موسیقی متال را میتوان یکی از متفاوتترین سبکهای معاصر موسیقی دانست. این سبک با سرعت و خشونت بالا و فضای بعضاً تیرهوتار خود، حسوحالی متفاوت از هر سبک دیگری از موسیقی به شنونده القا میکند و میتوان گوش دادن به آثار باکیفیت آن را تجربهای بیبدیل دانست. موسیقی متال در حدود چهار دهه پیش متولد شد و در طول دو دهه گذشته، محبوبیتی بسیار پیدا کرده است. امروز، متال در قله محبوبیت خود قرار دارد و موزیسینهایی در سراسر دنیا، حتی کشورهایی همچون ایران نیز در حال تولید آثاری فاخر در این سبک هستند.
سبک متال نیز همانند پدر خود یعنی راک، یک سبک گیتار-محور است و معمولاً بخش اصلی اصوات آن را گیتار الکتریک تشکیل میدهد. این امر در کنار سرعت و شدت بالای موسیقی متال، باعث میشود که نوازندگی گیتار در آن از نوازندگی در اکثر سبکهای دیگر دشوارتر باشد و نیازمند سرعت، حس ریتمیک و مهارتهای مضاعفی باشد.
از دوران شکلگیری صحنه موسیقی متال تا به امروز، گیتاریستهای بیشماری در این سبک به فعالیت پرداختهاند که بسیاری از آنها نیز با مهارتهای متمایز و تسلط خود در نوازندگی، به افرادی شاخص در این صحنه موسیقی تبدیل شدهاند؛ اما برخی از این افراد، در سطحی متفاوت از دیگران به نوازندگی پرداختهاند و با خلاقیت خود، نقشی اساسی در تحول متال به شکل امروزی آن داشتهاند. نام این افراد، احتمالاً هیچگاه از تاریخ موسیقی محو نمیشود و همواره از آنها بهعنوان برترین گیتاریستهای تاریخ یاد خواهد شد. در این مطلب، به برخی از گیتاریستهای متال میپردازیم که توسط نویسندگان و مخاطبان Guitar World، بهعنوان تأثیرگذارترین گیتاریستهای این سبک انتخاب شدهاند و کارنامه فعالیت آنها در این زمینه را نیز به شکلی اجمالی مورد بررسی قرار میدهیم.
۱- تونی آیومی
اگر با سبک موسیقی متال آشنایی کاملی داشته باشید، مطمئناً انتظار دیدن نام هیچ شخص دیگری جز تونی آیومی (Tony Iommi) را در رتبه اول فهرست برترین گیتاریستهای متال نداشتید. آیومی را میتوان یکی از مهمترین چهرهها در صحنه موسیقی متال و در واقع، بنیانگذار و پدر این سبک دانست. او با بهکارگیری عناصری از موسیقی بلوز و راک و الهامگیری از جو و روش ساخت موسیقی فیلمهای ژانر وحشت، تأثیری انکارناپذیر بر جهان موسیقی گذاشت. اما به جز این، آیومی یک آهنگساز و گیتاریست بسیار خلاق است که برخی از برترین ریفها و البته آثار را در تاریخ موسیقی متال تولید کرده است. یکی از مهمترین آثار تونی را میتوان آهنگ Black Sabbath در اولین آلبوم گروه بلک سبث دانست که یک مقدمه و معرفی بینظیر را برای سبک موسیقی متفاوت او که نسخهای تیره از موسیقی راک بود، رقم میزد. اولین آلبوم گروه بلک سبث را میتوان شروع حرکت صحنه موسیقی راک به فضای تیرهوتار متال و یک اثر تمامعیار در سبک دوم متال (doom metal)، پیش از پدید آمدن این سبک دانست!
