خرید سیم گیتار و نگهداری از آن نیز همانند هر وسیله دیگری، دارای نکاتی خاص است که اگر میخواهید بهینهترین عملکرد سیم و گیتار را تجربه کنید، باید به آنها توجه کنید. اما برخی از افراد، باورهایی غلط و بعضاً تعجببرانگیز را درباره این جزء از گیتار دارند که پیروی از آنها نهتنها تأثیری در بهبود تجربه شما از نوازندگی نخواهد داشت، بلکه بعضاً هم باعث صدمه زدن به سیمهای گیتار میشود و هم مانع بهرهوری حداکثری از آنها میشود.
در این مطلب، قصد داریم چندی از رایجترین این باورهای غلط را با شما نیز در میان بگذاریم و دلیل اشتباه بودن آنها را نیز به شما بگوییم. از نظر ما، بسیاری از این باورهای غلط به این دلیل شکل میگیرند که شرکتهای سازنده سیم گیتار، اطلاعات شفاف و کاملی را از محصولات خود در اختیار نوازندگان قرار نمیدهند و به همین دلیل، گیتاریستها برای انتخاب و نگهداری این جزء از گیتار، باید به دانش خود تکیه کنند. به دنبال این که چنین باورهایی بیشازحد در میان نوازندگان رواج پیدا کردهاند، میخواهیم تمامی آنها را با دلایلی منطقی برای شما موشکافی کنیم.
یازده موردی که در این مطلب به آنها میپردازیم، باورهایی هستند که ما آنها را از نوازندگان شنیدهایم و برخی از مشتریان ما نیز آنها را با ما طرح کردهاند. برخی از این باورها، مواردی ساده هستند که بیشتر در میان نوازندگان مبتدی رایج هستند و شاید اگر یک نوازنده باتجربه باشید، غلط بودنشان از نظر شما مسلم باشد. اما برخی دیگر از این موارد، ریشهای فنیتر و پیچیدهتر دارند و حتی برخی از نوازندگان حرفهای نیز دچار آنها هستند. اما مطمئنیم که در هر نقطهای از مسیر تبدیل شدن به یک گیتاریست حرفهای قرار داشته باشید، حداقل یکی از این نکات برای شما جالب خواهد بود و ممکن است که حتی شما نیز به یکی از آنها باور داشته باشید و با مطالعه این مطلب، متوجه غلط بودن آن بشوید.
۱- نصب سیم با گیج بالا بر روی گیتار، باعث صدمه به دسته آن میشود
بسیاری از نوازندگان به این امر باور دارند؛ اما حقیقت این است که دسته گیتارها میتوانند کششی بسیار بیش از آنچه فکر میکنید را از سیمهای نصبشده بر روی خود تحمل کنند. در واقع، برخی از گیتارها با هدف نصب سیمهایی با گیجی بسیار بالا، همچون ۰۱۳ یا حتی ۰۱۴ اینچ طراحی شدهاند؛ زیرا این گیج از سیم در گذشته و خصوصاً در دهه چهل میلادی بسیار رایج بود. به دنبال همین امر، آن نوعی از سیم که بهعنوان سیم گیج بالا در بازار وجود دارد و ضخامت آن در حدود ۱۰، ۱۱ الی ۱۲ هزارم اینچ است، در واقع چندان نیز ضخیم نیست و فشار چندانی به دسته ساز شما وارد نمیکند. اما حتی اگر یک ست سیم با گیج بسیار بالای ۱۳ را بر روی گیتار خود نصب کنید و آن را در الگوی کوک استاندارد کوک کنید نیز به احتمال زیاد مشکلی برای گیتارتان پیش نمیآید؛ زیرا دسته اکثر گیتارهای موجود در بازار برای تحمل کشش چنین سیمهایی آمادگی کامل را دارد.
بدیهی است که برای تغییر مشهود گیج سیم در گیتار خود و نصب یک ست سیم با گیجی بسیار بالاتر بر روی آن، بهتر است که تراس راد ساز را تنظیم کنید تا عملکردی بهتر را از گیتار خود دریافت کنید؛ اما این سیمها به هیچ وجه قرار نیست که صدمهای به دسته گیتار شما بزنند.
علاوه بر این، اگر قرار است در الگوی کوکی پایینتر از استاندارد به نوازندگی بپردازید، متوجه میشوید که کشش سیمها از آنچه که با سیمهایی با گیج پایینتر و الگوی کوک استاندارد در گیتار خود تجربه کردهاید نیز بهشکلی مشهود کمتر است. در واقع، اگر سیمهایی با گیج ۰۱۳ را در گیتار خود با الگوی B کوک کنید، تنشن آنها با یک ست سیم با گیج ۰۱۰ در الگوی کوک استاندارد دقیقاً برابر است. بنابراین، اگر حتی یک سیم بسیار ضخیم، همچون یک سیم با گیج ۰۹۰ را بر روی گیتار الکتریک خود نصب کنید و آن را در یک نت E بسیار پایین کوک کنید، هیچ مشکلی برای سازتان پیش نخواهد آمد؛ زیرا این سیم در این کوک کششی بالاتر از یک سیم نازکتر با کوک یک اکتاو بالاتر ندارد. با این وجود، اگر اطلاعات چندان زیادی درباره سیم گیتار و رگلاژ گیتار ندارید، حتماً پیش از نصب یک ست سیم با گیج بالا، با یک فرد خبره مشورت کنید.
