ارتباط سنتگرایی با سازی نوآورانه همچون گیتار الکتریک، بسیار کمرنگ است و چنین رویکردی در دنیای این ساز جایی ندارد. نوآوری در عرصه طراحی گیتار میتواند باعث تولد مدلها و فناوریهایی افسانهای شود که چندین نسل پس از ما نیز بتوانند به بهترین نحو از آنها استفاده کنند؛ اما رویکرد نوآورانه در ساخت برخی از گیتارها، بهحدی ماجراجویانه و بیحساب و کتاب است که محصول نهایی باعث میشود همان رویکرد سنتگرایانه را به نوآوری ترجیح دهیم! خلاقیت و بهکارگیری طراحیهایی بیسابقه توسط شرکتهای سازنده گیتار در ساخت یک نمونه جدید از این ساز، مسلماً کاری تحسینبرانگیز است و تمامی کمپانیهای فعال در این حوزه، برای این که بتوانند به حیات خود و فعالیت در این بازار ادامه دهند، باید همواره به دنبال طراحیهایی جدید و روشهایی خلاقانه برای ساخت محصول باشند. همچنین، ایدههای نوآورانه در صنعت گیتار، بهواقع ستودنی هستند و امروزه به دنبال تکامل گیتار الکتریک بهحالتی تقریباً بینقص، کمتر میتوان آنها را مشاهده کرد.
در این مطلب، قصد داریم چند گیتار الکتریک را به شما معرفی کنیم که با ساختار و طراحی بسیار عجیب خود، راه را برای نوآوری هرچه بیشتر در دنیای امروز گیتار هموار ساختهاند. برخی از این گیتارها، سازهایی هستند که اکنون با دیدنشان، از فراموش شدن و توقف تولیدشان خرسند میشویم و برخی دیگر، سازهایی بسیار زیبا و جذاب هستند که مطمئناً پس از مشاهده آنها با خود میگویید که کاش افراد بیشتری از وجود آنها خبر داشتند!
این فهرست قرار است شما با چندی از عجیبترین گیتارهای دنیا آشنا کند که شاید برخی از آنها واقعاً سازهای جذابی نباشند؛ اما نمیتوان به هیچ وجه این مطلب را فهرستی از بدترین گیتارهای دنیا دانست. حداقل ما دلباخته برخی از آنها شدهایم!
در واقع، موارد معرفیشده در این مقاله را میتوان مجموعهای از ایدههای نوآورانه بد و همچنین ایدههای خوبی دانست که هیچگاه آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفتند. ما تنها گیتارهایی را برای این فهرست برگزیدهایم که حداقل در دورانی کوتاه و بهشکلی محدود، تولید و به بازار عرضه میشدند و معرفی گیتارهای عجیبی که تنها یک نمونه از آنها تولید شده است را به مطلبی مجزا اختصاص دادهایم. در انتهای این فهرست نیز گیتارهایی مجهز به فناوریهای ویژه و متفاوت را برشمردهایم که در نوع خود، یک اختراع به شمار میرفتند، اما هیچگاه محبوبیت چندانی کسب نکردند.
۱۰. Fender Custom
شرکت آمریکایی فندر (Fender) در دهه هفتاد میلادی ایدههای نوآورانه متعدد و بسیار جالبی را ارائه کرد که چندی از آنها نیز مورد استقبال گرم گیتاریستها قرار گرفتند؛ اما برخی از این ایدهها نیز چندان جالب نبودند! Fender Custom نیز یکی از همین ایدههاست.
یک بدنه یادآور بدنه گیتارهای جگوار (Jaguar) فندر با زوایایی عجیبتر از آن را متصور شوید که دسته و سردسته یک گیتار دوازدهسیم به آن متصل است، اما میزبان تنها شش سیم است! این گیتار که Fender Custom نام دارد، در بخش پیکاپهای خود نیز با گیتارهای الکتریک دوازدهسیم فندر مشابه است و در کل، تمامی اجزای آن انگار از جعبهای از قطعات بلااستفاده در کارخانه فندر انتخاب شده است!
جالب است بدانید که این گیتار، یک مدل مبتدی و مقرونبهصرفه بود و در زمان تولید خود، قیمتی بسیار مناسب داشت. کسانی که تجربه نوازندگی با این گیتار عجیب را داشتهاند، میگویند که این ساز چندان هم بد نیست و در واقع، نوازندگی با آن تجربهای کاملاً منطقی و حتی لذتبخش است. با وجود تمام اینها، نمیتوان انکار کرد که ساختار و ظاهر Fender Custom بسیار عجیب و متفاوت است و میتوان آن را بهخوبی لایق جایگاه آخر فهرست ما از عجیبترین گیتارهای دنیا دانست.