اما جالبترین نکته در مورد آیومی این است که او این مهارت فوقالعاده در نوازندگی را با وجود مشکلی غیر قابل چشمپوشی در دست راست خود به دست آورده است. تونی در نوجوانی، طی یک سانحه در محل کار خود که یک مرکز تراشکاری بود، بند آخر برخی از انگشتان دست راست خود را از دست داد؛ اما پس از مدتی و با الهام از یکی از مهمترین گیتاریستهای تاریخ یعنی جنگو راینهارت (Django Reinhart) که او نیز در یکی از دستان خود دچار مشکل جدی بود، یادگیری نوازندگی گیتار را ادامه داد. آیومی برای جبران ضعف در دست راست خود، تدابیری همچون استفاده از سیمهایی با گیج (ضخامت) پایین و پایین آوردن کوک گیتار خود را به کار گرفت که هر دو، نقشی اساسی در ماهیت صوتی متفاوت ساز او نیز دارند. مورد دوم یعنی کوک کردن گیتار الکتریک در نتهایی پایینتر از استاندارد، یکی از مهمترین عوامل در شکلگیری ماهیت صوتی تیره نوازندگی گیتار آیومی بوده است و میتوان آن را اولین قدم در شکلگیری سبک موسیقی متال دانست.
با بهکارگیری یک گیتار الکتریک گیبسون SG، یک پدال دالاس رینجمستر (Dallas Rangemaster) و یک امپلیفایر گیتار لینی (Laney)، تونی آیومی توانست مسیر تاریخ موسیقی راک را بهکلی تغییر دهد و به تولد یک سبک موسیقی جدید کمک کند. گروه بلک سبث، شروعی خشن و متفاوت با موسیقی راک آن روزها داشت و رفتهرفته نیز به خشونت و ابهت آثار آن افزوده شد. نقطه اوج بلک سبث را میتوان ریف قطعه Sabbath Bloody Sabbath دانست که در آن انگار تمامی اعضای این گروه از جمله آیومی، خود را به بهترین نحو پیدا کردهاند؛ اما کارنامه آثار این گروه، نقاط تاریک و روشن مختلفی نیز داشته است و تماماً خشن و تیره و تار نبوده است!
پس از این که رونی جیمز دیو (Ronnie James Dio) به گروه بلک سبث پیوست، آیومی سبک آهنگسازی و نوازندگی خود را با توجه به سبک خوانندگی او کمی تغییر داد و جلایی متفاوت و متالیک به موسیقی خود بخشید.
بیشک ریفهای آیومی را میتوان جزو برترین ریفهای موسیقی متال دانست؛ اما سولونوازی تونی و ماهیت غیرقابل پیشبینی آن نیز بخشی فوقالعاده از موسیقی او به شمار میروند که میتوان رگههای موسیقی جز را نیز به زیبایی در آن شنید.
۲- دایمبگ درل
تکنیک لید خشن و متفاوت دایمبگ درل (Dimebag Darrell)، به همان اندازه که در سبک متال قرار میگرفت، نشانگر رگههایی پُررنگ از سبک بلوز نیز بود. علاقه بسیار او به نوازندگی لید اسطورههایی همچون ادی ون هیلن (Eddie Van Halen) و رندی رودز (Randy Rhoads) در ترکیب با خلاقیت فوقالعاده وی در بهکارگیری گامهای ساده پنتاتونیک، تکنیک منحصربهفردش را در نوازندگی رقم زده بودند که شبیه هیچ گیتاریست دیگری نبود.
دایمبگ با وجود بهکارگیری تکنیکهایی افراطی و خشن همچون ویبراتوهای شدید و وسیع، هارمونیهای جیغگونه متفاوت و استفاده از ومی بار به شکلی دیوانهوار، همواره کنترلی بینظیر بر روی صدای ساز خود داشت که با احتساب تن بسیار خشن و مملو از دیستورشن گیتارش، دستاوردی بسیار بزرگ محسوب میشد.
درل در اوایل فعالیت حرفهای خود، گیتارهای الکتریک خود را در یک الگوی عجیب و غیرمعمول، در حدود ۰.۶ نیمپرده پایینتر از الگوی کوک استاندارد کوک میکرد؛ اما وی بعدها به استفاده از الگوی D استاندارد (DGCFAD) و دراپ سی (CGCFAD) در کوک گیتارهای خود روی آورد که امکان انجام بندهایی وسیعتر و شدیدتر و اجرای ویبراتوهایی خشنتر را در نوازندگی لید به او میدادند.
۳- رندی رودز
رندی رودز (Randy Rhoads) تنها ۲۵ سال سن داشت که جان خود را در حادثه سقوط هواپیما در سال ۱۹۸۲ از دست داد؛ اما با این وجود، او توانست میراثی غنی و مهم را از خود در صحنه موسیقی متال به جای بگذارد. رودز هوش و استعدادی فوقالعاده در موسیقی داشت؛ اما هیچگاه نوازندهای خودنما نبود و تکنیکهای پرطمطراق و باشکوه موسیقی کلاسیک را به شکلی ماهرانه در تنظیمهای ساده و محبوب متال به کار میگرفت.