۲- آزمایش پارگی یک سیم، نمایانگر عملکرد آن در شرایط نوازندگی حقیقی است
آزمایش پارگی، یک تست ساده و نهچندان مفید است که بسیاری از شرکتهای تولیدکننده برای نمایش دوام و استحکام محصولات خود آن را بهکار میگیرند. در این تست، یک سیم را بر روی ساز نصب میکنند و کشش آن را رفتهرفته افزایش میدهند تا ببینند سیم مورد نظر تا چه میزان فشار را پیش از پاره شدن تحمل میکند. این تست، همان معیاری است که بسیاری از کمپانیها بنا بر آن ادعا میکنند محصول آنها، برای مثال بهمیزان ۳۰% از یک محصول دیگر بادوامتر است؛ زیرا اندازهگیری مقاومت سیم در این تست از هر روش دیگری آسانتر است.
درست است که چنین آزمایشی میتواند تا حدی، استقامت یک سیم و دوام ساختاری کلی آن را به شما نمایش دهد؛ اما در حقیقت، این تست به هیچ وجه نمیتواند بیانگر دوام حقیقی یک سیم در شرایط نوازندگی واقعی باشد.
در نوازندگی واقعی، شما در هر لحظه، میزانی متفاوت از فشار را بر روی سیمهای گیتار اعمال میکنید و با اجرای تکنیکهایی همچون بند، فشاری از جهاتی مختلف نیز به آن وارد میکنید؛ اما هیچیک از این شرایط، آن میزان شدید کشش مورد استفاده در آزمایشهای استحکام سیم را به سیمهای گیتار شما وارد نمیکنند. در واقع، مؤثرترین مؤلفه در دوام یک سیم در دنیای واقعی و شرایط معمول، توانایی آن در تحمل افزایش و کاهش کشش و تنشن واردشده بر روی آن بهشکلی آنی است؛ امری که بهوسیله آن، استقامت بسیاری از فلزات و مواد پلیمری به چالش کشیده میشود و بهشکلی مستقیم با خاصیت کشسانی یک ماده در ارتباط است. یک سیم زمانی پاره میشود که خاصیت کشسانی خود را از دست بدهد و دیگر نتواند چنین فشارهای ناگهانی را بر روی خود تحمل کند. این خاصیت در سیم معمولاً به دلیل بروز خوردگی و پوسیدگی در بخش هسته سیم کاهش مییابد و دلایل اصلی بروز چنین پدیدهای را نیز را میتوان رطوبت هوا، نفوذ قطرات عرق به ساختار سیم، نحوه نوازندگی شما با ساز، رسیدگی شما به سیمهای آن و بسیاری دیگر از مؤلفهها دانست.
در کل، فاکتورهای بسیاری در طول عمر سیم و بروز مشکلات در آن دخیل هستند؛ اما هرچقدر هم که به سیمهای ساز خود رسیدگی کنید، شما هر روزه آنها را تحت فشارهایی متغیر و متعدد قرار میدهید و بهمدت ماهها و ماهها و با نواختن گیتار، فشارهایی آنی بیشماری بر روی آنها وارد میکنید. بدیهی است که قرارگیری یک سیم در چنین شرایطی در طی یک مدت زمان طولانی، شرایطی بسیار متفاوت از یک تست فشار ساده، آن هم در زمانی که سیم در بهینهترین و تازهترین حالت خود قرار دارد، محسوب میشود.
۳- سیمهای فلزی ساده (سه سیم تربل) در هر ست سیم با یکدیگر متفاوت هستند
شاید باورتان نشود که جنس سیمهای ساده یک ست که روکشی بر روی آنها پیچیده نشده است (یعنی سه سیم بالایی گیتار الکتریک و دو سیم بالایی در گیتار آکوستیک)، تقریباً در هیچ ستی با یکدیگر متفاوت نیست! بسیاری از نوازندگان فکر میکنند که سیمهای ساده بالایی هر ست، با ستهای دیگر متفاوت هستند و بسته به نوع آن ست، مواد متفاوتی در ساخت آنها بهکار رفته است تا با سیمهای بیس آن ست همخوانی کامل داشته باشند. حتی شاید شما نیز تا پیش از مطالعه این مطلب اینطور فکر میکردهاید؛ اما باید بگوییم که در کمال تعجب، اینگونه نیست و سیمهای ساده بالایی گیتار تقریباً در تمامی ستها کاملاً با یکدیگر مشابه هستند! تنها تفاوتی که ممکن است میان سیمهای بالایی در ستها وجود داشته باشد، گیج یا ضخامت آنهاست که بسته به گیج کلی ست میتواند متفاوت باشد.
