میکس، بخشی اساسی از روند تولید موسیقی است؛ زیرا ایدههای موسیقایی شما را تبدیل به قطعات قابل ارائه میسازد.
از تنظیم کردن ولوم و پن گرفته تا اکولایزر و فراتر از آن، هدف میکس جاگیر شدن اجزای مختلف موسیقی در کنار یکدیگر است؛ اما ماجرا به همین سادگیها نیست!
مهم نیست مبتدی باشیم یا یک حرفهای باتجربه؛ لاجرم زمانی خواهد رسید که هر یک از ما در روند میکس با مشکل مواجه میشویم. همگام با آموختن فن میکس و ایجاد یک سبک منحصربهفرد، روش کار ما نیز باید ارتقاء پیدا کند و به همین دلیل، آموختن شگردهای میکس کار مفیدی است.
امروز قصد دارم پنج شگرد میکس جالب را با شما در میان بگذارم تا بتوانید صداهایی که در ذهنتان پرسه میزنند را به بهترین وجه تولید کنید.
۱. با ولوم کم مانیتور کنید
مانیتور کردن با ولوم پایین یکی راهنماییهای مهم است که اغلب نادیده گرفته میشود.
کلید موفقیت در میکس، برقراری تعادل بین اجزای مختلف آهنگ است. هیچ صدایی نباید بیشازحد بلند باشد، بیشازحد حرکت کند و یا دارای فرکانسهایی باشد که در قالب کلی آهنگ صدای مناسبی ایجاد نمیکنند.
پیش از اینکه بخواهید میکس خود را شروع کرده و به دنبال این تناسب بگردید، باید ولوم اسپیکر مانیتورهای خود را در سطحی قابل قبول (و نسبتاً پایین) قرار دهید. اما دلیل این کار چیست؟ علت این است که در ولوم پایین، شنیدن اشکالات صدا راحتتر است.
منحنی فلچر مانسون (Fletcher Munson)، این پدیده را بهصورت علمی نمایش میدهد. این نمودار به ما نشان میدهد که برخی از فرکانسهای صدا، بسته به میزان ولوم، ممکن است بلندتر یا آرامتر به نظر برسند.
در ولومهای بیشتر، فرکانسهای بالا و فرکانسهای پایین بیشتر خودنمایی میکنند و فرکانسهای میانی به عقب رانده میشوند؛ اما با ولوم پایین، فرکانسهای زیر و بم به عقب رانده شده و فرکانسهای میانی بیشتر جلوه میکنند.
از آنجا که گوشها و سیستم شنیداری ما بهطور طبیعی توجه بیشتری به فرکانسهای بسیار زیر یا بسیار بم دارند، با کمی تقویت فرکانسهای میانی میتوانیم توانایی خود را در زمان میکس افزایش دهیم.
برای گوش کردن به موسیقی بهصورت روزمره، بهتر است از ولومی در حدود ۷۰ دسیبل استفاده میکنیم. اما توصیه میکنم در هنگام میکس، با سطح ولومی در حدود ۱۰ دسیبل کمتر از این (۷۰db – 10db = 60db) به موسیقی گوش دهید. این کار باعث میشود که دریافت متعادلتری از دامنه فرکانسی داشته باشید و بتوانید میکس دقیقتری انجام دهید.
وقتی که از نتیجه میکس خود رضایت داشتید، میتوانید ولوم را بالا برده و در موسیقی غرق شوید؛ اما تا قبل از آن سعی کنید ولوم را در حدود ۶۰ دسیبل نگه دارید.
۲. برای افزایش پهنای استریو از اکولایزر چپ/راست استفاده کنید
میکسهای امروزی پهنای استریو بالایی دارند. کافیست یک بار به میکسهای قدیمی گروه بیتلز گوش کنید تا منظور من را بفهمید.
با پیشرفت پلاگینهای مربوط به پهنای استریو و همچنین پیشرفت تکنیکهای میکس، داشتن پهنای استریوی بالا از هر زمانی سادهتر شده است. همچنین برای رقابت با آثار موجود در بازار، داشتن پهنای استریوی وسیع تقریباً یک پیشنیاز است.
یک تکنیک برای این کار که معمولاً نادیده گرفته میشود، استفاده از اکولایزر چپ/راست (left/right EQ) است. اکولایزر چپ/راست ابزاری مفید برای افزایش پهنای استریو است که تصویر استریوی سیگنال شما را تغییر نمیدهد. برای استفاده از این تکنیک نیازی نیست که به پهنای دامنه استریو خود فشار بیاورید.