رندی رودز را میتوان ابداعکننده شکل بدنه V نامتقارن در گیتار الکتریک نیز دانست. او این بدنه خاص را با همکاری سازنده مشهور گیتار و مؤسس برند جکسون (Jackson)، گروور جکسون (Grover Jackson) طراحی کرد و به تولید رساند؛ اما متأسفانه هیچگاه نتوانست شاهد تبدیل شدن آن به یکی از محبوبترین شکلهای بدنه گیتار در میان نوازندگان سبک متال باشد. اما علاوه بر این، این گیتاریست نابغه که در گروه Quiet Riot مشغول بود را میتوان مهمترین مسبب شهرت دوباره آزی آزبورن (Ozzy Osbourne) پس از ترک گروه بلک سبث (Black Sabbath) دانست. در واقع، میتوان گفت که آزبورن با آشنایی با رودز، بهنوعی ناجی خود را یافت و مجدداً برای فعالیت در حوزه موسیقی انگیزه گرفت.
همانطور که پال گیلبرت (Paul Gilbert) گفته است، رندی رودز بهگونهای گیتار مینواخت که انگار در حال جنگ با یک اژدهاست! رندی فردی ریزنقش بود و گیتار الکتریک نسبت به جثه او بسیار بزرگ به نظر میرسید. با این وجود، او کنترلی بینظیر بر روی ساز خود داشت و با استفاده از آن، غیرممکنها را ممکن میساخت؛ همانگونه که از طریق پر و بال دادن به ملودیهای متداول متال در قطعه Revelation (Mother Earth) با استفاده از عناصر موسیقی کلاسیک، یک ملودی بسیار حماسی، یادآور آثار بتهوون را در اختیار آزی قرار داد تا بر روی آن، بازه وکال بینظیر خود را به نمایش بگذارد.
در ترکهای پرانرژیتری همچون I Don’t Know و Crazy Train، رندی میتوانست با گیتار خود نمایشی بسیار سرگرمکننده و ماهرانه اجرا کند و در نقطه مقابل، او در آثاری همچون Suicide Solution یا Mr Crowley شنونده را عمیقاً وارد جو محزون موسیقی میکرد. آزی آزبورن بدون شک یک مجری و هنرمند بیبدیل بود و رندی رودز نیز محتوای جادویی مورد نیاز برای درخشش وی بر روی استیج را فراهم میساخت.
۴- جیمز هتفیلد
استاد تکنیک داون پیکینگ (down-picking) و یکی از ماهرترین نوازندگان ریفهای متال، جیمز هتفیلد (James Hetfield) را میتوان موتوری قدرتمند دانست که دهههاست پدیده بیبدیل موسیقی متال، یعنی گروه موسیقی متالیکا (Metallica) را به سوی افقهای نو پیش برده است. اما چرا متالیکا از نظر ما بیبدیل است؟ تنها کافیست تا به نوازندگی هتفیلد در ترک Kill ‘Em All گوش دهید یا هنرنمایی متفاوت و افسانهای او در Master of Puppets را بشنوید تا متوجه استعداد، مهارت و هنر بینظیر هتفیلد در نوازندگی و تأثیر انکارناپذیر متالیکا در صحنه موسیقی معاصر بشوید.
شکی نیست که آلبوم Black Album متالیکا، شروع شهرت افسانهای آن را رقم زد و هتفیلد را نیز به یکی از مشهورترین گیتاریستهای دنیا در سبک متال تبدیل کرد؛ اما نمیتوان انکار کرد که متالیکا و تمامی آثارش، بسیار قابل احترام هستند و اکثر آثار این گروه نیز بر مرکزیت سبک ریتمیک متفاوت هتفیلد در نوازندگی گیتار بنا شده است. جیمز در آثاری همچون Nothing Else Matters، نقش نوازنده لید گیتار را نیز ایفا کرده است؛ اما او به هیچ وجه یک نوازنده سولو نیست و نباید از او چنین انتظاری نیز داشت. انتظار نواختن سولو از هتفیلد همانند این است که از راجر فدرر (Roger Federer)، ستاره تنیس بخواهید که گلف بازی کند! هتفیلد را میتوان پادشاه گیتار ریتم دانست و او را یکی از بزرگترین نوازندگان ریف در گروههای موسیقی متال به شمار آورد. درست است که جیمز موتور محرک متالیکا است؛ اما او معمار تمامی آثار این گروه نیز هست!
