در دنیای وسیع پدالهای گیتار، مدلهایی بیشمار وجود دارند که میتوانید با استفاده از آنها، خشونت و دیستورشنی جذاب را به تن گیتار خود بیفزایید. در این بخش از بازار پدال، یعنی پدالهای دیستورشن، مدلهایی همچون Tube Screamer ،RAT و OCD سالهاست که جزو انتخابهای اول هر گیتاریستی به شمار میروند و میتوان آنها را قهرمانان تن زیبای گیتار الکتریک دانست.
اما هر قصهای یک ضدقهرمان نیز دارد که امپراتوری تاریک و رعبانگیزی را در زیرزمین به پا کرده است. در دنیای پدالهای اوردرایو و دیستورشن، این نقش بدون شک متعلق به HM-2 Heavy Metal از شرکت باس (Boss) است. تن بسیار خشن و اتمسفریکی که این پدال تولید میکند، کاملاً در تضاد با تعریف رایج ما از یک تن دلچسب و گوشنواز گیتار است و ماهیتی متفاوت از هر پدال دیستورشن دیگری دارد.
با وجود این که HM-2 به هیچ وجه به محبوبیت پدالهایی همچون RAT ،Big Muff و حتی دیگر پدالهای دیستورشن از شرکت باس نیست و صدایی به دلچسبی و همهپسندی این پدالها نیز تولید نمیکند، اما نقشی دگرگونکننده و بسیار مهم در دنیای موسیقی هوی متال داشته است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
در این مطلب، قصد داریم نگاهی به عملکرد و تاریخچه پدال Boss HM-2 Heavy Metal داشته باشیم و دلیل اهمیت آن در دنیای موسیقی هوی متال را نیز مورد بررسی قرار دهیم.
پدالی با صدای افسارگسیخته
HM-2 یک پدال بسیار متفاوت و خاص است که میتوان گفت تن آن، بیشتر از جنس فاز (fuzz) است تا دیستورشن. این پدال از قدرت صوتی و همچنین کنترل EQ منحصربهفردی برخوردار است که نمیتوان آن را در هیچ پدال دیگری تجربه کرد.
کنترلهای موسوم به Color Mix در این پدال دیستورشن که شامل دو ناب Low و High میشود، حساسیتی بسیار بالا و متفاوت از سایر پدالهای مجهز به این کنترل دارند و میتوان با استفاده از آنها، محدوده فرکانسی بیس و تربل را در بازهای ۲۰ دسیبلی افزایش یا کاهش کرد.
اما در مقابل، کنترل موسوم به Distortion در HM-2، تقریباً هیچ کاری انجام نمیدهد و تنظیم آن از محدوده ساعت هشت (یعنی شدت صفر) تا ساعت ۳ (یعنی نزدیک به آخرین موقعیت ممکن)، هیچ تأثیری در تن گیتار شما و گین پدال نخواهد داشت! حتی با گذر از این محدوده مرده و خلاصی قابل توجه در این ناب نیز تأثیر آن بر روی صدای گیتار بسیار محدود است و نمیتوانید با استفاده از آن، گین پدال را دقیقاً آنطور که میخواهید تنظیم کنید.
همین ویژگی بهتنهایی میتواند هر پدالی را به یک وسیله غیرقابل استفاده تبدیل کند! اما HM-2 تمام زیبایی تیره صدای خود را با یک تنظیم مشخص از کنترلهای خود ارائه میکند و با همین تنظیم نیز به یکی از مهمترین پدالهای دیستورشن دنیا تبدیل شده است: همه نابها در حالت ۱۰!
در این تحلیل از شرکت اتومیوم امپز (Atomium Amps)، دلیل اینکه HM-2 با قرارگیری تمامی تنظیمات خود در آخرین حالت، بهترین عملکرد خود را نشان میدهد بهخوبی توضیح داده شده است: «علاوه بر تقویت گین زیادی که توسط مؤلفههای Level و EQ در Boss HM-2 به امپلیفایر انتقال داده میشود و سیگنالی بسیار قویتر را وارد آن میکند، قوس فرکانسی موسوم به suspension bridge که در صدای این پدال وجود دارد نیز یکی از رازهای تُن خاص HM-2 در قرارگیری تنظیمات آن در حالت نهایی است. با نگاهی به منحنی پاسخدهی فرکانسی این پدال دیستورشن، متوجه میشوید که یک قله محسوس و شدید در بخش پایینتر میدرنج آن وجود دارد که کاملاً با هارمونی پایه سیم E بم گیتار مصادف است. در نتیجه، در زمان استفاده از HM-2، این سیم میتواند صدایی بسیار شدیدتر با کوبش و قدرتی فوقالعاده تولید کند. پس از این، یک فرورفتگی عمیق نیز در محدوده میدبیس پاسخدهی فرکانسی این پدال وجود دارد که مرکز آن، فرکانس ۲۴۰ هرتز است؛ محدودهای که تقویت آن، طبق نظر بسیاری از نوازندگان، با کثیف شدن صدای گیتار و از بین رفتن تفکیک آن معادل است. قله دیگر موجود در پاسخدهی فرکانسی Boss HM-2 که در بخشهای بالایی قوس فرکانسی آن قرار گرفته است، میدرنج و محدوده وکال صدای گیتار را بهشکلی مشهود تقویت میکند که بیشتر از هارمونیکهای فرد تشکیل شده است و ماهیت کرانچ (crunch) صدای ساز را تشکیل میدهد. تمامی این ویژگیها در پاسخدهی فرکانسی HM-2، آن را به یک پدال بسیار تیره و عجیب تبدیل کردهاند که میتوان آن را یک دستگاه تولید پاورکوردهای خشن و وحشی دانست!»
نتیجه تمامی این مؤلفههای صوتی، تن دیستورشن تکاندهندهای را برای این پدال حاصل میکنند که میتواند یادآور صدای فرورفتن یک ارهبرقی درون یک کندو پر از زنبورهای عصبانی باشد! این تن خاص بعدها با نامی نزدیک به همین تعبیر، یعنی buzzsaw شناخته شد و فلسفه وجودی این پدال و تن اغراقآمیز آن را به یکی از مهمترین عوامل در شکلگیری زیرسبکهای خشن موسیقی راک و متال تبدیل کرد.
داستان تولد Boss HM-2
برخلاف بسیاری از پدالهای اوردرایو و دیستورشن مشهور، HM-2 تنها چند سال توسط باس به تولید رسید و در دوران خود، چندان پرفروش و محبوب نبود. این پدال در ابتدا از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۸ در کشور ژاپن و در کارخانه مرکزی باس تولید شد و سپس تولید آن تا سال ۱۹۹۱ به کارخانه باس در کشور تایوان سپرده شد. پس از این، باس رسماً HM-2 را از سبد محصولات خود حذف و تولید آن را متوقف کرد.
همانطور که گفته شد، HM-2 در بخش اعظم بازه زمانی هشتساله تولید خود توسط باس، به محبوبیت خاصی دست نیافت و ناشناخته باقی ماند. در واقع، در حالی که این پدال با هدف شبیهسازی ماهیت صوتی یک استک امپلیفایر از برند مارشال (Marshall) و برای نوازندگان متال دهه هشتاد میلادی طراحی شده بود، گیتاریستها در آن دوران چندان از ایده ساخت چنین صدایی از طریق یک پدال استقبال نکردند و باز هم ترجیح میدادند که برای تجربه این صدا، به سراغ یک نمونه حقیقی از این استک و سایر امپهای لامپی های-گین بروند.
نکتهای نیز وجود دارد که احتمالاً به خودیخود، تأثیری منفی در شهرت HM-2 در دوران تولید آن داشته است. دهه هشتاد میلادی را میتوان دوران طلایی امپلیفایرهای های-گین دانست و چندی از برترین امپها از این دسته، در همین سالها تولید و به بازار عرضه شدهاند. از این رو، با وجود امپلیفایرهای های-گین وسوسهانگیز بیشمار در بازار، کمتر نوازندهای تمایل داشت که این صدا را با استفاده از یک پدال ساده، ارزانقیمت و نهچندان چشمنواز، تجربه کند.
یکی از معدود مواردی که باس HM-2 در این سالهای اولیه به شهرت نسبی رسید، استفاده از آن توسط یک گیتاریست افسانهای است که به هیچ وجه فکر نمیکنید از چنین پدالی بهره بگیرد: دیوید گیلمور! در واقع، در نگاه اول به نظر میرسد که تن خشن و گوشخراش HM-2 دقیقاً در تضاد با صدای لطیف و دلنوازی باشد که گیلمور با استفاده از گیتار خود تولید میکند؛ اما این پدال در ترکیب با یک هد امپ Mesa Boogie Mark I، بخشی ثابت از تجهیزات گیتار دیوید گیلمور در دهه هشتاد میلادی به شمار میرفت و در ساخت آثاری همچون About Face و A Momentary Lapse of Reason نقشی اساسی داشت.
گیلمور طی مصاحبهای با مجله Guitar Player در سال ۱۹۸۴، درباره رام کردن این هیولای سرکش و بهکارگیری آن در پدالبورد خود چنین گفته است: «این روزها، تن گیتاری که در اکثر شرایط استفاده میکنم با استفاده از یک پدال Boss HM-2 Heavy Metal تولید میشود که سیگنال آن به یک امپ Mesa Boogie انتقال مییابد و پس از آن به یک MXR DDL و در آخر، به یک امپلیفایر معمولی از فندر میرسد. دلیل من برای استفاده از یونیت دیلی دیجیتال DDL این است که از نظرم باعث میشود این پدال فاز خشن (HM-2)، دیگر صدایی همچون یک پدال فاز تولید نکند. در واقع، MXR DDL فرکانسهای ناخوشایند و خامی که از یک پدال فاز به گوش میرسند را بهشکلی محسوس رام میکند و در نهایت، صدایی بسیار جذاب را برای شما به ارمغان میآورد.»
در حالی که استفاده گیلمور از HM-2 مدتی شهرت این مخلوق عجیب شرکت باس را افزایش داد و باعث شد بسیاری از طرفداران گیلمور و پینک فلوید این پدال را برای بازآفرینی تن گیتار او خریداری کنند، اما این میزان از شهرت به هیچ وجه برای این که HM-2 به وسیلهای ماندگار در دنیای تجهیزات گیتار تبدیل شود، کافی نبود و کمی بعد حتی از یاد طرفداران سینهچاک گیلمور هم رفت.
عنصری تعیینکننده در خشونت موسیقی متال
اما پدال دیستورشن باس HM-2 نیز همچون بسیاری از وسایل دیگر، تازه در واپسین سالهای تولید خود و به دنبال استفاده متفاوت یک گروه موسیقی شناختهشده از آن، به شهرتی قابل توجه رسید. در واقع، اگر گروه موسیقی متال سوئدی انتومد (Entombed) از HM-2 در ساخت اولین آلبوم خود موسوم به Left Hand Path استفاده نمیکرد، احتمالاً این پدال هیچگاه به شهرت و محبوبیت امروز خود در میان نوازندگان سبکهای خاص موسیقی متال دست نمییافت.
گیتاریستهای گروه موسیقی Entombed در اواخر دهه هشتاد میلادی و زمانی که این گروه با نام نایلیست (Nihilist) شناخته میشد و موزیسینهایی جوان محسوب میشدند، به دنبال ساخت تنی خاص و جذاب برای ضبط ترکهای دموی این آلبوم بودند که تصادفاً HM-2 و صدای ارهبرقیگونه آن را یافتند و این تن استثنایی به منبع الهامی قوی برای ساخت تمامی آثار این آلبوم بدل شد.
این گیتاریستها یعنی لیف کوزنر (Leif Cuzner)، الکس هلید (Alex Hellid) و اوفه سدرلوند (Uffe Cederlund)، در آن دوران هیچ تجهیزات قابل توجهی بهجز چند امپلیفایر گیتار ارزان قیمت و چند گیتار ارزانتر در اختیار نداشتند و برای ساخت تنی خشن و مملو از دیستورشن، به HM-2 تکیه کرده بودند. این تجهیزات در ترکیب با ایدههای موسیقی بسیار خشن و ملودیهای متفاوت این گروه، ماهیت صوتی استثنایی و بیسابقهای به آنها بخشید که با هر آنچه در صحنه موسیقی دث متال آمریکا وجود داشت، بهکلی متفاوت بود و Entombed را به شهرتی بسیار در میان طرفداران این سبک موسیقی رساند.
یکی از اعضای این گروه، اوفه سدرلوند، سادگی ستاپ خود در ضبط و ساخت آلبوم Left Hand Path را چنین توصیف کرده است: «من در ضبط این آلبوم تنها از یک گیتار بیارزش و مبتدی از برند آیبانز (Ibanez)، یک امپلیفایر کامبوی پیوی (Peavey) و البته یک پدال HM-2 Heavy Metal استفاده کردم. در واقع، در میکس این آلبوم، دو گیتار دیستورتشده با پدال HM-2 وجود دارد که صدای هر یک از آنها، در یکی از کانالهای صوتی پخش میشود. یک گیتار با دیستورشنی ملایمتر همراه با پدال Boss DS-1 نیز در این آثار وجود دارد که در موقعیت مرکزی میکس شنیده میشود.»
این ترکیب جالب، پایهای برای تن خاص گروه موسیقی انتومد شد که ماهیت صوتی این گروه در آلبومهای اول آن را تشکیل میداد و بعدها، نقشی بسیار تعیینکننده در شکلگیری پالت صوتی آثار موسیقی صحنه دث متال کشور سوئد نیز داشت.
پرودوسر آلبوم Left Hand Path، توماس اسکوگزبرگ (Tomas Skogsberg)، پس از ضبط این آلبوم به تواناییهای صوتی فوقالعاده HM-2 پی برد و آن را به تمامی گروههای موسیقی که در آن زمان در استودیوی او، یعنی Sunlight Studios واقع در استکهلم به ضبط موسیقی میپرداختند، معرفی کرد. این امر باعث شد که بسیاری از گروههای موسیقی دث متال آن زمان، از جمله دیسممبر (Dismember)، کارنیج (Carnage) و گروتسک (Grotesque) نیز این پدال را بهعنوان بنیانی برای تن گیتار خود بهکار بگیرند و تن آن را با این سبک موسیقی نوپا مترادف کنند.
صدای ارهبرقیمانند آثار موسیقی این افراد، همچون آتشی در جنگل، بهسرعت به سایر کشورهای منطقه اسکاندیناوی نیز رسوخ کرد و صحنه موسیقی متال در این کشورها را تحت تأثیر خود قرار داد. اما افزایش محبوبیت این تن در این نقطه نیز متوقف نشد و تا اواسط دهه نود میلادی، صحنه متال کل جهان را دگرگون ساخت و در نتیجه، Boss HM-2 را به یک پدال افسانهای تبدیل کرد.
جالب آنکه با افزایش محبوبیت HM-2 فرای مرزهای استکهلم، نحوه بهکارگیری آن در ستاپ گیتار نیز آرامآرام تغییر کرد و تکامل یافت. در این نقطه، یکی از رایجترین موارد استفاده از این پدال، بهکارگیری آن بهعنوان یک پدال بوست و اتصال آن به یک امپلیفایر با سیگنال اوردرایوشده (معمولاً از نوع Marshall JCM 800) بود. برخی از گیتاریستها نیز در میان امپلیفایر و HM-2، یک پدال دیستورشن دیگر را بهکار میگرفتند تا تنی حتی خشنتر و قدرتمندتر را تجربه کنند.
گروه موسیقی ات د گیتس (At The Gates) از شهر گوتنبرگ سوئد، این تکنیک را بهوفور در آلبوم مشهور خود، Slaughter of the Soul استفاده کرده است و برای تولید تن گیتار در این آلبوم، HM-2 را بهعنوان بوست، به یک پدال Boss MT-2 Metalzone و سپس به یک امپلیفایر سالید استیت پیوی متصل کرده است. چنین ستاپی، رنگ صدای خاص HM-2 را حفظ میکند و در عین حال، از خشونت بیشازحد آن جلوگیری میکند و باعث تولید تن های-گین دقیقتر و شفافتری میشود.
با این اوصاف، روشن است که HM-2 برخلاف سالهای اول تولیدش، تا اواخر دهه نود میلادی به یک پدال بسیار محبوب و بهواقع افسانهای، خصوصاً در صحنه موسیقی دث متال تبدیل شده بود؛ اما آیا این پدال امروز نیز به همین اندازه محبوب است و اصلاً جایگاه آن در موسیقی یک دهه گذشته چیست؟
جایگاه امروز Boss HM-2
در طی سالهای اخیر، شاهد استقبال مجدد هنرمندان سبک متال از HM-2 بودهایم و به نظر میرسد که این پدال استثنایی، در حال گذراندن یک فاز جدید از تکامل نقش خود در ستاپهای گیتار است. در واقع، الهامگیری چندی از گروههای موسیقی متال مدرن از آثار اولیه گروه موسیقی انتومد در ترکیب با رگههایی از زیرشاخههای مختلف سبکهای دث متال، گرایندکور، هاردکور و اسلاج (sludge)، باعث شده است که این هنرمندان مجدداً HM-2 را همچون گنجی فراموششده بیابند و برای دستیابی به تنهای دیستورشن قدرتمند و بسیار خشن، از آن بهره بگیرند.
همانطور که شکلگیری تن مشهور موسوم به buzzsaw از آثار توماس اسکوگزبرگ و موسیقیهای ضبطشده در استودیوی او آغاز شد، بسیاری از آثاری که از شکل امروزی صدای HM-2 بهره میبرند نیز در استودیویی موسوم به GodCity Studios با مدیریت کرت بالو (Kurt Ballou) ضبط شدهاند.
آثاری که بالو با همکاری گروههایی همچون نیلز (Nails)، ترپ دم (Trap Them)، بلک برث (Black Breath) و هارمز وی (Harm’s Way) تولید کرده است، این پدال دهه هشتادی را مجدداً در صحنه موسیقی متال به شهرت رسانده است و یک دوران محبوبیت جدید را بهعنوان یک پدال کلاسیک برای آن رقم زده است.
استفاده از پدال دیستورشن باس HM-2 در ترکیب با تکنیکهای ضبط و آهنگسازی مدرن، باعث ساخت چندی از خشنترین و پرقدرتترین آثار موسیقی متال در هزاره میلادی جدید شده است.
این محبوبیت دوباره HM-2 نیز مسلماً تولید چندین و چند نمونه کپی از این پدال توسط سازندگان مختلف را به دنبال داشته است که همگی سعی بر بازآفرینی صدای HM-2 و قرار دادن آن در دسترس نوازندگان بهشکلی آسانتر دارند.
شرکتهای تولیدکننده کوچک همچون لون ولف آدیو (Lone Wolf Audio)، رن اند کاف (Wren and Cuff)، ابامینبل الکترانیکس (Abominable Electronics)، دانویچ امپس (Dunwich Amps)، بیوایاوسی (BYOC) و اخیراً والراس آدیو (Walrus Audio)، همگی یک نسخه ویژه از HM-2 را در سبد محصولات خود دارند که سعی دارد تن خاص این پدال را بهشکلی متفاوت و با امکانات تُنالی بیشتر ارائه کند و سطحی جدید از صدای خشن نسخه اصلی آن را برای گیتاریستها به ارمغان بیاورد.
سخن آخر
اما در نهایت، باید بگوییم که HM-2 پدالی بسیار مهمتر از اینهاست و پرداختن به تمام تأثیرات و عمق اهمیت آن در قالب چنین مطلب کوتاهی، غیرممکن است! در عوض، پیشنهاد میکنیم در صورت علاقه به این پدال، مقالات دیگر مرتبط با HM-2 را نیز با دقت مطالعه کنید تا با سایر تواناییهای خارقالعاده آن و دیگر دلایل اهمیت آن در دنیای موسیقی آشنا شوید. امیدواریم که از مطالعه این مطلب لذت برده باشید و دفعه بعد که به فکر خرید افکت گیتار الکتریک افتادید، باس HM-2 را نیز جزو گزینههای اصلی خود قرار دهید!
آیا شما تجربه استفاده از Boss HM-2 Heavy Metal یا هیچیک از نمونههای بازآفرینیشده آن را دارید؟ در این صورت، نظر شما درباره HM-2 چیست و آیا به نظرتان این پدال بهواقع استحقاق شهرت امروز خود را دارد یا خیر؟ از شما دعوت میکنیم که پاسخ خود به این سوالات را در بخش نظرات همین مطلب، با ما و مخاطبین گیتار ایران در میان بگذارید.
منبع: Reverb
نویسنده: Sawyer Hildebrandt
مترجم: امیر تولی