چند وقت پیش، نظری را در زیر ویدیوی یکی از تولیدکنندگان سیم گیتار مشاهده کردیم که در آن، فردی توضیح میداد که یک ست سیم نیکلی از آن شرکت خریداری کرده است و از این که سیمهای بالایی آن از نیکل خالص نیستند و از فولاد ساده ساخته شدهاند، بسیار عصبانی است! اما حقیقت این است که تمامی شرکتهای سازنده سیم گیتار، از یک یا نهایتاً دو آلیاژ ثابت برای ساخت سیمهای بالایی ستهای خود استفاده میکنند؛ زیرا این ترکیب از هر مادهای برای ساخت این سیمها بهتر و مناسبتر است. به دنبال همین امر، شما هیچگاه نمیتوانید یک ست سیم در بازار بیابید که سیمهای ساده بالایی آن نیز همانند سیمهای بیس آن، از نیکل خالص ساخته شده باشند؛ زیرا این ماده اصلاً بهقدری قدرتمند نیست که بتوان چنین سیمهایی را از آن تولید کرد.
۴- پاره شدن یک سیم ساده (سه سیم بالایی) از یک ست خاص، بهمعنای ضعف کلی کیفیت محصولات شرکت سازنده آن است
سیمهای ساده فولادی یک ست، از آلیاژی خاص از فولاد ساخته میشوند که سیم موسیقی یا Music Wire نام دارد. این آلیاژ، اولین بار قرنها پیش برای ساخت سیمهای داخل پیانو تولید شده است و از آن روز تا کنون از آن بهعنوان یک ماده عالی برای ساخت سیمهای فلزی در انواع سازها استفاده میشود. اما جالب است که بدانید music wire تنها در ساخت سیم گیتار و پیانو مورد استفاده قرار نمیگیرد؛ بلکه دوام و استحکام آن بهحدی بالاست که بسیاری از صنعتگران نیز آن را در ساخت کابل پلهای معلق و بسیاری از کاربریهای دیگری که در آنها به یک سیم بسیار قدرتمند و مستحکم نیاز است، مورد استفاده قرار میدهند. به دنبال همین امر، music wire در واقع یک استاندارد واحد است و تمامی تولیدکنندگان، آن را دقیقاً بهشکلی مشابه با یکدیگر تولید میکنند. در واقع، استاندارد تولید این سیم بهحدی سختگیرانه است که دو شرکت مختلف نمیتوانند سیمهایی از این دسته را با مشخصاتی متفاوت تولید کنند و هر دوی آنها را music wire بنامند. این امر بدین دلیل است که این نوع از سیم اکنون در صنایعی بسیار مهم و جدی مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل، برای کاهش ریسک بهکارگیری آن بهمیزانی حداقلی و ناایمن، تمامی نمونههای آن باید با استانداردی خاص به تولید برسند. بنابراین، سیمهای سادهای که توسط یک شرکت خاص تولید شدهاند، به احتمال بسیار زیاد با سیمهایی مشابه از یک شرکت دیگر کاملاً یکسان هستند و مشخصات فنی بسیار شبیه به آن را دارند.
اما بزرگترین تفاوتی که میان سیمهای ساده ساختهشده توسط شرکتهای مختلف وجود دارد، پیچش و گرهی است که گوی انتهایی آنها را در خود نگه داشته است. پس اگر یک سیم در ست مورد استفاده شما از این بخش خود دچار پارگی شود، میتوان این پارگی را نشاندهنده میزان ظرافت دستگاههای انجامدهنده این گره در شرکت تولیدکننده و عناصر کیفی دیگر در ساختار خود سیم دانست. اما اگر یک سیم ساده در گیتار شما از بخش میانی خود دچار پارگی شود، نمیتوان این اتفاق را یک معیار منفی برای کیفیت آن محصول دانست. بدیهی است که عواملی همچون نحوه نگهداری از یک ست سیم پیش از فروش آن و نصب بر روی گیتار و همچنین تاریخ تولید یک ست، نقشی برجسته در استحکام سیمهای آن دارند و میتوانند باعث تغییر عملکرد آنها شوند؛ اما میتوان اطمینان داشت که در یک شرایط کاملاً برابر، دو سیم ساده مشابه از دو سازنده متفاوت، از نظر ساختاری تقریباً بهشکل کامل با یکدیگر مشابه هستند.