۵- مارک ترمونتی
مارک ترمونتی (Mark Tremonti)، نوازندهای است که با نوازندگی آتشین خود، توپ پرقدرت گروه موسیقی خود یعنی آلتر بریج (Alter Bridge) را روشن میکند! ترمونتی را میتوان یک گیتاریست بهواقع همهفنحریف دانست؛ در واقع، او همانگونه که میتواند یکی از برترین نوازندگان سبک متال باشد و نامش در این مطلب ذکر شود، میتواند یک نوازنده بینظیر در سبک راک نیز باشد و شاید حتی در یک دنیای موازی، یک گیتاریست در سبک بلوز باشد!
بهعبارت دیگر، در نوازندگی ترمونتی میتوان عناصری از تمامی سبکهای موسیقی را شنید که همانند موادی باکیفیت، یک غذای کامل را تشکیل میدهند و چاشنی آنها نیز تن های-گین منحصربهفرد و باشکوهی است که تنها در گیتار ترمونتی میتوان آن را شنید. مارک یکی از مشهورترین افرادی است که از گیتارهای ساخت شرکت PRS بهعنوان گیتار الکتریک اصلی خود استفاده میکند و تن بیبدیل ساز او را نیز میتوان تا حد بسیاری محصول این گیتارها دانست.
او همراه با مایلز کندی (Myles Kennedy)، یک ذهن واحد بسیار خلاق را تشکیل میدهد که محصول آن، ماهیت صوتی بسیار پویا و باشکوه گروه آلتر بریج است. آلتر بریج، یک گروه درجه یک در سبک متال است که میتواند با ریفهای خود نفس شما را حبس کند و کمی بعد، با ملودیهای بسیار ظریف خود، روح شما را به پرواز درآورد! جالب است بدانید که نوازنده و سازنده بخش اعظم هر دوی این بخشها در این گروه موسیقی، شخص ترمونتی است.
۶- دیو ماستین
هیچ نوازندهای نمیتواند هویت پرخاشگر، پیچیده و در عین حال ظریف و زیبای دیو ماستین (Dave Mustaine) در نوازندگی گیتار الکتریک را تقلید کند. داستان تبدیل شدن ماستین به یک اسطوره در سبک متال بهقدری عجیب است که انگار از ذهن نویسندهای همچون ویلیام گلدمن (William Goldman) سرچشمه گرفته است!
ماستین در سال ۱۹۸۲ به گروه متالیکا میپیوندد؛ اما پس از مدتی بسیار کوتاه و در سال ۱۹۸۳، از این گروه جدا میشود. او هنوز هم از این اتفاق ناراحت است و هر از چند گاهی به آن اشاره میکند؛ اما با این وجود، وی دست از کار نکشید و گروه موسیقی خود یعنی مگادث (Megadeth) را بنیانگذاری کرد. در مگادث، دیو قدرت فوقالعاده خود در نوازندگی را به کار گرفت و امروز، مگادث یک گروه تعیینکننده در سبک موسیقی ترش متال (thrash-metal) به شمار میرود.
جسارت ذاتی گروه ماستین در ترکیب با خشونت تند و تیز او در نوازندگی و خوانندگی، مگادث را به تولیدکننده چندی از مهمترین و ماندگارترین آثار ترش متال و در کل، صحنه موسیقی متال تبدیل کرده است. از مهمترین این آثار میتوان به آلبوم Rust In Peace اشاره کرد که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد و از آن روز تا به حال، از مشهورترین و محبوبترین آثار موسیقی متال بوده است.
