وقتی برای تولید قسمت چهارم از سریال «آینده موسیقی» به استودیوی اوک فلدر (Oak Felder) در تپههای لس آنجلس رفتم، احساس یک استودیوی متعارف به من دست نداد؛ زیرا اینجا یک استودیوی متعارف نیست. فلدر ملکی را خریده و آن را از یک خانه به مجتمعی خوشحسوحال تبدیل کرده که دست بر قضا یک استودیوی مجهز نیز در طبقه پایین آن تعبیه شده است. این جزو مجهزترین استودیوهای خانگی است؛ اما کماکان یک استودیوی خانگی محسوب میشود.
اوک فلدر، آهنگساز و تهیهکننده موسیقی و یکی از اعضای گروه Pop & Oak است که آهنگهای موفقی همچون «Your Love» از نیکی میناژ، «Here» از آلیسیا کارا و «Sorry Not Sorry» از دمی لواتو را تولید کردهاند. او نیمی از وقت خود را در آتلانتا و خانهاش میگذراند و نیم دیگری از اوقاتش را در لس آنجلس و استودیوی خانگی مجهزش به سر میبرد. با وجود اینکه سلبریتیهای بسیاری برای تولید آثار خود به این استودیو میآیند، اما اگر با دقت به تجهیزات فلدر نگاه کنید، متوجه میشوید که تفاوت چندانی با تجهیزات موجود در استودیوهای خانگی سراسر دنیا ندارند. بهجای یک کنسول میکس بزرگ، یک میز در استودیو قرار دارد که فلدر لپتاپش را بر روی آن قرار میدهد و از طریق آن با نرمافزار آهنگسازی لاجیک کار میکند.
فلدر میگوید «کامپیوتر اصلی من یک لپتاپ است؛ بنابراین میتوانم آن را به هر جایی ببرم.»
وقتی درباره روند تولید موسیقی توسط هنرمندان مشهور فکر میکنیم، تصویر یک استودیوی بزرگ و حرفهای با یک کنسول میکس پیچیده و یک اتاق ضبط آکوستیکشده در ذهن ما نقش میبندد. این تصور اشتباه نیست و بیشتر آهنگها بدین صورت تولید میشوند و هنوز هم استودیوهای بسیاری هستند که به همین شکل اداره میشوند. اما دیگر وجود این استودیوها مثل گذشته یک ضرورت نیست. با پیشرفت فناوری به نقطهای رسیدهایم که بسیاری از ابزارهای مورد نیاز برای تولید موسیقی در کف دست جای میگیرند.
عبارت «تولیدکننده خانگی» آنقدر فراگیر شده که شاید به خاطر نیاوریم روزگاری برای تولید موسیقی، نیاز به چیزی بیش از یک لپتاپ داشتیم. در روزگاران پیش از ساوندکلاود و گاراژبند، بیشتر استودیوهای تولید موسیقی در تملک شرکتهای نشر آثار موسیقی قرار داشتند. این سدی محکم در برابر کسانی بود که قصد داشتند موسیقی خود را منتشر کنند. بهعلاوه، برای اداره چنین استودیوهایی به پرسنل و تجهیزات زیادی نیاز بود. استفاده از فناوری دیجیتال در استودیوهای موسیقی در دهه ۷۰ میلادی شروع شد و این فناوریها در آن زمان بسیار گرانقیمت بودند. اولین نرمافزار آهنگسازی دیجیتال (DAW)، در سال ۱۹۷۸ توسط شرکتی به نام Soundstream تولید شد. بهطور معمول، یک نرمافزار آهنگسازی شامل کنسول میکس، فضای کنترل، مبدل آدیو و امکان ذخیرهسازی داده در یک دستگاه است. نرمافزار Digital Editing System از شرکت Soundstream، یک پردازنده ۵۰ کیلوهرتز / ۱۶ بیت بود که صدا را بر روی یک نوار ضبط سرعت بالا ذخیره میکرد.