۵- تمامی سیمهای موجود در بازار از تمامی برندهای دنیا، در اصل توسط یک شرکت سازنده واحد تولید میشوند
این اعتقاد در میان نوازندگان، یکی از جالبترین باورهای غلط در دنیای نوازندگی است و بیشتر به یک تئوری توطئه شباهت دارد! متأسفانه باید بگوییم که افرادی بیشمار در دنیای گیتار به این امر باور دارند و ما آن را تا به امروز از چندین و چند مشتری خود شنیدهایم. اما حقیقت اینجاست که چنین باوری بهکلی غلط است! در واقع، اکنون شاید دهها شرکت و کارخانه در دنیا وجود دارند که فعالیت اصلی آنها، تولید سیم برای گیتار و در کل، تمامی سازهای زهی است؛ اما این دسته از افراد، بر این باورند که محصولات این شرکتها تماماً توسط یک شرکت واحد تأمین میشود. به نظر میرسد که این شایعه، زمانی یک باور محبوب در میان افراد متخصص در زمینه گیتار، همچون فروشندگان این ساز بوده است و به همین دلیل، بسیاری از نوازندگان نیز آن را بهعنوان یک واقعیت، با گوشت و استخوان خود پذیرفتهاند!
اکنون، ویدیوهایی متعدد از پروسه تولید سیم گیتار در شرکتها و کارخانههای مختلف در دنیا در اینترنت قابل دسترسی است که میتوانید با یک جستجوی ساده، آنها را تماشا کنید و اگر به این امر که سیم گیتار توسط یک شرکت واحد تولید نمیشود باور ندارید، بهشکل عینی پروسه تولید آن در حداقل سه شرکت را مشاهده کنید!
به نظر ما، یک دلیل مهم برای این که بسیاری از افراد بر چنین باوری هستند، این است که اکثر گیتاریستها درکی کامل و صحیح از ماشینآلات مورد استفاده در ساخت سیم و نحوه شکلگیری این شیء بهشکل نهایی آن ندارند. به نظر میرسد بسیاری از این افراد، بر این باورند که تولید سیم، توسط یک دستگاه مکانیکی عظیم انجام میشود و برای تولید یک سیم، باید یک دکمه را بفشارید و پس از کمی صبوری، همانند یک دستگاه نوشابهفروشی، سیم را از آن دریافت کنید! اما چنین باوری، فاصلهای بسیار با حقیقت کارخانههای تولید سیم دارد. در واقع، یک سیستم تولید سیم گیتار در ابتداییترین حالت خود، تنها از یک موتور که هسته سیم را به چرخش درمیآورد و یک شیار راهنما برای قرارگیری صحیح مفتول روکش بهشکلی صحیح در کل طول سیم تشکیل شده است. نکات فنی و ظرافتهایی بیشمار در پروسه تولید یک سیم وجود دارد که هر یک میتوانند تأثیری اساسی در کیفیت نهایی آن داشته باشند و در واقع، ساخت یک سیم عالی، مستلزم توجه به نکات ظریف بیشمار است؛ اما ماشینآلات مورد استفاده در ساخت سیم بهخودیخود به هیچ وجه پیچیده نیستند.
همانطور که احتمالاً میدانید، اکثر شرکتهای بزرگ تولیدکننده همواره به دنبال کاهش حداکثری هزینههای خود و حذف واسطهها از زنجیره تأمین و فروش محصولات خود هستند؛ بنابراین، بدیهی است که وقتی یک ماشین سیمپیچ قیمتی بسیار قابل دسترس، در حدود یک تراکتور متوسط دارد، یک شرکت تولیدکننده سیم گیتار با چندین دهه سابقه در ساخت یا حداقل فروش این قطعه، حداقل یک دستگاه از این وسیله را خریداری میکند تا بتواند در ساخت محصول خود، بهشکل کامل خودکفا شود و با کاهش هزینههای ثانویه خود و واسطهها میان خود و سایر شرکتهای تولیدکننده سیم، سودی بیشتر را برای خود رقم بزند.
البته با این وجود، برخی از شرکتهای کوچکتر تولیدکننده و فروشنده سیم گیتار نیز تولید برخی از محصولات خود را به کارخانههای ثالث سازنده این قطعه میسپارند؛ اما شرکتهای قراردادی و سفارشی تولیدکننده سیم نیز در دنیا پُرشمار هستند و حتی در این صورت نیز نمیتوان گفت که یک شرکت واحد، تمامی این دسته از سیمها را در دنیا تولید میکند. بدون شک این روش کار برخی از شرکتها نیز در شکلگیری این باور غلط در میان نوازندگان سراسر دنیا بیتأثیر نبوده است. اما برونسپاری تولید برخی از محصولات، برای هیچ شرکتی یک نقطه ضعف محسوب نمیشود و به سیاستهای آن کمپانی برای اداره برند خود بستگی دارد. چنین رویکردی در تولید محصولات، در تمامی صنایع وجود دارد و میتوان دو مثال بارز آن را شرکتهای نایکی (Nike) و اپل (Apple) دانست که تولید اکثر محصولات خود را به کارخانههای معتبر ثالث میسپارند؛ زیرا اداره یک برند، امری بسیار متفاوت از اداره یک کارخانه و مشکلات مربوط به آن است.