۹. Vox Phantom
در اواسط دهه شصت میلادی، شرکت فندر و محصولات آن، صحنه موسیقی راک اند رول را به قبضه خود درآورده بودند و تقریباً تمامی نوازندگان در این سبک از موسیقی، به سراغ فندر استرتوکستر (Stratocaster) میرفتند. شرکت وکس (Vox) یکی از مشهورترین تولیدکنندگان امپلیفایر گیتار الکتریک نیز در این دوران و با توجه به شهرت فوقالعاده استرتوکستر فندر، تصمیم گرفت تا گیتاری بسیار متفاوت از استرتهای آن دوره را به بازار عرضه کند که برای قشری متفاوت از گیتاریستها جذاب باشد و حتی نظر برخی از صاحبان گیتارهای اثباتشده فندر را نیز به سمت خود برگرداند. محصول نهایی این تصمیم، سازی بسیار عجیب موسوم به Phantom بود. اما Phantom با وجود ظاهر منحصربهفرد خود، گیتاری بسیار زیبا در دوران خود نیز به شمار میرفت و به دنبال همین امر نیز محبوبیتی بسیار را کسب کرد. در واقع، این ساز بهحدی محبوب شد که میتوانستید آن را در در دست گیتاریستهای گروههای موسیقی بسیار مشهور همچون رولینگ استونز (Rolling Stones) و بسیاری از گروههای موسیقی سبک بریت پاپ در دهه هفتاد میلادی و در تصاویر سیاهوسفید منتشرشده از آنها در مجلات و کتابچه آلبومها مشاهده کنید. شکل پنجضلعی بدنه Phantom، نوازندگی بهصورت نشسته با آن را به کاری تقریباً غیرممکن تبدیل میکرد! اما این گیتار الکتریک با ظاهر دلفریب خود بهحدی دل موزیسینهای دوران خود را ربوده بود که به نظر میرسید هیچکس به این مشکل بزرگ اهمیت نمیداد و همه میخواستند همراه با آن و با یک کروات باریک، در کنار یک موتور اسکوتر وسپا عکس بگیرند!
برخی از نمونههای فنتوم به یک گجت موسوم به E Tuner مجهز بودند که با فعالسازی آن، میتوانستید یک صدای ممتد با نت می (E) در امپلیفایر متصل به گیتار بشنوید و با بهرهگیری از آن بهعنوان یک صدای مرجع، ساز را کوک کنید. اما این گجت علاوه بر ایفای نقش بهعنوان یک تیونر، میتوانست یک نت پسزمینه یکدست نیز برای نوازندگی شما تولید کند که در نوازندگی در برخی از سبکها، بسیار الهامبخش واقع میشد.
۸. Gibson Firebird X
Firebird X یک گیتار بسیار عجیب از شرکت گیبسون (Gibson) بود که با فینیش متالیک متفاوت خود، ظاهری کمی شبیه به یک توپ بولینگ داشت و در دوران تولید خود، بهنوعی خودروی مفهومی این شرکت آمریکایی به شمار میرفت!
Firebird X اولین گیتار دنیا بود که به تیونرهای رباتیک خودکار گیبسون مجهز بود؛ تیونرهایی که بعدها در چندی از نمونههای گیتارهای لس پال (Les Paul) و SG این شرکت نیز بهکار رفت. نابها و سوییچهایی با اشکال و اندازههایی مختلف، تقریباً کل صفحه رویی بدنه Firebird X را اشغال کردهاند و با استفاده از آنها، میتوان به امکاناتی فوقالعاده همچون افکتهای داخلی و سیستم سوییچ پیکاپ دیجیتال دسترسی داشت که همگی در کنار یکدیگر، قابلیت تولید بیش از ۲۰۰۰ تن مختلف را بدون نیاز به صرف هزینه برای خرید افکت گیتار الکتریک و استفاده از پدالهای متعدد فراهم میکنند.
