هر کس که تا به امروز نوازندگی گیتار نیتا استراس (Nita Strauss) را چه در همکاری طولانیمدتش با الیس کوپر (Alice Cooper)، چه در آثار موفق و فاخر خودش و چه در اجراهای زندهاش با دمی لواتو (Demi Lovato) مشاهده کرده باشد، از انعطاف و وسعت فوقالعاده تکنیکی و خلاقیت بیمرز او شگفتزده شده است.
اما منشاء این خلاقیت در نوازندگی استراس چیست؟ آنطور که خود این گیتاریست برجسته میگوید، ریشه خلاقیت بعضاً میتواند کلافگی باشد! او در این باره گفته است: «من هم مثل هر کس دیگری هستم! روزهایی وجود دارد که در آنها، حس میکنم مدتهاست در حال نواختن همان چیزهای قدیمی هستم و هیچ نکته جدیدی در نوازندگیام وجود ندارد. خوشبختانه چنین حسی برای من نادر است؛ اما زمانی که اتفاق میافتد، تحمل آن واقعاً سخت است!»
راهحل نیتا برای این مشکل، این است که پیش از هر چیز، ذهن خود را بهکلی خالی کند: «پیش از هر چیز، سعی میکنم استرس را از ذهن خود پاک کنم و بهنوعی، تارعنکبوتهای مغزی خود را از میان بردارم.»
پس از این، او شروع به بداههنوازی میکند: «در این شرایط، بدون هیچ هدف و چارچوبی شروع به نوازندگی میکنم و اجازه میدهم هرچه میخواهد اتفاق بیفتد، رخ دهد. بعضی از اوقات، یک بکینگ ترک مخصوص گیتار را پخش میکنم و هرآنچه به ذهنم میرسد را بر روی آن مینوازم. این کار معمولاً میتواند برای من الهامبخش باشد و کمک میکند ذهنم از جعبهای که در آن اسیر شده است، آزاد شود. طولی نمیکشد که با انجام این کار، درهای خلاقیت و الهام به روی من گشوده میشود.»
از نظر نیتا، هنر نوازندگی هنری هم ذهنی و هم فیزیکی است. او طی مصاحبهای با مجله Guitar Player، نکاتی بسیار مفید را به گیتاریستها ارائه داده است که در این مطلب، قصد داریم آنها را با شما به اشتراک بگذاریم.
۱- از نواختن گیتار در برابر دیگران نترسید
«امروزه با حکمرانی شبکههای اجتماعی و اشتراک ویدیو همچون یوتیوب (YouTube)، تیکتاک (TikTok) و اینستاگرام (Instagram) بر صنعت موسیقی، اینکه فکر کنید میتوانید آثار خود را بهآسانی در فضای راحت خانه خود اجرا و ارائه کنید، امری بسیار وسوسهانگیز است. اما اگر هدف نهایی شما (بهعنوان یک موزیسین) حضور روی صحنه است، باید هرچه زودتر تجربهای حقیقی را از نوازندگی زنده بر روی استیج کسب کنید.»
«این کار در ابتدا ممکن است کمی استرسزا باشد؛ اما به نظر من باید ترس خود را کنار بگذارید و همچون یک استخر، در آن شیرجه بزنید! پس از این کار، متوجه میشوید که آب آنقدر هم که فکر میکردید سرد نبوده است! موقعیتهای بسیاری برای اجرای زنده در جلوی تماشاچی وجود دارد. برای مثال، شما میتوانید با یک کافه محلی هماهنگیهای لازم را انجام دهید و یک شب در آنجا برای اجرای زنده حاضر شوید.»
«راه دیگر نیز این است که به یک کاور بند (گروههای موسیقی که آثار دیگران را اجرا میکنند) ملحق شوید یا همراه با یک گروه موسیقی که بهصورت زنده به اجرای موسیقی میپردازد، روی استیج بروید. به هر شکل که این کار را انجام دهید، متوجه میشوید که اجرا بهصورت زنده، بهسرعت مهارت نوازندگی شما را افزایش میدهد.»