با وجود این که تقریباً غیرممکن است که بدانیم کدام شرکت تولیدکننده سیم گیتار، تولید محصولات خود را برونسپاری کرده است و کدام شرکت، محصولات خود را در کارخانه خود تولید میکند؛ اما یک قانون کلی و تقریباً قطعی برای دانستن این امر وجود دارد: اگر محصول اول و اصلی عرضهشده توسط یک شرکت، سیم گیتار نیست و بهعبارتی سیم، مهمترین محصولی نیست که این شرکت به بازار عرضه میکند، میتوان گفت که این برند، تنها قصد حضور در بازار سیم گیتار را دارد و به احتمال زیاد نیز برای کاهش درگیری و نیاز به استخدام نیرو برای این زمینه، تولید این دسته از محصولات خود را برونسپاری کرده است و آنها را از کارخانهای دیگر خریداری میکند. اگر یک شرکت بیش از هر چیز، به سیمهای گیتار خود مشهور است، به احتمال بسیار قوی این محصولات در کارخانه خود این شرکت به تولید میرسند تا هزینه تولید آن، در حجم بالای فروش این محصول توسط این کمپانی کاهش یابد. اما با این وجود، شرکتهایی نیز وجود دارند که محصول اصلی آنها، گیتار یا سایر سازهای مشابه است؛ اما سیمهای عرضهشده توسط آنها نیز بهشکل داخلی و در کارخانههای خود آنها تولید میشود. یکی از مشهورترین شرکتهایی که در اصل، تولیدکننده سیم گیتار نیست اما چنین روشی را برای عرضه این محصول به بازار انتخاب کرده است، فندر (Fender) است. در کل، چنین تصمیماتی به سیاستهای کلی هر شرکت، نحوه اداره و تصمیمات برندینگ آن بستگی دارد و طبیعتاً در هر شرکتی، این سیاستها متفاوت است.
بنابراین، با وجود این که برخی از ستهای سیم موجود در بازار توسط خود شرکت عرضهکننده آن تولید میشوند و برخی دیگر از آنها بهشکل سفارشی توسط کارخانهای دیگر تولید میشوند، اما به هیچ وجه اینطور نیست که یک شرکت عظیم بینالمللی با دانشی بیانتها در زمینه ساخت سیم، تمامی سیمهای گیتار موجود در بازار از برندهای مختلف را تولید میکند. چنین باوری بهکلی غلط است و میتوانیم با اطمینان بگوییم که هیچگاه چنین روالی در صنعت سیم حاکم نبوده است.
۶- سیمهای گیتار توسط شرکت سازنده بهمیزان لازم کشیده میشوند و نیازی نیست که پیش از نصب کامل، آنها را بکشید
این مورد به اندازه باورهای غلطی که پیش از این به آنها پرداختیم در میان نوازندگان امروزی رایج نیست و درصد کمی به آن اعتقاد دارند؛ اما خوب است که با پرداختن به آن، حقیقت این مسئله را برای افراد معدودی که به آن باور دارند نیز توضیح دهیم. در حقیقت، سیم گیتار در پروسه تولید بهمیزانی قابل توجه کشیده میشود؛ به این صورت که هسته سیم در کششی مشخص قرار میگیرد تا روکش مفتولی آن، بهشکلی صحیح و مرتب بر روی آن قرار بگیرد و همین پروسه را نیز میتوان کشیدن سیم دانست. این پروسه در تمامی سیمهای تولیدشده توسط تمامی شرکتها صورت میگیرد و میتوان گفت که سیمها در فرایند ساخت، کشیده میشوند؛ اما حتی با این وجود نیز شما باید هنگام نصب یک ست سیم بر روی گیتار خود، آنها را بهمیزان لازم بکشید. این امر به چند دلیل ضروری است. اول این که سیم پیش از نصب کامل بر روی گیتار، به طول نهایی خود نمیرسد و فقط زمانی که در دور گوشیهای کوک پیچیده شده است و به تیلپیس یا بریج ساز نیز متصل شده است، امکان کشیدن آن بهشکلی کامل و صحیح وجود دارد. به این شکل و بدون نیاز به انجام کارهای دیگر، شما میتوانید یک ست سیم را بهشکلی بهینه بر روی گیتار خود نصب کنید. در نتیجه، مگر با اختراع یک فناوری جدید در پروسه تولید سیم گیتار که اکنون وجود ندارد، سیم در پروسه تولید و پیش از نصب بر روی ساز شما، بهمیزان لازم و نهایی کشیده نمیشود و شما پس از نصب سیمها بر روی گیتار و کوک کردن ساز، باید آنها را بکشید.