با فرارسیدن دهه ۸۰، کامپیوترها آنقدر قدرتمند شده بودند که میتوانستند در هر استودیویی مورد استفاده قرار گیرند؛ اما معرفی نرمافزار Pro Tools در سال ۱۹۸۹، نقطه عطفی بود که باعث شد بسیاری از فعالان این صنعت به فناوری دیجیتال روی آورند. این نرمافزار بر اساس روشهای مرسوم مهندسین صدا طراحی شده بود و مسیر سیگنال در تجهیزات آنالوگ را شبیهسازی میکرد. بدین نحو، کسانی که قصد حرکت از فناوریهای آنالوگ به دیجیتال را داشتند، محیط پرو تولز را محیطی آشنا مییافتند.
البته امروزه دیگر نیازی به یک استودیو برای تولید موسیقی نیست. استودیوهای سطح بالا هنوز فعال هستند و فواید خاص خود را دارند؛ اما به لطف قدرت پردازش کامپیوترهای خانگی و البته اینترنت، قدرت استودیوهای موسیقی در اختیار همه قرار گرفته است. زمانی برای ضبط موسیقی یک گروه، به اتاق آکوستیکشده و بزرگی نیاز بود که بتوان تمام اعضای گروه را در آن جای داد؛ اما امروزه دیگر نیازی نیست که همه اعضای گروه در یک فضا باشند. هنرمندان میتوانند در نقاط مختلفی از سیاره زمین ساکن باشند و با فرستادن فایلها از طریق درگاهی مانند اسپلایس، با یکدیگر همکاری کنند.
تأثیر نرمافزارهای مقرونبهصرفه در تولید موسیقی انکارناپذیر است. این نرمافزارها، تولید موسیقی را از هر زمانی سادهتر کردهاند. نرمافزارهای آهنگسازی حرفهای متعددی مانند افال استودیو، ایبلتن و لاجیک را میتوان تنها با چند صد دلار خریداری کرد. سمپلها و لوپها اغلب یا رایگان هستند و یا بسیار ارزان و دادههای خامی را در اختیار هنرمندان قرار میدهند که میتوانند آنها را ویرایش یا دگرگون کنند. همچنین پلاگینهای موجود در این نرمافزارها میتوانند کارایی تجهیزات گرانقیمت را با بهای بسیار اندک شبیهسازی کنند. مثلاً پلاگین Keyscape که فلدر از آن استفاده میکند را در نظر بگیرید. این نرمافزار صدای صدها پیانو و کیبورد را شبیهسازی کرده و قیمت آن کمتر از ۴۰۰ دلار است. دیگر نیازی نیست کسی را بشناسید که ساز خاصی را در اختیار دارد؛ بلکه میتوانید نسخه مجازی آن را دانلود کنید. اصلاً دور از ذهن نیست که برخی از افراد، پیش از به دست گرفتن گیتار، کار با نرمافزارهای آهنگسازی را فرا بگیرند.
فلدر میگوید: «دیگر مسئله این نیست که آیا دسترسیهای لازم یا آشناییهای لازم برای تولید موسیقی را دارم یا نه؟ امروزه همه میتوانند موسیقی خود را در بازار عرضه کنند که این امر شگفتانگیز است. من این مسئله را واقعاً دوست دارم؛ چون امروز، نکته تعیینکننده، مهارتهای من بهعنوان یک تولیدکننده است. اگر تهیهکننده دیگری از راه برسد و کار بهتری ارائه کند، بهراحتی میتواند از من پیشی بگیرد.»
فلدر بسیاری از جلسات کاری خود را در استودیو برگزار میکند؛ اما از نگاه او، این کار صرفاً به دلیل ایجاد فضایی است که هنرمندان در آن راحت باشند و حس خوبی از آن دریافت کنند. او برای تولید موسیقی، خود را به محیط استودیو محدود نمیکند و این کار را در محیطهای مختلف انجام میدهد. چند وقت پیش فلدر میخواست کار تولید موسیقی را در خانه یکی از دوستانش انجام دهد و من نیز شانس همراهی او را داشتم. تجهیزات فلدر شامل یک میکروفون، یک کارت صدای Apogee Duet، لپتاپ مکبوک، نرمافزار لاجیک، یک کنترلر کوچک از Akai، چند هدفون و یک جفت اسپیکر مانیتورینگ KRK Rokit 6 بودند. تازه او میگفت که اسپیکرها هیچ ضرورتی ندارند و آنها را تنها به این دلیل اضافه کرده که من هم بتوانم روند کار را بشنوم.
