱۹۳۹ شروع شد، افکت تاک باکس امروزی در سال ۱۹۶۴ توسط نوازنده پدال استیل، پیتر دریک (Pete Drake) اختراع شد.
دریک دریافت با متصل کردن لولهای که توسط یک قیف بر روی اسپیکر نصب میشد و قرار دادن سر دیگر لوله در دهان خود، میتواند با حرکات دهان خود کلماتی را بیان کند که به سیگنال خروجی پدال استیل شکل میدهند؛ بهنحوی که به نظر میرسید ساز در حال سخن گفتن است.
تاک باکس بهخوبی در آلبوم Frampton Comes Alive مورد استفاده قرار گرفته است و نام فرامپتون را برای همیشه با این افکت عجین کرد.
۵. جولین کازابلانکاس: دیستورشن
صدای خشن جولین کازابلانکاس (Julian Casablancas) همیشه یادآور استفاده از افکت دیستورشن است.
اگرچه پیش از او نیز در بسیاری از آهنگها صدای آواز دیستورتشده به گوش میخورد، اما این اتفاق معمولاً ناخواسته بوده و تنها از عوارض جانبی فشار بیشازحد سیگنال بر روی ماشینهای ضبط نوار یا کنسول میکس و فراتر رفتن از ظرفیت دستگاه برای ضبط سیگنال تمیز است.
با اینکه پایین بودن هدروم در تجهیزات ضبط قدیمی اغلب بهعنوان یکی از کاستیهای این دستگاهها به حساب میآمد، صدای ناشی از این امر افکت زیبایی تولید میکند که امروزه بهطور خودخواسته شبیهسازی میشود.
هیچ خوانندهای به اندازه کازابلانکاس برای این شبیهسازی خودخواسته مشهور نشده است. او در اولین آلبوم گروه استروکس (Strokes) به نام This Is It این افکت را با عبور دادن سیگنال وکال از یک امپلیفایر تمرینی Peavey ایجاد کرد.
۶. دفت پانک: وُکودر
شاید گروه موسیقی الکترونیک فرانسوی دفت پانک (Daft Punk) به خاطر مهارت خوانندگی اعضای خود مشهور نشده باشد،؛ اما قطعاً نمیتوان منکر استفاده خلاقانه دفت پانک از افکت وکودر (vocoder) شد.
این افکت که در سال ۱۹۲۸ اختراع شد، در ابتدا برای کاهش پهنای باند صدای انسان ایجاد شد تا انتقال سیگنال صدا در مسافتهای بلند سادهتر گردد. این کار با استفاده از چندین فیلتر بَندپَس انجام میگرفت و صدایی رباتی ایجاد میکرد که هرگز در تجهیزات مخابراتی عمومی استفاده نشد؛ اما در سالهای بعد، استفادههای خلاقانه بسیاری از آن صورت گرفت.
گروههایی مانند Kraftwerk با استفاده از سینتی سایزر بهکرات از این افکت در طول دهه هفتاد استفاده کردند؛ اما جایگاه واقعی وکودر بهعنوان یکی از سمبلهای صنعت موسیقی زمانی پدیدار شد که گروه دفت پانک صدای رباتیک آن را با ظاهر رباتیک خود ترکیب کردند.
۷. تی-پِین: اتوتیون
اتوتیون شهرت نامناسبی پیدا کرده است. اغلب مردم نام این افکت را با مترسکهای صنعت سرگرمی میشناسند که عدم توانایی آوازی خود را پشت این افکت مخفی میکنند با این حال، استفاده افراطی از صدای آن جنبهای هنرمندانه پیدا کرده است و در چنین شرایطی دیگر کسی به این افکت بهعنوان پوششی برای مهارت ناکافی خوانندهها نگاه نمیکند.
این افکت که در سال ۱۹۹۷ به بازار معرفی شد، ابتدا با آهنگ معروف و پرطرفدار Believe از شر (Cher) در سال ۱۹۹۹ توجه عموم را به خود جلب کرد. تا مدتها این افکت را با نام «افکت شِر» میشناختند؛ تا اینکه تی-پِین (T-Pain) جای او را به عنوان معروفترین استفادهکننده از این افکت گرفت.
۸. کوین پارکر: دیلِی بلند
از دهه شصت تا به امروز، خوانندهها از انواع دیلی (delay) برای پر کردن سیگنال آواز خود استفاده کردهاند و با استفاده از مدت تأخیر بلند و فیدبک زیاد، افکتهای ریتمیک توهمگونه و فضاهای معلق با تکرارهای تمامنشدنی عجیبوغریبی خلق کردهاند.
در سال ۲۰۱۰، کوین پارکر (Kevin Parker) با آلبوم اول گروه Tame Impala به نام Innerspeaker، سبک نئو-سایکدلیا را مجدداً به یکی از سبکهای پرطرفدار در استرالیا بدل کرد. صدای نرم و مخملی پارکر در ترکیب با تکرارهای متحرک توأم با افکت دیلی باعث شد تا نسلی از خوانندگان جوان به فضادار کردن صدای خود روی بیاورند و مهندسین صدای کهنهگرا در سرتاسر استرالیا را آزردهخاطر کنند.
۹. گرایمز: ریورب دیجیتال
از زمانی که اتاق ریورب پوتنام بُعد جدیدی را به صدای موسیقی اضافه کرد، سالها گذشته است. از آن زمان تا کنون و به لطف فناوری دیجیتال، گزینههای ما در ایجاد افکت ریورب بهحدی تقریباً بیانتها رسیدهاند.
یکی از خوانندگانی که استفاده از این امکانات جدید را به بهترین نحو انجام داد، گرایمز (Grimes) است که با استفاده از ریوربهای مجازی حجیم، صدای منحصربهفرد خود را ایجاد کرد. با گروهبندی کانالهای ریورب و استفاده از تکنیک سایدچِین بین صدای آواز اصلی و این کانالهای افکت، گرایمز توانست با وجود استفاده شدید از ریورب، کماکان صدایی شفاف و واضح داشته باشد.
۱۰. بیلی آیلیش: کامپینگ و استَکینگ
هارمونیهای همخوان از ابتدای آوازخوانی بشر تا به امروز وجود داشتهاند. قدیمیترین افکت وکال جهان استفاده از چند صدای همخوان و بهرهگیری از امکانات هارمونیک ایجادشده توسط آنها است.
با گذشت زمان و پیشرفت متدهای تولید موسیقی، تعداد لایههای صدا در موسیقیهای ضبطشده افزایش یافته است و امروزه با استفاده از نرمافزارهای آهنگسازی، خوانندهها میتوانند تعداد لایههای بیشماری را بر روی هم قرار دهند تا هارمونیهایی بسیار گسترده و غیرطبیعی ایجاد کنند و در اینجا است که بیلی آیلیش وارد میشود.
بیلی آیلیش به کمک برادرش فینیِس (Finneas)، به خاطر استفاده از تکنیکهای کامپینگ (comping) و استکینگ (stacking) مشهور شده است. فینیِس با لایهبندی چندین برداشت از صدای زمزمهگونه بیلی آیلیش، سیگنالی حجیم اما بسیار شفاف از ترکیب صداها ایجاد میکند که صدای مدرن و کمنظیر او را شکل میدهد.
منبع: Mixdown Magazine
نویسنده: Christopher Hockey
مترجم: کیان ایرجی