۷- هر گیتار برای استفاده با گیجی خاص از سیم طراحی شده است
این مورد نیز یکی دیگر از باورهای نهچندان درستی است که در میان نوازندگان مبتدی گیتار بسیار رایج است. البته در حقیقت، چنین باوری کاملاً هم غلط نیست؛ زیرا به هر حال شرکت سازنده هر گیتار، آن را بسته به یک گیج خاص از سیم تنظیم میکند تا آن ساز با استفاده از آن سیم خاص بتواند بهینهترین عملکرد خود را نشان دهد. اکثر گیتارهای نو بهشکلی تنظیم شدهاند که با سیمهایی با گیج ۰۰۹ عملکردی بهتر دارند؛ اما تغییر این امر کاری کاملاً ممکن است و تنها کافیست که یک سیم با گیج مورد نظر خود را بر روی آن ساز نصب کنید و بخشهایی از گیتار، همچون تراس راد و سدلهای بریج را تنظیم کنید.
اما نکته اصلی اینجاست که گیج سیمهای موجود در گیتارهای امروزی، بر اساس معیار چندان محکمی انتخاب نشده است و انتخاب آنها، امری بسیار تصادفی بوده است. در واقع، گیجهای مرسوم سیم در گیتارهای امروزی، توسط تعدادی محدود از نوازندگان در دهه شصت میلادی انتخاب شده است که انواع مختلف سیمها را مورد آزمایش قرار میدادند و آنهایی که از نظرشان حس نوازندگی بهتری داشتند را بهعنوان یک استاندارد انتخاب میکردند. شرکتهای سازنده سیم گیتار نیز تا به امروز، نظرات این افراد را بهعنوان معیار خود مورد استفاده قرار دادهاند و گیجهای منتخب این افراد را از آن روز تا کنون بهعنوان گیجهای استاندارد سیم گیتار به بازار عرضه میکنند. اما این امر به این معنا نیست که این گیجها، تنها گیجهای صحیح و بهینه برای گیتار شما هستند و میتوانند برای تمامی نوازندگان مناسب باشند.
برخی از گیجهای رایج سیم موجود در بازار امروز، مشکلات فنی مشهودی دارند که باعث میشود تنها برای نوازندگانی معدود مناسب باشند. یکی از این گیجها، گیج ترکیبی ۰۰۹/۰۱۱/۰۱۶ است از توازن لازم برای برای نوازندگی در اکثر سبکهای موسیقی مناسب نیست. اما در نهایت، آنچه باید بهعنوان یک گیتاریست بدانید این است که گیجهای مرسوم در ستهای موجود در بازار، لزوماً برای شما بهترین گزینه نیستند و خودتان هم میتوانید با گردآوری شش سیم با گیجهایی مختلف، ستی بهتر و کاربردیتر را برای خود بسازید. به همین دلیل، توصیه میکنیم که خود را به سیمهایی با گیجهای استاندارد محدود نکنید؛ زیرا این گیجها نیز با تحقیقات فراوان انتخاب نشدهاند و شما نیز میتوانید با صرف زمان و مطالعه و کسب دانش کافی، یک ست مناسبتر را بسته به سبک نوازندگیتان برای خود تشکیل دهید و بهنوعی بهترین سیم گیتار الکتریک را طبق سلیقه خود پیدا کنید.
۸- نباید هیچگاه تمامی سیمهای گیتار را بهشکل همزمان از آن باز کنید
یکی از باورهای غلط قدیمی و رایج در دنیای گیتار و در میان نوازندگان این ساز، این است که نباید تمامی سیمهای یک گیتار را بهصورت همزمان از آن جدا کنید و در هنگام تعویض سیم، بهتر است که یکی یکی سیمهای کهنه گیتار را با نمونههای نو جایگزین کنید. توجیه نوازندگان برای این باور غلط، این است که به این شکل، هیچگاه تنشن و فشار از روی دسته بهشکلی شدید کاهش نمییابد و با حفظ فشار بهشکلی یکدست بر روی آن در حین تعویض سیمها، از بروز خرابی در دسته ساز و تاب برداشتن آن جلوگیری میشود. اما در حقیقت، چنین باوری یک وسواس بیمورد است و جدا کردن تمامی سیمها از گیتار، هیچ مشکلی برای آن ایجاد نمیکند. شما میتوانید تمامی سیمهای گیتار را از روی آن باز کنید و بدون بروز هیچگونه مشکل، آن را بهشکلی عمقی تمیز کنید. تعمیرکاران و تکنسینهای گیتار این کار را بر روی تمامی گیتارها انجام میدهند و میتوان گفت که هیچگاه این حرکت بهصورت مستقیم باعث آسیب دیدن یک گیتار نشده است.