«اولین اجرای زنده من، در یک گروه تازهتأسیس در لس آنجلس بود. قرار بود در یک مسابقه میان دو گروه موسیقی که بلیط آن بهصورت عمومی فروخته میشد، به رقابت بپردازیم. ما در آن شب توانستیم فقط سه بلیط بفروشیم؛ به همین دلیل، پدر من که در آن زمان موزیسینی فعال بود، هفت بلیت دیگر نیز خریداری کرد تا اجازه اجرا در آن رقابت را داشته باشیم.»
«من پیش از این اجرا، در رقابتهای ورزشی عمومی شرکت کرده بودم و از این رو، قرار گرفتن در مرکز توجه جمعیت برایم آسان بود. میدانم که همه افراد چنین حسی ندارند؛ اما توصیه میکنم بر ترس خود غلبه کنید و به اجرای زنده بروید. ممکن است حتی در این اجرا گند بزنید و در ادامه نیز به این مسئله میپردازیم؛ اما هیچ اشکالی ندارد. فقط این کار را انجام دهید!»
۲- به موسیقی گوش دهید؛ نه غرور خود!
«سالها پیش، من این شانس را داشتم که در یک آزمون انتخاب موزیسین برای اجرای زنده هنرمندی مشهور شرکت کنم. در این گزینش، باید اجرای خود بر روی یکی از آثار هنرمند مذکور را ضبط کرده و آن را برای داوران ارسال میکردم. در این اجرا، هر هنری که داشتم را به نمایش گذاشتم. تمامی حرکات شگفتانگیز و ترفندهای چشمنوازی که بلد بودم را بهکار گرفتم و با خود فکر میکردم که نتیجه حاصله عالی است. پس با خود گفتم که حتماً انتخاب میشوم!»
«کمی بعد، تهیهکننده آن فرد مشهور که خود نیز چهرهای افسانهای در صنعت موسیقی به شمار میرود، با من تماس گرفت و گفت: آیا اصلاً به آهنگ گوش دادهای؟ شنیدن این حرف، لحظهای کشنده و بسیار خجالتآور اما سازنده را برای من رقم زد.»
«خیلی زود متوجه شدم که هدف این گزینش، پیدا کردن یک فرد همخوان با آن هنرمند و آهنگ موردنظر او بوده است؛ نه دیدن تمامی حرکتهای خارقالعادهای که بلد هستم! پس از این تماس، شخصیت من خرد شد؛ اما همین حس بد، آگاهی بسیاری به من بخشید که پیشتر از آن بیبهره بودم.»
«در واقع، این اجرای زنده برای نیتا استراس و نوازندگی او نبود؛ بلکه تنها برای اجرای آهنگهایی بود که هنرمند مذکور میخواست در استیج آنها را برای تماشاچیان خود به نمایش بگذارد. اگر بهتر به این قضیه فکر کنید، به این نتیجه میرسید: اگر برای شرکت در یک آزمون نوازندگی با شما تماس گرفتهاند، پس حتماً میدانند که شما میتوانید گیتار بنوازید! اما آیا شما میتوانید آنچه از شما خواسته میشود را نیز بهشکلی مناسب بنوازید؟ این امری کاملاً متفاوت است که در این آزمون مشخص خواهد شد.»
۳- انعطاف داشته باشید…
«همه ما گروههای موسیقی و هنرمندانی را در ذهن داریم که منابع الهام اصلی ما برای یادگیری موسیقی و فعالیت در این حوزه بودهاند. همچنین، معمولاً به خاطر همین هنرمندان و سبک آنها، به یک سبک و سیاق خاص از موسیقی علاقهای بیشتر پیدا میکنیم.»