احتمالاً اکولایزر فابریک نرمافزار آهنگسازی شما، این گزینه را در اختیار شما قرار میدهد که کانال چپ و راست سیگنال استریو را بهطور جداگانه EQ کنید؛ پس میتوانید همین الان دست به کار شوید.
با ایجاد تغییرات اکولایزر جداگانه در کانالهای چپ و راستِ یک صدا یا یک گروه از صداها، شما میتوانید حس وسعت استریو را به این صداها اضافه کنید. علت ایجاد این حس آن است که گوش چپ و گوش راست شنونده، فرکانسهای متفاوتی را دریافت خواهند کرد؛ درست مثل استفاده از یک دیلِی (delay) کوتاه برای ایجاد حس عمق و فضا در موسیقی.
برای استفاده از این تکنیک توصیه میکنم بیشتر در فرکانسهای بالا تغییر ایجاد کنید؛ زیرا گوش ما به این دامنه صدایی حساستر است. علت این حساسیت به تکامل ما از اجداد شکارچیمان برمیگردد. اجداد ما با استفاده از حساسیت نسبت به فرکانسهای بالا میتوانستند به درک سهبعدی از محیط خود دست یابند.
پس برای استفاده بارزتر از این تکنیک، میتوانید بر روی یکی از کانالهای چپ یا راست، یک باند اکولایزر shelf قرار داده و فرکانسهای بالای یک کانال را کمی افزایش داده و فرکانسهای بالای کانال دیگر را کمی کاهش دهید. گوش ما این تغییر کوچک فرکانسی را بهعنوان پهنای استریو درک خواهد کرد. این پدیده مربوط به مبحث psychoacoustics است که بیشک ارزش چندساعت تحقیق و تفحص را دارد.
۳. از تنظیمات خودکار کانال مستر برای اوجگیری بهتر آهنگ استفاده کنید
اوج یا کورِس آهنگ، مهمترین قسمت تنظیم است. همه بخشهای آهنگ طوری طراحی شدهاند که یا به این اوج منتهی شده و یا از آن سرچشمه بگیرند؛ لذا اطمینان خاطر از اثربخشی این قسمت آهنگ باید یکی از اولویتهای اصلی تولیدکننده موسیقی باشد.
صداهایی که در این قسمت از آهنگ استفاده میکنید و چگونگی تعامل این صداها با یکدیگر، یکی از بزرگترین مؤلفههای تعیینکننده موفقیت این بخش از آهنگ است.
خوشبختانه یک راهنمایی خیلی ساده اما تأثیرگذار دارم که با اعمال آن بر روی کانال مستر، میتوانید تأثیرگذاری اوج آهنگ خود را بیشتر کنید.
برای این کار ابتدا یک منحنی کاهش خودکار ولوم بر روی کانال مستر برای بخش قبل از اوج طراحی کنید. این منحنی را طوری طراحی کنید که ولوم کانال مستر در حدود یک نت سیاه قبل از اوج، به حدود منفی ۲ تا منفی ۳ دسیبل برسد.
سپس منحنی ولوم خودکار کانال مستر را طوری تنظیم کنید که دقیقاً همزمان با شروع بخش اوج آهنگ، ولوم آن به ۰ دسیبل برسد. این کاهش تدریجی و افزایش ناگهانی ولوم موجب میشود که اوج آهنگ شما در قیاس با سایر قسمتهای آهنگ بلندتر به نظر برسد. شاید همین کمک کوچک باعث شود که اوج آهنگ شما بهخوبی خودنمایی کند…
گوشهای شما طی مدت کاهش ولوم، به ولوم پایینتر عادت کرده و هنگامی که ولوم مستر به ۰ دسیبل باز میگردد، اوج آهنگ را بلندتر از آنچه واقعاً هست خواهند شنید. شاید این تکنیک به نظر سادهتر از آن باشد که بتواند واقعاً تأثیر ایجاد کند؛ اما کافیست یک بار آن را امتحان کنید تا متوجه میزان تأثیرگذاری آن بشوید.
۴. در گام آهنگ EQ کنید
همه ما از اکولایزر برای افزایش فرکانسهای مختلف استفاده کردهایم؛ اما در هنگام این کار، معمولاً به تأثیر گام آهنگ توجهی نداریم.
هر نت، مانند تصویری از یک دسته از فرکانسهاست که معمولاً بیشتر انرژی آن در نت اصلی و یا همان فرکانس بنیادی تجمع کرده است. با افزایش دادن فرکانسهایی که در گام آهنگ ما قرار دارند، میتوانیم میکس همگنتر و جذابتری داشته باشیم.
