مارکوس کینگ (Marcus King) در سال ۲۰۱۵ و در سن ۱۹ سالگی، اولین آلبوم خود که Soul Insight نام داشت را همراه با گروهش، یعنی Marcus King Band منتشر کرد و بهسرعت، به یک هنرمند نامآور در سبک موسیقی بلوز تبدیل شد. این آلبوم در زمان انتشار، به رتبه هشتم برترین آلبومهای جدید دنیا صعود کرد و شهرتی بسیار را برای کینگ رقم زد.
اکنون پس از گذشت کمی کمتر از یک دهه از آن روز، مارکوس کینگ جوان تواناییهای خود در زمینه موسیقی را به دنیا ثابت کرده است و امروز، یکی از مهمترین چهرههای صحنه مدرن موسیقی بلوز به شمار میرود.
در این مطلب، قصد داریم به شش نکته بپردازیم که مارکوس کینگ برای تبدیل شدن به یک گیتاریست و موزیسین بهتر به آنها تکیه دارد. این نکات میتوانند به شما نیز کمک کنند تا در تمامی زمینههای نوازندگی گیتار الکتریک پیشرفت کنید و در کل، به یک موزیسین حرفهایتر تبدیل شوید.
۱- به نوازندگی گیتاریستهای دیگر گوش کنید
«شما میتوانید با شنیدن نوازندگی دیگران، نکات بسیاری را از آنها بیاموزید. پدر من هر روز زمانی که به سر کار میرفت، یک قطعه موسیقی را برای یادگیری به من میداد و زمانی که از محل کار خود بازمیگشت، من باید نتیجه تمرینات خود را همانند تکلیف شب به او تحویل میدادم. این قطعهها معمولاً آثاری از آن آلبومهایی از لنرد اسکینرد (Lynyrd Skynyrd) بودند که در آنها اد کینگ (Ed King) نیز حضور داشت. من در آن زمان نوازندگی اد کینگ را بسیار میپسندیدم. من عاشق قطعه Saturday Night Special بودم و نواختن سولوی چند اثر از او همچون Free Bird را نیز در همان دوران آموختم.»
«یکی دیگر از آثار آن دوران که برایم اهمیتی ویژه داشت و امروز نیز آن را بسیار خوب به یاد دارم، آلبوم Dreamboat Annie از Heart است. راجر فیشر در این آلبوم نوازندگی بسیار جذابی را به نمایش گذاشته است که من مدتها سعی در یادگیری تکنیکهای آن و الگوبرداری از روی آن داشتم. همچنین سه نوازنده افسانهای استرتوکستر یعنی جیمی هندریکس (Jimi Hendrix)، رابین تراور (Robin Trower) و استیوی ری وان (Stevie Ray Vaughan) نیز تأثیری عمیق بر نوازندگی من داشتهاند.»
۲- در گوش دادن به آثار سایر گیتاریستها افراط نکنید
«در نقطه مقابل، باید در شنیدن نوازندگی گیتاریستهای دیگر و الگوبرداری از آنها، رویکردی متعادل داشته باشید و در زمان مناسب، هر آنچه در اطرافتان است را فراموش کرده و بر روی خودتان تمرکز کنید. من با تصمیم خود، یک سال تمام به نوازندگی هیچ گیتاریست دیگری گوش ندادم و در آن زمان، تنها به این که چگونه گیتاریستی هستم فکر کردم.»
«من در این زمان به نوازندگان ساکسوفون، گیتارهای لپاستیل و حتی آکوردئون گوش دادم و در واقع، تنها آثار موزیسینهایی را گوش میدادم که هنگام نوازندگی همانند یک گیتاریست فکر نمیکردند.»
۳- به صدای خوانندگان با دقت توجه کنید
«من زمان بسیاری را صرف گوش دادن به خوانندگان، خصوصاً وکالیستهای زن کردم تا بتوانم حس، بخشبندی و تکنیکهایی همچون ویبراتوی آنها را در نوازندگی گیتار خود بازآفرینی کنم و حس آنها را با صدای ساز به شنوندگان منتقل کنم. اگر بخواهم مهمترین خوانندگانی که با این هدف به آثارشان گوش میدادم را نام ببرم، میتوانم به آرتا فرانکلین (Aretha Franklin)، تینا ترنر (Tina Turner)، میویس استیپلز (Mavis Staples) و جنیس جاپلین (Janis Joplin) اشاره کنم.»