«اینکه یک سبک موسیقی و آرتیست محبوب داشته باشید و عاشقانه آن را دوست داشته باشید، هیچ ایرادی ندارد و من نیز هنوز به این شکل هستم. اما باید بدانید که توسعه دانش موسیقایی و یادگیری نوازندگی در سبکها و انواع دیگر از موسیقی نیز به هیچ وجه کار بدی نیست و در واقع، کمک میکند که به موزیسینی منعطفتر تبدیل شوید.»
«من به دلیل میل وافرم به نوازندگی گیتار، به این درک رسیدم. در واقع، در دورهای سعی کردم در کنار هر کسی که میتوانم روی استیج حضور داشته باشم؛ از گروههای راک و پانک گرفته تا بندهای فانک و حتی خوانندگان و آهنگسازانی که نیاز به یک همراه با یک گیتار آکوستیک داشتند! در آن دوران، در هر اجرایی که فکرش را کنید گیتار نواختم.»
«برخی از اوقات، در یک شب در دو اجرای مختلف شرکت میکردم. به این شکل، یاد گرفتم که خود را بهخوبی با سبکهای مختلف موسیقی تطبیق دهم و در طول آن، اوقات بسیار خوبی نیز داشتم.»
۴- …اما هویت خود را نیز حفظ کنید!
«احتمالاً شما نیز اجراهای من با الیس کوپر و دمی لواتو را دیدهاید و شاید شاهد اجراهای فردی من نیز بودهاید. در تماشای هر یک از این اجراها، تفاوتی قابل توجه را در سبک نوازندگی من متوجه خواهید شد. اما اگر من کار خود را بهعنوان یک نوازنده بهخوبی انجام دهم، چیزی واحد را در تمامی این اجراها حس خواهید کرد که باعث میشود با خود بگویید این نیتا است که گیتار مینوازد!»
«وقتی که وظیفهای در نوازندگی به شما محول شده است، مسئولیت اصلی شما این است که در خدمت آن اجرا باشید. اما همزمان باید هویت نوازندگی منحصربهفرد خود را نیز در کنار این مسئولیت، به نمایش بگذارید. مرز میان این دو هویت، خطی بسیار باریک است و حرکت بر روی این خط باریک، هنر است.»
«همانطور که کمی پیشتر نیز گفتم، من این نکته را با تجربه و بهشکل دشوار آموختم. شما نمیتوانید به هر شکل که میخواهید و با تکنیکهای پیچیده بر روی اثر یک فرد دیگر به نوازندگی بپردازید. در واقع، هرچه هم که گیتاریست بینظیری باشید، چنین چیزی برای صاحب اثر قابل تحمل نیست.»
«بهجای این کار، باید لحظاتی خاص از اجرا را برای ابراز هویت خود انتخاب کنید. میتوانید برخی از اوقات در حین اجرا، یک نوازندگی کوتاه انجام دهید که در آن، هویت فردی شما بهعنوان یک گیتاریست حس میشود. به این شکل، هنرمند اصلی از اجرای شما رضایتی کامل خواهد داشت و با خود میگوید من برای همین لحظات او را انتخاب کردهام!»
۵- حوادث و اتفاقات منفی در نوازندگی را بپذیرید
«بیایید قبول کنیم که اجرای بینقص وجود ندارد و حداقل یک اتفاق غیرمترقبه در طول اجرا رخ خواهد داد. این اتفاق میتواند بروز مشکل در یکی از کابلها، پاره شدن سیم گیتار، سر خوردن بر روی استیج یا حتی پا گذاشتن خواننده بر روی پدال تیونر شما و قطع شدن صدای گیتارتان به دنبال آن باشد.»
«این اتفاقات به هر حال رخ میدهند و راهی برای پیشگیری از آنها وجود ندارد. در گذشته، چنین حوادثی بهواقع من را دیوانه میکردند. بعدها متوجه اشتباه خود شدم و با خود میگفتم نیتا! فردا تمام اینها یادت میرود! بیخیال شو و خودخوری نکن!»
