۱۲ اشتباه متداول در ضبط و میکس وکال

۱۲ اشتباه متداول در ضبط و میکس وکال

رسیدن به صدای وُکال مطلوب در استودیوی خانگی یک چالش بزرگ است. در این مقاله، دوازده اشتباه رایج بین تولیدکنندگان موسیقی تازه‌کار را برمی‌شماریم که با اجتناب از آنها، به وکال باکیفیت‌تری دست پیدا می‌کنید.

۱. در نظر نگرفتن اتاق

با توجه به وفور ابزارهای اصلاح صدا در دنیای امروز، در نظر نگرفتن اتاق و موکول کردن اصلاحات به مراحل بعد از ضبط، کار راحتی است. اگرچه این ابزارها در اصلاح اشتباهات متداول ضبط به کمک شما می‌آ‌یند، اما جای آکوستیک اتاق را نمی‌گیرند. بهترین برداشت ممکن را از خواننده بگیرید و سپس اگر لازم بود آن برداشت را اصلاح کنید.

اولین چیزی که در اتاق ضبط حرفه‌ای به نظر می‌آید، سکوت آن است. آکوستیکِ اتاق، پژواک‌های صدا را گرفته و امکان ضبط سیگنالی تمیز را برای ما فراهم می‌کند. در اتاق معمولی صداها با برخورد با دیوارها و سقف، دوباره به میکروفون برگشته و کیفیت سیگنال را کاهش می‌دهند. صداهای خارج از اتاق و نویزِ دستگاه‌های الکترونیکی در داخل اتاق هم دردسرساز هستند.

شما برای برطرف کردن این مشکلات در خانه چه کار می‌توانید بکنید؟ پرهیز از ضبط کردن در اتاقی که سطوح سخت زیاد یا پنجره دارند، نقطه شروع مناسبی است. برای کنترل بیشتر، روی سطوحی که پشت و یا کناره‌های میکروفون به سمت آنها قرار می‌گیرد، فوم‌های جاذب آکوستیک بچسبانید یا وسایل منزل که سطوح نرم دارند را در آنجا بچینید تا یک «محوطه ساکت» ایجاد شود که صدا در آن راه فرار و پژواک کمتری دارد. قرار دادن خواننده در یک اتاقک که از پتو ساخته‌اید شاید به نظر مسخره بیاید؛ ولی بدین طریق خشک‌ترین سیگنال ممکن را به دست خواهد آورد.

ناگفته پیداست که این تمهیدات باید قبل از رسیدن خواننده انجام شوند. خواننده نباید منتظر بماند تا شما وسایل منزل را جابجا کنید و قالیچه و پتو آویزان کنید.

۲. قبل از شروع ضبط، اشکالات را برطرف کنید

بارها متوقف کردن پروژه برای رفع اشکالات فنی، اتلاف وقت و انرژی است؛ به‌خصوص وقتی مشتری در استودیو حاضر باشد. بعد از مشخص کردن فضای ضبط، باید از کارکرد تجهیزات اطمینان حاصل کنید و این کار باید قبل از شروع جلسه ضبط انجام شود.

ابتدا مطمئن شوید میکروفون به کارت صدا وصل شده و کامپیوتر سیگنال دریافت می‌کند. تمام میکروفون‌ها و کابل‌هایی که لازم دارید را هم آماده کنید. وقتی سیگنال را با صدای خود امتحان می‌کنید، ممکن است تأخیری بین صدا و پخش آن از کامپیوتر ایجاد شود؛ اگرچه حذف کامل این تأخیر ممکن نیست، اما این مسئله نباید محسوس باشد. اگر این تأخیر در هدفون محسوس باشد، اجرا برای خواننده سخت خواهد شد.