این گیتار الکتریک همراه با یک کیف نسبتاً بزرگ عرضه میشد که در آن چند پدال کنترلر برای دسترسی به تمامی امکانات داخلی گیتار و چند باتری لیتیومی قابل شارژ قرار داده شده بود. گفته میشود اگر تمامی نابهای کنترلی Firebird X را دقیقاً در موقعیتی خاص تنظیم کنید، میتوانید اصواتی همچون صداهای بازی Asteroids را بهوسیله این گیتار الکتریک تولید کنید! اما این امکانات نوآورانه، هیچیک باعث موفقیت این گیتار نویدبخش در بازار نشدند و گیبسون نیز پس از تغییر تیم مدیریت خود و استیصال از فروش نمونههای باقیمانده از این گیتارها، تمامی آنها را بهوسیله یک ماشین راهسازی از بین برد!
در نهایت، درست است که طراحی Firebird X کمی بیشازحد پُرزرقوبرق است و امکانات آن ممکن است بیش از آن که کاربردی واقع شوند، نوازنده را گیج کنند، اما عرضه چنین محصولی به بازار توسط شرکتی به عظمت گیبسون، حرکتی بهواقع قابل تحسین است و امیدواریم چنین تصمیماتی را بیش از این از کمپانیهای بزرگ تولیدکننده گیتار شاهد باشیم.
دو فینیش قرمز و آبی این ساز که Dusk Tiger و Dark Fire نام داشتند، از هر فینیشی که گیبسون تا به امروز بر روی گیتارهای خود بهکار گرفته است، متفاوت هستند. امیدواریم گیبسون مجدداً و حتی بهشکلی محدود، چنین گیتارهایی را روانه بازار کند و از چهارچوب متداول خود در چند دهه گذشته، یعنی تولید نسخههای مختلف از Les Paul و SG، فاصله بگیرد.
۷. Dean SplitTail
این گیتار الکتریک همزمان هم یک Flying V است و هم یک SG! شاید با خود بگویید که ترکیب این دو گیتار میتواند یک ساز بسیار جذاب را حاصل کند؛ اما مطمئناً نگاه کردن به تصاویر SplitTail، نظر شما را بهکلی تغییر خواهد داد!
گیتار الکتریک SplitTail از کارگاه دین (Dean)، محصولی با تولید محدود بود و به همین دلیل نیز قیمتی نسبتاً بالا داشت؛ اما ظاهر بسیار عجیب و ناهنجار این ساز، آن را بهشکلی منفی در میان گیتاریستها به شهرت رساند. البته جالب اینجاست که بدانید بسیاری از طرفداران برند Dean و محصولات آن، با ما هم نظر نیستند و SplitTail را یک ساز بسیار زیبا میدانند.
SplitTail از نزدیک، اندازهای کوچکتر از آنچه فکر میکنید دارد؛ زیرا بخش V بدنه آن، بسیار کوچکتر از بدنه یک Flying V استاندارد است. همچنین بدنه کوچک این ساز در ترکیب با هداستاک بزرگ آن، توازنی عالی را برای بدنه به ارمغان آورده است که استفاده از گیتار را برای نوازندگان بسیار آسان میسازد.
همانطور که گفته شد، بسیاری از گیتاریستها طرفدار ظاهر عجیب Dean SplitTail هستند؛ اما از نظر ما، بدنه این گیتار یادآور آبزیان و ماهیان ماقبل تاریخی است! ما با دایناسورها و خویشاوندان آنها دشمنی نداریم؛ اما دوست نداریم که گیتارمان شبیه آنها باشد!
۶. Kramer Gorky Park
گورکی پارک (Gorky Park) یک گروه موسیقی اهل کشور روسیه بود که در دهه هشتاد میلادی، به اوج شهرت خود رسید. این گروه موسیقی بیش از هر چیز، به پوشیدن لباسهای سنتی و ارتشی روسیه و اجرای شکلی خاص از موسیقی هارد راک مشهور بود و شاید بتوان آن را به نسخهای روسی از گروه موسیقی رمشتاین (Rammstein) تشبیه کرد!
گورکی پارک در دوران رهبری گورباچف (Gorbachev) موفق به انتشار چندی از آثار خود در شبکه MTV شد و به همین شکل نیز به شهرت رسید. اگر در دهه هشتاد میلادی دنبالکننده مجلات موسیقی مشهور بوده باشید، مطمئناً نام این گروه به گوشتان خورده است.
یکی دیگر از نکات جالب در مورد گورکی پارک نیز گیتار سیگنچر آنها بود که توسط کریمر (Kramer)، یکی از برندهای زیرمجموعه گیبسون (Gibson)، ساخته شده بود. Kramer Gorky Park، بدنهای مثلثی و عجیب، بهشکل ساز زهی مشهور روسیه، یعنی بالالایکا (Balalaika) داشت و قیمت آن نیز نسبت به گیتارهای سیگنچر آن دوران بسیار مناسب بود.