حقیقت این است که تجهیزات فلدر تفاوت چندانی با تجهیزات استودیوهای خانگی مردم عادی ندارند. ممکن است هنرمندانی که به او مراجعه میکنند افرادی شناختهشده باشند؛ اما آنچه برای تولید آثار این هنرمندان مورد استفاده قرار میگیرد، نرمافزاری است که میتوان آن را بهسادگی از وبسایت اپل دانلود کرد. این امر به فلدر و دهها هزار نفر دیگر اجازه میدهد که در هر مکان و زمانی به تولید موسیقی بپردازند.
فلدر با خنده میگوید: «در طی یک سفر به جامائیکا آهنگی را برای میگل ضبط کردم. وقتی به آنجا رسیدیم همه اتاقها پر شده بودند و ما مجبور شدیم آهنگ را در پشت بامی ضبط کنیم که برای خدمات ماساژ از آن استفاده میشد. یک میز کوچک برای لپتاپ داشتیم، یک کارت صدای Duet، یک مبدل تقسیمکننده برای اینکه بتوانیم دو هدفون را بهطور همزمان به کارت صدا وصل کنیم، یک کیبورد کوچک، یک میکروفون و یک جفت اسپیکر. فقط همینها. در این جلسه آهنگی را ضبط کردیم به نام «Where’s the Fun in Forever». بسیاری از خطوط وکال استفادهشده در این آهنگ صداهای محیطی زیادی داشتند؛ مانند صدای خشخش برگها، صدای باد و صدای امواج دریا. همه این صداها را نگه داشتیم؛ زیرا حس خوبی به موسیقی اضافه میکردند.»
در این دوره و زمانه، برای تولید موسیقی حرفهای تنها به یک لپتاپ، یک هدفون خوب و شاید اتصال اینترنت نیاز داریم. حتی همین فهرست کوتاه هم قابل مذاکره است؛ زیرا اپلیکیشنهای تولید موسیقی را میتوان بر روی تبلت و تلفن همراه نیز اجرا کرد (البته آنها به اندازه نسخه رایانهای قابل اتکا نیستند).
استیو لیسی (Steve Lacy)، تهیهکننده آمریکایی، آهنگ «Pride» از کندریک لامار (Kendrick Lamar) را بر روی آیفون خود تولید کرد. اسکریلکس (Skrillex) اعتراف کرده است که میتواند آهنگی را «بر روی یک لپتاپ با اسپیکرهای خراب تولید کند». فلوم (Flume) نیز از طریق نرمافزارهای بدوی تولید موسیقی که در جعبه غلات صبحانه Nutri-Grain بهعنوان هدیه قرار داشتند، با آهنگسازی آشنا شد.
این داستانها و داستان فلدر، همگی بیانگر یک ایده هستند؛ فناوری منجر به پدید آمدن نسل جدیدی از تهیهکنندهها شده است که نیازی به دسترسی فیزیکی به استودیو ندارند. در یک برهه زمانی بسیار کوتاه، فناوری با سرعت هرچه تمامتر به نقطهای رسیده است که مزایای یک استودیوی تولید موسیقی را میتوان با یک لپتاپ و چند نرمافزار به دست آورد. کسی که به این تجهیزات دسترسی داشته باشد، میتواند در خانه یا در هواپیما، یا مانند فلدر بر روی پشت بامی در جامائیکا، به تولید آهنگی بپردازد که چندین لایه صدایی، چندین ساز مجازی و صدای وکال ضبطشده داشته باشد و تنها با افزودن چند افکت، آن را تبدیل به یک اثر کامل و تمامشده کند. فلدر میگوید: «فکر میکنم فناوری منجر به ایجاد برابری شده است. به نظر من، امروز همه در شرایطی برابر بازی میکنیم و وجه تمایز ما مهارتهای ماست. اکنون مسئله این است که کار چه کسی واقعاً بهتر است.»
منبع: The Verge
نویسنده: Dani Deahl
مترجم: کیان ایرجی