تأخیر معمولاً به علت فشار بر روی پردازشگر کامپیوتر در اثر باز بودن نرم‌افزارها و افکت‌های متعدد پیش می‌آید. از پروژه در یک فایل استریو یا به‌صورت چند فایل دسته‌ای خروجی بگیرید و در پروژه‌ای جدید قرار داده و ضبط را در این پروژه خلوت‌تر انجام دهید تا فشار کمتری به پردازشگر بیاید. گزینه دوم یعنی خروجی دسته‌ای در پروژه ضبط به شما اختیار بیشتری می‌دهد و می‌توانید میزان صدای هر دسته را با سلیقه خواننده تغییر دهید. [مترجم: خروجی دسته‌ای یا Stem یعنی دسته‌بندی کردن سازها و خروجی گرفتن از آنها؛ مثلاً کل کوبه‌ای‌ها در یک فایل استریو، کلیدی‌ها در فایلی دیگر و الی آخر و یا دسته‌بندی‌های دیگر مثل کوبه‌ای، هارمونیک، ملودیک و غیره]

راهنمایی دیگر اینکه در تنظیمات نرم‌افزار و کارت صدای خود، Latency پایین‌تر را انتخاب کنید و میزان Buffer Size را کم کنید. Buffer Size بالا برای میکس مفید است؛ اما در مرحله ضبط مشکل‌ساز می‌شود.

۳. استفاده از میکروفون نامناسب

ممکن است شما برای شروع و یادگیری، یک میکروفون ارزان قیمت تهیه کرده باشید و یا یک میکروفون قرض گرفته باشید. اگرچه موسیقی خوب حاصل مهارت است و نه حاصل تجهیزات، اما استفاده از میکروفون نامناسب کارِ ضبط آواز را به‌شدت دشوار می‌کند. اگر می‌خواهید کارِ تولیدِ وکال را جدی بگیرید، باید روی یک میکروفون باکیفیت مخصوص وکال، پایه میکروفون و پِت گیر (پاپ شیلد) سرمایه‌گذاری کنید.

اگر چند میکروفون دارید، همه را برای خواننده تنظیم کنید و با هر کدام چند جمله از او ضبط کنید تا ببینید کدام‌یک بیشتر مناسب جنس و سبک صدای اوست. انتخاب میکروفون درست یعنی استفاده کمتر از EQ و کمپرسور برای «درآوردنِ صدای خواننده» در میکس.

۴. میکسِ هدفون کسل‌کننده

تا کنون به صدای ضبط‌شده خود بدون افکت گوش کرده‌اید؟ می‌تواند تجربه عجیبی باشد. بیشتر خواننده‌ها هم احساس مشابهی دارند. بعد از تنظیم بلندی صدا در هدفون از خواننده بپرسید آیا روی صدایش در هنگام ضبط افکت می‌خواهد. غالباً کمی ریوِرب احساس راحتی بیشتر ایجاد می‌کند و منتج به اجرایی مطمئن‌تر می‌شود. در بیشتر نرم‌افزار‌ها می‌توانید یک کانال جانبی افکت بسازید که خروجی آن به هدفون منتقل می‌شود.

در ابتدای جلسه، پنج دقیقه وقت بگذارید و در خواننده نسبت به صدادهی‌اش در ضبط اشتیاق ایجاد کنید. مواردی چون EQ و Saturation را از نظر دور نکنید. برای خواننده‌هایی که دامنه دینامیک وسیعی دارند [مترجم: اختلافِ دسی‌بِلِ نت‌های آرام و محکم آنها زیاد است]، کمی کمپرسور می‌تواند مفید باشد. چند کانالِ جانبی با چند افکت از قبل آماده داشته باشید.

قدم بعدی صدا گرفتن از آهنگ بیکلام در گوش خواننده است. صدای تِرک را به‌آرامی زیاد کنید و از خواننده بخواهید به شما بگوید کجا صدای موسیقی به حد کافی بلند است. هدف این است که خواننده صدای خود را بشنود و در عین حال بتواند با موسیقی ارتباط حسی برقرار کند. در طی جلسه ضبط با خواننده در ارتباط باشید و وضعیت میکس هدفون را بررسی کنید تا از رضایت وی مطمئن شوید. حالا که بحث به اینجا رسید، برویم سراغ اشتباه متداول بعدی.