اگر در دهه هشتاد میلادی و در دوران شهرت Gorky Park به یک فروشگاه مشهور ساز و تجهیزات موسیقی مراجعه میکردید، احتمالاً با یک ردیف طولانی از نمونههای مختلف گیتار سیگنچر این گروه مواجه میشدید. ترکیب پرچم آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در بدنه این ساز در کنار امضای اعضای گروه گورکی پارک و همچنین بدنه مثلثیشکل عجیب آن، سازی بسیار غیرمعمول و زشت از Kramer Gorky Park ساخته بودند که در دوران تولید خود، تقریباً مورد پسند هیچ گیتاریستی واقع نشد! کریمر اما فکر میکرد که همین عناصر طراحی در کنار شهرت گروه گورکی پارک، سازی بسیار محبوب از این محصول میسازد؛ اما حقیقت دقیقاً برعکس این شد و فروشگاههایی که تعدادی زیاد از این ساز را در انبار خود داشتند، مجبور به کاهش بسیار قیمت آن شدند و حتی با این وجود نیز فروختن آن برای آنها بسیار دشوار بود!
۵. Gibson Reverse V
این گیتار الکتریک چندان قدیمی نیست و به یاد داریم که شرکت گیبسون آن را چند سال پیش بهصورت آنلاین معرفی کرد. تصاویر منتشرشده از این ساز در آن دوران، آن را در دستان یک نوازنده مشهور نشان میدادند؛ اما به یاد نداریم که این نوازنده نگونبخت چه کسی بوده است!
در Reverse V، تمامی ویژگیهای ظاهری و فنی جذاب موجود در گیتار Flying V گیبسون، بهشکل کاملاً معکوس وجود دارد که ظاهری بسیار عجیب و نهچندان جذاب را برای این ساز رقم زده است. در واقع، میتوان گفت که اگر Flying V یکی از جذابترین و جالبترین گیتارهای جهان است، نسخه معکوس آن یعنی Reverse V، به همان اندازه ناخوشایند و زشت است! اگر بخواهیم رک بگوییم، باید گفت که این گیتار نهتنها سازی بسیار زشت است، بلکه نگاه کردن طولانیمدت به آن باعث خشمگین شدنمان میشود؛ زیرا هرچه فکر میکنیم، دلیل طراحی و ساخت چنین سازی از سوی گیبسون را درک نمیکنیم!
بدیهی است که ظاهر خاص Reverse V، آن را به سازی جذاب برای کلکسیونرها تبدیل کرده است و احتمالاً افراد زیادی، یک نمونه از آن را صرفاً برای افزودن به مجموعه گیتارهای خاص خود خریداری کردهاند؛ اما امیدواریم هیچ گیتاریست مشهوری فکر استفاده از این ساز به سرش نزند و هیچگاه در استیجها و اجراهای زنده شاهد آن نباشیم!
۴. Indy Custom FlyCaster
FlyCaster از ایندی کاستمز (Indy Customs) را میتوان بهجرأت یک فاجعه در دنیای طراحی گیتار الکتریک دانست؛ سازی با بدنهای شبیه به حیوان پلاتیپوس که ثابت میکند ترکیب دو طرح بیارتباط بدنه گیتار با یکدیگر در ساخت یک ساز واحد، ایدهای است که تمامی شرکتهای سازنده گیتار باید همواره از آن دوری کنند!
طبق اعلام ایندی کاستم، تنها حدود ۱۰۰ نمونه از FlyCaster تولید شده است که برای ما خبری بسیار خوب است؛ زیرا مشاهده این ساز در دستان نوازندگان، مطمئناً دنیا را به مکانی زشتتر تبدیل میکرد و خوشحالیم که تیراژ محدود این گیتار الکتریک، استفاده وسیع از آن را غیرممکن میکند!
اگر بخواهیم این ساز را بهشکل منطقی مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که FlyCaster، یک گیتار الکتریک متفاوت و در عین حال، ارزانقیمت است که در طراحی آن، یکی از مدرنترین و عجیبترین اشکال بدنه گیتار، یعنی Flying V با یکی از سادهترین و سنتیترین اشکال بدنه این ساز، یعنی تلکستر (Telecaster) ترکیب شده است. احتمالاً Indy Custom فکر کرده است که با ترکیب دو نمونه از محبوبترین اشکال بدنه گیتار الکتریک، میتواند طرفداران هر دوی آنها را به محصول خود جذب کند؛ اما واقعیت، دقیقاً برعکس این است و میتوان گفت تقریباً هیچ گیتاریستی به این ساز عجیب جذب نشده است!
