شواهد علمی واضح هستند؛ فراگیری موسیقی، علاوه بر لذتبخش بودن، فواید گستردهای از جمله تقویت حافظه و هماهنگی عضلانی دارد. حتی اگر در کودکی فرصت یادگیری موسیقی را نداشتهاید، هیچوقت برای شروع کردن دیر نیست!
در این مقاله ده راهنمایی برای شروع فراگیری موسیقی در بزرگسالی را با شما در میان میگذاریم.
۱- موسیقی مورد علاقه خود را انتخاب کنید
وقتی تصمیم به یادگیری موسیقی میگیرید، ساز و سبکی را انتخاب کنید که به آن علاقهمند هستید. اگر سبکی را انتخاب کنید که صدای آن را دوست دارید و به آن علاقهمند هستید، راحتتر میتوانید انگیزه خود را برای تمرین حفظ کنید و از تمرین کردن لذت ببرید. آیا همیشه به فکر فراگیری پیانو بودهاید؟ آیا از صدای کلارینت لذت زیادی میبرید؟ آیا همیشه دوست داشتهاید نوازنده درامز یک گروه راک باشید؟ باید سازی را انتخاب کنید که با سبک زندگی شما نیز هماهنگ باشد. اگر همیشه در حال جابجایی هستید، شاید بهتر باشد سازی با قابلیت حمل آسان مانند کلارینت را انتخاب کنید. اگر دیوارهای ساختمان شما نازک و همسایههای شما کمتحمل هستند، شاید یک پیانو دیجیتال با ولوم قابل تنظیم مناسبتر باشد.
هنگام انتخاب رپرتوار (آهنگهایی که به نواختن آنها میپردازید)، ابتدا به موسیقی مورد علاقه خود فکر کنید. آیا از شنیدن موسیقی موتزارت لذت میبرید؟ آیا دوست دارید بتوانید در سبک جز بداههنوازی کنید؟ پس چرا انجام این کارها را امتحان نکنید؟ اگر آهنگی در حال حاضر از سطح توانایی شما بالاتر است، نسخه سادهشده آن را امتحان کنید یا آهنگهای مشابه اما سادهتر را فرا بگیرید. بهعنوان مثال، نسخه خلاصهشده بسیاری از آثار جاودانه مانند سونات مهتاب بتهوون و فانتزی ایمپرومپتوی شوپن وجود دارند.
۲- هدفگذاری کنید
اهدافی واقعگرایانه برای آنچه میخواهید بیاموزید و زمانی که میخواهید صرف تمرین کنید، مشخص کنید. هدفگذاری کمک میکند تمرکز بهتری داشته باشید و پیشرفت خود را بهتر اندازهگیری کنید. در هنگام هدفگذاری به دلیل اصلی فراگیری موسیقی توجه کنید: آیا موسیقی برای شما یک سرگرمی در اوقات فراغت است؟ آیا میخواهید با دوستان موزیسین خود ساز بزنید؟ باید به نقشه راهی که شما را به هدف میرساند فکر کنید. از سیستم مقدم برای هدفگذاری استفاده کنید:
مُشخص: اهداف شما باید مشخص باشند. (مثال: میخواهم نواختن موومان اول سونات مهتاب بتهوون را یاد بگیرم، میخواهم نواختن چهار آکورد آهنگ پاپ مورد علاقه خود را یاد بگیرم، میخواهم بتوانم این قسمت ده-میزانی دشوار از فلان آهنگ را بدون وقفه بنوازم و …)
قابل اندازهگیری: اهداف شما باید قابل اندازهگیری باشند تا بتوانید متوجه شوید که چه موقع به آنها دست یافتهاید.
دستیافتنی: اهداف شما باید نسبت به سطح مهارت شما و میزان زمانی که میخواهید صرف تمرین کنید، واقعگرایانه باشند. اگر هدف شما این است که بتوانید در عرض شش ماه مانند یوجا وَنگ پیانو بزنید، هدف شما دستیافتنی نیست.