ماستین با تجربه و مهارت بینظیر خود در یافتن نوازندگان مستعد، چندین و چند ستاره را بهعنوان گیتاریست به گروه مگادث وارد کرد و گروه خود را بهنوعی به یک مرکز تربیت گیتاریستهای ستاره تبدیل کرد! کریس پولند (Chris Poland)، مارتی فریدمن (Marty Friedman)، کریس برادریک (Chris Broderick) و کیکو لوررو (Kiko Loureiro)، همگی نوازندگانی بسیار مستعد بودهاند که دورهای را در مگادث به فعالیت پرداختهاند و امروزه بهعنوان برخی از برترین گیتاریستهای دنیا از آنها یاد میشود.
یک نکته شگفتانگیز دیگر در مورد دیو ماستین این است که او طی یک مصدومیت، نوازندگی را برای مدتی کنار گذاشت و پس از آن، مجدداً آن را از ابتدا آموخت. او حتی پس از این اتفاق نیز هنوز نوازندهای بینظیر است. نکته جالبتر اینجاست که او جدیدترین آلبوم خود را دقیقاً در زمانی که به دلیل سرطان تحت درمان بوده است، ساخته است! دیو حتی با وجود ضعف ناشی از درمان سرطان نیز هنوز بهگونهای ریف مینوازد که انگار در اوج جوانی خود سر میکند!
۷- زک وایلد
سابقه زک وایلد (Zakk Wylde) بهعنوان یک نوازنده گیتار متال، تقریباً بیرقیب است و میتوان این گیتاریست افسانهای را یکی از اولین نوازندگان در این سبک دانست.
زک اولین بار در سال ۱۹۸۷ در صحنه اجرای زنده حاضر شد و در آن دوران، با تیپ جالب و کلاه متفاوت خود، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. کمی بعد، او با تبدیل شدن به گیتاریست اصلی آزی آزبورن، تخت پادشاهی رندی رودز فقید را از آن خود کرد و با هنر بیبدیل خود در نوازندگی گیتار، پسزمینه لازم برای درخشش آزبورن افسانهای را فراهم ساخت. او در طی سالهای فعالیت خود، به یک گیتاریست تمامعیار در سبک متال تبدیل شد و گروه موسیقی بلک لیبل سوسایتی (Black Label Society) را نیز تأسیس کرد. شایان ذکر است که وایلد اکنون جای خالی دایمبگ درل افسانهای را در اجراهای زنده گروه موسیقی پنترا (Pantera) پر کرده است و بهعنوان گیتاریست این گروه به نوازندگی زنده میپردازد.
زک چند سال پیش برند گیتار و تجهیزات موسیقی خود را نیز با نام وایلد آدیو (Wylde Audio) تأسیس کرد و اکنون نیز طی یک برنامه آموزشی موسوم به Berzerker Guitar Camp در پلتفرم Riffhard مشغول تدریس گیتار است.
اما بدون توجه به این دستاوردها، زک وایلد چگونه گیتاریستی است؟ وایلد که در گذشته یک نویسنده در مجله گیتارورلد (GuitarWorld) نیز بوده است، تنی با گین بالا و افکت وا (wah) شدید را با گیتار تولید میکند و تکنیک آلترنت پیکینگ (alternate picking) متفاوتی را نیز در نوازندگی خود به کار میگیرد. او در حین نوازندگی گیتار الکتریک، انرژی بسیاری را صرف میکند و هنگام انجام آن بهحدی تحت فشار است که انگار در حال ورزش است!
۸- ادرین اسمیت
با همکاری نزدیکی که بین سه گیتاریست گروه موسیقی آیرن میدن (Iron Maiden)، یعنی ادرین اسمیت (Adrian Smith)، دیو موری (Dave Murray) و یانیک گرز (Janick Gers) در آثار این گروه وجود دارد، تمجید از یکی از آنها بهصورت جداگانه کاری غیرمنطقی به نظر میرسد؛ زیرا هرچه آنها در این گروه مینوازند، در هماهنگی کامل با یکدیگر است.
اما تمامی آثار خوب گروه آیرن میدن یک وجه مشترک با یکدیگر دارند و آن هم، حضور برجسته ادرین اسمیت در تمامی اجزای آنهاست. اسمیت در این آثار بهگونهای گیتار مینوازد که دیگر گیتاریستها نیز به جهت او هدایت میشوند و در کنار یکدیگر، ملودیهایی بسیار ظریف و زیبا را حاصل میکنند. هنر ویژه اسمیت در نوازندگی گیتار الکتریک و ایفای نقش ویژه خود در آیرن میدن، احتمالاً به لطف سابقه او در خوانندگی حاصل شده است؛ زیرا یک لاین گیتار با هویتی وکالگون، میتواند تأثیری بسیار زیبا در نتیجه نهایی یک اثر داشته باشد و این ماهیت آوازی نیز بهوضوح در نوازندگی ادرین اسمیت شنیده میشود.