۳. Teuffel Tesla
گیتارهای اولریش تویفل (Ulrich Teuffel)، سازهایی بسیار خاص و خلاقانه هستند که ممکن است برای بسیاری از نوازندگان جذاب نباشند و هدف اولریش از حضور در این صنعت نیز ساخت یک ساز همهپسند نیست. تویفل یک طراح صنعتی بسیار خبره و خلاق است که ساختههای او، سازهایی بسیار کاربردی و ارگونومیک، با ظاهری بهسان یک اثر هنری هستند و از قضا، صدایی فوقالعاده نیز تولید میکنند!
در حالی که گیتارهای با طراحی هدلس (headless) یا بدون هداستاک، به هیچ وجه نوعی جدید از گیتار به شمار نمیروند و دهههاست که شاهد حضور آنها در بازار هستیم، اما Teuffel Tesla، شکلی جدید از این طراحی را به دوستداران گیتار الکتریک ارائه میکند. با نگاه به تصویر این ساز، متوجه سه کنترل دایرهایشکل در زیر سیمهای آن میشوید. این کنترلها، سوییچهایی با عملکرد لحظهای هستند که یکی از آنها نقش کیلسوییچ (killswitch) یا قطعکننده فوری سیگنال را دارد، یکی دیگر باعث بروز تداخل در سیگنال و بروز صدایی همچون اتصال ناقص در صدای ساز میشود و سوییچ سوم نیز همانند سوییچ اول، سیگنال گیتار را بهکلی قطع میکند و به جای آن، باعث تولید نویز جیغمانند فیدبک میکروفون میشود! همین امکانات صوتی عجیب Tesla و سایر مخلوقات تویفل باعث شده است که چندی از خلاقترین موزیسینهای دنیا، همچون دیوید تورن (David Torn) از آنها بهعنوان ساز اصلی خود استفاده کنند.
ما نیز اگر بودجه لازم برای تهیه این گیتار را در اختیار داشتیم، در خرید آن درنگ نمیکردیم؛ اما متأسفانه قیمت گیتار خیرهکننده Tesla، بیش از ده هزار دلار است و پرداخت چنین مبلغی برای ما ناممکن است!
Teuffel Tesla را میتوان یکی از گیتارهای بسیار عجیبی دانست که برخلاف چندی از موارد معرفیشده در این فهرست، بهشکلی بسیار هوشمندانه و خلاقانه ساخته شده است و بهواقع، یک ساز نفیس، کاربردی و بسیار جذاب است.
۲. Roland G-707
از دهه هفتاد میلادی تا به امروز، سینتیسایزرهای گیتاری شاهد پیشرفتی بسیار بودهاند و از یک وسیله نوآورانه و بلندپروازانه، به یک ساز کاملاً قابل استفاده و کاربردی تبدیل شدهاند. چند دهه پیش و در دهه هشتاد میلادی، حدوداً ده سال از عرضه اولین سینتیسایزر گیتاری به بازار گذشته بود و این سازها، هنوز شکلی بسیار ابتدایی داشتند و نمیتوانستند صداهایی همچون صدای سازهای زهی آرشهای و پیانو را بهشکلی صحیح بازآفرینی کنند. همچنین بهرهمندی از اصوات سینتیسایزر در یک گیتار، همانند امروز با افزودن یک ماژول کوچک به گیتار امکانپذیر نبود و برای تجربه چنین چیزی، نیازمند خرید یک گیتار خاص و گرانقیمت بودید. G-707 از شرکت رولند (Roland)، یکی از مشهورترین سینتیسایزرهای گیتاری در این دوران بود. این ساز از طریق یک کانکتور ۲۴-پین اختصاصی و یک کابل ضخیم و بلند به پدال کنترلر خود متصل میشود و به این شکل صدا تولید میکند.
G-707 بهحدی بزرگ و سنگین بود که باعث میشد نوازنده در استفاده از آن بهواقع احساس ناراحتی کند و دچار مشکل شود! همین امر نیز در کنار قیمت بالای این ساز، باعث شد که تعدادی بسیار کم از آن به فروش برسد و در نهایت، عرضه آن به بازار یک شکست تجاری را برای رولند رقم زد.