۹- سیمهای ساده (تربل) در یک ست مجهز به پوشش محافظ نیز دارای این پوششها هستند
زمانی که ۱۶ سال داشتم، شروع به نصب سیمهای مجهز به پوشش محافظ روی گیتار خود کردم. من در آن دوران به این دلیل این سیمها را برای گیتار انتخاب کردم که به نظر میرسید این ستهای مدرن، بهواقع نوعی پیشرفتهتر از سیم گیتار هستند و تمامی نوازندگان شروع به استفاده از آنها کرده بودند. یا شاید هم با نصب این سیمها بر روی گیتارم، تنها میخواستهام که در میان دوستان خود کمی باحالتر به نظر برسم! در هر صورت، من در آن دوران برای اولین بار بر روی گیتارم از این سیمها استفاده کردم و پس از مدتی کوتاه، سیم E بالای این ست پاره شد. این اتفاق چندین بار برای من افتاد و من هر بار برای خرید یک سیم E جداگانه به فروشگاه گیتار سنتر (Guitar Center) نزدیک خانهمان میرفتم. در تمامی این دفعات، بهشکلی مصرانه توجه داشتم سیمی که میخرم، از همان ستی باشد که بر روی گیتارم نصب شده است و همانند آنها، به یک پوشش محافظ مجهز باشد؛ زیرا طبیعتاً میخواستم که تمامی سیمهای گیتارم بهشکلی کاملاً متوازن و مشابه با یکدیگر کار کنند. این وسواس در آن دوران بسیار به ضررم تمام شد؛ زیرا در آن دوران این سیمها برای من به هیچ وجه ارزان نبودند. طبیعتاً خرید یک سیم E بالا از آن ستهای مجهز به پوشش محافظ، بسیار گرانتر از خرید یک سیم E بالای عادی و متوسط برای من تمام میشد. اکنون، آرزو میکنم که میتوانستم به گذشته بازگردم و به خودم در آن دوران بگویم که این کار را انجام ندهد! تفاوت قیمت این سیمها در آن دوران با سیمهای عادی، خصوصاً با توجه به این که یک نوجوان ۱۶ ساله بودم، بسیار زیاد به نظر میرسید و بهواقع از لحاظ مالی، فشاری قابل توجه به من وارد میکرد. اما بدترین بخش داستان اینجاست که این وسواس من، در واقع هیچ تأثیری در عملکرد سازم نداشته و تنها به ضرر جیب من تمام شده است! در واقع، در آن زمان نمیدانستم که سیمهای ساده در تمامی ستها، حتی پیشرفتهترین آنها، دقیقاً با یکدیگر مشابه هستند و برای این که بهترین عملکرد ساز خود را تجربه کنم و سیمهای آن همگی از یک نوع باشند، نیاز نیست که با هر بار پاره شدن یکی از سیمهای بالایی گیتار، یک نمونه گرانقیمت آن را از همان ست مجهز به پوشش محافظ خریداری کنم. حقیقت این است که پوشش پلیمری محافظ در ستهای سیم گیتار پیشرفته همچون محصولات برند الکسیر (Elixir)، تنها بر روی سیمهای بیس (یعنی سه سیم بالایی که به یک روکش مفتولی مجهز هستند) اعمال شده است و در اکثر موارد، سیمهای ساده این ستها (یعنی سه سیم بالایی آنها) کاملاً عادی و مشابه با سه سیم ساده موجود در ستهای معمول هستند. تنها برخی از شرکتهای سازنده سیمهای مجهز به پوشش محافظ، سیمهای ساده ستهای تولیدی خود را نیز به این پوشش تجهیز میکنند؛ اما برخورداری سیمهای تربل از این پوشش یا عدم برخورداری آنها از آن، هیچگاه توسط این شرکتها در مشخصات فنی این ستها ذکر نمیشود و درک تفاوت آنها با یک سیم عادی در بحث صدا، حس نوازندگی و طول عمر، به خودتان بستگی خواهد داشت. اما نکتهای که به آن اطمینان داریم، این است که مطمئناً هیچ ست موجود در بازار، در سیمهای بالایی خود به آن پوشش PTFE مخصوصی که بر روی سیمهای بیس اعمال شده است، مجهز نیست.
۱۰- سیمهایی با یک گیج و جنس خاص از هر برندی، یکسان هستند
در حالی که قطر یک سیم با گیجی مشخص در تمامی برندهای سازنده سیم دقیقاً مشابه است، اما این امر بهتنهایی بیانگر گیج یک سیم نیست. روشها و فرمولهای مختلفی در ساخت سیم گیتار وجود دارد که با استفاده از آنها، میتوان به یک گیج خاص از سیم دست یافت. در واقع، ممکن است که هر مدل از یک ست سیم با گیجی مشخص که توسط شرکتهای مختلف ساخته شده است، نسبت هسته به روکشی متفاوت داشته باشد و در واقع، بخش داخلی آن نسبت به روکش آن ضخیمتر یا نازکتر باشد. بدیهی است که نسبت اندازه و ضخامت این دو بخش به یکدیگر در ساختار سیم، میتواند تأثیری اساسی در تمامی مؤلفههای عملکردی یک سیم داشته باشد و در کل، امری تعیینکننده در کیفیت آن باشد.