۵. مدیریت نکردن جلسه

ما تولیدکننده‌های موسیقی ممکن است آدم‌هایی خجالتی باشیم و بیشتر ترجیح دهیم پشت سیستم و درگیر جزییات صوتی باشیم. اگرچه این خصیصه برای مواقع تنهایی مفید است، ولی مهارت‌های دیگری برای مدیریت جلسه ضبط مورد نیاز است.

برای شروع، دانستن نیازهای خواننده بسیار مهم است. برخی خواننده‌ها ترجیح می‌دهند چند برداشت تمرینی برای گرم کردن ضبط کنند، ولی عده‌ای دیگر از خواننده‌ها به محض رسیدن سر جلسه آماده ضبط هستند. آماده هر دو حالت باشید.

بین برداشت‌ها خواننده را تشویق کنید و به او اعتمادبه‌نفس دهید. وقتی برداشت شما بی‌نقص باشد، طبیعتاً تشویق کردن راحت است؛ اما هنگامی که خلاف این باشد، اوضاع کمی متفاوت خواهد بود. با انتخاب کلمات نامناسب می‌توانید به خواننده توهین کرده و یا تمرکز وی را کم کنید. پس سعی کنید به انتقادات خود جنبه مثبت داده و پیشنهادات خود را با جملاتی نظیر «جوری بخون انگار تو اتاق تنهایی» و «عالی، ولی مطمئنم پرانرژی‌تر هم می‌تونی بخونی» بیان کنید که باعث ایجاد اعتمادبه‌نفس می‌شوند.

فضایی فراهم کنید که خواننده بتواند به‌راحتی خود را بروز دهد. اگر حسِ اجرا کم است، از خواننده بخواهید ترانه را برای شما توضیح دهد و تصویرسازی کند. این کار ذهنیت خواننده را به ترانه نزدیک‌تر کرده و حسِ برداشت‌های بعدی را افزایش خواهد داد.

جمع‌بندی این نکته در این است که با خواننده ارتباط برقرار کنید. اگر می‌خواهید دوباره یک برداشت را گوش کنید و یا یک ویرایش کوچک انجام دهید، به خواننده بگویید چه می‌کنید و چرا. به جای زیاد کردن gain وقتی شدت صدا پایین می‌آید، بررسی کنید آیا خواننده از روبروی میکروفون کنار رفته یا از آن دور شده؟ اگر چنین بود از او بخواهید سر جای قبلی خود قرار گیرد. از نقطه نظری دیگر، شاید خواننده ریوِرب حجیم و یا دیلِی بلندی برای هدفونش بخواهد. این کار شنیدن صدای خواننده را برای خودش سخت کرده و ممکن است جزئیات کوک را نشنود؛ وظیفه شماست که او را توجیه کنید. اما از قطع بی‌دلیل ضبط، تحمیل روش کار غیرمعمول یا ارائه توصیه‌های بی‌دلیل خودداری کنید.

[مترجم: پس از تجربه بیش از یک دهه کار در حیطه موسیقی تجاری معتقدم مهم‌ترین و ارزنده‌ترین مهارت یک تولیدکننده موسیقی ایجاد فضایی است که نوازنده و خواننده بتوانند بهترین اجرای خود را ارائه دهند. اهالی موسیقی، حتی در خشن‌ترین سبک متال، از نظر احساسی شکننده و نیازمند روانشناسی دقیق هستند. چگونه حرف زدن با موزیسین‌ها مهم‌تر از چگونه نوشتن برای ساز‌هاست.]