۹- سینیستر گیتس
موفقیت امروز گروه موسیقی اونجد سونفولد (Avenged Sevenfold) را میتوان به نبوغ گیتاریست اصلی آن یعنی سینیستر گیتس (Synyster Gates) نسبت داد. گیتس با الهام از بازهای بسیار وسیع از آثار موسیقی، سبکی خاص از نوازندگی را برای خود تشکیل داده است که مانند هیچ نوازنده دیگری نیست و شنونده را بهواقع میخکوب میکند. جان ویلیامز (John Williams)، گروه موسیقی Mr. Bangle، دنی الفمن (Danny Elfman)، ایگور استراوینسکی (Igor Stravinsky)، موریس راول (Maurice Ravel)، گیتاریستهای کلاسیک و افراد پیشرو همچون الن هولدزورث (Alan Holsworth)، همگی از مهمترین منابع الهام گیتس در نوازندگی گیتار الکتریک به شمار میروند و بخشی از هویت خاص نوازندگی و ساخت موسیقی هر یک از آنها را میتوان در صدای گیتار او شنید.
اما نحوه الهامگیری گیتس از این هنرمندان کمی متفاوت است؛ او گامها و فواصلی را ابداع میکند و آنها را در کنار فواصل متداولتر در نوازندگی خود به کار میگیرد. وی دایره بسیار وسیعی را از تکنیکهای نوازندگی در اختیار دارد و آنها را به شکلی هوشمندانه و غیرقابل پیشبینی در اجراهای خود مورد استفاده قرار میدهد.
۱۰- گلن تیپتون و کیکی دانینگ
در مورد این که برترین دوگانه گیتار در صحنه موسیقی هوی متال کدام است، میشود ساعتها به بحث پرداخت. جف هنمن (Jeff Hanneman) و کری کینگ (Kerry King)، جیمز هتفیلد (James Hetfield) و کرک همت (Kirk Hammett) و حتی ادرین اسمیت (Adrian Smith) و دیو موری (Dave Murray)، هر سه از زوجهای گیتاریستی هستند که میتوان از آنها بهعنوان برترین دوگانههای گیتار متال یاد کرد؛ اما در نهایت، هیچ زوج گیتاریستی در صحنه موسیقی متال، تأثیر و اهمیتی همانند زوج گلن تیپتون (Glenn Tipton) و کیکی دانینگ (KK Downing)، یعنی دو نوازنده گروه موسیقی جوداس پریست (Judas Priest) نداشته است.
صدای گیتار تیپتون و دانینگ در جوداس پریست را میتوان به یک آلیاژ مستحکم و در عین حال ارزشمند تشبیه کرد که در طی سالها با ولوم بالا پرداخت و جلا داده شده است و امروز میتوان آن را نشانی براق و برازنده برای صحنه موسیقی هوی متال در انگلیس دانست.
دیگر نوازندگان برتر گیتار الکتریک در سبک متال
ده نام ذکرشده در بالا، از نظر ما و خوانندگان مجله Guitar World برترین نوازندگان گیتار در سبک متال هستند؛ اما برخی دیگر از گیتاریستهای این سبک نیز تأثیری غیرقابل انکار در شکلگیری این سبک داشتهاند و با در نظر گرفتن هنر کمنظیرشان در زمینه نوازندگی، بیانصافی است که نامشان را در این فهرست ذکر نکنیم. بنابراین، تصمیم گرفتیم تا در یک فهرست کوچک، نام چندی از این گیتاریستها را نیز به شکل افتخاری ذکر کنیم.
جف هنمن و کری کینگ
جف هنمن (Jeff Hanneman) و کری کینگ (Kerry King) در کنار یکدیگر، معیاری جدید در سرعت و خشونت در نوازندگی ریفها تعیین کردهاند. همچنین، سولونوازی آشوبوار و منحصربهفرد کینگ نیز به بهترین نحو با آثار گروه موسیقیاش یعنی اسلیر (Slayer) همگام است و پر و بالی بینظیر به آن میبخشد.