«همچنین میتوانم بگویم که مهارت فریزینگ (phrasing) نوازندگی خود در گیتار را مدیون خوانندگانی همچون بابی وومک (Bobby Womack) و دیوید رافین (David Ruffin) هستم. زمانی سعی داشتم حین نوازندگی، صدای خروجی از امپلیفایر گیتار را بهگونهای تنظیم کنم که صدای آن شبیه به صدای اینتروی Cry Baby از جنیس جاپلین شود. در آن زمان حس میکردم که اگر بتوانم کاری کنم که گیتارم صدایی مشابه با اینتروی این اثر داشته باشد، میتوانم قطعاً به موفقیت برسم.»
۴- با اراده و جدیت به نوازندگی بپردازید
«زمانی که در حال نوازندگی سولو هستید، مهمترین چیز این است که به آنچه مینوازید اطمینان کامل داشته باشید. در نوازندگی سولو، هدف این است که با هر نتی که مینوازید، تأثیری هرچه بیشتر بر روی شنونده بگذارید. این رویکردی است که بی.بی. کینگ (B.B. King) استاد آن بود.»
«اگر در یک دقیقه یک میلیون نت نیز بنوازید که احساسی در پشت آنها قرار ندارد، در واقع انگار هیچ کاری نکردهاید! یکی از اولین و مهمترین چیزهایی که از پدر و پدربزرگ خود در نوازندگی یاد گرفتهام این است که فضای خالی بین نتها، به اندازه خود نتهایی که مینوازید اهمیت دارد.»
۵- روی یادگیری اصول تکنیک نوازندگی تمرکز کنید
«پدر و پدربزرگ من تمرینات تقویت انگشتان بسیاری را به من آموختند که با استفاده از آنها، چابکی و قدرت انگشتانم را افزایش دهم. من وقت بسیاری را صرف چنین تمریناتی میکنم؛ در واقع، برخی از اوقات، هدف من در روز تنها این است که بر روی یک تمرین خاص کار کنم و ببینم که در انتهای روز، با چه سرعتی میتوانم آن را بنوازم.»
«بعدها، زمانی که در زمینه تئوری موسیقی جز در حال تحصیل بودم، پروژه انتهای سال ما نواختن قطعه Donna Lee از چارلی پارکر (Charlie Parker) بود. در این آزمون اگر میتوانستیم این قطعه را با سرعتی بالا بنوازیم، امتیازی بیشتر را از مربیان دریافت میکردیم. حتی امروز نیز نواختن Donna Lee یکی از تمرینات اصلی من برای گرم کردن دستهایم است و در آن، سعی دارم که ملودی اصلی این قطعه را با حداکثر سرعتی که میتوانم بنوازم.»
۶- فراموش نکنید که میانبری برای موفقیت وجود ندارد
«برای این که به یک گیتاریست خوب تبدیل شوید، باید با گیتار خود وقت صرف کنید. حتی اگر مشغول تماشای تلویزیون هستید، میتوانید همزمان نیز گیتار خود را در دست داشته باشید و با آن به نواختن گامهای مختلف بپردازید.»
«زمانی که به نواختن گیتار اختصاص میدهید، پایه مهارتهای شما در این زمینه را میسازد و رفتهرفته، نواختن گیتار را به کاری کاملاً طبیعی و غیرارادی برای شما تبدیل میکند. در واقع، شما با صرف وقت بسیار با ساز در طول روز، بهمرور نوازندگی را به کاری تبدیل میکنید که هنگام انجام آن، نیاز به فکر کردن درباره چگونگی انجام آن ندارید و میتوانید بدون محدودیتهای تکنیکی، آنچه در عمق قلبتان نهفته است را بنوازید.»
«زمانی که من یادگیری نوازندگی گیتار را شروع کردم، حداقل چهار ساعت در روز را به این کار اختصاص میدادم. در کل این مدت زمان، هیچگاه به نوازندگی گیتار و یادگیری آن بهعنوان یک تمرین و کاری اجباری فکر نکردم و همواره با تمام وجود میخواستم که آن را انجام دهم؛ در واقع، نوازندگی گیتار برای من یک تفریح بود.»
منبع: Guitar Player
نویسنده: Mark McStea
مترجم: امیر تولی