۱۲ اشتباه متداول در ضبط و میکس وکال

۶. سطح گِین نامناسب

تنظیم اندازه صدای ورودی وکال از‌ آن موارد بنیادینی است که چندان مورد توجه قرار نگرفته است. پیشنهاد می‌کنم یک ضبط تمرینی به‌عنوان گرم کردن خواننده انجام دهید و از این زمان برای تنظیم سیگنال ورودی استفاده کنید. اگر سیگنال ورودی بیش‌ازحد ضعیف باشد، صدا در میکس به‌خوبی خودنمایی نخواهد کرد و اگر ورودی به‌شدت قوی باشد، خطر تخریب سیگنال بالا می‌رود. در نظر بگیرید که بعد از گرم کردن، خواننده احتمالاً بلندتر می‌خواند. برای اطمینان از وجود هدروم کافی برای سیگنال، متوسطِ ۱۲- تا ۱۸- دسی‌بل را هدف‌گذاری کنید. اگر peak‌های سیگنال ورودی حدود ۶- دسی‌بل باشند، احتمال دارد در برداشت‌های بعدی سیگنال بیش‌ازحد قوی باشد.

یک راهنمایی مهم اینکه برای تعیین سطح سیگنال از کانال داخل نرم‌افزار ضبط استفاده نکنید؛ چون این کانال‌ها اندازه سیگنال خروجی بعد از ضبط را تعیین می‌کنند. به جای آنها از پیچ یا اسلایدِر روی کارت صدا استفاده کنید.

۷. برداشت‌های بیشتر یا کمتر از حد لازم

شاید ‌بیش‌ازحد مطمئن باشید و یا حواستان پرت باشد و جلسه ضبط را به تنها دو برداشت ختم کنید. این ایده خوبی نیست؛ چون وقتی دوباره به چشم خریدار به اجرا نگاه کنید، ایراد‌هایی در لحن و بیان پیدا می‌کنید که نرم‌افزارها نمی‌توانند آنها را برطرف کنند. داشتن برداشت‌های بیشتر به شما امکان گزینه‌های خلاقانه‌تر و سرِ هم کردن بهترین قسمت‌های اجرا را می‌دهد.

بعد از ضبط تمرینی، سه یا چهار برداشت یکسره از اول تا آخر آهنگ بگیرید. در این مرحله خواننده باید درک خوبی از حس کلی آهنگ داشته باشد. به همراه خواننده به این برداشت‌ها گوش کنید تا ببینید کدام قسمت‌ها نیازمند کارِ بیشتر هستند و از وی بپرسید ترجیح می‌دهد روش ادامه کار چگونه باشد. ترجیح می‌دهد خط به خط پیش برود؟ اول Chorus‌ها و بعد Verse‌ها را ضبط کند؟ به هر شکل، آنطور که خواننده راحت است جلسه را پیش ببرید.

به هیچ وجه برداشت‌های قبلی را پاک نکنید؛ مگر آنکه واقعاً بد بوده باشند. بعد از چند برداشت به‌راحتی فراموش می‌کنیم که در ابتدا چه چیزی ضبط کرده‌ایم. هرگز نمی‌دانیم؛ ولی شاید همان ضبط تمرینی که خواننده بدون فشار روانی ضبط کرده است، بهترین برداشت باشد.

بر خلاف این حالت، ضبط کردن برداشت‌های ‌بیش‌ازحد هم ایده‌آل نیست. موقع سرِ هم کردن برداشت‌ها، گشتن میان ده برداشت کامل از کل آهنگ می‌تواند گیج‌کننده باشد.

۸. ویرایش افراطی

وقتی از برداشت‌های خود مطمئن شدید، قدم بعدی اتصال بهترین قسمت‌های هر یک‌ از برداشت‌ها در قالب یک خط وکال است. به این کار Comping می‌گویند [مترجم: با comping در گیتار به معنی ملودی‌نوازی با آکوردها اشتباه نشود]. در این بخش مهم‌ترین خواسته ما کوک نیست؛ بلکه جنس صدا، بیان و ضربِ درست هستند. کوک را می‌توان بعداً اصلاح کرد.