نونو بتنکورت
در حالی که در دورانی نهچندان دور تمامی نوازندگان سبک متال از ادی ون هیلن (Eddie Van Halen) الگوبرداری میکردند و بهوضوح در مسیر او پیش میرفتند، نونو بتنکورت (Nuno Bettencourt) ایدههایی بدیع را در نوازندگی گیتار وارد موسیقی متال کرد. او با سنکپهای منحصربهفرد و شگفتانگیز خود در نوازندگی، حسوحالی فانکگونه به موسیقی متال میبخشید که در نوازندگی هیچ گیتاریست دیگری شنیده نمیشود.
ایس فریلی
ایس فریلی (Ace Frehley) را میتوان الگوی کودکی تقریباً تمامی گیتاریستهای راک آمریکایی دانست. او لیکهایی بسیار زیبا، یادآور نوازندگی چاک بری (Chuck Berry) را در گروه موسیقی Kiss مینواخت و این گروه را با سبک نوازندگی متفاوت خود، به یک نام شاخص و درخشان در تاریخ موسیقی تبدیل کرد.
وس بورلند
وس بورلند (Wes Borland) یکی از معدود نوازندگان بهواقع خلاق و نوآور در موسیقی نیو متال (nu-metal) پس از گروه موسیقی کورن (Korn) است. او بیش از هر چیز، به نوازندگی در گروه لیمپ بیزکیت مشهور است و در نوازندگی خود نیز به شکلی بسیار خلاقانه از تکنیکهای تپینگ و ومی و هفت سیم گیتار الکتریک خود استفاده میکند.
جورج لینچ
جورج لینچ (George Lynch) گیتاریست گروه موسیقی دوکن (Dokken)، نوازندگی نتهای اشتباه (در گام متفاوت همانند موسیقی جز) را به شکلی بدیع در موسیقی متال اعمال میکرد و از این نظر، نوازندهای بسیار نوآور به شمار میرفت. امروزه، گیتاریستهای بسیاری تکنیک ویبراتوی منحصربهفرد او را در نوازندگی خود تقلید میکنند.
دوین تاونسند
بهجرأت میتوان گفت که کمتر گیتاریستی همچون دوین تاونسند (Devin Townsend) توانسته است مجموعهای چنین بزرگ از آثار موسیقی، در بازهای بسیار متفاوت از سبکها و استایلها را تولید کند. امروزه تاونسند صاحب یکی از بزرگترین جوامع طرفداران در میان گیتاریستهای مدرن است و طرفداران او بهواقع عاشقان سینهچاکش هستند!
میکل اکرفلت و فردریک اکسون
کم پیش میآید که بتوان ریتم و ملودی را به شکلی کاملاً همگام و فراوان، آنگونه که در موسیقیهای گروه اپث (Opeth) شنیده میشود، در موسیقی متال تجربه کرد. تن و ویبراتوهای میکل اکرفلت (Mikael Akerfeldt) و فردریک اکسون (Fredrik Åkesson) در آثار اپث بهواقع شگفتانگیز است و میتوان از آنها بهعنوان یکی از برترین زوجهای گیتار الکتریک در صحنه موسیقی متال یاد کرد.
میک تامسون و جیم روت
در آثار سبک نیو متال برای این که تمامی اجزای موسیقی به شکلی میلیثانیهای و بسیار دقیق در کنار یکدیگر قرار گیرند، از برنامهریزی و نرم افزارهای آهنگسازی کامپیوتری استفاده میشود. اما میک تامسون (Mick Thomson) و جیم روت (Jim Root)، زوج گیتار الکتریک گروه موسیقی اسلیپنات (Slipknot) بهقدری با یکدیگر هماهنگ هستند که میتوانند تمیزی موسیقی نیو متال را در اجراهای زنده نیز با دقت تمام به نمایش بگذارند.
مانکی و هد
گروه موسیقی کورن را میتوان اولین بند در دنیا دانست که به قابلیتهای گیتارهای الکتریک هفتسیم پی برد و آن را در آثار خود به کار گرفت. در واقع، مانکی (Munky) و هد (Head)، اولین نوازندگان مشهور گیتارهای الکتریک هفتسیم بودند و با استفاده از این نوع از گیتار، صحنه موسیقی متال در دهه نود میلادی را دگرگون ساختند.