«تنها راه مناسب برای پاسخدهی به حوادث غیرمترقبه بر روی استیج، این است که آنها را همچون یک فرد حرفهای، بهآرامی و با حفظ آرامش حل کنید. از حادثه رخداده عبور کنید و بیخود شلوغ نکنید. بهتر است که تماشاچیان با خود بگویند او سر خورد و با این وجود، باز هم به اجرای خود ادامه داد! تا اینکه بگویند ای وای! کل اجرا به خاطر زمین خوردن گیتاریست متوقف شد. او همه چیز را خراب کرد!»
«پس آرامش خود را حفظ کنید و نگذارید تماشاچیان متوجه استرس و ترس شما شوند. همچنین اگر خودتان توجه تماشاچیان را به یک اشتباه جلب نکنید، احتمالاً هیچیک از آنها متوجه یک نت اشتباه و یک حادثه کوچک در اجرای شما نخواهد شد.»
«این اتفاق بارها برای من رخ داده است که پس از اجرا، از استیج خارج میشوم و با فکر اینکه اشتباهی در حین اجرا انجام دادهام، خودخوری میکنم؛ اما همان لحظه یکی از اعضای گروه یا یکی از طرفدارانم مرا میبیند و میگوید این بهترین اجرای عمرش بوده است!»
۶- از مهمترین وجه اجرای زنده، یعنی لذت بردن از آن غافل نشوید
«بگذارید یک راز را به شما بگویم؛ مهمترین چیز در اجرای زنده، این است که همیشه از انجام آن لذت ببرید و خوش بگذرانید!»
«مادرم پیش از شروع هر کنسرت، حتی کنسرتهای بسیار کوچکی که در آنها تنها یک آهنگ اجرا میکنم، به من یک پیامک میدهد و بسیاری از اوقات میگوید مهمترین چیز را فراموش نکن! دیدن این پیامها بسیار زیبا و دلگرمکننده است.»
«درست است که برای انجام یک اجرا، تلاش بسیاری صورت میگیرد. شما پیش از کنسرت، ساعتها را به تمرین آهنگهای آن اختصاص میدهید و با یادگیری قطعات موسیقی، برای انجام این اجرا آماده میشوید. اما به نمایش گذاشتن این تلاشها در عمل و حضور در یک اجرای زنده، نباید حس انجام یک کار روزمره و اجباری را به شما بدهد.»
«لحظات لذتبخش نوازندگی را با استرس برای خود تلخ نکنید. بدن خود را آرام کنید، شانههای خود را تکان داده و گرم کنید، یک نفس عمیق بکشید، به حافظه عضلانی خود در نوازندگی اعتماد کنید و فقط خوش بگذرانید!»
«اگر به جذابترین اجراهای زندهای که در آنها بهعنوان تماشاچی حضور یافتهاید فکر کنید، مطمئناً به خاطر میآورید که نوازندگان و موزیسینها در حین آن، بسیار شاد به نظر میرسیدهاند و انگار در حال گذراندن بهترین لحظات زندگی خود بودهاند. این به این دلیل است که این افراد واقعاً چنین حسی داشتهاند!»
سخن آخر
امیدواریم که از مطالعه این مطلب لذت برده باشید و با توجه به نکات مفید ذکرشده در آن، به گیتاریستی بهتر و یک ستاره درخشان در اجراهای زنده خود تبدیل شوید!
اگر شما نیز گیتاریست هستید، تابهحال بهصورت زنده به نوازندگی پرداختهاید؟ در این صورت، بزرگترین اشتباهی که در این شرایط انجام دادهاید، چه بوده است؟ در نقطه مقابل، جذابترین وجه اجرای زنده برای شما چیست؟ از شما دعوت میکنیم پاسخ خود به این سوالات را در بخش نظرات همین مطلب، با ما و مخاطبین گیتار ایران در میان بگذارید.
منبع: Guitar Player
نویسنده: Joe Bosso
مترجم: امیر تولی