با توجه به بصری بودن و جزئیات‌محوری پروسه Comping، به‌راحتی می‌شود در دام ویرایش‌های ‌بیش‌ازحد افتاد. برخی تهیه‌کننده‌ها کلمه به کلمه و یا حتی سیلاب به سیلاب از بهترین برداشت‌های موجود دستچین می‌کنند تا خط وکال از نظر فنی به کمال برسد. گاهی اوقات این رویکرد لازم است؛ ولی برای حفظ یک حسِ منسجم در خط وکال توصیه می‌شود کمترین ویرایش ممکن را انجام دهید. یک روش مؤثر این است که با بهترین برداشت کلی شروع کنید و کلمه‌ها یا عبارت‌های ناخوشایند را با بهترین نسخه برداشت‌های دیگر جایگزین کنید. در این روش ویرایش به حداقل رسیده و حس موسیقایی کلی اثر حفظ می‌شود.

نکته: به جز مواقعی که موقتاً خط وکال را به تنهایی گوش می‌کنید، سعی کنید Comping را بر روی موسیقی انجام دهید و نه آواز به تنهایی. در غیر این صورت وقتتان صرف ویرایش ایرادات کوچکی می‌شود که در قالب میکس اصلاً به گوش نمی‌آیند.

۹. مماس کردن وکال با خطوط مشخص‌کننده میزان (Grid)

تأخیر یا تعجیل در بیان برخی کلمات و عبارت‌ها برای خواننده‌ها معمول است. ولی حتی کوچکترین تأخیر زمانی هم می‌تواند ضرب‌آهنگ کلی را مختل کند و وظیفه شماست که آواز را به ضرب برگردانید.

مانند Comping، تکیه کردن به ظاهر موجِ صدا برای سر ضرب کردن صدا یک ایراد دارد. یک اشتباه ناشیانه این است که برای مرتب کردن پروژه، به جای گوش کردن و سر ضرب گذاشتن وکال با ضرب‌آهنگ موسیقی، وکال را با خطوط ضرب و میزان مماس کنیم. این کار معمولاً مشکلات را وخیم‌تر می‌کند.

بعضی از کلمات و عبارت‌ها کاملاً سر ضرب خواهند بود؛ ولی نه تمام آنها. اگر در سر ضرب کردن وکال مشکل دارید، به علایم دیداری روی صفحه بی‌توجه باشید و بگذارید گوش‌هایتان راه را نشان دهند. از همین روش همخوان‌ها و دوبل‌های خود را نیز با وکال اصلی هماهنگ کنید؛ حروف بی‌صدا باید با اختلاف ناچیز چند میلی‌ثانیه‌ای با خواننده اصلی هماهنگ باشند.

۱۰. برطرف کردن اشکالات دینامیک با راه‌حل‌های استاتیک

آواز می‌تواند بسیار دینامیک باشد و در طی چند ثانیه از زمزمه به نعره تبدیل شود. با این حال بسیاری از تولیدکننده‌ها برای حل این مشکلات دینامیک از اکولایزر استاتیک استفاده می‌کنند که فرکانس‌ها را فارغ از تغییرات صدا کم و زیاد می‌کند.

تنظیم اکولایزر برای گرفتن فرکانس‌های بالا در جاهایی که خواننده بسیار قوی می‌خواند ممکن است خوب باشد؛ ولی همین راهکار در قسمت‌هایی که خواننده آرام و ملایم می‌خواند می‌تواند منجر به از دست رفتن شفافیت صدا شود.

همین رویکرد را می‌توان به اصلاح آدیو نیز تعمیم داد. صدای کلیک و «ملچ و ملوچ» را از وکال کم کنید؛ ولی این کار را برای هر قسمت آهنگ جداگانه انجام دهید. برای مثال حروف صفیری را در نظر بگیرید؛ تنظیمات De-Esser لازم برای گرفتن یک صدای بسیار خشن مثل حرف «س» خیلی شدید، در قسمتی دیگر از آهنگ می‌تواند حروف نرم‌تر مثل «ف» را به‌کلی از بین ببرد.