برای مثال فرض کنیم که آهنگ ما در گام فا مینور است. اگر قصد دارید یک باند اکولایزر افزاینده بر روی کانال مستر و در حدود ناحیه ۳۰۰ هرتز قرار دهید، ابتدا ببینید آیا فرکانسهایی در این محدوده وجود دارند که مربوط به گام فا مینور باشند؟
میتوانید با استفاده از شکل زیر، مقادیر فرکانسی نتهای مختلف را پیدا کنید. با مراجعه به این نمودار متوجه خواهیم شد که نت فا اکتاو ۴ معادل ۳۴۹ هرتز است؛ یعنی نزدیک به دامنه فرکانسی که قصد افزایش آن را داریم.
نت ریشه گام آهنگ ما فا است؛ پس اگر به جای فرکانس ۳۰۰ هرتز، فرکانس ۳۴۹ را افزایش دهیم، نتیجه اعمال اکولایزر ما بسیار هارمونیکتر و زیباتر خواهد بود.
پس دفعه بعد که تصمیم گرفتید از اکولایزر برای افزایش یک فرکانس استفاده کنید، به دنبال نتهای گام آهنگتان در نزدیکی محدوده اکولایزر باشید تا فواید این روش را بهخوبی درک کنید.
۵. از دیلی بهنحوی خلاقانه استفاده کنید
دیلِی بخشی اساسی از هر آهنگ است که به آن فضا و عمق و جذابیت اضافه میکند. همه ما بر روی المانهای مختلف آهنگ از دیلی استفاده کردیم؛ اما اکثر اوقات از دریچه میکس به دیلی نگاه میکنیم.
مانند راهنمایی دوم درباره اکولایزر چپ/راست، افزودن یک دیلی کوتاه و قرار دادن آن در کانال مقابل صدای اصلی، میتواند پهنای بیشتری را در میکس ایجاد کند. هرچه زمان تأخیر دیلی بیشتر باشد، افکت ما بارزتر خواهد بود. اما دیلی با زمان بسیار کوتاه میتواند شبیه به ریورب عمل کرده و باعث شود که صداهای ما راحتتر در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
برای استفاده هر چه خلاقانهتر از دیلی میتوانید ماژولیشن و سایر افکتها را نیز به سیگنال دیلی اضافه کنید. بدین ترتیب:
- پلاگین دیلی مورد علاقه خود را بر روی یک کانال بازگشت افکت قرار دهید.
- پلاگین افکت ماژولیشن، دیستورشن و یا سایر افکتها را بعد از دیلی به کانال اضافه کنید.
- انشعابی با سطح ولوم پایین از یکی از المانهای آهنگ به این کانال افکت بفرستید. با شنیدن تأثیر افکت بر روی صدا و بر حسب سلیقه خود، پارامترهای افکتها را تعیین کنید.
با اضافه کردن افکتهای دیگر بعد از دیلی، سیگنال دیلی شما جنسی متفاوت اما نزدیک به سیگنال اولیه خواهد داشت.
فراتر از این، شما میتوانید با اعمال تنظیمات خودکار بر روی پلاگین افکت، حرکت و تنوع بیشتری در سیگنال دیلی خود ایجاد کنید.
استاد شدن!
میکس کردن آهنگ میتواند روندی سخت و گاهاً خستهکننده باشد. شوربختانه هیچ میانبری برای ماهر شدن در این راه وجود ندارد و هیچ روش کاری برای همه آهنگها مناسب نخواهد بود.
برای ماهر شدن در میکس باید ساعتها تمرین کنید و مهمتر از آن، باید زمان زیادی را به آزمون و خطا اختصاص دهید.
آموختن شگردها و مهارتها باعث میشود که در هنگام مواجهه با دشواریهای میکس، ابزارهای بیشتری برای امتحان کردن داشته باشید. امیدوارم در این مقاله روشهایی را به شما معرفی کرده باشم که عادت به استفاده از آنها نداشته باشید.
به مرور زمان متوجه خواهید شد که هر یک از این روشها در چه مواقعی کارگر خواهند بود (هرچند که شخصاً عقیده دارم شگرد شماره ۱ همیشه مفید است). امیدوارم آزمودن شگردهای بالا، گامی هرچند کوچک در جهت استاد شدن شما باشد.
منبع: Mode Audio
نویسنده: Daniel Strongin
مترجم: کیان ایرجی