چه مدت طول میکشد که یک زبان جدید را خوب فرا بگیرید؟
اگر تلاش کنید شاید پنج سال.
چه مدت طول میکشد تا بتوانید همین زبان را کاملاً بدون نقص صحبت کنید؟
احتمالاً ۲۰ سال دیگر.
این شما و این هم قانون ۸۰-۲۰!
مثال بالا، به شکلی مختصر و مفید، بیانگر قانون ۸۰-۲۰ است.
در هر زمینهای، اغلب میتوانید ۸۰ درصد نتیجه را با ۲۰ درصد تلاش خود به دست آورید. اما برای رسیدن به ۲۰ درصد نتیجه باقیمانده، باید ۸۰ درصد تلاش خود را صرف کنید.
قانون ۸۰-۲۰ بیشتر یک پدیده قابل مشاهده است تا یک قاعده.
شرکتها معمولاً در تحلیل آمار فروش خود به این نکته برمیخورند که ۸۰ درصد سودشان را از ۲۰ درصد از مشتریان، فروشندگان یا محصولات خود کسب میکنند.
در مقابل، ۸۰ درصد شکایات از جانب ۲۰ درصد از مراجعین اتفاق میافتد. گاهی این نسبت به ۹۰ به ۱۰، ۹۵ به ۵ و یا حتی ۹۹ به ۱ نیز میرسد.
قانون ۸۰-۲۰ و کاربرد آن در یادگیری گیتار
من ابتدا در کتاب فوقالعاده تیموتی فریس به نام «(۱)The 4 Hour Workweek» با این قانون آشنا شدم. اما قانون ۸۰- ۲۰ تنها به عالم کسبوکار محدود نمیشود. همه ما تقریباً هر روز با این پدیده روبرو میشویم:
اما این قانون چگونه به گیتار زدن تعمیم پیدا میکند؟ در اینجا به سه مثال اشاره میکنیم:
تکنیک: بیشتر افراد باید سالها تمرین کنند تا بتوانند به سرعت مضرابزنی پال گیلبرت (Paul Gilbert) دست پیدا کنند؛ البته اگر چنین کاری اصلاً برای آنها ممکن باشد. اما برای رسیدن به ۸۰ درصد این نتیجه، زمان بسیار کمتری لازم است.
اجرا: برای اجرای کامل و بینقص یک قطعه موسیقی شاید به صدها ساعت تمرین نیاز داشته باشیم. اما برای رسیدن به اجرای «بسیار خوب»، به زمانی بسیار کمتر نیاز خواهیم داشت.
جملهها (licks): بسیاری از ما احتمالاً تنها ۲۰ درصد از جملاتی که تاکنون آموختهایم را در ۸۰ درصد مواقع اجرا میکنیم.
توجه به قانون هشتاد-بیست به این معنی نیست که باید اهداف کوچکتری را برای خود در نظر بگیریم. بیشک ما باید اهداف بزرگتر را در نظر بگیریم؛ اما تنها زمانی که اهمیتی داشته باشد.
قانون ۸۰-۲۰ بیش از هر چیز به ما خاطرنشان میکند که ممکن است زمان بسیاری را صرف عملی با بازدهی کم و یا حتی بیاهمیت کنیم.
بیایید چند مثال دیگر را با هم ببینیم…
تکنیک
اگر شدیداً میخواهید که سرعت نوازندگیتان مانند پال گیلبرت باشد، میتوانید سالها زمان بگذارید تا بتوانید تکنیک خود را به سطح مورد نظرتان برسانید؛ اما بیشتر گیتاریستها هرگز نیاز نخواهند داشت که آنقدر سریع ساز بزنند.
البته توانایی مضراب زدن مانند گیلبرت بسیار جذاب است؛ اما آیا بخشهای دیگر و یا حتی مهمتری از نوازندگی ما وجود ندارند که بتوانیم زمان خود را بر روی آنها صرف کنیم؟
اجرا
یک قطعه موسیقی تا چه حد باید بینقص اجرا شود؟
اگر قطعه باید واقعاً بینقص باشد، میتوانید زمان زیادی را صرف کنید تا قطعه بینقص از آب درآید.
اما اگر تنها قرار است یک بار این قطعه را اجرا کنید و بخشهای دیگری از مهارت موسیقی شما وجود دارند که نیازمند صرف زمان و تمرین هستند، از خود بپرسید: آیا اجرای من به اندازه کافی خوب است؟
اگر پاسخ منفی است، کدام بخشهای اجرا نیازمند بهبود هستند؟ آیا با صرف زمان و تمرین، به اندازه لازم خوب خواهند شد؟
جملهها
آیا حفظ کردن تمام جملات موجود در کتاب جز به زحمت آن میارزد؟
آیا بهتر نیست که با صرف زمان کمتر، شش جمله مختلف را بیاموزیم و سپس دانش خود از این جملات را آنقدر ارتقاء دهیم که بتوانیم در موقعیتها و شرایط مختلف از آنها استفاده کنیم.
قانون ۸۰-۲۰ در زندگی روزمره
توجه به این قانون در زندگی روزمره میتواند برای نوازندگی شما نیز مفید باشد.
آیا دیواری که در حال رنگ کردن آن هستید، باید کاملاً بینقص باشد یا اینکه بیشتر مساحت آن را قفسههای کتاب خواهد پوشاند؟
اگر لباسها را مستقیماً در کشو قرار میدهید، تا کردن بینقص آنها اهمیتی دارد؟
مقالهای که در حال نوشتن آن هستید، چقدر باید بینقص باشد؟ میتوانید تا ابد کلمات را بر روی کاغذ جابجا کنید یا از صفتهای متفاوت استفاده کنید و به دنبال مثالهای خیرهکننده بگردید؛ اما آیا تلاش مضاعف شما اهمیت قابل توجهی برای خوانندگان دارد؟
بهینگی میتواند ابزاری مهم در زندگی ما باشد و قانون ۸۰-۲۰ میتواند بخش مهمی از این بهینگی را پوشش دهد.
نتیجهگیری
قانون ۸۰-۲۰ میتواند در بسیاری از وجوه زندگی ما کاربرد داشته باشد. در هنگام تمرین گیتار یا سایر امور وقتگیر، این قانون را از یاد نبرید.
موسیقی مبحثی گسترده است که استادی در آن نیازمند چند قرن زمان است. ما قادر نیستیم همه چیز را در موسیقی بیاموزیم.
اولویتگذاری کنید، منطقی باشید و بهطور بهینه بر روی چیزی کار کنید که واقعاً برای شما اهمیت دارد. باید به تعادلی مناسب میان اهداف، ضروریات عملی زندگی و میزان زمانی که در اختیار داریم، دست پیدا کنیم.
شاید آموختن اینکه چطور خود را محدود کنیم، یکی از سازندهترین مهارتهایی باشد که میتوانیم کسب کنیم.
نویسنده: Stuart Bahn
مترجم: کیان ایرجی
۱این کتاب با عنوان «هفته کاری چهارساعته» در ایران منتشر شده است.