۱۱. اضافه کردن بی‌هدف افکت‌ها

اضافه کردن بی‌هدف افکت‌ها به صدا یک اشتباه ابتدایی است که می‌تواند به‌سرعت کیفیت کلی میکس را تحلیل برد. بیشتر افکت‌های مربوط به وکال از نظر کاربرد بسیار منعطف هستند؛ بنابراین مهم است کاربرد دقیق هر افکت در زنجیره افکت‌های وکال را بدانیم. برای مثال کمپرسور می‌تواند Peak‌های بلند را همسان کند، دینامیک را منسجم‌تر کند و جزییات را بیشتر نمایش دهد. قبل از اینکه کمپرسور یا هر افکت دیگری را در زنجیره بگذارید، خوب است یک برنامه کلی داشته باشید.

آزمون و خطا بسیار خوب است؛ ولی در برخی موارد بهتر است یک برنامه دقیق و مشخص داشته باشید. قبل از شروع میکس، به چند آهنگ که صدایی شبیه صدای دلخواه شما برای آهنگتان دارند، به‌عنوان مرجع گوش کنید. توجه کنید مهندس میکس چگونه آواز را از دل موسیقی بیرون کشیده و این را چراغ راهی برای تمام تصمیمات خود درباره افکت‌ها قرار دهید. به این صورت رسیدن به صدای میکس‌های تجاری راحت‌تر می‌شود و می‌توانید تکنیک‌های خود را هم به آن اضافه کنید.

۱۲. استفاده نکردن از اتومیشن

هرچه به انتهای میکس نزدیکتر می‌شویم، حوصله کمتر می‌شود و ممکن است اتومیشن (automation) را کمتر در نظر بگیریم یا به‌کلی از آن صرف‌نظر کنیم.

اکولایزر‌ها و افکت‌ها جزییات صدای خواننده را نمایان می‌کنند و اتومیشن اجازه کنترل این تغییرات را هماهنگ با سیر تحول آهنگ برای ما ایجاد می‌کند؛ یک سطح جدید از کنترل خلاقانه که صدای میکس ما را حرفه‌ای‌تر می‌کند.

دنباله صدای ریوِرب‌ها و دیلی‌ها را شکل دهید. با تغییر دیستورشن و سچوریشن جنس کلی موسیقی را دستکاری کنید. در Chorus دوم صدای خواننده را بیشتر کنید تا بتواند با سازهای اضافه‌شده در این قسمت رقابت کند. آواز پاپ مدرن قرار نیست شبیه یک اجرای طبیعی باشد.

تا جایی که تغییرات شما خوش‌صدا هستند، از انجام هیچ تغییر غیرمعمولی خجالت نکشید. هیچ محدودیتی برای اتومیشن وجود ندارد و تمام پارامتر‌های نرم‌افزار و افکت‌ها مجاز به اتومیشن هستند؛ با هر میزان جزئیاتی که شما بخواهید.

جمع‌بندی

اشتباهات اجزای طبیعی روند تولید موسیقی هستند. همه ما اشتباه می‌کنیم و به‌مرور یاد می‌گیریم که از آنها اجتناب کنیم. راستش را بخواهید خیلی بیشتر از ۱۲ اشتباه می‌تواند در میکس رخ دهد و برخی از نمونه‌های بالا ممکن است اصلاً منطبق با شرایط شما نباشند.

ولی بیشتر اشکالات تولید وکال در ابتدای جلسه رخ می‌دهند؛ یعنی در مرحله حاضر کردن اتاق و تجهیزات و کار کردن با خواننده برای ضبط بهترین برداشت ممکن. اگر این بخش درست انجام شده باشد، تدوین و اضافه کردن افکت‌ها و میکس بسیار راحت‌تر اتفاق می‌افتد.

منبع: iZotope
نویسنده: Daniel Dixon
مترجم: کیان ایرجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *