هر نوازندهای در مقطعی از زندگی به دیواری نفوذناپذیر برخورد میکند. معمولاً این روند به این صورت است که احساس میکنید منبع الهام شما از بین رفته است، خستگی شروع میشود، سرخوردگی از صحنه موسیقی شکل میگیرد و در نهایت، تصور میکنید چشمه خلاقیتتان خشک شده است. اما نگران نباشید! شما شکستخورده نیستید و این لحظات رخوت و یکنواختی، بخشی از سفر شما هستند. به جای نگرانی، این دورهها را بهعنوان فرصتی برای توقف، تجدید قوا و بازیابی خلاقیت موسیقایی خود در نظر بگیرید. بعضی وقتها اشکالی ندارد که استراحت کوتاهی بکنید!
در این مقاله کوتاه، به چند نکته برای غلبه بر احساس فرسودگی در روند یادگیری و ساخت موسیقی میپردازیم.
پذیرفتن بنبستهای ذهنی
بیایید با آن روبرو شویم؛ هر چقدر در مورد خلاق بودن، بیشتر استرس داشته باشید، اوضاع برای شما پیچیدهتر میشود. ایجاد فشار برای خلاقیت و نوآوری میتواند بنبستهای ذهنی را بدتر کند. شناخت دورههای رکود، بخشی ضروری از فرایند خلق هنری است که میتواند باعث کاهش فشار شود. خودتان را درگیر تمرینات خودمراقبتی کنید؛ مانند پیادهروی آرام، غرق کردن خود در یک کتاب خوب، یک حمام آرامشبخش، بازدید از موزه یا نوشتن افکار خود درباره زندگی. این فعالیتها میتوانند ذهن شما را از خستگی بیرون آورده و سرحال کنند و دیدگاههای جدیدی را به وجود آورند. به یاد داشته باشید که ذهنآگاهی این نیست که خودتان را ایزوله کنید؛ بلکه به معنای یافتن آرامش و تقویت خلاقیت شماست. تلاش کنید که از طبیعت الهام بگیرید. گذراندن زمان در طبیعت، ذهن شما را دوباره سرزنده و جوان میکند و اغلب باعث ایجاد خلاقیتی تازه میشود.
بازگشت به نقطه آغاز
به ریشههای موسیقی خود دوباره فکر کنید؛ آن تجربیات اولیهای که در گام اول، اشتیاق شما را برای خلق موسیقی برانگیختند. در ابتدا چه چیزی میل شما را برای ساخت موسیقی تحریک کرد؟ علاقه من به ساخت موسیقی از زمانی آغاز شد که اولین کیبورد الکترونیک خود را خریدم و با گستره بیانتهای پَچهای داخلی آن مواجه شدم. هر یک از آنها دریچهای به قلمرو وسیع موسیقی و عامل ظهور ایدههای جدید و مهمتر از همه، وسیلهای ساده برای سرگرمی بودند. برخی از این پچها مملو از صداها و بافتهای غنی بودند که تخیل من را مجذوب خود میکردند و ایدههای موسیقی کاملاً جدیدی را برمیانگیختند. گاه به این موضوع فکر میکنم که طراحان این پچهای الهامبخش، چه کسانی بودهاند؟ در هر صورت، ارتباط مجدد با انگیزههای اولیه، میتواند جان تازهای به خلاقیت شما ببخشد. اگر سازتان کسلکننده به نظر میرسد، به سراغ ساز دیگری بروید که شادابی اولیه را در شما دوباره شعلهور کند. مثلاً اگر نوازنده پیانو هستید، شاید بد نباشد که یک دوره آموزش گیتار مبتدی یا هر ساز دیگری که به آن علاقهمندید را دنبال کنید.
از لحظات الهامبخشتان نهایت استفاده را ببرید
دنیای درونی ذهن یک هنرمند، متغیر و غیرقابل پیشبینی است. خلاقیت، اغلب در زمانهای نامناسب و به روشهای غیرمنتظرهای بروز میکند و وقتی اتفاق میافتد، باید آن را سریع بقاپید! آرام باشید و فضایی برای ثبت ایدههای موسیقی خود پیدا کنید. این لحظات الهامبخش را از دست ندهید؛ زیرا آنها اغلب میتوانند عشق شما برای ساخت موسیقی را احیا کنند. یک دفترچه یادداشت به همراه خود داشته باشید و هر ایدهای (خوب یا بد) که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. گاهی اوقات کمیت میتواند منجر به کیفیت شود. ایدههای خود در مورد ترانه و ملودی را با یک دستگاه ضبط کنید و فراموش نکنید که به عقب برگردید و کارهای خود را دوباره مرور کنید. مرور ایدهها و پروژههای قدیمی، مانند یک لنگر عمل میکند. این کار به شما احساس ثباتی میدهد که باعث برانگیختن دوباره خلاقیتتان میشود و با شعلهور ساختن یک یا چند دیدگاه جدید در ذهن شما، جان تازهای به آخرین ایدههای شما میبخشد.
همه چیز را آسان بگیرید!
در موسیقی عجله نکنید. بسیاری از افراد، اغلب پیش از آهنگسازی و ساخت اجزای آهنگ، در دام توجه افراطی به وجوه مربوط به مرحله تولید موسیقی، مثلاً جزئیات مربوط به میکس، گرفتار میشوند و در نتیجه تمرکز خود را از دست میدهند. این امر منجر به انباشت انبوهی از کارهای ناتمام میشود و نهایتاً باعث میگردد که احساس شکست و ناامیدی کنید و قادر به تحقق کامل ایدههای خود نباشید. ابتدا پایه و اساس ایده خود را بنا کنید، سپس به عقب بازگردید و آن را اصلاح کنید. به یاد داشته باشید که موسیقی شما بوم نقاشی شماست و دیدن ایدههای خلاقانه شما ضروری است. کسی مانند شما تا کنون وجود نداشته و نخواهد داشت؛ بنابراین بهعنوان یک موسیقیدان، ایدههای شما اهمیت بسیار زیادی دارند.
گاهی اوقات محدود کردن گزینههای پیش روی یک هنرمند، میتواند او را وادار به خلاقیت کند. اگر تنوع تجهیزات شما مانع کاراییتان شده است، ابزارها و تکنیکهای خود را ساده کنید؛ مخصوصاً اگر تکنولوژی، شما را به دام مهندسی پیچیده میکشاند. ستاپ خود را به موارد ضروری بازگردانید تا بتوانید بر تکمیل ساختار بنیادین ایده خود تمرکز کنید. مثلاً میتوانید از یک کیبورد با قابلیت ضبط داخلی یا یک ساز سادهتر استفاده کنید و ایدههای جدیدتان را شکل بدهید.
همکاری با دیگران
شکی نیست که ساخت موسیقی انفرادی، میتواند یک فعالیت بسیار لذتبخش باشد؛ اما بهطور کلی، موسیقی برای به اشتراک گذاشتن با دیگران است. موسیقی یک رسانه ارتباطی است که شبیه هیچ رسانه دیگری نیست. مبارزه انفرادی با افکار و ایدههای موسیقایی میتواند سدی در برابر شکوفایی خلاقیت باشد؛ اما دعوت کردن دیگران برای پیوستن به این فرایند، میتواند دیدگاههای جدیدی را برای شما به ارمغان بیاورد و کار را بسیار سادهتر کند. شما از طریق اشتراکگذاری ایدههای موسیقایی خود با دیگران، میتوانید وجهی ملموستر به کار خود ببخشید و در پیش بردن و اجرای ایدههای خود، بهتر عمل کنید. شاید مشارکت افراد دیگر، معنا و مفهوم موسیقی شما را به سطح کاملاً جدیدی برساند یا شاید متوجه شوید که مخالفت با ایدههای آنها به شما کمک میکند تا اعتقادات و بنیانهای فکری خود درباره مفهوم موسیقی را محکمتر کنید. در هر صورت، این موضوع میتواند کاتالیزوری باشد که شما را در مسیر موسیقاییتان به جلو پیش میبرد تا از بنبستهای ذهنی خود عبور کنید.
مسیر را در آغوش بگیرید
لطفاً به دلیل رخوت و رکود، دلسرد و ناامید نشوید. این مسئله یک بخش عادی از سفر خلاقانه شماست. تحمیل خلاقیت مانند قرار دادن یک میله مربع در یک حفره مثلثیشکل است! طبیعی است که این روند کار نکند. با خودتان خوب رفتار کنید و در طول این پروسه صبور باشید. رویکردهای مختلف را آزمایش کنید و مطمئن باشید که درست زمانی که کمتر انتظارش را دارید، راهحل نمایان خواهد شد. این وقفهها در مسیر خلق موسیقی، صرفاً میانپرده هستند. به یاد داشته باشید که فضای بین نتها، چیزی است که واقعاً موسیقی را تعریف میکند.
منبع: Sweetwater
نویسنده: Andrew Scriven