مرتبط: اهداف تمرینی شما باید با هدف کلی شما از فراگیری موسیقی همسو و مرتبط باشند. (مثال: اگر بخواهید در مهمانیها برای دوستان خود پیانو بزنید، آیا آموختن نتخوانی گیتار برای شما ضرورت دارد؟)
محدود به زمان: اهداف شما باید محدود به زمانی مشخص باشند. (مثال: حفظ کردن نام نتها در یک هفته)
۳- تمرین مداوم
بهترین راه رسیدن به هدف این است که بهطور مداوم تمرین کنید. یک برنامه تمرینی تنظیم کنید تا به شما در روند یادگیری کمک کند. جلسات تمرین باید متناوب بوده و برنامهریزی آنها بهنحوی باشد که حتیالمقدور چیزی حواس شما را پرت نکند. لازم نیست جلسات تمرین شما طولانی باشند و جلسات ۳۰ دقیقهای نیز کفایت میکند. اگر ۳۰ دقیقه نیز برای شما طولانی است، اوقات فراغت کوتاه خود را به جلسات تمرینی ده الی دوازده دقیقهای تبدیل کنید. میتوانید هر روز چندین «زنگ تفریح موسیقی» داشته باشید تا تمرین موسیقی پیش از رسیدگی به مسئولیتهای دیگر، استرس شما را کاهش دهد. اگرچه باید برنامه تمرین مداوم داشته باشید، اما بد نیست که انعطافپذیر نیز باشید. شاید گاهی کار مهمتری از تمرین موسیقی برای شما پیش بیاید.
۴- بخشبندی تمرینها
تمرکز بر روی یاد گرفتن قسمتهای کوتاهتر هر آهنگ که گاه به آن «بخشبندی» میگویند، بهینگی تمرین شما را افزایش میدهد. بخشبندی کمک میکند که تمرین موسیقی قابل هضمتر شده و آنچه فرا میگیرید بهتر در یاد شما بماند. برای فراگیری بخشهای دشوارتر آهنگ میتوانید بهصورت میزان به میزان جلو بروید. برای این کار، با سرعتی آرام از ضرب اول یک میزان تا ضرب اول میزان بعد را تمرین کنید. وقتی میزان مورد نظر را فرا گرفتید، به تمرین کردن بخشهای دو میزانی، چهار میزانی و… بپردازید و رفتهرفته تمپو را افزایش دهید. بسته به اینکه مدت زمان جلسات تمرین شما چقدر باشد، ممکن است هر بار تنها یک میزان را یاد بگیرید؛ اما ایرادی ندارد! این استراتژی میزان به میزان در آینده و برای آموزش قطعات دشوارتر و همچنین در نواخت پیاپی میزانها به شما کمک شایانی میکند که یکی از مهارتهای مهم در موسیقی است.
۵- از مترونوم استفاده کنید
هر وقت که به تمرین میپردازید از مترونوم استفاده کنید. مترونوم باعث میشود ضرباهنگ خود را صادقانهتر بررسی کنید و مطمئن شوید که در قسمتهای سختتر یک قطعه، آرامتر و در قسمتهای سادهتر آن، سریعتر نمینوازید. حتی در هنگام استفاده از شگرد «بخشبندی» هم از مترونوم استفاده کنید. مترونوم را در سرعتی پایین قرار داده و بخشهای دشوارتر را تمرین کنید. بدین ترتیب میتوانید انگشتگذاری و ضرباهنگ را بهخوبی یاد بگیرید. سپس رفتهرفته سرعت را افزایش دهید تا به سرعت دلخواه خود برسید. شاید فکر کنید که سر ضرب ساز زدن با مترونوم چندان مهم نیست؛ اما اگر بخواهید با دیگران همنوازی کنید، باید ایرادات زمانی را از بین برده و سر ضرب ساز بزنید.