برنت هایندز و بیل کلیهر
برنت هایندز (Brent Hinds) و بیل کلیهر (Bill Kelliher)، دو گیتاریست گروه موسیقی ماستودون (Mastodon)، علاوه بر این که همواره ریتمهایی با پیچیدگی وحشتناک را به شکلی بسیار آسان مینوازند، بلکه لیکها و تن آشنای موسیقی راک را نیز به طرفداران موسیقی متال ارائه کردند و با این کار، ماهیت صوتی منحصربهفردی را برای گروه ماستودون رقم زدند.
مارتن هگستروم و فردریک توردندال
نوازندگان نوآور سبک موسیقی جنت (djent) یعنی مارتن هگستروم (Mårten Hagström) و فردریک توردندال (Fredrik Thordendal)، تعریفی جدید از خشونت و قدرت صدا در سبک متال را به طرفداران خود ارائه کردهاند. ریتمهای موسیقی این دو گیتاریست بهقدری پیچیده است که بسیاری از طرفداران آنها، هیچگاه آنها را به شکل کامل درک نمیکنند!
این بود فهرستی از برترین نوازندگان گیتار در سبک متال؛ افرادی که از نظر ما، برترین گیتاریستهای تاریخ در سبک متال بودند و تأثیر هر یک از آنها در این موسیقی، غیرقابل انکار است. بدون شک نوازندگان بسیار دیگری نیز در جهان موسیقی متال وجود دارند که بهنوبه خود، نقشی بزرگ را در این سبک ایفا کردهاند و نوازندگی منحصربهفرد و زیبایی را نیز از خود به نمایش میگذارند؛ اما ذکر نام تمامی این افراد در یک مطلب واحد، مسلماً غیرممکن است؛ پس اگر نام گیتاریست محبوب شما در این فهرست حاضر نبود، عذرخواهی صمیمانه ما را پذیرا باشید!
منبع: Guitar World
نویسنده: Jonathan Horsley
مترجم: امیر تولی
پس krik hammett چی؟😢
زک وایلد می تونست چند پله بالاتر باشه
خیلی عجیبه که از اینگوی مالمستین، کرک همت ، استیو وی ، جو ستریانی ، آنگیوز یانگ ، ریچی بلکمور ، اسمی برده نشده است .
از نظر تکنیکی krik گیتاریست معمولی هست
پس جو ستریانی کشکه
منظورتون چیه که ملمستین توی لیست نبود؟؟؟پاول گیلبرت؟؟
در گروه آیرون میدن دیو ماری مهمترین و ماهر ترین گیتاریست که از اول فعالیت وتشکیل گروه حضور داشته که هم به نسبت آدریان اسمیت و هم جانی گرس که گیتار یست سومشونه در سطح خیلی بالاتری ساز میزنه
پس آدام جونز کجاستتتتتتت
منظورتون چیه که ملمستین توی لیست نبود؟؟؟پاول گیلبرت؟؟
اگر بخواهیم لیست درست و نزدیک به واقعیت از بهترین گیتاریستهای سبک راک و متال داشته باشیم آنچیزی که اینجا معرفی شده درست نیست البته گیتاریستهایی که در این مقاله نا م برده شده همه خوب هستند اما در رتبه هایی که عنوان شده نیستند نام چندین کیتاریست بسیار برتر اصله برده نشده از جمله ریچی بلکمور و جیمی پیج که از اسطوره ها ی این سبک هستند و همچنین اینگوی مالمستین که یکی از برترین گیتاریستهای تاریخ موسیقی راک به حساب میاد وهمچنین استیو وی ، جیمی هندریکس ، جان پتروچی، آل دی میولا، و خیلی های دیگه که در این فرصت نمیگنجه ، خوبه که مقاله ای نوشته بشه و در دو پارت دقیق و درست اسامی و خصوصیات آنها را بیان کنند البته به نظر من به جایگاه و رتبه آنها اگر اشاره نشود بهتر است چون در انتخاب آنها مطمئنا سلیقه افراد تاثیر گذار است و این باعث بحث و اختلاف میشود.
لیست خرابه
جو ساتریانی
یوهان مالمستین
برایان می
استیو وای
هرکیو دوست داشتی نوشتی