فرض کنید دو سیم گیتار در اختیار داریم که هر دو دارای گیجی یکسان هستند و ضخامتی کاملاً مشابه دارند؛ اما یکی از آنها دارای هستهای ضخیمتر نسبت به روکش خود است. در این حالت، سیمهایی با هسته ضخیمتر، ساختاری مستحکمتر دارند و به دنبال همین امر نیز معمولاً از دوامی بالاتر و صدایی حجیمتر برخوردارند؛ اما نوازندگی با آنها به دنبال انعطاف پایینشان کمی دشوارتر است. از سوی دیگر، سیمهایی که با ضخامتی برابر، هستهای نازکتر نسبت به پوسته خود دارند، به دنبال ساختار نرمترشان، دوامی پایینتر دارند و معمولاً صدایی کم حجمتر نیز تولید میکنند؛ اما همین ساختار نرم باعث میشود که نوازندگی با آنها آسانتر باشد. در واقع، نقش ضخامت هسته سیم در ماهیت و ویژگیهای آن، کاملاً به نقش مؤلفه گیج مشابه است. هر شرکت سازنده سیم، بنا به دلایلی متفاوت، دستور و فرمولی متفاوت را برای تولید یک گیج خاص از سیم برگزیده است که یکی از مهمترین این دلایل، همخوانی یک سیم با سایر سیمهای موجود در یک ست است. به دنبال همین امر، میتوان گفت که یک سیم با گیجی مشخص، لزوماً از لحاظ عملکردی و ساختاری با یک سیم دیگر با همان گیج که توسط یک شرکت دیگر ساخته شده است، برابر نیست.
۱۱- سیمهای دارای گیج بالاتر، رازی برای دستیابی به صدایی گرمتر حجیمتر و قدرتمندتر هستند
به نظر میرسد این باور غلط از دهه هشتاد میلادی و در واقع، از دورانی فراگیر شده است که استیوی ری وان (Stevie Ray Vaughan) دنیای گیتار الکتریک را با صدای حجیم و فوقالعاده استرتوکستر (Stratocaster) خود دگرگون ساخت. استیوی در آن دوران از سیمهایی بسیار ضخیم با گیج ۰۱۳ استفاده میکرد که بهواقع نیز نقشی برجسته را در تن قدرتمند گیتار او ایفا میکردند. اما در حالی که چنین گیجی از سیم برای استیوی و ساز او بسیار مناسب بود، این امر به این معنا نیست که شما نیز تنها با استفاده از چنین سیمهای ضخیمی در گیتار خود، میتوانید به تن رؤیاییتان دست یابید و بهآسانی نیز با استفاده از این سیمها به نوازندگی بپردازید. نوازندگان بیشماری در تاریخ وجود دارند که توانستهاند با استفاده از سیمهایی نازک، به تنهایی بسیار حجیم، قدرتمند و زیبا در گیتار خود دست پیدا کنند. از مهمترین این نوازندگان میتوان به تونی آیومی (Tony Iommi)، جیمی پیچ (Jimmy Page) و بیلی گیبنز (Billy Gibbons) اشاره کرد که همگی سیمهایی با گیجی در حدود ۰۰۹، ۰۰۸ و حتی ۰۰۷ اینچ را بر روی گیتار خود نصب میکردند.
بنابراین، میتوان گفت که مهمترین عامل برای حاصل شدن تنی جذاب در یک گیتار، نوازنده آن یعنی خود شما هستید. همچنین سایر اجزای ستاپ شما، وضعیت گیتارتان و همچنین سبک کلی نوازندگی شما نیز نقشی اساسی و البته برجستهتر از گیج سیم در تن نهایی گیتارتان ایفا میکنند.
درست است که افزایش گیج سیم در گیتار، باعث افزایش قدرت خروجی پیکاپهای گیتار میشود و صدا و حس نوازندگی آن را بهشکلی مشهود و خوشایند تغییر میدهد؛ اما این که فکر کنید نمیتوانید با استفاده از یک ست سیم با گیج ۰۰۹ صدایی بسیار حجیم را در گیتار خود تجربه کنید، تصوری کاملاً غلط است. در واقع، شما با تنظیم ستاپ و گیتار خود بهشکلی صحیح، میتوانید حتی با استفاده از نازکترین سیمها نیز صدایی نیرومند را با استفاده از گیتار خود تولید کنید که بر صدای تمامی سازهای دیگر حاضر در اجرا غالب خواهد شد و تحسین شنوندگان را به دنبال خواهد داشت!
نتیجهگیری
این موارد، یازده نمونه از رایجترین باورهای غلط در دنیای گیتار بودند که اکنون با مطالعه این مطلب، با دلایلی محکم میدانید که هیچیک از آنها پایهای علمی و منطقی ندارند و تنها به دلایلی گوناگون در طی سالهای اخیر در میان نوازندگان گیتار رواج یافتهاند.
آیا شما تا به امروز، به هیچیک از باورهای غلطی که در این مطلب به آنها پرداختیم دچار بودهاید؟ در این صورت، منشاء این باور برای شما چه بوده است؟ از شما دعوت میکنیم که تجربیات خود را در بخش نظرات همین مطلب بنویسید و آنها را با ما و مخاطبین گیتار ایران در میان بگذارید!
منبع: Stringjoy