۶- صدای ساز خود را ضبط کرده و به آن گوش کنید
یک راهنمایی مفید دیگر برای تمرین این است که صدای ساز خود را ضبط کنید. در هنگام ساز زدن، بهسختی میتوانیم روی تمام جنبههای موسیقی تمرکز کرده و عمیقاً به صدایی که تولید میکنیم گوش کنیم. ضبط کردن صدای ساز و گوش کردن به آن به شما کمک میکند تا بهتر بر روی صدایی که تولید میکنید تمرکز کنید. میتوانید به تغییرات تمپو، اشتباهات انگشتگذاری یا جاهایی که باید جملهبندی خود را ارتقاء دهید توجه کنید تا در جلسات تمرینی بعدی، این اشکالات را هدف قرار دهید. در ابتدا آموزگار شما میتواند در این زمینه شما را یاری کند؛ اما با گذشت زمان و گوش کردن منتقدانه نوازندگی خود، جای استاد را برای خود پر خواهید کرد.
۷- زیاد به موسیقی گوش کنید
گوش کردن به موسیقی و شنیدن صدای ساز نوازندگان حرفهای به شما کمک میکند که گوش خود را به شنیدن صدای ساز عادت داده و استانداردهای خود را برای قضاوت در مورد کیفیت نوازندگی توسعه دهید. این کار همچنین موجب میشود که با انواع موسیقی آشنا شده و شما را هم از نظر گوش و هم از نظر ذهنی برای نواختن و آموختن موسیقی آمادهتر میکند.
۸- تئوری و تاریخ موسیقی را مطالعه کنید
در کنار گوش کردن به موسیقی، مطالعه تئوری و تاریخ موسیقی نیز بسیار سودمند است و به شما کمک میکند تا مهارتهای موسیقایی خود را کاملتر کرده و ماجرای آهنگهایی که تمرین میکنید را بهتر درک کنید. با فراگیری تئوری موسیقی، چند و چون ملودیها و آکوردهای آهنگها را بهتر درک میکنید و فرا گرفتن آهنگها سادهتر میشود. بهعلاوه، این دانش موجب میشود که شباهتهای ساختار موسیقایی آهنگهایی که میآموزید را بهتر بفهمید. تاریخ موسیقی، تغییرات فلسفه ساخت موسیقی در طی زمان را به شما نشان داده و کمک میکند قطعات مربوط به ادوار مختلف را بهتر تفسیر کنید.
۹- برای سایرین اجرا کنید
اجرا برای سایرین راهی سرگرمکننده جهت نشان دادن چیزهاییست که آموختهاید. فشار ناشی از اجرا برای سایرین به شما کمک میکند بفهمید که آیا موسیقی مورد نظر را حقیقتاً یاد گرفتهاید یا نه. در هنگام اجرا به خاطر داشته باشید که اگرچه برای اجرای بینقص تلاش میکنیم، اما داشتن چنین اجرایی چندان هم رایج نیست. پذیرش نقصانها و ایرادها بخش مهمی از روند آموزش است. از آنجا که در حین اجرا نمیتوانیم مرتباً توقف کرده و از اول شروع کنیم، باید بیاموزیم که راه خود را از لابلای این ایرادها پیدا کرده و به نواختن موسیقی ادامه دهیم. هرچه بیشتر اجرا کردن را تمرین کنید، اجرای شما بهتر شده و اجرا کردن برای شما راحتتر میشود؛ خواه بهصورت انفرادی و خواه در قالب گروه.
۱۰- صبور باشید
راهنمایی آخر شاید به نظر واضح بیاید، اما ارزش یادآوری را دارد: صبور باشید. فرا گرفتن یک مهارت جدید نیازمند زمان است. موزیسینهای مورد علاقه شما سالها برای پرورش مهارتهای خود تلاش کردهاند و اگر نمیتوانید در مدتی کوتاه مانند آنها ساز بزنید، ناامید نشوید. اگر دچار کلافگی شُدید، پیشنهاد میکنیم چند نفس عمیق بکشید، تند پیش نروید و مجدداً تلاش کرده یا کمی استراحت کنید. فراگرفتن موسیقی نیازمند زمان و تکرار است؛ پس صبور باشید و با خود مدارا کنید.
منبع: Liberty Park Music
مترجم: کیان ایرجی