یکی از عجیبترین عناصر طراحی G-707، میله متصل از بدنه به سردسته آن بود که شبیه به یک دستگیره برای حمل ساز است! این میله با هدف کاهش رزونانسهای بدنه گیتار در آن تعبیه شده بود و به این شکل، از بروز خطا در تشخیص نت نواختهشده در موتور سینتیسایزر آن جلوگیری میکرد.
یکی از مشهورترین نوازندگان این ساز، جیمی پیج (Jimmy Page) بود که در آگهی تلویزیونی این ساز نیز ظاهر شده بود و در ساخت چندی از موسیقیهای خود نیز این ساز را به کار گرفته است. اما G-707 با وجود این که از لحاظ تجاری سازی بسیار ناموفق بود، صدایی بسیار جذاب تولید میکرد! کافیست تا نام این گیتار را در یوتیوب جستجو کنید تا با قابلیتهای صوتی فوقالعاده آن آشنا شوید و ظاهر بسیار جذاب این ساز را نیز بهشکلی طبیعیتر، در دستان نوازندگانی حقیقی مشاهده کنید.
۱. SynthAxe
در حالی که میتوان با استفاده از سینتیسایزر گیتاری بالا، یعنی Roland G-707 بهشکل عادی و همچون یک گیتار الکتریک عادی نیز نوازندگی کرد، اما SynthAxe یک ساز کاملاً الکترونیک است و چنین قابلیتی را در اختیار نوازنده قرار نمیدهد. هدف سازندگان SynthAxe، ارائه یک سینتیسایزر کامل برای گیتاریستهایی بوده است که در حین نوازندگی، نیازی به دسترسی به اصوات عادی گیتار الکتریک ندارند و میخواهند تنها با رابطی مشابه گیتار، به اصوات الکترونیک سینتیسایزر دسترسی داشته باشند. در این صورت، دلیلی وجود ندارد که گیتار مورد نظر، ظاهر و ساختاری مشابه با گیتارهای متداول داشته باشد و میتواند به هر شکلی ساخته شود! SynthAxe نیز به دنبال همین امر، هیچ تشابهی با گیتارهای معمول نداشت و ساختاری کاملاً متفاوت از هر ساز زهی آکوستیک داشت.
این ساز پیشرو از یک دست سیم برای انگشتگذاری و یک دست سیم مجزای دیگر برای پیکینگ و نوازندگی برخوردار بود و دسته آن نیز بهشکلی اریب به بدنه آن متصل شده بود تا دسترسی به آن برای نوازنده تسهیل شود. همچنین فرتها نیز در دسته SynthAxe با فاصلهای بیشتر از معمول در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند تا انگشتگذاری برای نوازنده تسهیل شود. اما این ساز علاوه بر دو ست سیم مذکور، به چندین دکمه نیز مجهز بود که با استفاده از آنها، نوازنده میتوانست SynthAxe را همانند یک کیبورد بنوازد. این دکمهها با هدف ارسال سیگنال میدی از این گیتار و پدالهای متصل به آن، به سینتیسایزرهای مورد نظر نوازنده تعبیه شده بودند.
یکی از نکات منفی درباره SynthAxe، قیمت بسیار بالای آن بود که دسترسی نوازندگان معمولی به آن را در اواسط دهه هشتاد میلادی تقریباً غیرممکن میساخت! بهجز این، SynthAxe به دلیل مدارهای کامپیوتری پیچیده داخلی خود، بهکرات دچار مشکل میشد و صاحبان این ساز، دائماً آن را برای سرویس و تعمیر به شرکت سازنده ارسال میکردند. یکی از معدود صاحبان مشهور SynthAxe که این ساز را بهشکل مرتب مورد استفاده قرار میداد، الن هولدزورث (Allan Holdsworth) بود که چندین آلبوم را با استفاده از این ساز نواخته و ضبط کرد، اما در نهایت، به دلیل خرابیهای پیچیده و پیاپی SynthAxe، آن را برای همیشه کنار گذاشت.
این بود فهرستی از چندی از عجیبترین گیتارهایی که بهشکل انبوه به تولید رسیدهاند. آیا شما تا به حال یک گیتار غیرمعمول و عجیب در اختیار داشتهاید؟ در این صورت، این گیتار از چه نوع و مدلی بوده است؟ از شما دعوت میکنیم که پاسخ خود به این سوالات را در بخش نظرات همین مطلب با ما و مخاطبین گیتار ایران به اشتراک بگذارید.
منبع: Seymour Duncan
مترجم: امیر تولی